روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، حدود پنجاه سال از آخرين صعود تيم ملي فوتبال كشورمان به بازيهاي المپيك ميگذرد و در اين پنج دهه گذشته براي نسلهاي مختلف تماشاي بازيهاي تيم ملي ايران در اين مسابقات معتبر به يك رويا تبديل شده است. پس از ناكامي در اين راه هر بار قرار گذاشته شد كه براي صعود در دوره بعد «كار را از همين فردا شروع كنند»، اما صحبتهاي رنگارنگ مسوولان ورزش فقط توجيه ناكامي بوده و در عمل بارها و بارها شاهد بوديم مليپوشان اميد را با كمترين امكانات و بدون برنامهريزي راهي مسابقات كردند. همچنين براي هدايت اين تيم هم تصميمات دقيقه نودي و غيركارشناسانه صورت گرفته است.
با اين حال براي المپيك لسآنجلس شايد شرايط تغيير كند و اين طلسم شكسته شود، چراكه وزير جديد ورزش پيگير وضعيت اميدهاي كشورمان است. دنيامالي در آخرين اظهارات خود به اين مساله پرداخت. همچنين واگذاري كامل مسووليت تيم ملي اميد به فدراسيون فوتبال در حالي كه پيش از اين كميته ملي المپيك هم در اين زمينه اعمال نظر ميكرد شرايط تيم ملي اميد را در ظاهر تغيير داده است. براي بررسي كارشناسانه سريال ناكاميهاي تيم ملي اميد با ابراهيم قاسمپور كه به عنوان مربي و بازيكن سابقه عضويت در اين رده از تيم ملي را هم در كارنامه دارد، گپ و گفتي ترتيب داديم كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
عدم راهيابي تيم ملي اميد به المپيك براي وزير ورزش هم به علامت سوال تبديل شده است! به نظر شما علت اين ناكامي چيست؟
وزير ورزش كه تازه آمده، اما از آقاي تاج و دستاندركاران و مسوولان اين سوال را بپرسد! چرا نميرويم؟ بيلياقتي مسوولان ورزش كشورمان است! اول تا آخرش همين است وگرنه اگر مسوولي لياقت داشت تيم ملي يكبار به المپيك ميرفت يا مقامي كسب ميكرد. اين نشاندهنده بيلياقتي و ندانمكاري اين آقايان و برنامهريزي غلط است. هزينهاي براي تيمهاي باشگاهي و ملي در پايهها نميشود و برنامهريزي ضعيفي دارند و بازيهاي خوب تداركاتي ندارند. بخش عمدهاش هم برميگردد به اينكه باشگاههاي ما در شرايط حساس بازيكن به تيم ملي بزرگسالان نميدهند كه اين هم برميگردد به مسوولان ورزش كه با يك هماهنگي و برنامهريزي اين كار را انجام دهند. در مجموع مسائلي كه گفتم شامل تيم ملي اميد و بسياري از تيمهاي ديگرمان هم ميشود!
شما به عنوان سرمربي در تيم اميد كار كرديد؟
بله، يكسال كار كردم در مقدماني كافا بازي كرديم و يك مدت هم كه بازي نداشتيم بعد ما را برداشتند!
علت بركناري شما چه بود؟
فكر ميكنم جابهجايي در فدراسيون بود. سليقهاي بود. الان هم هست. الان چند وقت است كه تيم اميد مربي ندارد؟ زمان كه از دست ميرود يك نفر را ميآورند بدون كارشناسي و برنامهريزي يا واسطهاي! عجولانه تصميم ميگيرند، آن بدبختي هم كه بيايد زمان ندارد!
شما قبل از انقلاب به عنوان بازيكن با تيم ملي اميد به المپيك صعود كرديد. آن زمان چطور ميتوانستيم صعود كنيم؟
آن زمان آقاي مهاجراني همزمان هم مربي تيم ملي بود و هم المپيك. البته آن زمان بلوك شرق آماتور بودند، اما بلوك غرب تيم دوم يا اميد خود را به المپيك ميآوردند. آن زمان، امكانات كم بود و مثل الان اينترنت نبود و ارتباطات خيلي كم بود، اما مسوولان ورزشي هدفمند كار ميكردند و مديران قوي بودند. در حد ما در آن زمان هم امكانات خوبي در نظر ميگرفتند و بازيهاي تداركاتي خوبي داشتيم برعكس الان. امكانات در آن زمان همان حد بود و اردوهاي خوب و بازيهاي خوب ميگذاشتند، اما الان كه همه چي هست ما عقب مانديم و كشورهاي حاشيه خليجفارس هم از ما در حال جلو زدن هستند.
سوال اينجاست خروجي اين همه هزينه در فوتبال ما چه ميشود؟
والله اين سوالي است كه آقايان بايد پاسخ دهند. ما كه نميدانيم چقدر پول ميآيد و چقدر برنامهريزي دارند و چقدر به صندوق ميرود و اين پولها كجا هزينه ميشود. اصلا حسابرسي ميشود يا نه؟ آمار و ارقام بدهند. اين بحث فقط در فدراسيون فوتبال و ورزش هم نيست، اين همه پول خيلي جاهاي ديگر ميآيد و ميرود، كجاها ميرود؟
در المپيك مونترال تا يكچهارم نهايي هم صعود كرديد. اگر مديريت فوتبال در آن زمان ادامهدار بود شرايط نسبت به حالا چطور بود؟
خيلي فرق ميكرد. با شرايط الان اگر آدمهاي درست و حسابي سر كار ميآمدند كه آن موقع بودند، آدمهاي موجه و توانا چه از نظر ورزشي و چه مديريتي بودند كه اگر كماكان ادامه ميدادند با الان خيلي فرق ميكرد.
با حشمت مهاجراني ارتباط نزديكي داشتيد، فكر ميكنيد راز موفقيت او چه بود؟
آقاي مهاجراني همه را با يك چشم نگاه ميكرد حالا چه جوان يا بزرگتر. به نظرم مديريت ايشان باعث موفقيتش شد. او روانشناس خيلي خوبي بود و ارتباط خيلي خوبي با بچهها داشت و فاصله خودش را با بازيكنان نزديكتر ميكرد. يعني اگر به عنوان جوانترين عضو مشكلي براي من پيش ميآمد با اولين نفري كه مشورت ميكردم، ايشان بود.
تيم فوتبال اميد زيرنظر فدراسيون فوتبال اداره خواهد شد. از اين به بعد ديگر جدال بين كميته ملي المپيك و فدراسيون براي انتخاب سرمربي اميد نيست، اتفاقي خوبي است؟
زمان ما زيرنظر فدراسيون اداره ميشد، اما اگر اين اتفاق بيفتد و مسووليت دست يكي باشد كه بايد جوابگو باشد تاثير خوبي ميگذارد.
شما اگر تصميمگيرنده بوديد براي مربيگري تيم اميد از مربي خارجي استفاده ميكرديد يا ايراني؟
بستگي به شرايط بودجهاي كه در اختيارم بود، دارد. با آدمهايي كه داخل وجود دارند و با صاحب فكرها و باتجربهها مشورت ميكردم. به قول آقاي تاج خرد جمعي كه البته خردجمعي حاكم نيست و فقط خرد فردي است و خودش تصميم ميگيرد! اما من خرد جمعي حاكم ميكردم و با آدمهاي متخصص و كارشناس جلسه ميگذاشتم و بعد تصميم ميگيرم.
بين مربيان ايراني مربي هست كه بتواند تيم ملي را به المپيك برساند؟
همه مربيان ما نه، اما خيليهايشان يا دنبال نميكنند يا امكانات ندارند يا وقت نميگذارند تا خودشان را بهروز كنند.يك مشكلي كه ما داريم حالا چه سياسي، چه اقتصادي ارتباطمان با دنيا خيلي كم است يا اصلا نيست! فدراسيون يا وزارت ورزش مربيان جوان را بفرستند كنار باشگاههاي اروپايي تا بهروز شوند. در قطر كه بودم، ميديدم مربيان خود را به اروپا ميفرستادند تا كنار مربيان بزرگ كار كنند، اما من بخواهم اين كار را انجام دهم هم از لحاظ مالي و بعد گرفتن ويزا و رفتن كنار يك باشگاهي براي آموزش خيلي سخت است، اما فدراسيون فوتبال و وزارت ورزش بايد اين كار را انجام دهند وگرنه مربيان ما هميني هستند كه بودند و ساليان سال هم همين هستند.