گزارش «اعتماد» از وضعيت خنده‌دار نيمكت تيم‌هاي ليگ برتري
نيم فصل نشده، نصف تيم‌ها مربي عوض كردند!
به گزارش «اعتماد»، با هر كارشناس فوتبالي صحبت كنيد و بپرسيد يكي از مهم‌ترين ابزار تيم‌ها براي رسيدن به موفقيت چيست، به طور قطع از نقش مهم «ثبات» در بدنه مديريت و كادرفني خواهد گفت.
در واقع، يك انتخاب هوشمندانه و صحيح در انتخاب مربي و بعد برنامه‌ريزي و تزريق آرامش و حمايت از عوامل فني تا رسيدن به موفقيت از مهم‌ترين وظايف يك مدير موفق است كه در فوتبال نتيجه‌گراي ما چندان به آن اهميت داده نمي‌شود. به عنوان مثال، اگر مربي تيمي بخواهد دست به جوانگرايي بزند نياز به زمان دارد تا بتواند تفكراتش را پياده كند اما همين كه در چهارتا بازي نتيجه نگيرد آن وقت مدير باشگاه عذرش را مي‌خواهد!
البته زياد هم نمي‌شود به مديران باشگاه‌ها در اين خصوص خرده گرفت، چراكه مديران فوتبال دولتي ايران هم زير فشار سكوها قرار دارند و گاهي مي‌بينيم چه بسيار تغيير و تحولات از روي سكوها و خط دادن بوقچي‌ها صورت گرفته است! از وقتي كه پول زياد و باد آورده به فوتبال تزريق شد و دلال‌هاي غيررسمي به آن ورود كردند فوتبال ما به بيراهه كشيده شده وگرنه تا همين چند سال پيش ليگ كشورهاي حاشيه خليج‌فارس و تغييرات پي‌درپي در كادرفني باشگاه‌هاي آنها و تيم‌هاي ملي‌شان سوژه خنده رسانه‌هاي ما بود و گاهي با حيرت اين عزل و نصب‌هاي غيرمنطقي را پوشش مي‌داديم!
حالا با گذر زمان اين بلا بر سر باشگاه‌هايي ايراني هم آمده است!
درحالي كه فقط سيزده هفته از مسابقات ليگ برتر سپري شده و دو هفته تا پايان نيم فصل اول زمان باقي مانده است تاكنون مديران هفت باشگاه سرمربي تيم خود كه با آنها ليگ را شروع كرده بودند كنار گذاشتند و كار را به مربي جديدي سپردند به اين اميد كه سرمربي جديد بتواند نتايج بهتري كسب كند! تغيير سرمربي در هفت تيم از شانزده تيم حاضر در جدول ليگ به عبارت ديگر حدود نيمي از تيم‌هاي ما آن هم در شرايطي كه هنوز به نيم فصل نرسيديم اصلا و ابدا آمار خوبي براي يك فوتبال حرفه‌اي به حساب نمي‌آيد.
در ادامه نگاهي به وضعيت نيمكت لرزان باشگاه‌هاي ايراني و تغييرات در راس هرم كادرفني بعضي از تيم‌ها بيندازيم! آماري عجيب و منفي كه جاي تأمل و تفكر دارد!
پرسپوليسي‌ها به عنوان قهرمان فصل قبل، پس از جدايي اوسمار سكان هدايت تيم خود را به گاريدو يك مربي اسپانيايي سپردند اما پس از گذشت سيزده هفته و درحالي كه هنوز تيم‌شان در كورس قهرماني بود و در ليگ نخبگان هم شانس صعود داشت اين مربي را بركنار كردند و به جاي او فعلا كريم باقري را آوردند تا به عنوان سرمربي موقت كار كند! اين يعني پس از چند بازي به جاي باقري هم يك سرمربي جديد مي‌آيد! تغيير سرمربي در پرسپوليس درحالي صورت گرفت كه از زمان ورود برانكو به ايران و آغاز دوران درخشان اين تيم، سرخ‌ها از سال 1394 تا ابتداي امسال چهار مربي روي نيمكت خود ديده بود با ذكر اين نكته كه دو مربي از اين چهار مربي تنها يك نيم فصل هدايت باشگاه را برعهده داشتند؛ كالدرون و اوسمار. يعني در 8 فصل پرسپوليس با دو سرمربي كارش را پيش برده بود. نتيجه اين ثبات قهرماني‌هاي متوالي اين باشگاه بوده است اما حالا گويا مديران تيم تصور ديگري در اين زمينه دارند.
اما مديران استقلال هم كه جواد نكونام را به عنوان سرمربي فصل پيش حفظ كرده بودند هنوز به نيم‌فصل نرسيده به علت نتايج ضعيف جواد را از كار كنار گذاشته و يك مربي از آفريقاي جنوبي آوردند تا شايد موسيمانه آفريقايي بتواند آرزوهاي هواداران استقلالي را برآورده كند! استقلال در شرايطي دست به دو بار تغيير سرمربي در اين فصل زده (چراكه در اين ميان چند هفته سهراب بختياري‌زاده روي نيمكت استقلال نشست) كه در سال‌هاي گذشته پيشكسوتان و هواداران از نبود ثبات در تيم خود ناراضي بودند. با اين وجود به محض اينكه در ابتداي فصل نكونام با چالش مواجه شد پروژه عبور از او را كليد زدند.
البته شرايط استقلال در حال حاضر كمي بهتر از گذشته است اما هنوز هم بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند بهتر بود مديران استقلال حداقل تا نيم‌فصل به نكونام اعتماد مي‌كردند.
سومين تغيير روي نيمكت‌ها در ضلع سوم مدعيان قهرماني ليگ رقم خورد و ژوزه مورايس از سمت خود استعفا داد و به جاي او پاتريس كارترون از كشور فرانسه توسط مديران اين باشگاه جذب شد. البته پذيرفتن استعفاي مورايس به صورت آني توسط مديران سپاهان نشان داد آنها هم چندان رغبتي به ادامه همكاري با سرمربي گران‌قيمت پرتغالي كه سه فصل در ايران حضور داشت، نداشتند.
به جز تيم‌هاي مدعي سنتي كسب عنوان قهرماني كه بيش از همه تيم‌ها انتظار مي‌رود ثبات داشته باشند ساير تيم‌هاي ليگ برتري هم شرايط مشابهي داشته‌اند و تغييراتي روي نيمكت‌هاي اين تيم‌ها شاهد بوديم. بدتر آنكه گاهي اين تغييرات شبيه به «صندلي‌بازي» شده است؛ درست مثل جابه‌جايي‌هاي رضا مهاجري و سعيد دقيقي و مازيار زارع بين تيم‌هاي خيبر، ملوان و شمس‌آذر!
در تعطيلات نيم‌فصل مازيار زارع سرمربي پيشين ملوان به قزوين رفت و هدايت شمس‌آذر را برعهده گرفت و سعيد دقيقي كه فصل خوبي را با شمس‌آذر پشت سر گذاشته بود به انزلي رفت و هدايت اين تيم را بعد از اينكه مهدي تارتار به گل‌گهر رفت، برعهده گرفت ولي هر دو سرمربي بعد از كمتر از يك ماه از سمت خود كنار رفتند. مازيار به ملوان برگشت و دقيقي به قزوين! اما اين پايان كار نبود، چراكه در ادامه با كنار رفتن رضا مهاجري از خيبر خرم‌آباد سعيد دقيقي از شمس‌آذر جدا شد و روي نيمكت اين تيم نشست و در كمال ناباوري رضا مهاجري به عنوان سرمربي شمس‌آذر منصوب شد!!
تيم مس رفسنجان كه فصل را با محرم نويدكيا آغاز كرده بود در ميانه نيم‌فصل با اين سرمربي به مشكل برخورد و بعد از جدايي محرم از رفسنجاني‌ها، مسعود شجاعي كه فصل پيش هدايت هوادار را برعهده داشت جانشين او شد. مديران هوادار در تعطيلات مهدي رحمتي را روي نيمكت تيم‌شان نشاندند اما بعد از گذشت 13 هفته با استعفاي رحمتي به دليل كسب نتايج ضعيف خداحافظي كردند و اميدرضا روانخواه را روي نيمكت تيم‌شان نشاندند. مربي جواني كه سابقه مربيگري در ليگ برتر را در كارنامه ندارد و در سال‌هاي گذشته انبوهي از ناكامي را در تعداد زيادي از باشگاه‌هاي دسته يكي تجربه كرده است.
اما تراكتور تيم نخست جدول تا اينجاي فصل با اسكوچيچ شروع كرده و با او ادامه مي‌دهد و يحيي گل‌محمدي در فولاد و مهدي تارتار در گل‌گهر و مجتبي حسيني با آلومينيوم و محمد ربيعي در ذوب‌آهن و سعيد اخباري در چادرملو فعلا به همراهي با تيم‌هاي خود ادامه مي‌دهند و ساكت الهامي پس از برد مقابل پرسپوليس جايگاهش در نساجي را فعلا حفظ كرده است. بايد صبر كرد و ديد در فوتبال ما كه به جز مسائل فني، مشكلات مالي هم در تصميم مربيان براي قطع همكاري دخيل است چه زماني مربي ديگري كنار گذاشته مي‌شود يا استعفا مي‌دهد! فعلا دو هفته تا پايان نيم‌فصل زمان باقي است و ممكن است مربيان ديگري در همين دو هفته جابه‌جا شوند.
در پايان لازم به ذكر است كه عدم ثبات سال‌هاست كه آثار مخربي در وضعيت فني فوتبال باشگاه كشورمان به‌جا گذاشته است و با اين شرايط نمي‌توان به تغييرات اميدوار بود. چرخه مربيگري در ليگ برتر تبديل به يك چرخه بسته شده و مربيان صرفا بين تيم‌ها در حال جابه‌جا شدن هستند. تارتار از ذوب‌آهن مي‌رود ملوان و بعد مي‌رود گل‌گهر، زارع از ملوان مي‌رود شمس‌آذر و دوباره برمي‌گردد، دقيقي از شمس‌آذر مي‌رود خيبر، مهاجري از خيبر مي‌رود شمس‌آذر، شجاعي از هوادار مي‌رود مس، رحمتي از نساجي مي‌رود هوادار، ساكت الهامي از مس رفسنجان مي‌رود نساجي و... مربع مدعيان قهرماني شامل پرسپوليس، استقلال، سپاهان و تراكتور هم كه خودشان را وارد اين چرخه نمي‌كنند درگير چرخه جذب مربيان خارجي مي‌شوند كه گاهي جواب مي‌دهد و گاهي نه!
بدون شك اين شرايط هيچ نفعي به فوتبال ايران نمي‌رساند و تنها جيب برخي دلال‌ها كه از اين صندلي‌بازي سود مي‌برند را پر مي‌كند.