مهدي بيكاوغلي | سرعت تحولات مرتبط با مذاكرات ايران و امريكا، هر روز بيشتر از قبل ميشود. به نظر ميرسد چنانچه نظام، تصميم به مذاكرات مستقيم بگيرد، فضا براي اين مذاكرات كاملا مهيا است. حضور چهرهاي مانند ايلان ماسك در دولت جديد ترامپ و اظهارات گاه و بيگاه او درباره اولويت ديپلماسي در مواجهه با ايران باعث شده تا وزن ديپلماسي در اين دوران سنگينتر شود. فارينپاليسي حتي خبر علاقهمندي ترامپ براي ديدار از تهران را روي خروجي خود قرار داده؛ خبري كه ديروز در شبكههاي اجتماعي بازخوردهاي بسياري پيدا كرد و دست به دست چرخيد. سيدحسين مرعشي، فعال سياسي اصلاحطلب و دبير كل حزب كارگزاران سازندگي اما معتقد است ايران با عبور از اين ظواهر شكلي و كليشهاي بايد سعي كند در زمينههاي محتوايي، تارهاي ارتباطي جديدي را با امريكا بتند. به اعتقاد مرعشي با توجه به اين واقعيت كه در مناسبات ارتباطي ايران و امريكا مشكلات سياسي بسياري وجود دارد، دو كشور بايد تلاش كنند زنجيره توافقات احتمالي را حول محور مسائل اقتصادي شكل بدهند. مرعشي به يكي از مشكلات عديده برجام نيز اشاره كرده و معتقد است در شرايطي كه براي امضاي برجام اوباما و كري، نقش محوري را ايفا كردند، ايران منافع ناشي از برجام را با اروپا، چين و روسيه تقسيم كرد و سهمي براي امريكا در نظر نگرفت. شكافي كه باعث شد ترامپ به بهانه آن از برجام خارج شده و آن را از درجه اعتبار خارج سازد. مبتني با اين تجربيات است كه مرعشي به دولت پزشكيان توصيه ميكند توافقات احتمالي با امريكا را مبتني بر مسائل اقتصادي شكل بدهد تا هر توافقی از پايداري قابل توجه برخوردار باشد.
به نظر ميرسد فضاي سياسي - امنيتي جهان وارد دوره پیچیدهای شده باشد. ترامپ در كاخ سفيد مستقر شد و همزمان با اين رخداد آتشبس ميان اسراييل و حماس هم عينيت پيدا كرد. اخيرا فارينپاليسي از علاقهمندي ترامپ براي سفر به تهران خبر داده بود! در عين حال نظام سياستگذاريهاي بنيادين ايران هم با تحولاتي همراه شده. اين فضاي تازه را چطور ميتوان تحليل كرد؟
آنچه اتفاق افتاده، اظهارنظرهاي شخصي سياستمداران ايراني است كه همگي علاقهمندند ايران وارد چالش تازهای نشود. آقاي رييسجمهور هم در گفتوگو با شبکه NBC موضع معقولي اتخاذ كردند. ايران هرگز گام نخست براي چالش با امريكا را برنداشته و اين امريكاييها بودهاند كه از برجام خارج شدهاند. حرف آقاي پزشكيان در گفتوگو با شبكه امريكايي اين است كه ايران مشكلي براي گفتوگو با امريكا ندارد و اين امريكاييها هستند كه بايد نشان بدهند به نتايج گفتوگوها متعهد هستند. برداشت شخصي من اين است كه هنوز رهبري در فضاي جديد اظهارنظر روشني نداشتهاند. براي آگاهي از اينكه سياست نظام به چه سمت و سويي ميرود، بايد منتظر اظهارنظر ايشان باشيم. ايشان اين هفته احتمالا صحبتي در اين زمينه خواهند داشت.
توصيه و پيشنهاد شما براي تعيين راهبردهاي كشور چيست؟ اگر از شما نظرخواهي ميشد چه پيشنهادهایی را براي كنشگري در اين دوران جديد مطرح ميكرديد؟
من جزو گروهي از سياستمداران ايراني هستم كه معتقدند گفتوگوهاي با واسطه با امريكاييها، مشكلي از ايران حل نميكند. اگر قرار است گفتوگويي اتفاق بيفتد، بهتر است اين گفتوگوها رو در رو و مستقيم باشد. اين به عنوان توصيه و پيشنهاد ماست. ضمن اينكه براي دو طرف هم مسائل امنيتي، هم مسائل هستهاي و هم مسائل اقتصادي داراي اهميت است. در دوره جديد بر اساس آموزههايي كه در برجام و پس از برجام داشتيم، ايران بايد جديتر در مسائل اقتصادي و فعاليتهايي كه منافع مشتركي براي دو طرف ايران و امريكا ايجاد ميكند، ورود كرده و روي اين موارد تمركز كند. در زمان برجام گفته ميشد مقامات امريكايي ازجمله اوباما و جان كري، نقش برجستهتري از روسيه و اروپا براي انعقاد و امضاي برجام ايفا كردند اما پس از تصويب برجام ايران به جاي همكاريهاي اقتصادي با شركتهاي امريكايي، با ساير طرفهاي مذاكره كننده در برجام مثل اروپا، چين و حتي روسيه همكاريهاي اقتصادياش را سامان داد و سهم چنداني براي شركتهاي امريكايي قائل نشد. بهتر است ايران در اين دوره، وزن بيشتري به همكاريهاي اقتصادي با امريكا بدهد.
در واقع شما معتقديد كه اقتصاد ميتواند محور گفتوگوها و مذاكرات ايران و امريكا قرار بگيرد؟
بله، اقتصاد ميتواند براي دو طرف ايران و امريكا منفعت داشته باشد. حتي اگر مذاكرات دو طرف منجر به توافق سياسي نشود، توافقات اقتصادي ميتواند دورهاي از همكاريها را شكل بدهد. مشكلات سياسي ما با امريكا زياد است و اگر قرار باشد متوقف بر تفاهمات سياسي شويم، ممكن است توافقات به تاخير بيفتد. اما اقتصاد ميتواند منافع دو طرف را محقق كرده و توافق را تسريع كند.
برخي طيفهاي تندرو و رسانههاي همسوي آنها اخيرا و با افزايش احتمال گفتوگوها ميان ايران و امريكا دوباره صحبت از بستن تنگه هرمز كردهاند. فكر نميكنيد كاسبان تحريم همه تلاشهاي خود را به كار ميگيرند تا اين توافقات اقتصادي با امريكا انجام نشود؟
به هر حال تندروها حضور دارند و نميتوان آنها را حذف كرد. در جمهوري اسلامي آنها همواره حركتهاي ايذايي داشتهاند ولي تعيين كننده نبودهاند. وقتي رهبري تصميمي را بگيرند، آنها نيز ساكت ميشوند. امروز مهم اين است كه هماهنگي و رابطه جناب آقاي پزشكيان با رهبري بسيار خوب و نزديك است. همكاري و همراهي آقاي رييسجمهور با سياستهاي كلي نظام و آوردن قدرت رهبري پشت سر دولت، ميتواند تحركات تندروها و مانع تراشيهايشان را خنثي كند.
تحليلگران معتقدند عدم ارتباط مناسب دولتهاي اصلاحطلب و ميانهرو با راس هرم تصميمساز كشور، اصليترين عامل براي به نتيجه نرسيدن برنامه اين دولتها بود. شما فكر ميكنيد مسعود پزشكيان اين شكاف را پر كرده است؟
به نظر من در اين دوره، نزديكي بسيار خوبي بين آقاي رييسجمهور و رهبري وجود دارد. از اين نزديكي ميتوان براي اجراي برنامهها و تحقق وعدهها استفاده كرد.
فكر ميكنم نتيجه عيني اين نزديكي و همراهي را در ماجراي طرح دوباره FATF در مجمع ميتوان ديد.
دقيقا؛ پيوستن به گروه مالي FATF يك امر ضروري است. حتي با كشورهايي چون چين، امارات و... كه مشكلي با ايران ندارند و دوستان ايران تلقي ميشوند، نميتوان روابط اقتصادي و تجاري برقرار كرد. اين كشورها به ايران پيام ميدهند كه براي توسعه روابط بايد حتما به اين گروه مالي بپيوندد. از سوي ديگر عدم پيوستن به اين گروه، هزينههاي بسياري را بر دوش ايران انداخته است. با FATF نميتوان شوخي كرد و ايران حتما بايد به آن بپيوندد. این يك ضرورت اقتصاد بينالملل است و ايران براي ايجاد ارتباط با شركاي سنتي و حتي شركاي جديد مثل اروپا و امريكا بايد به آن بپيوندد. طرح دوباره پرونده FATF در مجمع در راستاي اين واقعيتها عملياتي شده است. ايران ميداند براي بهبود شاخصهاي اقتصادي خود و حضور جدي در بازارهاي منطقهاي و جهاني بايد اين محدوديتها را رفع كند.
ترامپ از اول بهمن رسما كليد كاخ سفيد و زعامت بر دولت امريكا را بر دست گرفت. مواجهه ايران و امريكا در دوران زمامداري پزشكيان و ترامپ را چطور ارزيابي ميكنيد؟
ترامپ يك شخصيت متعارف سياسي نيست. به لحاظ سياسي رفتارهاي قابل پيشبيني ندارد. هرچند ممكن است از منظري خاص كار كردن با افرادي كه بر اساس روشهاي متعارف و كلیشهاي عمل نميكنند، دشوار باشد اما از زاويه ديگر، گفتوگو و توافق و تحقق منافع ملي با اين افراد سادهتر از سياستمداران كليشهاي است. ايران فعلا بايد اصل را بر اين واقعيت بگذارد كه ترامپ 4 سال رييسجمهور امريكا خواهد بود و طوري برنامهريزي كند كه آسيب كمتري به كشور برسد.
اين روزها پالسهاي مثبتي از سوي ترامپ و نزديكان او در مورد ارجح بودن ديپلماسي در رابطه با ايران ارسال ميشود. حتي ترامپ صحبت از علاقهمندياش براي سفر به تهران خبر داده است. آيا ميتوان تصويري از ديدار ترامپ و پزشكيان در دوره آتي مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك در مهرماه 1404 داشت؟
معتقدم مسائل مهمتري وجود دارد كه ميتوان به آن فكر كرد. فكر كردن به مسائل شكلي و ظاهري نبايد ما را از اصل همكاريهاي سازنده ميان دو كشور دور كند. حالا چه عجلهاي هست؟
اگر قرار بود توصيهاي به مسعود پزشكيان درباره مذاكره با امريكا داشته باشيد به چه مواردي اشاره ميكرديد؟
توصيهام به رييسجمهور اين است كه براي موفقيت در هر پروندهاي بايد 3 عنصر با هم تركيب شوند. 1) اولين موضوع، اراده رييسجمهور براي تحقق يك امر است. 2) به كارگيري بهترين كارشناسان و مديران در پيگيري موضوع 3) جلب رضايت رهبري، مهم است. درباره اولويتها هم بايد بگويم كه اولويت ايران روابط خارجي است. به خصوص پس از حوادث اخير خاورميانه ايران بايد تغييرات سياسي در خاورميانه را بدون تعصبهاي خاص به رسميت شناخته و كاملا در فضا جديد با ابزار ديپلماسي جايگاه ايران را ارتقا بدهد. روابط خارجي باعث ثبات امنيت ايران، شكوفايي اقتصاد و افزايش سرمايه اجتماعي دولت ميشود. ضمن اينكه نشانه يك پيشرفت مهم در موفقيتهاي دولت است.
تاثير آتشبسي كه ميان اسراييل و حماس ايجاد شده در دورنماي منطقه و كنشگري ايران چگونه خواهد بود؟
هنوز زود است كه درباره اين موضوع بتوان قضاوت قطعي داشت. بايد ديد غزه را در آينده چه گروهي اداره ميكند. نقش عباس و حكومت خودگردان در آينده اين بخش چگونه است؟ نقش سعوديها، قطريها، اماراتيها و مصريها در اين منطقه چگونه تعریف ميشود و ساير ابهاماتي كه وجود دارد. به نظرم حداقل 6 هفته بايد صبر كنيم تا با فرو نشستن غبارها بتوانيم تصويري از احتمالات منطقهاي ارائه كنيم.
توصيهام به رييسجمهور اين است كه براي موفقيت در هر پروندهاي بايد 3عنصر اراده رييسجمهور براي تحقق يك امر، به كارگيري بهترين كارشناسان و مديران و جلب رضايت رهبري را مد نظر داشته باشد.
در جمهوري اسلامي تندروها همواره حركتهاي ايذايي داشتهاند ولي تعيين كننده نبودهاند. وقتي رهبري تصميمي را بگيرند، آنها نيز ساكت ميشوند.
به نظر من در اين دوره، نزديكي بسيار خوبي بين آقاي رييسجمهور و رهبري وجود دارد. از اين نزديكي ميتوان براي اجراي برنامهها و تحقق وعدهها استفاده كرد.
در زمان برجام گفته ميشد مقامات امريكايي از جمله اوباما و جان كري، نقش برجستهتري در برجام ايفا كردند اما پس از تصويب برجام ايران به جاي همكاريهاي اقتصادي با شركتهاي امريكايي، با ساير طرفهاي مذاكرهكننده در برجام همكاريهاي اقتصادياش را سامان داد.
حرف آقاي پزشكيان در گفتوگو با شبكه امريكايي اين است كه ايران مشكلي براي گفتوگو با امريكا ندارد و اين امريكاييها هستند كه بايد نشان بدهند به نتايج گفتوگوها متعهد هستند.
برداشت شخصي من اين است كه هنوز رهبري در فضاي جديد اظهارنظر روشني نداشتهاند. براي آگاهي از اينكه سياست نظام به چه سمت و سويي ميرود بايد منتظر اظهارنظر ايشان باشيم.
طرح دوباره پرونده FATF در مجمع در راستاي اين واقعيتها عملياتي شده است. ايران ميداند كه براي بهبود شاخصهاي اقتصادي خود و حضور جدي در بازارهاي منطقهاي و جهاني بايد اين محدوديتها را رفع كند.