• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5887 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ آبان

ابعاد جنگ خاورمیانه زير ذره‌بين رسانه‌هاي جهان

جهان در نقطه صفر

حديث روشني

تشديد درگيري‌ها در منطقه طي يك‌سال اخير به نقطه عطف بحراني تبديل شده كه نه‌تنها ثبات خاورميانه را تهديد مي‌كند و خطر بروز جنگي فراگير را محتمل كرده است، بلكه مي‌تواند تبعات گسترده‌اي نيز براي امنيت جهاني به همراه داشته باشد. در كانون اين تنش‌ها، ادعاي حمله احتمالي اسراييل به ايران به عنوان يك سناريوي ادعايي، به پرونده‌اي مهم و مورد توجه در محافل سياسي و رسانه‌اي تبديل شده است. از همين رو ناظران و كارشناسان تلاش دارند تا از زواياي مختلف سناريوهاي ادعايي مطرح درباره رويارويي نظامي محدود يا فراگير ميان تهران و تل‌آويو را بررسي كرده و به پيامدهاي احتمالي و ادعايي چنين رويارويي بر معادلات خاورميانه، جهان و بازارهاي انرژي بپردازند. در اين راستا، روزنامه اعتماد تحليل و نگاه نشريات مختلفي در خصوص اين تحولات را مورد بررسي و واكاوي قرار داده است تا تصاوير و سناريوهاي متفاوتي از تحولات آتي و پيامدهاي آنها ارايه دهد.

 

نيويورك‌تايمز: خاورميانه منهاي اسراييل؟ چرا عادي‌سازي براي اعراب جذاب نيست؟

نشريه نيويورك‌تايمز با انتشار گزارشي به تغيير احتمالي رويكرد اعراب در ارتباط با توافقات ابراهيم و پرونده عادي‌سازي با اسراييل بعد از آغاز جنگ غزه پرداخته است. اين نشريه در گزارش خود آورده است كه در ماه‌هاي پيش از ۷ اكتبر، عربستان در حال برنامه‌ريزي براي توافقي با اسراييل بود؛ توافقي كه در ازاي عادي‌سازي به رياض امكان برقراري يك پيمان دفاعي گسترده‌تر با ايالات متحده و حمايت از يك برنامه هسته‌اي غيرنظامي را مي‌داد. در حالي كه تعدادي ديگر از كشورهاي ديگر خليج‌فارس در سال ۲۰۲۰ ذيل توافقي به نام «توافقات ابراهيم» روابط ديپلماتيك خود را با اسراييل برقرار كردند، اما اين كشورها از نفوذ خود براي فشار به اسراييل به منظور ايجاد و به رسميت شناختن يك كشور فلسطيني استفاده نكردند.

نيويورك‌تايمز در ادامه تحليل خود در باب مناسبات ميان تل‌آويو و اعراب در بازه زماني بعد از جنگ غزه نوشته: سعودي‌ها مي‌بينند كه هر گونه ارتباط با اسراييل پس از جنايت‌هاي اين رژيم در غزه سمي‌تر شده، مگر اينكه اسراييلي‌ها تغيير موضع دهند و به تشكيل كشور فلسطيني متعهد شوند؛ تعهدي كه تاكنون از انجامش امتناع كرده‌اند.

اين نشريه در ادامه گزارش خود با اشاره به اينكه راه‌حل دو كشوري كه اتفاقا و «ظاهرا» مورد حمايت شديد سعودي‌ها بود طي سال‌هاي اخير در اولويت سياست خارجي رياض نبوده است. همچنانكه در مذاكرات سال گذشته هرگز تشكيل يك كشور فلسطيني به عنوان پيش‌شرطي براي عادي‌سازي روابط با اسراييل مطرح نشد. در عوض رياض خواستار آن شد كه اسراييل اجازه دهد تشكيلات خودگردان فلسطيني كه حكومت كرانه باختري را بر عهده دارد كنترل و قدرت خود را گسترش دهد. گفتني است جنگ در غزه كشورهاي امضاكننده توافقات ابراهيم را وادار كرده كه به‌طور فزاينده‌اي حمايت از ايجاد يك كشور فلسطيني را در اولويت قرار دهند، احتمالا به اين دليل كه نگران افكار عمومي در درون حاكميت‌هاي خود هستند.

امارات متحده عربي از جمله كشورهايي است كه در طول سال گذشته روابط خود با اسراييل را حفظ كرده هرچند كه اين رابطه تحت فشار فزاينده‌اي قرار گرفته است. شيخ عبدالله بن زايد، وزير امور خارجه امارات ماه گذشته گفت: «امارات متحده عربي آماده نيست كه پس از جنگ در غزه بدون ايجاد يك كشور فلسطيني از وضعيت جديد حمايت كند.» او همچنين به درخواست‌هاي اسراييل اشاره كرد كه از امارات خواسته است بار بازسازي غزه را پس از پايان جنگ به دوش بكشد. اين نشريه در پايان گزارش خود با اشاره به افزايش تحركات ديپلماتيك و رايزني‌هاي گسترده مقامات ايراني با سران كشورهاي عرب نوشته است: يك تنش‌زدايي ديپلماتيك در خاورميانه در حال شكل‌گيري است، اما نه لزوما آن چيزي كه بنيامين نتانياهو نخست وزير اسراييل تصور مي‌كرد؛ چراكه او همچنان معتقد است كه مي‌تواند با رياض به توافق برسد. اين نشريه با تمركز بر نشست اخير وزراي خارجه كشورهاي حاشيه خليج‌فارس با مقامات ايراني آن هم براي اولين‌بار اين ادعا را مطرح كرده است كه اين نزديكي شكننده ميان ايران و اعراب در مراحل ابتدايي خود قرار دارد و تنها مي‌تواند كمي از اختلاف‌هاي چندين ساله ميان اين گروه از بازيگران را بكاهد؛ اما نشانگر تغييري قابل توجه در منطقه‌ است. اين ادعا نيز توسط اين رسانه مطرح است كه همچنان عربستان و شركاي عرب پيشنهادهاي ديپلماتيك ايران را با ترديد بررسي مي‌كنند.

 

اوراسيا ريويو: اهرم‌هاي ايران براي رويارويي با اسراييل

نشريه اوراسيا ريويو اما با انتشار گزارشي در راستاي بررسي سناريوهاي احتمالي گام‌هاي بعدي تهران و تل‌آويو در شرايط پرتنش منطقه مدعي است، در شرايط كنوني خاورميانه به‌ شدت چالش‌برانگيز است و اگر اسراييل تصميم بگيرد با حمله ادعايي به تاسيسات ايراني، دامنه درگيري را گسترش دهد، اين اقدام مي‌تواند بحران بزرگي در منطقه ايجاد كند كه عواقب دوربردي به همراه خواهد داشت. به گونه‌اي كه ايران ممكن است به هرگونه تجاوز اسراييلي به سرعت و به‌طور شديد واكنش نشان دهد. اين نشريه در ادامه سناريوي ادعايي خود در زمينه پاسخ احتمالي ايران، به حملات موشكي، تهديد به امنيت دريايي و نيز حملات سايبري اشاره كرد و مدعي شد كه اين اهرم‌ها در ليست پاسخ‌هاي احتمالي ايران قرار دارد. واكنش كشورهاي عربي به رويارويي احتمالي تهران و تل‌آويو از جمله موضوعات مورد اشاره در نشريه اوراسيا ريويو است كه در اين زمينه مدعي شده احتمالا عربستان سعودي و امارات متحده عربي، سكوت اختيار مي‌كنند و بعيد است از تحميل فشار با ايران خرسند نشوند. با اين حال، آنها ممكن است از طرفداري علني از اسراييل نيز اجتناب كرده تا از واكنش منفي از سوي افكار عمومي خود جلوگيري كنند.

در رابطه با مصر و اردن نيز اين كشورها روابط ديپلماتيك با اسراييل دارند، ممكن است سعي كنند موضعي بي‌طرفانه اتخاذ كنند و به دنبال راه‌حل‌هاي ديپلماتيك باشند تا از تشديد تنش‌هاي منطقه‌اي جلوگيري كنند. اين نشريه در رابطه با رويكرد چين و روسيه نيز در صورت تشديد درگيري‌هاي احتمالي ميان ايران و اسراييل مدعي شد: روسيه به عنوان متحد كليدي ايران، مخالف هرگونه پاسخ احتمالي و ادعايي اسراييل است. به نوشته اين نشريه، با توجه به حضور اين كشور در سوريه، ممكن است مسكو تلاش كند از رويارويي مستقيم بين اسراييل و ايران جلوگيري كند. همچنين اين احتمال وجود دارد كه روسيه به ايران حمايت نظامي ارايه دهد و بر مذاكرات ديپلماتيك جهت ايجاد ثبات در منطقه تاكيد كند. اما در رابطه با چين تحليل متفاوتي توسط اين نشريه ارايه شده است.

براساس سناريوي ادعايي پكن ممكن است به دليل مراوادتي كه در حوزه انرژي با ايران دارد به‌طور سياسي از ايران حمايت كند، اما اين احتمال نيز وجود دارد كه پكن از دخالت مستقيم خودداري كند؛ اولويت چين جلوگيري از بي‌ثباتي است، چراكه عدم ثبات در منطقه مي‌تواند شرايط انرژي در بازارهاي جهاني را مختل كند.

اين نشريه اما از زاويه‌اي ديگر مواضع احتمالي تركيه را به عنوان ديگر بازيگر تاثيرگذار خاورميانه بررسي مي‌كند و مدعي است كه اين كشور فعلا تلاش دارد تا موضعي بي‌طرفانه اتخاذ كرده و از بيانات غيرضروري يا جانبداري اجتناب كند؛ چراكه موقعيت جغرافيايي تركيه اين كشور را در موقعيتي شكننده قرار مي‌دهد و احتمالا حفظ بي‌طرفي سنتي‌ بهترين راه‌حل خواهد بود.

نشنال اينترست: خيابان‌هاي اردن در اختيار ايران

نشنال اينترست در تحليلي متفاوت به رويكرد اردن و موضع‌گيري‌هاي اخير اين كشور در رابطه با بحران‌هاي كنوني خاورميانه پرداخته است. اين نشريه مولفه‌هاي مهمي را در باب چگونگي بازيگري اين بازيگر در منطقه و در حالي كه اين كشور به نقطه حائلي ميان تهران و تل‌آويو تبديل شده در نظر گرفته است. اين نشريه مدعي است كه اردن به دليل مرز طولاني كه با اسراييل (سرزمين‌هاي اشغالي) دارد، مي‌تواند به يك پايگاه بالقوه براي حملات احتمالي ايران عليه اسراييل تبديل شود. نشنال اينترست در ادامه مدعي شده است كه بعد از ۷ اكتبر به ‌دنبال افزايش حمايت‌هاي تهران از حماس، مشكلات عبدالله دوم پادشاه اردن شدت گرفته است، چراكه يافتن توجيهي براي همسويي با واشنگتن براي او هر روز سخت‌تر مي‌شود. همدلي مردم اردن با فلسطيني‌ها هميشه مشهود بوده، اما به‌طور فزاينده‌اي به شكل حمايت از حماس تجلي يافته است. اين شرايط دولت اردن را ناگزير كرده است كه طي يك‌سال گذشته تلاش كند به تعادلي ميان چالش‌هاي سياست خارجي و داخلي خود برسد. در اين راستا دايما از اسراييل متحد اصلي امريكا انتقاد مي‌كند. حملات موشكي ايران به اسراييل تحت عنوان وعده صادق1 در اوايل آوريل، شرايط را براي اردن به منظور حفظ اين تعادل دشوارتر كرده است، چراكه ايالات متحده انتظار داشت اردن نقش خود را در شبكه دفاع هوايي تحت رهبري امريكا ايفا كند. اما احساسات مثبت نسبت به حماس در ميان افكار عمومي اردن پس از ۷ اكتبر شدت يافت. زماني كه حزب‌الله در ۸ اكتبر در حمايت از حماس وارد رويارويي با اسراييل شد، محبوبيت اين جنبش در اردن، به‌ويژه در ميان افرادي كه از تبار فلسطيني هستند، افزايش يافت. شهادت سيد حسن نصرالله نيز باعث افزايش حمايت‌ها از حزب‌الله و موجب شد تا جبهه عمل اسلامي (IAF) تجمعات اعتراضي در محكوميت ترور دبيركل حزب‌الله را برگزار و هماهنگ كند. گفتني است پيش از اين، اين حزب غالبا ايران و متحدانش (مقاومت) را به خاطر فعل و انفعال‌هاي‌شان در سوريه مورد انتقاد قرار مي‌داد. اما حالا معادلات تغيير كرده است. اين نشريه در پايان گزارش خود ادعا كرده كه ايران به دنبال افزايش نفوذ خود در اردن است، چراكه مردم اردن بالاخص آنكه اردني‌ها با آرمان‌هاي مقاومت همصدا شده‌اند و همچنين اين بازيگر مرز طولاني با اسراييل دارد و از همين رو مي‌تواند به پايگاهي بالقوه براي پاسخ‌هاي احتمالي ايران به اسراييل تبديل شود.

 

هيل: آيا جهان در آستانه جنگ انرژي

قرار دارد؟

نشريه هيل در گزارشي اختصاصي به نقش‌آفريني چين در تحولات اخير منطقه و بازيگري اين كشور در راستاي مديريت يا حتي تشديد درگيري‌ها پرداخته است. اين نشريه در ادامه گزارش خود آورده است كه با گسترش جنگ در خاورميانه، احتمال اختلال در بازارهاي جهاني انرژي افزايش مي‌يابد. هر چند كه همين سطح از تنش‌ها طي روزهاي اخير قيمت نفت را بالا برده، اما برخي مدعي‌اند كه اگر تنگه هرمز نيز بسته شود، قيمت‌ها به سطوح تاريخي بالايي خواهند رسيد. اين نشريه در ادامه گزارش خود مدعي است كه اين سناريو وجود دارد كه چين به عنوان بازيگري كه دنبال ثبات در منطقه است وارد رويارويي‌هاي احتمالي ادعايي شود، چراكه اين كشور به‌طور فزاينده‌اي به كارخانه‌هاي نفت براي تامين انرژي اقتصاد خود وابسته است، بنابراين تمام انگيزه‌هاي لازم را براي حفظ جريان نفت از خليج فارس دارد. البته كه تاكنون، چين با اختلال تامين انرژي مواجه نشده و سال گذشته حدود 90 درصد از نفت خام ايران را خريداري كرده است. هيل اما در تحليلي متفاوت‌تر از آنچه پيش از اين ذكر شد، ادعا كرده پكن در ماه آگوست از پاسخ ايران به اسراييل حمايت كرد و بر رويكرد مقاومت مهر تاييد زد. اين نشريه در ادامه ادعاهاي خود آورده است كه اين كشور علاوه بر ايران، تسليحات حماس، حزب‌الله و حوثي‌ها را نيز تامين مي‌كند و اين عاملي است كه ايران مي‌تواند بر اساس آن رويارويي عليه تل‌آويو را براي اسراييل پرهزينه‌تر كند. هيل در ادامه گزارش تحليلي خود از نوع بازيگري كشورهاي حوزه شرق آسيا به حياتي بودن برقراري ثبات در منطقه اشاره مي‌كند و بالاخص درباره دو كشور ژاپن و كره جنوبي آنها را دو متحد امريكا و هدف ديپلماسي چين طي سال‌هاي اخير و مصرف‌كنندگان بزرگ انرژي خاورميانه مي‌داند. به گونه‌اي كه عربستان سعودي، امارات متحده عربي، عراق و كويت بزرگ‌ترين تامين‌كنندگان نفت كره جنوبي هستند. در مورد ژاپن اين كشور نيز در معرض آسيب‌پذيري است. در هشت ماه اول سال جاري، بيش از ۹۶ درصد از واردات نفت خام اين كشور از خليج‌فارس تامين شده است. تمامي اين تحليل‌هاي مرتبط به معضل انرژي در شرايطي محتمل به نظر مي‌رسد كه امريكا برخي علاقه‌مندي‌هاي خود را در منطقه از دست داده، چراكه اين كشور طي سال‌هاي اخير خود به بزرگ‌ترين توليدكننده انرژي در جهان تبديل شده است. به عبارتي ديگر امريكا، به مدت شش سال متوالي نفت خام را بيش از هر كشور ديگري پمپاژ كرده است. البته كه لازم به ذكر است در حوزه انرژي‌هاي ديگر نيز هيچ كشوري در حال حاضر بيشتر از ايالات متحده گاز طبيعي توليد نمي‌كند. بنابراين به دليل رونق انرژي در امريكا، اين كشور مي‌تواند به تامين‌كننده عمده نفت خام براي كره جنوبي و ديگر كشورها تبديل شود؛ در ماه آگوست، امريكا دومين تامين‌كننده بزرگ نفت براي كره جنوبي بود. گفتني است در شرايط فعلي موقعيت امريكا به عنوان صادركننده انرژي همچنان با تهديداتي روبه‌رو است به گونه‌اي كه قصد دارند حفاري را به صورت محدود يا به تدريج متوقف كنند؛ در اين راستا وزارت انرژي ايالات متحده اكنون صدور مجوزهاي صادرات گاز طبيعي را به‌طور قابل توجهي متوقف كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون