عليرضا طبايي؛ شاعري كه عاشق شعر؛ آزادي و سرزمينش بود !
گزارش و عكس از زهره حاجيان و شهرابي
تنها با گلها
چه كسي را ميتوان پيدا كرد كه با ترانه «تنها با گلها» با صداي هايده اشك نريخته و زندگي نكرده باشد، يا بارها ترانه «عشق تو نميميرد» را ازعارف زير لب زمزمه نكرده باشد؟
اما شايد كمتر كسي بداند كه شاعر اين ترانههاي ماندگار استاد عليرضا طبايي است. وي در 19 شهريور 1403 غريبانه در خانهاش، در سرزمينش چشم از جهان فرو بست.
به همين مناسبت «مجله اينترنتي فرهنگ نو» با سردبيري «علي سرهنگي» و همراهي گروه شعر معاصر نشستي با عنوان بررسي كارنامه ادبي عليرضا طبايي را با حضور و پيام جمعي از شاعران، نويسندگان و اهالي رسانه درموسسه بهاران برگزار كرد.
نمايش فيلم
جلسه با تاخيري نيمساعته درسالني آماده نشده ازطرف مجري گروه شعر معاصر اسد امرايي آغازشد وفيلم ماندگاران از زندگي عليرضا طبايي پخش شد.
طبايي از فرهيختگان عصر ما بود
درابتداي نشست، امرايي «كاميار عابدي» را دعوت كرد. اين پژوهشگر ادبي با اشاره به گفتوگويش با ايسنا درباره اين شاعرگفت: سعي خواهم كرد حرفهايم تكراري نباشد. او با گذري به تاريخ شعر و مشروطه گفت: طبايي يكي از افرادي بود كه در بزنگاه تاريخي در دهه 40-50 رشد كرد و از اين دوره به عنوان گردشگاه تاريخ ادبيات ياد ميشود.
او ادامه داد: يكي از ويژگيهاي طبايي قرار گرفتن او در موقعيت شعر نو، غزل نو و ترانهسرايي بود. البته اين مورد مختص او نبود، منزوي، بهمني هم در اين موقعيت قرار داشتند.
او با اشاره به اينكه طبايي از فرهيختگان عصر ما بود گفت: شاعران جوان زيادي را تربيت كرد و مشوق جدي آنها بود. عابدي نزديك به نيم ساعت صحبت كرد كه ربط زيادي به بزرگداشت طبايي نداشت.
بحث شعر براي پدر، جدي بود
احمد طبايي پسراستاد طبايي با اشاره به اينكه در محيط شعر و ادبيات متولد شده گفت: در اواخر سال 60 همراه پدر به انجمن خواجو ميرفتم. و درشروع كلاسها نعمت احمدي مسوول نشستهاي ادبي به دليل حضور پدر ميگفت: «امروز جلسه جدي است» ... به قول حميد شكارسري - شاعر- پدرهميشه شعر را جدي ميگرفت.
او افزود: پدر با معيارهايي كه داشت اشعار جوانان را ارزيابي ميكرد و برايش مهم نبود اين شعر توسط چه كسي و در چه موقعيتي و از كجاي ايران ارسال شده است و هميشه حامي شاعران جوان بود.