طهمورث غلامي: توقف غني سازي در كنار پايان فعاليتهاي منطقهاي ايران محور رايزنيهاي احتمالي ايران و امريكا است
حديث روشني
مراسم تحليف دونالد ترامپ در حالي انجام شد كه به باور ناظران بازگشت رييسجمهوري منتخب ايالات متحده ميتواند هم در عرصه داخلي و هم در حوزه بينالمللي تحولات عميقي را رقم بزند. در اين ميان بهطور مشخص رويكرد احتمالي ترامپ در ارتباط با ايران به كانون اصلي گمانهزنيها تبديل شده، اينكه رييسجمهوري تازه نفس در كنار كابينه متشكل از شاهينهاي ضد ايرانياش قرار است در باب تهران فشار حداكثري را در اولويت قرار داده يا به ديپلماسي شانسي دوباره داده و پشت ميز مذاكره بازگردد، اين در حالي است كه به گفته بسياري از تحليلگران اعمال سياست فشار حداكثري در دولت اول ترامپ به رغم وعدههاي اوليه، نتوانست آنگونه كه بايد اهداف مورد نظر جمهوري خواهان را محقق نمايد و به جاي تضعيف ايران، تنشها ميان تهران و واشنگتن را نيز افزايش داد. در تهران دولت مسعود پزشكيان از همان ابتدا بر اصل عدم تنش تاكيد داشت و خواهان تعامل با غرب با هدف برداشتن تحريمها شد؛ اخيرا نيز مقامهاي رسمي كشورمان از تمايلشان براي رايزني ميگويند؛ رايزني شرافتمندانه كه در قالبش حقوق و منافع ايران لحاظ گردد. اينكه ترامپ به سيگنال مثبت ايران چه واكنشي نشان خواهد داد به واسطه شخصيت غير قابل پيشبيني رييسجمهوري در هالهاي از ابهام قرار دارد، اينكه از همان ابتدا رايزني را انتخاب ميكند يا تلاش ميكند با توسل به تحريمهاي سخت، امتياز حداكثري را از آن خود كند.در همين راستا روزنامه اعتماد به بهانه واكاوي رويكرد احتمالي دونالد ترامپ در ارتباط با ايران با اميرعلي ابوالفتح و طهمورث غلامي كارشناسان مسائل امريكا گفتوگو كرده است. ابوالفتح در گفتوگو با «اعتماد» بر اين باور است كه شواهد و قرائن نشان ميدهد ترامپ مذاكره و ديپلماسي را در قبال ايران در اولويت قرار ميدهد. اين كارشناس مسائل امريكا همزمان بر اين باور است كه اين رويكرد به معناي فاصله گرفتنش از سياست موسوم به فشار حداكثري نيست. اين درحالي است كه غلامي در پاسخ به سوال مشابه اعتماد ضمن ارايه يك تقويم زماني در باب سياست احتمالي ترامپ بر اين باور است كه احتمالا تا 40 روز آينده مشخص خواهد شد كه تهران و واشنگتن در دولت دوم ترامپ وارد چه مسيري خواهند شد، روي آوردن به گفتوگو يا تشديد دور تازهاي از تنشها. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
امير علي ابوالفتح: ترامپ به دنبال صلح رومي با توسل به مشت آهنين است
اميرعلي ابوالفتح كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال اعتماد در اين باب كه رويكرد احتمالي ترامپ در قبال ايران را با توجه به موضعگيريهاي اخير او و اعضاي كابينهاش چگونه ميتوان ارزيابي كرد، گفت: شواهد و قرائن دركنار مواضع چهرهها و مشاوران نزديك به ترامپ نشان ميدهد كه رييسجمهوري امريكا شخصا تمايل دارد كه باب ورود به توافق با ايران را باز كند اما از طريق اعمال قدرت. به عبارتي در اين برهه از زمان دونالد ترامپ در سياست خارجي خود الگوي صلح رومي را مد نظر قرار داده است. در زمان امپراتوري روم، بايد ارتش به قدري قدرتمند و رعبآور ميبود كه هيچ قدرتي جرات نميكرد با اين كشور وارد جنگ شود كه پس از آن بخواهد صلحي برقرار گردد، به عبارتي مقوله نمايش قدرت از طريق مشتآهنين برجسته بود. به همين ترتيب دونالد ترامپ در دولت اول خود نيز همين رويكرد را دنبال كرد. درمورد ايران نيز اين ديدگاه ادعايي همچنان وجود دارد. بدان معنا كه او باور دارد بايد آنقدر قدرت خود را به رخ ايران بكشد تا ايران خود آماده توافق با امريكا باشد. به باور ابوالفتح اكنون اما عليرغم اينكه همچنان رويكردهاي ضدايراني در سياستهاي ترامپ و كابينهاش وجود دارد، اين رويكرد به شكلي متقابل در ايران نه تنها نسبت به دولت امريكا بلكه نسبت به شخص ترامپ برجسته است اما شواهد نشان ميدهد كه هر دو طرف تلاش ميكنند كه باب گفتوگو يا توافق باز بماند يا مسير براي تحققش هموار شود. لذا هر دو طرف در حال انجام اقداماتي هستند كه حكايت از امكان رسيدن به توافق دارد؛ هم از طرف ايران و هم از طرف امريكا. به عنوان مثال آزادي خبرنگار ايتاليايي در ايران، آزادي فرد ايراني در ايتاليا و اظهارات آقاي پزشكيان و همچنين سخنگوي دولت و يا مواضع آقاي عباس عراقچي وزير امور خارجه مبني بر آمادگي براي ورود به مذاكرات شرافتمندانه، با الگوگيري از برجام، نشاندهنده اين آمادگي از طرف ايران است. از طرف امريكا نيز نشانههايي از اين آمادگي وجود دارد.
ابوالفتح در ادامه به« اعتماد» گفت: ماركو روبيو در جلسه تأييد صلاحيت خود ادعا كرد كه بايد با ايران به توافق برسيم، اما نبايد به گونهاي باشد كه ايران قدرتمند شود. تمامي اين مسائل نشان ميدهد كه امكان توافق وجود دارد، اما قطعي نيست و مهمتر از توافق، مفاد آن و در وهله دوم پايدار بودن آن است. اين كارشناس مسائل امريكا در گفتوگو با اعتماد خاطرنشان كرد كه در شرايط كنوني موضوع ايران به يك منازعه حزبي و داخلي براي اين كشور تبديل شده است. به عبارتي، اگر دموكراتها بخواهند با ايران توافق كنند، جمهوريخواهان آن را به چالش ميكشند و بالعكس. به باور ابوالفتح به احتمال قريب به يقين، هرگونه توافقي كه دولت جمهوريخواه امريكا با جمهوري اسلامي داشته باشد، از سوي دموكراتها مورد نقد قرار خواهد گرفت. البته كه اين شرايط به نوعي در داخل كشور خودمان نيز حاكم است و مساله امريكا به يك كشمكش سياسي داخلي تبديل شده است. ابوالفتح در ادامه گفتوگوي خود با اعتماد تاكيد كرد كه اكنون اما اين سوال مطرح است كه اگر توافقي با دولت ترامپ حاصل شود، آيا دموكراتها از آن حمايت خواهند كرد و به عبارتي اگر يك دولت دموكرات بعد از ترامپ روي كار بيايد توافق احتمالي را كه دولت جمهوريخواه با ايران امضا كرده پيگيري خواهد كرد يا خير؟ اين خود يك مساله مهم است. به باور اين كارشناس مسائل امريكا، امريكاييها بايد در ارتباط با ايران اعتمادسازي كنند، خودشان در طول سالها مدعياند ايران بايد اعتمادسازي را نسبت به خود در جامعه جهاني احيا كند. اما واقعيت اين است با توجه به اقدامات اخير در دولت اول ترامپ در ارتباط با ايران بياعتمادي نسبت به ايالات متحده بهشدت افزايش يافته است. حال اين سوال بزرگ وجود دارد كه حتي اگر ترامپ خود در مسند قدرت نباشد آيا اين توافق احتمالي يا ادعايي ميتواند باقي بماند يا خير...اين گزاره براي تصميمسازان ايران بسيار اهميت دارد.
ابوالفتح در پاسخ به سوال ديگر اعتماد مبني بر اينكه چقدر احتمال دارد رويكرد فشار حداكثري توسط ترامپ كنار گذاشته شود گفت: اول اينكه فشار حداكثري سالهاست كه از سوي امريكا عليه ايران اعمال ميشود. حال اينكه تيم سياست خارجي دونالد ترامپ از اين واژه استفاده كرده، بدان معنا نيست كه اين فشار پيش از آن وجود نداشت و پس از ترامپ نيز ادامه پيدا نكرد. در زمان رياست بايدن نيز فشارها اعمال شد و اتفاقا تا آينده قابل پيشبيني نيز ادامه خواهد داشت، مگر اينكه توافقي بزرگ حاصل شود كه بخش عمده نگرانيهاي امريكا را بر طرف كند. به تصور ابوالفتح اگر در بازههاي زماني اين فشارها نتيجهاي نداشته است يا اعمال نشده به اين دليل است كه توانايي امريكاييها براي به نتيجه رسيدن محدود بوده است. بنابراين عدم تشديد فشارها به دليل خواست ايالات متحده نبوده بلكه اين توانايي وجود نداشته است. ترامپ نيز نميتواند انگونه كه تمايل دارد سياست تهاجمي خود را در قبال ايران به صورت كامل اعمال كند. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه به اعتماد گفت: چرا كه در هر صورت، ايران از منظر استراتژيك بسان كالايي برجسته و مطلوب است كه تقاضا براي آن وجود دارد و تا زماني كه اين تقاضا وجود داشته باشد، امكان به صفر رساندن آن وجود نخواهد داشت. تنها كافي است توليدكننده تخفيفاتي ارايه دهد و يا اقداماتي مشابه انجام دهد تا اين كالا به فروش برسد. ترامپ حتي اگر بخواهد هم نميتواند به راحتي فروش نفت ايران را به صفر برساند. اگر او بخواهد ايران را از بازار نفت خارج كند، قيمت بنزين در امريكا افزايش خواهد يافت. به باور ابوالفتح ترامپ قصد ندارد كه با لحاظ كردن شعارهاي انتخاباتياش، به سياستهاي پرهزينهاي متوسل شود. در دولت اول خود نيز سعي كرد اقداماتي تهاجمي در راستاي سياست موسوم به فشار حداكثري را پيگيري كند اما آنگونه كه انتظار داشت منتج به نتايجي نشد. اكنون نيز در دولت دوم او بعيد ميدانم كه چنين سياستي بسان گذشته تكرار شود، زيرا نظام بينالملل تغيير كرده است و متوسل شدن مجدد ترامپ به فشار حداكثري دشوار خواهد بود.
اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال اعتماد در اين باب كه واكنش احتمالي ايران به اعمال رويكرد فشار حداكثري ترامپ چه خواهد بود گفت: اول اينكه ايران اعلام كرده است دكترين هستهاي خود را تغيير نخواهد داد و سياست اعلامي كشور اين است، اما مساله اين است كه امريكاييها به اين موضوع چندان اعتماد ندارند. به باور ابوالفتح به نظر ميرسد نگرانيها درباره برنامه هستهاي ايران براي غرب اندكي كاهش يافته است. اما قدرت اقتصادي و نفوذ منطقهاي ايران براي امريكا اولويت بالاتري دارد. البته اين به بدان معنا نيست كه اگر ايران به سمت ساخت بمب اتمي برود، براي آنها مهم نخواهد بود و سكوت خواهند كرد. ايران زماني كه تنها سهدرصد غنيسازي انجام ميداد، به صورت متوالي هدف قطعنامهها بود اكنون ميزان غنيسازي به مرز شصت تا هفتاد درصد نزديك شده است اما شاهد هستيم كه چنين فعلي واكنشهاي زيادي به دنبال نداشت. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه گفتوگوي خود با اعتماد تاكيد كرد به نظر ميرسد اينگونه نيست به اين دليل كه ايران به سلاح اتمي دست پيدا نكند تحريمها بهراحتي لغو شود. نكته مهم اين است كه غرب حاضر است ايران به سلاح هستهاي نزديكتر شود، اما فشار اقتصادي كاهش نيابد، زيرا اين باور حاكم است كه بازسازي اقتصاد ايران ميتواند نفوذ منطقهاي اين كشور را افزايش دهد و اين موضوع ميتواند خطرناكتر از سلاح هستهاي باشد. در واقع، يك بالانس در حال شكلگيري است. به عبارتي همچنان موضوع هستهاي براي غربيها مهم است اما قرار داشتن تهران تحت فشار سنگين اقتصادي نيز اهميت بسزايي براي اين گروه از بازيگران دارد. ابوالفتح در ادامه بر اين باور است كه حال بايد ديد كه در دولت بعدي ترامپ، آيا اين معادله تغيير خواهد كرد يا نه. آيا دول غربي حاضر هستند براي اينكه ايران از ساخت سلاح اتمي دنده عقب بگيرد تحريمها را لغو كنند. اگر اين اتفاق رخ دهد نشان ميدهد كه براي غرب نزديك نشدن ايران به سلاح اتمي اولويت بالاتري دارد. اما اگر اين اتفاق نيفتد، هراس از افزايش قدرت اقتصادي ايران برجستهتر است. به باور اين كارشناس مسائل امريكا ايران به عنوان يك قدرت اقتصادي در قياس با ايران هستهاي قوي ممكن است براي امريكا نگران كنندهتر باشد. ابوالفتح در ادامه به اعتماد گفت كه به عبارتي اين معادله احتمالا به گونهاي پيش خواهد رفت كه ريسك نزديك شدن ايران به سلاح هستهاي را بپذيرند اما حاضر نشوند تحريمها را لغو كنند. اين كارشناس مسائل امريكا خاطرنشان كرد كه فراموش نكنيم اين معادله در زمان برجام جواب داد؛ تهران و واشنگتن به لبه پرتگاه رسيدند و تهران به دليل لغو تحريمهاي اقتصادي عقبنشيني كرد و امريكاييها نيز به دليل جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هستهاي، عقبنشيني كردند. اما از سال ۲۰۱۵، به بعد اين معادله ديگر جواب نداد. اينكه آيا اين سناريو در آينده نيز در دولت ترامپ اجرا خواهد شد يا خير، هنوز مشخص نيست. تاكنون كه اجرا نشده است.
اميرعلي ابوالفتح در پاسخ به اين سوال اعتماد در اين باب كه چه موضوعاتي ممكن است محور رايزني احتمالي ميان تهران و واشنگتن قرار بگيرد گفت: دقت داشته باشيم رويكرد جمهوريخواهان با دموكراتها تفاوتهايي دارد. دموكراتها معتقدند كه توافق بايد به صورت مرحلهاي باشد و ابتدا به مسائل كليدي و سخت پرداخته شود تا به موضوعات جزئيتر و راحتتر برسيم. چنان كه از مسائل هستهاي آغاز كردند و بعد هم به مسائل موشكي و منطقهاي رسيدند. اما جمهوريخواهان بر اين باورند كه بايد يك بار براي هميشه پاي ميز مذاكره بنشينيم و همه موضوعات را مطرح كنيم تا طرفين بتوانند با يكديگر صحبت كرده و مسائل را حل كنند و بنا به ادعاي پمپئو، وزير خارجه وقت امريكا، ايران به كشوري نرمال تبديل شود و پس از آن تحريمها برداشته شوند. به باور اين كارشناس مسائل امريكا طرح پمپئو همان شروط 12گانه بود. اما دولت ترامپ حداقل خواستهاش را در اين طرح 12 مادهاي ميگنجاند. اين طرح دوازده مادهاي صرفا برنامه ارايه شده از سوي وزير خارجه وقت نبود بلكه شروط هيات حاكمه ايالات متحده بود كه شامل دموكراتها و جمهوريخواهان ميشد و به نوعي شروط حداقلي امريكا را نمايندگي ميكرد. ابوالفتح در ادامه به اعتماد گفت كه در اين چهار، پنج يا شش سال اخير، تحولات زيادي رخ داده است كه امريكاييها احساس ميكنند اين شروط بايد افزايش يابد. به عنوان مثال، بحث پهپادها كه در آن زمان جزو شروط نبود، و موضوعيت نداشت اكنون به موضوعي مهم تبديل شده است چرا كه غرب مدعي است كه ايران با روسها قراردادهاي پهپادي دارد و همينطور به قراردادهاي جامع حفاري تهران با مسكو اشاره ميكنند . به باور اين كارشناس مسائل امريكا بنابراين، اگر توافقي حاصل شود، حداقل خواستههاي امريكاييها همان شروط دوازدهگانه زمان پمپئو خواهد بود. مضاف بر آنكه دموكراتها احتمالا شروطي به آن اضافه خواهند كرد، زيرا نميخواهند اين موضوع به نام جمهوريخواهان تمام شود. آنها ميخواهند مدعي شوند كه در تسليم كردن ايران نقش داشتهاند.
طهمورث غلامي: ايران و امريكا براي توافق تحت فشار قرار دارند
طهورث غلامي كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال اعتماد در اين باب و رويكرد احتمالي ترامپ در ارتباط با ايران گفت: عصر دوم رياست ترامپ به سه دوره كوتاهمدت، ميان مدت و بلندمدت تقسيم ميشود. به باور من در مرحله كوتاهمدت، يعني در فاصله سي يا چهل روزه، او به سمت اعمال سياست موسوم به فشار حداكثري نميرود و مواضع تندي را عليه جمهوري اسلامي ايران اتخاذ نخواهد كرد. به باور غلامي در ايالات متحده، اين نگرش وجود دارد كه به محض ورود ترامپ به كاخ سفيد، سياست فشار حداكثري مجددا اعمال خواهد شد و تحريمها تشديد ميشود تا ايران در وضعيتي ضعيف به ميز مذاكره بيايد. مشخصا گروه اتحاد عليه برنامه هستهاي يك برنامه صد روزه تحويل كاخ سفيد داده است كه در صد روز ابتدايي ايران تحت فشار قرار گيرد اما به باور من در سي يا چهل روز ابتدايي ترامپ چنين عملكردي نخواهد داشت كه البته كه نشانه حسن نيست. بلكه در اين بازه زماني واشنگتن صبر خواهد كرد و گزينه مذاكره را به دقت بررسي ميكند. غلامي در ادامه به اعتماد گفت: اگر در اين مذاكراتي كه مطمئنا دو دور بيشتر طول نخواهد كشيد، روشن شود كه امكان توافق بين تهران و واشنگتن وجود دارد، در آن صورت احتمالا ترامپ وارد فاز ميانمدت خواهد شد و رايزنيها انجام ميشود. اما اگر مشخص شود كه احتمال گفتوگو و توافق وجود ندارد، طبيعتا بايد منتظر اعلام سياست جديدي از سوي ايالات متحده باشيم. اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال اعتماد در اين رابطه كه چه ارزيابي از رويكرد فشار حداكثري ترامپ در كوتاهمدت دارد، گفت: اول اينكه بايد توجه داشته باشيم با توجه به اينكه جمهوري اسلامي ايران براي مذاكره با امريكا اعلام آمادگي كرده، نيازي به اعمال فشار نيست تا ايران بپذيرد به پاي ميز مذاكره بيايد. گروهي در امريكا به خوبي ميدانند كه اگر سياست فشار حداكثري از همان روز ابتدايي عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال شود، ديگر متوقف نخواهد شد و تمام چهار سال را در بر خواهد گرفت. به نظر ميرسد ترامپ به اين موضوع آگاهي دارد. به باور غلامي تقريبا از بيستم بهمن تا اوايل اسفند، دور اول مذاكرات مستقيم ميان ايران و امريكا صورت بگيرد. در اين دور، قطعا دوطرف خواستههاي خود را مطرح خواهند كرد. احتمالا اولين خواسته امريكا حول مسائل هستهاي خواهد بود كه برخي از اين خواستهها سياسي و برخي فني هستند. از جمله ميزان غنيسازي، نصب سانتريفيوژهاي پيشرفته و مباحث مربوط به تحقيقات و توسعه. غلامي در ادامه گفتوگوي خود با اعتماد گفت: يكي از دغدغههاي مهم امريكاييها، كه در جلسه راي اعتماد ماركو روبيو در سنا نيز مطرح شد اين است كه جمهوري اسلامي ايران مجددا گروههايي را كه در سطح منطقه از آنها حمايت ميكند، تقويت نكند. جمهوريخواهان هميشه به دموكراتها انتقاد كردهاند كه پولهاي حاصل از برجام براي بي ثبات كردن منطقه استفاده شده است. لذا يكي از مهمترين موضوعات در اين حوزه اين است كه امريكاييها خواهان اين هستند كه جمهوري اسلامي ايران حمايت گروههايي مانند حماس و حزبالله و تحولات داخلي سوريه را متوقف كنند. به باور اين كارشناس مسائل امريكا اين مساله بسيار پيچيدهتر از مباحث هستهاي خواهد بود، چرا كه بحث هستهاي يك موضوع فني است و انعطافپذيري بيشتري را ميپذيرد. اما در مباحث منطقهاي بر اساس اظهارات روبيو آنها مطمئنا تضمينهايي را ميخواهند كه مجددا گروههاي مورد نظر آنها در منطقه فعال نشوند. غلامي در ادامه به اعتماد گفت كه يكي از مزيتهاي ترامپ نسبت به دموكراتها براي جمهوري اسلامي اين است كه او شخصيت ايدئولوژيكي ندارد؛ يعني به دنبال دغدغههايي مانند حقوق بشر، حقوق زنان و فضاي باز سياسي و مباحثي از اين دست نيست. در دور نخست، مايك پمپئو اين مباحث را مطرح كرد، اما در دور دوم، تاكنون اين موضوعات در صحبتهاي ترامپ و حتي تيم او جايگاهي نداشته است. برخي از مشاوران او موضوعاتي را مطرح كردهاند، اما شخص او كه چهره اصلي و تعيين كننده است، به اين مسائل ورود نكرده است. لذا تصور ميكنم كه موضوعات منطقهاي و بحث برنامه هستهاي، دو خواسته اصلي امريكاييها در مورد ايران باشد.
اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به اين سوال اعتماد كه فارغ از تعيين رويكرد ترامپ به تهران چه گزارههايي ممكن است بر سياستهاي احتمالي دو طرف تاثيرگذار باشد گفت: ايران و امريكا، هر كدام از جهتهايي تحت فشار قرار دارند. امريكا از اين جهت تحت فشار است كه فعاليتهاي هستهاي ايران نسبت به چهار سال پيش توسعه پيدا كرده و به نقل از رسانههاي امريكايي ترامپ خود نيز مدعي شده نگران است كه در دولت دوم او ايران به سمت بمب اتم حركت كند. لذا توسعه فعاليتهاي هستهاي ايران باعث ميشود كه دولت امريكا تحت فشار قرار گيرد و ناگزير به انعطاف بيشتري در مذاكرات شود. به باور غلامي از سوي ديگر، جمهوري اسلامي ايران نيز تحت فشارهايي از جمله دوره زماني فعالسازي مكانيسم ماشه قرار دارد. به اين معنا كه اگر تا اواخر خرداد نتوانيم با غرب به توافق برسيم، مطمئنا بايد منتظر فعال شدن مكانيسم ماشه و بازگشت قطعنامه شوراي امنيت به سازمان ملل باشيم. غلامي در ادامه تاكيد كرد در هر صورت هر دو طرف تحت فشار هستند تا هر چه سريعتر به سمت توافق حركت كنند، هرچند كه ميزان اين فشار برابر نيست. تنها فشاري كه اكنون امريكا متحمل شده صرفا ناشي از فعاليتهاي هستهاي ايران و انحراف آن از مسير صلحآميز است. اما ايران در كنار اينكه فشار فعالسازي احتمالي مكانيزم ماشه را احساس ميكند با فشارهاي ديگري مانند احتمال بازگشت سياست موسوم به فشار حداكثري و تحريمهاي ناشي از آن، و همچنين تأثيرات اقتصادي، اجتماعي و امنيتي كه ميتواند به دنبال داشته باشد، مواجه است. به نظر ميرسد اين شرايط دو طرف را مجبور ميكند كه در مسير مذاكره و گفتوگو حركت كنند، اما همچنان اين به معناي حصول نتيجه قطعي نيست.
اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به ديگر سوال اعتماد مبني بر اينكه در صورت عدم حصول توافقي براي آغاز رايزنيها و ازسرگيري رويكرد فشار حداكثري چه چشماندازي قابل تصور است گفت: مطمئنا در دور نخست گفتوگوها، امريكاييها خواستههاي خود را مطرح خواهند كرد و سپس هر دو طرف به پايتختهاي خود باز خواهند گشت تا اين خواستهها را با مقامات عالي كشور در ميان بگذارند. دور دوم گفتوگوها است كه نتايج را ارايه خواهد كرد. طبيعتا اگر در آن مرحله چشمانداز ترسيم شود اينكه امكان توافق و سازش ميان دو طرف وجود دارد، بايد انتظار گفتوگوها در ماههاي اسفند و فروردين و در نهايت ارديبهشت را داشته باشيم كه ممكن است به توافقي منجر شود. به باور غلامي اما اگر گفتوگوها بينتيجه بماند احتمال توافق كمرنگ خواهد بود، طبيعي است كه بايد از اسفندماه سال جاري شاهد احياي سياست فشار حداكثري از سوي امريكا و همچنين احياي مباحثي مانند توسل به مكانيسم ماشه از سمت اروپا باشيم. در اين صورت، واكنش جمهوري اسلامي ايران به اين دو اقدام يعني فشار حداكثري و فعال سازي مكانيسم ماشه احتمالا اين خواهد بود كه فعاليتهاي هستهاي خود را توسعه ميدهد و اين موضوع ميتواند منجر به اين شود كه تنش ميان طرفين شدت بگيرد. در اين شرايط، نبايد خوشبين بود كه اين تنشها به سادگي متوقف خواهند شد. بهطور تقريبي، در يك ماه آينده وضعيت اين موضوع مشخص خواهد شد.