• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5902 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۹ آبان

به مناسبت برگزاري نمايشگاه چشم در چشم

نوشته‌اي در لحظات بي‌سرور

صادق هاشمي

هفته‌هاي گذشته موزه هنرهاي معاصر تهران، نمايشگاهي به نام «چشم در چشم» از نگاره‌هايي برگزار كرد كه نام گروهي از نگارگران آنها درسده چهاردهم هجري شمسي در انباره واژگان گروهي از مردم بسياري از سرزمين‌ها نگهداري شده است. نام‌هايي چون: فرانسيس بيكن، لوترك، پيكاسو، ونسان ونگوگ و... كه از پلاك كوچك كنار هر قاب به همراه سال ساخته شدن نگاره‌ها در قرن چهاردم هجري شمسي به چشم ما مي‌رسيدند و علاوه بر آنها اسامي ديگري از هموطنان‌مان: كمال‌الملك، بهمن محصص، ماركو گريگوريان، محمود جوادي‌پور و...
براي مني كه مهم‌ترين موضوع براي انديشيدن را هم چنان «ارتباط» مي‌دانم، قرن چهاردهم هجري شمسي چيزي بيشتر از نام‌هاي موجود در پلاك‌هاست. سده‌اي است كه ساخته شدن اولين مدارهاي منطقي، اينترنت و شروع بعد چهارم ارتباط، تعريف نشانه @ براي مشخص كردن آدرس‌هاي ايميل، ساخته شدن تركيب هايپر رئاليته توسط جين بودريار، نوشتن و انتشار مقاله «بيانيه سايبورگ» توسط دونا هاراوي و همين‌طور به دنيا آمدن خودم در آن رخ داده است. بنابراين نگاره‌هايي كه موزه در كمترين فاصله مجاز از چشم‌هايم قرارداده است براي من چيزي است بيش از يك شي، چراكه چون مي‌توانند توالي از شمايل‌ها يا نماد-شمايل‌ها باشند. با چنين پنداري، نگاره‌ها متنند و پيام و لحظه تماشاي هر نگاره ارتباطي از نوع جريان رخ مي‌دهد. پس كنون با چنين پنداري، مني كه در قرن پانزده هجري شمسي وارد نگارخانه‌ها مي‌شوم بايد ناگهان سيلابي از معاني را كه صد سال پيش‌سازه‌اي مادي (representamen) شده است را دريافت كنم. اما، آيا اين معاني منطبق بر موضوع هاي (object) صد سال پيشند؟ پاسخ به اين پرسش وابسته به پاسخ به پرسش‌هاي ديگري است؟ نوع روايتي كه هر نگاره ارايه مي‌دهد چيست؟ روايتي است از جهان واقعي يا روايتي است از جهان‌هاي ممكن؟ روايتي است از يك گذشته فراموش شده؟ از يك گذشته در ياد مانده؟ از سده قبل؟ يا روايت راويان سده قبل است از يك آينده‌اي تجربه نشده؟ متن، فرآورده چه فرآيندهايي است؟ فرآيندهاي تركيب ابتدايي، فرآيندهاي آشنايي‌زدايي؟ آشنايي‌زايي؟ برجسته‌سازي؟ بينامتنيت با متن‌هاي پيشيني؟ و سوال‌هاي مهم‌تر: چرا چنين فرآيندهايي به كار برده شده‌اند؟ صرفا يك‌‌سري امكان را نشان دهند؟ يا كه فعال شدن و پيدايش چنين فرآيندهايي خود نشانگر يك تغيير است يا تمنايي است براي يك تغيير كه با واقعيت‌گريزي و قاعده گريزي در توليد نگاره‌ها خود را نشان مي‌دهد؟ اين تغيير چه چيزهايي را شامل مي‌شود؟ من به طرز ناجوانمردانه‌اي شما را براي يافتن اين پاسخ‌ها تنها مي‌گذارم و حتي هيچ اشاره‌اي به مرز تمايز ميان جهان واقعي و جهان ممكن هم نمي‌كنم، چراكه گمانه‌ام اين است كه همين اشاره‌هاي كوتاه توانسته تا اندازه‌اي ضرورت يافتن مسيري براي دستيابي به تعبير (interpretant) از شمايل‌هايي كه توسط راويان ايراني و غير ايراني قرن چهاردهم براي روايت چهر ه انسان به دست‌تان دهد. اما اگر در مورد عنصر تكراري در تمام نگاره‌ها، چهره انسان، بيشتر از آنچه گمان مي‌كنيم مي‌دانيم ندانسته باشيم، از اراده به تعبير، دانشي به دست نمي‌آيد. به خصوص، زماني كه ديگر قرار نيست چهره شاخص سنجش زيبايي باشد بلكه صرفا مجموعه‌اي است از ماهيچه كه براي ابراز عواطف انسان منقبض مي‌شوند. بنابراين هنگام چشم در چشم شدن با چهره‌اي كه در هر نگاره نگاشته شده است بايد از خود پرسيد عاطفه‌اي در اين چهره‌ها بازنمايي شده است؟ مردمك چشمي بزرگ يا كوچك شده است؟ چشمي به سويي اشاره نمي‌كند؟ به بيان بهتر، انگار براي رسيدن به تعبير درست از معنايي كه نگارگر منتقلش كرده بايد فهرست تمام نشانه‌هاي غير كلامي كه در چهره توليد مي‌شوند را نيز با خود هنگام ديدن هر نگاره به همراه داشت.  به نظر مي‌رسد كار تعبير پيچيده‌تر از آن است كه فكرش را مي‌كرديد؟ حال بياييد لنزهاي ساختگرايي و نقش‌گرايي را روي چشم‌هاي‌مان بگذاريم و با آنها به نشانه‌هاي هر نگاره و روابط‌شان با يكديگر بنگريم تا كار تعبير را سخت‌تر كنيم و پيچيده‌تر، به راستي اگر نظريات ايگور ملچوك را در ساخت‌گرايي روي نقاشي پياده كنيم به چه نتيجه‌اي مي‌رسيم؟ اگر نظريات رقيه حسن و مايكل هاليدي را پياده كنيم چه؟
پاسخ اين پرسش‌ها را از كارشناسان تحصيلكرده هنر، نشانه‌شناسان، چهره‌هاي شاخص اكوسيستم هنر و منتقدان بخواهيد اما بگذريم و فراموش نكنيم كه پرسش اصلي اين بود: چه معنايي امروز در قرن پانزدهم از ديدن نگاره‌هاي قرن چهاردهم دريافت مي‌كنيم؟ براي من تعبير هر نگاره راهي است براي پي بردن به آنچه ديروز از جهان واقعي و جهان‌هاي ممكن روايت شده است و پي بردن به تفاوتش با آنچه امروز با حضور ابر پردازشگرها، اينترنت، سايبورگ‌ها، هوش مصنوعي و ربات‌ها از اين جهان‌ها براي ما روايت مي‌شوند و البته شايد نگريستن به آنها فرصتي باشد براي يافتن نشانه‌هايي از عواطف در چهره‌ها كه در اين زمان دريافت‌شان نمي‌كنيم يا آنها را فراموش كرده‌ايم.
پژوهشگر 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون