چندين سال است ويروسي در بين ما شيوع پيدا كرده كه هر قدر هم براي نديدن و انكارش تلاش كنيم، اين ويروس وجود دارد و هر روز به بدن فرد جديد منتقل ميشود؛ اچپيوي يا همان پاپيلوماي انساني كه باعث تبخال و زگيل تناسلي شده و در صورت درمان نشدن، منجر به سرطان دهانه رحم ميشود. ويروس اچپيوي در دسته بيماريهاي مقاربتي شناخته ميشود كه به دليل شيوع گسترده و روزافزون آن، حتي در بين نوجوانان17، 18 ساله هم ديده شده است؛ البته تاكنون هيچ بررسي دقيقي در مورد ميزان شيوع، درصد ابتلا در زنان و مردان و همچنين سن مبتلايان انجام نشده و آمار رسمياي در ايران اعلام نشده است. حتي با پيگيريهاي متعدد از مسوولان فعلي و سابق وزارت بهداشت، همچنين پزشكان و متخصصان هم اين موضوع تاييد شد كه هيچ عدد و رقم و بررسي رسمي و دقيقي درباره ميزان ابتلا به ويروس اچپيوي وجود ندارد. فقط، تمام افرادي كه در پيگيريهاي «اعتماد» با خبرنگار روزنامه گفتوگو كردند، بر اين موضوع توافق داشتند كه «با توجه به شواهد و معاينات باليني، ميزان ابتلا به اين ويروس بسيار افزايش يافته و روزبهروز هم در حال بيشتر شدن است و سن ابتلا به آن هم كاهش پيدا كرده است.»
«مينو محرز» متخصص بيماريهاي عفوني، عضو فرهنگستان پزشكي ايران و رييس پيشين مركز تحقيقات ايدز در گفتوگو با «اعتماد» در مورد افزايش ميزان شيوع و كاهش سن ابتلا به ويروس اچپيوي ميگويد: «از آنجا كه مبتلايان به ويروس اچپيوي، نياز به بستريشدن ندارند، نميتوان عدد دقيقي درمورد ميزان ابتلا گفت؛ در واقع بيماران در جايي ثبت نشدهاند. همچنين تا امروز هيچ مطالعه دقيقي در مورد آمار ابتلا انجام نشده، اما بر اساس مشاهدات باليني ميتوانم بگويم كه ميزان شيوع سويههاي اين ويروس به شدت افزايش پيدا كرده و حتي سن ابتلا بسيار كاهش پيدا كرده و د ر بين بيماران، نوجوانان 17، 18 ساله هم هستند.»
يكي از مواردي كه مانع آگاهيبخشي و پيشگيري از ابتلا به ويروس اچپيوي ميشود، راه انتقال آن است كه بهطور عمده از طريق تماس جنسي صورت ميگيرد؛ همين موضوع جزييات و اطلاعات درمورد اين ويروس را رازي مگو كرده كه تا امروز، مسوولان در حوزه آموزش و سلامت را به انكار آن واداشته است. حتي در مورد واكسن اچپيوي يا همان گارداسيل هم، همين ملاحظات، مانعي بزرگ ايجاد كرده تا جايي كه تا امروز، همگاني كردن واكسيناسيون را امري غيرضروري و ترويج دهنده روابط غيراخلاقي تلقي ميكنند.
به گفته محرز، واكسيناسيون همگاني اچپيوي بسيار ضروري است و بر خلاف آنچه به اشتباه رواج پيدا كرده كه واكسن باعث ايجاد عوارضي مانند مشكلات نازايي و... ميشود، واكسيناسيون در بيماريهاي عفوني امر ضروري و حياتي است. او درباره مطالبات پيرامون واكسيناسيون اين بيماري ميگويد: «پيش از اين تمام تلاشها در مورد واكسن اچپيوي بينتيجه مانده بود؛ چرا كه مسوولان بر اين باور بودند كه انجام واكسيناسيون، مقرونبهصرفه نيست و ضرورتي ندارد كه همگاني شود. اما با توجه به افزايش شيوع آن كه نهتنها جسم بيمار را درگير ميكند كه حتي باعث ايجاد مشكلات شديد اجتماعي و خانوادگي ميشود، لازم است در بحث همگاني كردن واكسن اچپيوي بازنگري شود كه اميدواريم مديران جديد وزارت بهداشت، اين موضوع را جدي بگيرند.»
اطلاع رساني در اين زمينه صفر است
نكته مهم ديگر، محدوديتهاي رسمي براي آگاهيبخشي در مورد ويروس اچپيوي، نحوه انتقال و راههاي پيشگيري از ابتلا به آن است. يعني در رسانههاي ملي و نظام آموزشي كشور، تاكنون هيچ اطلاعرساني و آموزش رسمياي ارائه نشده و همين موضوع راه را براي برخي سودجويان و افراد غيرمتخصص باز كرده تا با سوءاستفاده از ناآگاهي جامعه، توضيحات و اطلاعات نادرست در فضاي مجازي منتشر كنند يا به درمانهاي غيرعلمي و بياثر و گاه خطرناك در اين حوزه بپردازند.
اين استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران، در اين باره ميگويد: «به دليل عدم آگاهيبخشي، وسواس و نگراني در ميان مردم به خصوص جوانها ايجاد شده و ناچارند اطلاعات لازم را در زمينه اين بيماري، از طريق جستوجوهاي اينترنتي به دست بياورند. از طرفي، از آنجا كه تماس جنسي يكي از راههاي مهم و اصلي انتقال ويروس اچپيوي است، صحبت كردن در مورد آن به راحتي امكانپذير نيست. زماني كه رسانههاي رسمي با نگراني از ترويج روابط غيراخلاقي، اجازه آگاهيبخشي در اين موارد را ندارند، خانوادهها هم يا صحبت نميكنند يا اطلاعات كافي ندارند، چگونه ميخواهيم جامعه را از شيوع چنين ويروس و خطرات آن آگاه كنيم و راههاي پيشگيري را آموزش بدهيم؟»
همانطور كه گفته شد، وقتي در مورد موضوعي شايع و فراگير، اطلاعرساني از طرف مراجع رسمي انجام نشود، ممكن است افراد سودجو و ناآگاه، به مرجعي معتبر براي مردم تبديل شوند و اطلاعات اشتباهي را به جامعه منتقل كنند. اين اتفاق در مورد ويروس اچپيوي هم رخ داده و امروز، در فضاي مجازي اظهارنظرهاي بياساس درباره اچپيوي، شيوه انتقال آن و روشهاي درمان نادرست و گاه مخربي را ميبينيم كه نه تنها مفيد نخواهند بود كه حتي جامعه را دچار اضطراب، سردرگمي و خطر ميكنند. بنابراين ضرورت دارد كه جزييات و اطلاعات علمي بيماريهاي شايع، به درستي و از طرف مراجع علمي در اختيار مردم قرار بگيرد.
شيوع جهاني ويروس بالاست
«ستاره اخوان» اونکلوژیست زنان و استاد تمام دانشگاه علوم پزشكي تهران در گفتوگو با «اعتماد» درمورد راههاي انتقال ويروس اچپيوي ميگويد: «آنچه تا امروز در مورد انتقال ويروس اچپيوي گفته شده، اين است كه راه انتقال آن، تماس جنسي است. در واقع از نظر علمي، هيچ راه انتقال ديگري به صورت تاييد شده وجود ندارد، اما از آنجا كه گزارشهايي از زنده ماندن ويروس اچپيوي در محيطي غير از بدن موجود زنده هم ارائه شده، بنابراين بايد بگوييم كه ممكن است در مواردي، اچپيوي مثبت الزاما به معناي تماس جنسي با فرد مبتلا نباشد. هر چند كه ويروس اچپيوي براي بقا، نياز به بدن موجود زنده دارد، اما ممكن است تا چندين ساعت (از 72 ساعت تا يك هفته) در خارج از بدن ميزبان زنده بماند؛ چراكه ويروس را از بستر ناخنها، از كنار استخرها يا موارد اينچنين جدا كرده و در محيط كشت رشد دادهاند. در حال حاضر اين نتايج بهطور دقيق قابل بررسي و استناد نيستند و فعلا نميتوان از نظر علمي ذكر كرد كه ويروس اچپيوي از راه ديگري غير از تماس جنسي انتقال پيدا ميكند، اما از آنجا كه ويروسها را در خارج از بدن انسان به صورت زنده پيدا كردند، ممكن است اگر آلودگي وجود داشته باشد و به هر شكلي به دستگاه تناسلي انتقال يابد، منجر به بيماري شود.»
به گفته اين جراح و متخصص زنان در حين هرگونه تماس جنسي، به دليل نزديك بودن سطوح بدن افراد به يكديگر، آسيبها و خراشهاي ميكروسكوپي پوستي و مخاطي ايجاد ميشود و همين آسيبديدگي ميكروسكوپي مخاط و پوست، عامل اصلي انتقال ويروس و جايگيري آن است. او در اين باره توضيح داد: «در مورد احتمال انتقال غير از تماس جنسي هم شايد بتوان گفت فردي كه از قبل دچار آسيبديدگيهاي مخاطي يا پوستي شده باشد و در شرايطي قرار بگيرد كه ويروس زنده به نحوي به محل آسيب منتقل شود، به نوعي زمينه براي رشد و تكثير ويروس و احتمالا آسيبهاي سلولي بعدي فراهم ميشود. در مواردي از بيماران ميشنوم كه پس از مراجعه به مراكز ليزر، اپيلاسيون، استخر و... دچار ويروس اچپيوي شدهاند. در اين موارد، كاملا مشخص است كه ويروس از قبل روي پوست به صورت زنده وجود داشته و پس از آسيبها يا خراشهاي ميكروسكوپي بر اثر تروماهاي مذكور به سلول بدن ميزبان منتقل شده است.»
به گفته اين مدرس، بايد مراقب خراشهاي ميكروسكوپي بر سطح پوست توسط خود فرد يا ديگري هم بود. مثلا بر اثر كشيده شدن ناخني كه ممكن است در بسترش ويروس وجود داشته باشد كه البته نياز به بررسي دارد.
اخوان، در مورد ميزان شيوع اين بيماري و افزايش آن در سالهاي اخير ميگويد: «با توجه به اينكه من اونکلوژیست زنان هستم، عمدتا با اين بيماران سروكار دارم، شايد نتوانم گزينه مناسبي براي تشخيص افزايش مبتلايان باشم، اما در صحبتهايي كه با ساير همكاران داشتم، متوجه اين نكته شدم كه ابتلا به ويروس اچپيوي، به وضوح در چند سال گذشته افزايش پيدا كرده است. در سالهاي اخير، همه ما شاهد تغييرات قابل توجهي در فرهنگ، رفتار و شيوه و گسترش ارتباطات بوديم. در واقع دايره ارتباط افراد بسيار وسيع شده و در بعضي موارد نميتوانيم تعريف و مرز قابل توجهي براي آن قائل شويم. اين گسترش ارتباطات، در رفتار افراد و حتي روابط جنسي آنها تاثير گذاشته است. همين موضوع ميتواند تاييدي بر افزايش بيماريهاي قابل انتقال از راه تماس جنسي باشد. اين موضوع، مخصوص ايران هم نيست و به نوعي شيوع جهاني دارد.»
واكسن گارداسيل، مانع از ابتلا به سرطان
بر اساس گزارشهاي منتشر شده از طرف موسسه ملي سرطان در امريكا (NCI)، واكسن گارداسيل، از آلوده شدن فرد به ويروس پاپيلوماي انساني و در نتيجه ابتلا به سرطان دهانه رحم جلوگيري ميكند. آنطور كه در مطالعات مربوط به گارداسيل گفته شده، اثربخشي واكسنهاي ضدويروس اچپيوي، به خصوص گارداسيل 9 ظرفيتي بسيار بالا و گاهي نزديك به 100 درصد بوده و تزريق گسترده آن در سراسر جهان، بهطور بالقوه منجر به كاهش درصد قابل توجهي در بروز سرطان دهانه رحم خواهد شد.
اخوان در مورد اثرگذاري و ضرورت واكسن اچپيوي توضيح ميدهد: «در مورد تمام بيماريها، همواره پيشگيري ارجحيت دارد. پيشگيري اوليه در بيماريها هم معمولا همان واكسيناسيون است. بنابراين در ضرورت استفاده همگاني از واكسن اچپيوي، شكي نيست. ممكن است آنتيبادي ايجاد شده توسط اين واكسن، چند نوع ويروس را با هم پوشش بدهد و در واقع Cross protection يا محافظت متقاطع داشته باشد. بنابراين هر قدر واكسن اچپيوي ويروسهاي بيشتري را پوشش بدهد، بهتر است. درباره اينكه چقدر اين واكسينه شدن ميتواند موثر باشد هم بايد گفت در مورد CIN (تغيير شكل پيشسرطاني سلولهاي دهانه رحم) و كنسر (سرطان) تاثير قابل توجهي دارد. آنطور كه در مطالعات گفته شده، با توجه به عمر واكسن، مشاهده شده كه تا حدود 85 تا 90 درصد بر كاهش شيوع CIN3 و كنسر تاثيرگذار است. بنابراين هر چه واكسيناسيون براي افراد بيشتري در جامعه انجام شود، شيوع بيماري و ابتلا به سرطان دهانه رحم را تا حد بيشتري كاهش ميدهد.»
واكسن را اول براي زنان و بعد مردان بزنيد
در روزهاي گذشته، اخباري در مورد قيمت بسيار بالاي واكسن گارداسيل منتشر شد. خبرگزاري عصر ايران، 23 آبان 1403، در گزارشي اعلام كرد: قيمتهاي واكسن گارداسيل بسيار متفاوت است. در يكي از كلينيكهاي شهر تهران، قيمت هر دوز واكسن 9 ظرفيتي گارداسيل، 11ميليون و500 هزار تومان و قيمت هر دوز واكسن چهارظرفيتي، 5 ميليون و900 هزار تومان است كه بايد دستكم در سه دوز تزريق شود و حدودا 35ميليون تومان ميشود! نوع ايراني اين واكسن نيز با قيمتي حدود چهار ميليون تومان براي هر دوز، در دسترس متقاضيان است؛ با اين اعداد و ارقام اعلام شده و از طرفي با ناآگاهي گسترده در جامعه در مورد اهميت تزريق اين واكسن، بعيد به نظر ميرسد درصد قابل توجهي از افراد جامعه، توان و تمايل براي تهيه اين واكسن را داشته باشند.
به گفته اين اونکلوژیست زنان، بايد تدابيري اتخاذ شود كه با تامين منابع مالي، واكسيناسيون در مرحله اول براي تمام زنان و در مرحله دوم، براي تمام مردان انجام شود.
او درباره زمان مناسب تزريق واكسن اچپيوي ميگويد: «بهطور كلي مانند تمام واكسنهاي ديگر، هر چه سن پايينتر باشد، با توجه به قوي بودن توان جسمي فرد، زمان مناسبتري براي واكسيناسيون است و توليد عوامل دفاعي و آنتيبادي بهتر انجام ميشود. از طرفي ترجيحا بايد واكسيناسيون اچپيوي، قبل از شروع رابطه جنسي باشد. اما آنچه بهطور خاص براي واكسن اچپيوي گفته شده، سن 9 تا 11 سال سن مناسبي براي واكسيناسيون است، اما با توجه به تبعات فرهنگي آن در بعضي مناطق، سازمان بهداشت جهاني 11 تا 13 سالگي را زمان مناسب اعلام كرده است. البته به اين معنا نيست كه واكسيناسيون پس از اين سن، بيتاثير باشد، بلكه اين سن و بعد از آن حداكثر تا 26 سالگي، بهترين زمان واكسيناسيون است و فرد بيشترين تاثير را دريافت ميكند و پس از آن، ميزان اثرگذاري كندتر و كمتر خواهد شد. در مورد دوز تزريقي واكسنها هم بايد گفت معمولا تا سن 14 سالگي، تزريق دو دوز واكسن در فاصله 6 ماهه كفايت ميكند. اما پس از 14 سالگي، سه دوز تزريق، بيشترين اثرگذاري را دارد. اما آنچه بسياري از مراجع علمي جهان روي آن اتفاقنظر دارند، اين است كه اگر بتوان پوشش همگاني حتي با يك دوز ايجاد كرد، اثرگذاري بسيار قابل توجهي را به دنبال خواهد داشت.»
مطالعات نشان داده كه واكسن گارداسيل، ايمني قوي و طولانيمدت ايجاد كرده و از بروز انواع سرطانهاي مرتبط با اين ويروس جلوگيري ميكند. در واقع اين واكسن تايپهايي از اچپيوي را پوشش ميدهد كه معمولا باعث سرطانها، به خصوص سرطان رحم ميشوند. همچنين، از انواع اچپيوي كه زگيلهاي تناسلي ايجاد ميكنند، محافظت ميكند.
اخوان با اشاره به اينكه پيش از اين براي تزريق واكسن، بحثهايي درمورد بررسي سابقه ابتلاي افراد به اچپيوي يا CIN مطرح بوده، ميگويد: «در موارد ابتلاي فرد به يكي از انواع ويروس اچپيوي، در صورتي كه سيستم دفاعي بدن او به خوبي عمل كند و بتواند ويروس را از بين ببرد، آن فرد ديگر به آن نوع ويروس خاص مبتلا نميشود، اما ممكن است به انواع ديگر ويروسهاي اچپيوي مبتلا شود. بنابراين امروز، ديگر اهميتي ندارد كه فرد پيش از اين به اچپيوي مبتلا شده بوده يا نه و توصيه نميشود كه ابتلاي شخص به زگيلها يا تبخالهاي تناسلي يا سرطان دهانه رحم بررسي شود، چراكه تزريق واكسن بيشتر از كسب عفونت به طور طبيعي سيستم دفاعي ميزبان را تحريك و تقويت ميكند.»
اين مدرس دانشگاه، با اشاره به اينكه بهطور كلي شناسايي ويروسها دشوار است، درباره درمان ويروس اچپيوي توضيح ميدهد: «گاهي افراد به جاي طب كلاسيك، به شيوههاي سنتي و طب مكمل پناه ميبرند . به طور كلي ويروسها هميشه درمان مشكلي داشتهاند و بعضي از ويروسها مانند اچپيوي داروهاي آنتيوايرال ندارند و فقط ميتوانيم علايم را شناسايي و در صورت امكان عوارض ابتلا را درمان كنيم. يعني دارويي براي خود ويروس وجود ندارد و سلولهاي بدن ميزبان هستند كه بايد با ويروس مبارزه كنند. بیشتر داروهايي هم كه براي اين اچپيوي تجويز ميشود، براي تقويت سيستم دفاعي ميزبان است تا بدن بتواند قويتر و بهتر با ويروس مبارزه كند. اما براي آنكه درمان مناسب و بهموقع براي بيماريهاي پيشسرطاني و سرطاني داشته باشيم، غربالگري نقش بسزايي ايفا ميكند. مثلا در سرطان دهانه رحم، ميشود با پاپ اسمير غربالگري را انجام داد؛ حتي با اينكه حساسيت بالايي ندارد، اما اگر در پاپ اسمير سلول بد مشاهده شود، معمولا سيتولوژيست مشاهده ميكند.»
او در مورد زمانبندي اين غربالگريها ميگويد: «معمولا براي افراد زير 30 سال، فقط پاپ اسمير توصيه ميشود. اگر پاپ اسمير جواب نگرانكنندهاي نداشته باشد و از طرفي، كيفيت بررسي آن مناسب باشد، تكرار آن هر سه سال يكبار كفايت ميكند. بعد از 30 سالگي تستهاي دوگانه يا co-testing (پاپ اسمير + HPV) پيشنهاد ميشود. اگر تست اچپيوي و پاپ اسمير مشكلي نداشته باشد، ميتوان هر 5 سال يك بار تستهاي دوگانه را تكرار كرد. اما اگر در اين تستها اچپيوي مثبت باشد يا پاپ اسمير غيرطبيعي باشد، بايد بررسي تشخيصي آن آغاز شود. در بعضي از ويروسهاي كمخطرتر، چنانچه پس از يكسال HPV هنوز مثبت بوده يا وضعيت بدتري مشاهده شود، كولپوسكوپي توصيه ميشود. در مواردي هم كولپوسكوپي در همان ابتدا بايد انجام شود.»
مبتلايان با طردشدگي و انزوا مواجه ميشوند
معمولا بيماريهاي مقاربتي و با منشا ارتباط جنسي، محدوديتهاي اخلاقي براي بيمار ايجاد ميكند و او به راحتي نميتواند در مورد بيماري صحبت كرده يا مسير درمان را طي كند. در واقع در بيماريهايي مانند اچآيوي يا انواع سويههاي ويروس اچپيوي و به خصوص در جوامع سنتي مانند ايران، بيمار علاوه بر مشكلات جسمي ناشي از بيماري، با فشارها و آسيبهاي رواني متعددي هم مواجه ميشود. تاثير رواني ابتلا به ويروس اچپيوي، ميتواند در ابعاد روابط فردي و اجتماعي، خود را نشان بدهد. اشخاص مبتلا به اين ويروس، با ترس از طردشدگي و قضاوت مواجه ميشوند كه اين موضوع عاملي براي انزواي آنان خواهد بود.
«پيام روشنفكر»، مدير گروه جامعهشناسي پزشكي و سلامت انجمن جامعهشناسي ايران در گفتوگو با «اعتماد» درباره عوامل اجتماعي موثر بر شيوع و بروز ويروس پاپيلوماي انساني (HPV) ميگويد: «در ايران، مانند بسياري از كشورها، عوامل موثر بر شيوع اين ويروس، تحت تاثير طيفي از عوامل اقتصادي-اجتماعي، فرهنگي و مربوط به بهداشت و درمان قرار دارد.» او عوامل كليدي موثر بر شيوع و بروز اچپيوي را در چند دستهبندي تعريف ميكند: «يك) هنجارهاي فرهنگي و مذهبي در ايران، باورهاي فرهنگي و مذهبي نگرشها نسبت به سلامت جنسي و آموزش را به شدت تحت تاثير قرار ميدهند، ازجمله پذيرش و اجراي اقدامات پيشگيرانه مانند واكسن HPV. هنجارهاي فرهنگي ممكن است مانع از بحثهاي آزاد در مورد سلامت جنسي شوند و آگاهي عمومي درباره انتقال و پيشگيري از HPV را محدود كنند.»
اين پژوهشگر سلامت، دسترسي به خدمات بهداشتي را دومين عامل موثر بروز و شيوع ويروس اچپيوي ميداند و توضيح ميدهد: «دسترسي به مراقبتهاي بهداشتي پيشگيرانه، ازجمله غربالگري HPV (آزمايش پاپ اسمير و آزمايش DNA HPV) و واكسيناسيون، در مناطق و گروههاي اقتصادي-اجتماعي مختلف ايران نابرابر است. در مناطق روستايي يا محروم، زيرساختهاي بهداشتي ممكن است محدود باشد و دسترسي به خدمات شناسايي زودهنگام و واكسيناسيون كاهش يابد. مورد بعدي هم آگاهي و آموزش است؛ سطح تحصيلات به شدت انتقال، پيشگيري و پيامدهاي HPV را تحت تاثير قرار ميدهد. آگاهي كم درباره HPV و ارتباط آن با سرطانهاي دهانه رحم و ديگر سرطانها ميتواند منجر به كاهش نرخ غربالگري و واكسيناسيون شود، بهويژه در ميان زنان. شكافهاي سواد بهداشتي همچنين ممكن است به افزايش نرخ شيوع و بروز منجر شود، به دليل رفتارهاي جنسي محافظت نشده.»
به گفته اين مدرس دانشگاه، وضعيت اقتصادي-اجتماعي از ديگر عوامل كليدي تاثيرگذار بر شيوع ويروس اچپيوي است؛ «نابرابريهاي اقتصادي-اجتماعي بر دسترسي به خدمات بهداشتي و همچنين نتايج بهداشتي تاثير ميگذارد. افرادي كه درآمد يا سطح تحصيلي پاييني دارند، ممكن است با موانعي براي دسترسي به خدمات بهداشتي روبهرو باشند و دسترسي كمتري به اطلاعات در مورد اقدامات پيشگيرانه داشته باشند. همچنين محدوديتهاي اقتصادي ميتواند بر نرخ واكسيناسيون تاثير بگذارد، زيرا ممكن است واكسن HPV به طور گسترده در دسترس يا قابل پرداخت نباشد.»
موضوع ديگري كه روشنفكر به آن ميپردازد، نابرابري جنسيتي و پويايي قدرت است. او در اين مورد توضيح ميدهد: «هنجارهاي جنسيتي و پوياييهاي قدرت بر رفتارهاي بهداشتي و دسترسي به مراقبت تاثير ميگذارند. زنان ممكن است در مراجعه به خدمات بهداشتي بدون تاييد خانواده محدوديت داشته باشند يا كنترل كمي بر تصميمات مربوط به سلامت جنسي خود داشته باشند. اين پوياييها ميتواند دسترسي آنها به خدمات پيشگيرانه را محدود كرده و خطر بيماريهاي مرتبط با HPV را افزايش بدهد.»
به گفته مدير گروه جامعهشناسي پزشكي و سلامت انجمن جامعهشناسي ايران، شكاف شهري-روستايي هم از ديگر عوامل كليدي در بروز ويروس اچپيوي است؛ چراكه مناطق روستايي معمولا دسترسي كمتري به آموزش بهداشتي، غربالگري HPV و واكسيناسيون نسبت به مناطق شهري دارند. اين شكاف ميتواند منجر به افزايش شيوع HPV در مناطق روستايي شود كه در آن خدمات بهداشتي و زيرساختها محدودتر است. پرداختن به اين عوامل نيازمند ارتقاي آموزش سلامت، افزايش آگاهي از خطرات و اقدامات پيشگيرانه HPV، گسترش دسترسي به واكسيناسيون و غربالگري و در نظر گرفتن حساسيتهاي فرهنگي براي توسعه مداخلات بهداشتي مناسب است.
او در مورد تاثيرات سن و منطقه بر ميزان شيوع اچپيوي ميگويد: «ميزان شيوع ويروس پاپيلوماي انساني (HPV) در ايران در مقايسه با بسياري از مناطق ديگر نسبتا پايين است. بر اساس آخرين دادهها، شيوع HPV بسته به سن و منطقه متفاوت است، اما ميزان بروز سرطان دهانه رحم كه عمدتا با عفونت HPV مرتبط است، بهطور ميانگين حدود 2.4 در هر 100 هزار زن گزارش شده است. سرطان دهانه رحم در ايران به دليل عوامل فرهنگي و رفتاري كمتر شايع است، اما الگوهاي بروز آن بيشتر به انواع HPV خاص منطقه مرتبط هستند. با اين حال، با وجود بروز پايينتر، نرخ بقا در ايران نگرانكننده است، زيرا سرطان دهانه رحم اغلب در مراحل پيشرفته تشخيص داده ميشود. اين موضوع ناشي از عدم وجود يك برنامه جامع غربالگري ملي است. در حال حاضر، غربالگري به صورت «فرصتي» انجام ميشود، به اين معنا كه افراد معمولا هنگام مراجعه به پزشكان براي دلايل ديگر به انجام آزمايش توصيه ميشوند. اين روش باعث ميشود بسياري از موارد در مراحل پيشرفته شناسايي شوند كه تاثير منفي بر نرخ بقا دارد. مطالعات منطقهاي نشان ميدهند كه نرخ بقاي پنجساله براي سرطان دهانه رحم در استانهاي مختلف بين 34درصد تا 70درصد متغير است.»
نبود واكسيناسيون
عامل افزايش نرخ بروز بيماري
روشنفكر، سياستهاي بهداشتي و برنامههاي واكسيناسيون را يكي ديگر از عوامل موثر بر بروز ويروس پاپيلوماي انساني ميداند و ميگويد: «سياستهاي بهداشت عمومي در مورد غربالگري و واكسيناسيون HPV نقش مهمي دارند. در حالي كه برخي كشورها برنامههاي ملي واكسيناسيون HPV را اجرا كردهاند، ايران در اجراي واكسيناسيون گسترده HPV به دليل چالشهاي مختلفي ازجمله هزينهها، نگرشهاي فرهنگي و اولويتبندي سياستها با تاخير مواجه بوده است. برنامههاي واكسيناسيون محدود يا غايب ميتواند منجر به افزايش نرخ بروز بيماري شود.»
مدير گروه جامعهشناسي پزشكي و سلامت انجمن جامعهشناسي ايران و ساير پزشكان متخصص در حوزه بيماريهاي زنان و عفوني، در حالي سياستهاي بهداشتي و برنامههاي واكسيناسيون را عامل مهمي در پيشگيري و كنترل ويروس اچپيوي ميدانند كه واكسيناسيون همگاني براي مقابله با اين ويروس نهتنها جزو برنامههاي نظام سلامت نيست كه حتي تا امروز، مقاومت بسياري براي پذيرش شيوع اين بيماري وجود دارد. البته با توجه به شنيدههايي از روابط عمومي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كشور، با تغيير و تحولات جديد در اين وزارتخانه قرار است كه پايش ميزان ابتلا، جنسيت و سن اچپيوي در دستور كار قرار بگيرد و پس از آن، براي واكسيناسيون همگاني فكر و تصميمگيري شود.
«كيانوش جهانپور» رييس مركز روابط عمومي و اطلاعرساني وزارت بهداشت و سخنگوي اسبق سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «اعتماد» در مورد نبود آمار و ارقام ابتلا به اچپيوي ميگويد: «شايد هيچ مطالعه جامع يا بزرگي درمورد شيوع HPV در ايران انجام نشده يا حداقل از روند گسترش و انتشار آن در سالهاي اخير اطلاعات جامعي وجود ندارد و اغلب ادعاها بر اساس مطالعات پراكندهاي است كه به صورت موضعي و مقطعي انجام شده، اما در مجموع، بر پايه يافتههاي اين مطالعات، شيوع عفونت HR HPV در بين زنان ايراني در سالهاي اخير افزايش يافته و روند رو به تزايدي دارد كه نشاندهنده نياز به آموزش عمومي و برنامهريزي بهداشتي براي پيشگيري و البته پيشگيري از پيامدهاي آن بهويژه سرطانها و به خصوص سرطان دهانه رحم از طريق واكسيناسيون و تشخيص زودهنگام با استفاده از تستهاي غربالگري مانند پاپ اسمير متناوب است.»
به گفته جهانپور، اطلاعات از استانهاي مختلف متفاوت و مطالعات پراكنده است، ولي شيوع عفونت اين ويروس احتمالا سالهاست از 10 درصد جمعيت زنان در سن باروري عبور كرده است. شيوع عفونت HR-HPV در بين مردان ايراني نيز نسبتا بالا گزارش شده كه با مطالعات در زنان ايراني همخواني نسبي دارد. اما در اتخاذ واژگاني مانند سونامي و... بايد پرهيز كرد، چون هنوز هم به نظر ميرسد شيوع اين عفونت در ايران از بسياري جوامع و كشورها پايينتر است.
او در مورد انكار كردن شيوع ويروس اچپيوي توضيح ميدهد: «دليلي براي پنهان كردن وجود ندارد، حداقل در نظام سلامت در سالهاي گذشته اين مطالعات انجام شده، اگرچه شايد وسعت بالايي نداشته، اما نتايج آنها بهطور مكرر منتشر شده است. به نظر ميرسد اجتناب از صحبت كردن در مورد اين عفونت، بيش از آنكه داخل نظام سلامت باشد، به بيرون آن برميگردد و البته برخي رفتارهاي اجتنابي در دو، سه سال اخير در وزارت بهداشت به اين سكوت دامن زده باشد، اما وجهي ندارد و مانند هر بيماري واگير ديگر بايد بدان پرداخت و اطلاعرساني و شفافيت حتما به كنترل و مديريت آن هم كمك خواهد كرد.»
در دسترس نبودن واكسن گارداسيل، تاثير مستقيم بر سلامت فرد و جامعه دارد. اگر فردي تزريق واكسن نداشته باشد، ممكن است به بيماريهاي خطرناكي مبتلا شود كه ميتوانست حداقل با تزريق اين واكسن از آنها و هزينههاي جاني و مالي كه به واسطه آن برايش پيش ميآيد، پيشگيري شود.
رييس اسبق مركز روابط عمومي و اطلاعرساني وزارت بهداشت در مورد واكسنهاي وارداتي و توليدي ميگويد: «واكسنهاي 4 ظرفيتي و اخيرا 9 ظرفيتي وارداتي در سالهاي اخير در دسترس بوده و خوشبختانه با تلاشي كه از سالهاي مياني دهه 90 انجام شده، علاوه بر توليد واكسن دوظرفيتي داخلي به زودي حداقل دو واكسن 4ظرفيتي توليد داخل با تاييد مراحل مطالعات باليني وارد فاز توليد انبوه ميشوند كه قاعدتا با ورود اين واكسنها معضل گراني يا كميابي واكسن نيز مرتفع ميشود. اما نكته مهم، موضوع ورود اين واكسن به برنامه جامع كشوري است كه قطعا تابع مطالعات جامع اپيدميولوژي و همچنين هزينه اثربخشي اين واكسنها خواهد بود.»
به گفته جهانپور، در نهايت ملاك سياستگذاري و تصميمگيري در اين حوزه، شواهد و مطالعات علمي است و هيچ موضوع ديگري نبايد اين مهم را مورد خدشه قرار دهد. بدون ترديد و به دلايل مختلف در سالهاي آتي، عفونت HPV و پيامدهاي احتمالي آن از موضوعات مهم سلامت عمومي ما خواهد بود. آنچه در قالب يافتههاي همهگيرشناسي و نتايج هزينه اثربخشي از مطالعات علمي و شواهد به دست بيايد، بايد در انتقال فناوري و دسترسي بيشتر به واكسن توليد داخل ملاك قرار گيرد و در اين مسير بايد از ناديدهانگاري يا هراسافكني و بزرگنمايي بيمورد پرهيز كرد.
اين بايد و نبايدها و تعللها، در مورد سلامتي و جان انسان است؛ در مواجهه با ويروسي كه نامش زير سايه سنگين سكوت و احتياط فرهنگي گم شده است و پيش از بررسي علمي و يافتههاي پزشكي، احساس ترس، شرم، گناه، اضطراب و سرخوردگي بر آن حاكم است. آنقدر كه بسياري افراد از درمان سر باز ميزنند. هر قدر مسوولان و افكار عمومي جامعه ويروس اچپيوي يا ساير بيماريهاي مقاربتي را ناديده بگيرند يا قبيح بشمارند، ميزان شيوع آنها غيرقابل چشمپوشي است. از طرفي، كاهش سن ابتلا به پاپيلوماي انساني، بر ضرورت آگاهيبخشي و آموزش صحيح در مراكز علمي و حتي مدارس تاكيد ميكند. هر قدر اين بيماري را با سكوت و انكار پنهان كنيم، هزينههاي جاني و مالي بيشتري براي جامعه و نظام سلامت ايجاد خواهيم كرد.