گزارش «اعتماد» از داوطلبان آزمون استخدامي آموزش و پرورش كه به واسطه گزينشهاي دهه شصتي، رد شدهاند
اسم رمز ؛ كد ۱۹
كارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با «اعتماد»:
نگاه رسمی خلاف هدفش عمل ميكند
بيش از ۲۰ نفر از داوطلبان آزمون استخدامي آموزش و پرورش در تماسهايي جداگانه خواستار پيگيري «اعتماد» درباره مطالباتشان شدند
نيره خادمي
هنوز هيچ مرجع رسمي آمار ردصلاحيت داوطلبان آزمون استخدامي آموزش و پرورش كه ذيل كد ۱۹ قرار گرفته را اعلام نكرده است اما آنطور كه از شواهد پيداست تعداد كساني كه براساس گزينشهاي دهه شصتي از حضور در مدارس جا ماندهاند، بالاست. يكي از گروههاي مجازي كه در اين باره شكل گرفته است، حدود هزار و هشتصد عضو دارد و البته چندي قبل هم يكي از نمايندگان مجلس از قول وزير آموزش و پرورش براي پذيرفته شدن پنج هزار نفر از ردشدگان خبر داده بود بنابراين آمار هشت هزار نفري عبدالرضا داوري در توييتر، خيلي هم دور از انتظار نيست اگرچه آموزش و پرورش آن را رد كرده است. از زاويهاي ديگر در همين دو هفته گذشته بيش از ۲۰ نفر از داوطلبان آزمون آموزش و پرورش كه با گزينشهاي دهه شصتي از ورود به مدارس جا ماندهاند در تماس با خبرنگار اعتماد، خواستار پيگيري وضعيت و تعيين تكليفشان شدند. در پيامهاي اين افراد يك مفهوم كليدي مدام تكرار ميشود: « صداي ما باشيد و اجازه ندهيد تلاش اين همه جوان به خاطر ديدگاههاي سليقهاي گزينشگرها به باد برود.» آنها ابتدا به قولها و وعدههاي دولت پزشكيان و برخي ديگر از مسوولان براي رفع مشكلاتشان اميدوار بودند ولي با گذر روزها و ورود به سال تحصيلي جديد تقريبا نااميد شدهاند و تنها به صفحات مجازي و گذاشتن پيام براي مسوولان پناه بردهاند. اگرچه پيگيريهاي بعدي در لحظات پاياني تنظيم گزارش نشان ميدهد از ميان همين افراد تماسگيرنده، مشكل ۶ نفر طي اين چند روز برطرف شده است اما بسياري همچنان بلاتكليفند. ماجرا براي بسياري از آنها ماجراي مرگ و زندگي است؛ شبانهروز درس خواندهاند، هزينههاي زيادي به آنها تحميل شده است و براي داشتن اين شغل، زندگي، آينده فرزندان و ازدواج برنامهريزي كردهاند اما حالا حتي ممكن است زندگي برخي از آنها از هم پاشيده شود.
آزمون استخدامي آموزش و پرورش براي آموزگاري، دبيري و هنرآموزي داراي مراحل مختلفي چون آزمونكتبي، ارزيابيتكميلي(سهمرحلهارزيابي عمومي، تخصصي و گزينش عقيدتي و سياسي) است. افرادي كه در نتيجه نهايي آنها در اين آزمون، كد ۱۹ اعمال شده است يعني صلاحيت عموميشان با وجود داشتن صلاحيت علمي، مورد پذيرش واقع نشده و نيازمند بررسي دوباره هستند درحالي كه هنوز پاسخ اعتراض بسياري از داوطلبان سال گذشته نيامده است و همچنان بلاتكليفند. كد۱۹ از آن دسته كدهايي است كه در گذشته و به ويژه در دهه شصت هم به نوعي در سيستم گزينش آموزش و پرورش وجود داشت اما در طول سهدهه گذشته به اقتضاي شرايط و زمانه، مواردي از آن كمرنگتر شده بود. دولت سيزدهم تلاش كرد دوباره اين گزينشها را بدون توجه به آنچه كه در جامعه ميگذرد، زنده كند. تصور مسوولان آن دوران سه ساله -كه البته هنوز هم تفكراتشان در سيستمهاي آموزشي و چه بسا برخي مسوولان جديد جاري است- اين بود كه ايجاد محدوديت در مدارس و افزايش بار سیاستهای رسمی، فضاي حاكم بر جامعه در دهه ۶۰ را به ارمغان خواهد آورد بنابراين دست به دامن گزينش شدند. به دنبال اين روند، امسال حتي داشتن شلوار لي در جلسه آزمون، پيامي كه 5-4 سال پيش در فضاي مجازي رد و بدل شده، شوخي كه در گروهي كاملا خصوصي بازگو شده يا نپوشيدن لباس آخوندي در روز گزينش، دو تار موي بناگوش، تتوي ابرو، نداشتن چادر در بالاي كوه با وجود داشتن فرزندي در آغوش هم، دستاويز رد كردن داوطلبان شده است.
يكي از همين داوطلبان از خراسان رضوي كه گزينشها را ظلم آشكار در حق داوطلبين ميداند به اين موارد اشاره كرده كه باعث رد او شده است: «پوشيدن شلوار لي در جلسه آزمون كتبي، عدم شركت در انتخابات ۱۴۰۰، عدم شركت در نماز جمعه، عدم تسلط كافي به معناي قرآن.» داوطلب ديگري كه ۳۹ ساله است و از شهرستان جوانرود براي «اعتماد» نوشته: «جمع نمراتم ۳۱۰ است با سهميه ۲۵درصد بنياد شهيد اما گفتند به خاطر حضوركمرنگ در اجتماعات (راهپيماييها) كد۱۹ خوردي.« داوطلب ديگري از خراسان رضوي مشهد كه تلاش زيادي هم براي قبولي در آزمون كتبي و مصاحبه داشته تنها به خاطر يك كامنت در فضاي مجازي كد ۱۹ خورده است. مريم كه خود را از يك خانواده مذهبي و معتقد معرفي ميكند كه به دليل قضاي نماز و حضور كمرنگ در اجتماعات رد شده است. «مستندات زيادي بردم كه نه هميشه ولي بيشتر موارد در اجتماعات حضور دارم و قضاي نمازي هم بر گردنم نيست ولي بعضي مواقع ناخواسته كه قضا ميشود، دوباره ميخوانم. گفتند وضو را اشتباه گرفتي و تشهد را جا انداختي درحالي كه من از كودكي نماز ميخوانم. مگر ميشود من ۲۷ سال، وضو گرفتن را بلد نباشم؟چرا گزينشگرها داوطلب را در شرايط استرسزايي قرار ميدهند كه آرامش ذهن خود را از دست دهد تا سريعا يك نكته منفي از او يادداشت كنند كه مثلا آن خانم گزينشگر خيلي خبره است. لطفا درد دل ما را به گوش مسوولان بزرگوار برسانيد، حتي اگر موردي يا مشكلي يا كوتاهي بوده يا هست سعي كنند با تعهد يا معرفي يك كتاب و... اين مشكل را برطرف كنند نه اينكه به خاطر يكسري مسائل قابل حل، آينده يك جوان را كه چشم اميدش به اين شغل هست از او بگيرند.» داوطلب ديگر از فارغالتحصيلان دانشگاه فردوسي و تبريز، جزو استعدادهاي درخشان و دبير معارف و حكمت اسلامي است. او داستان خود را اينطور تعريف ميكند: «پارسال كارنامه سبز شدم و با تماس اداره به علت كمبود نيرو به عنوان خريد خدمات سركلاس رفتم. فقط وجدانم براي پسر بچههاي ۷ساله كلاسم سوخت كه ۲ماه معلم نداشتند و نگاهشان پر از التماس بود وگرنه قصد داشتم فقط درس بخوانم و با نمره كتبي بالا قبول شوم. مدرسه من در منطقه پايينشهر قرار داشت و مردم آنجا سطح زندگي بسيار ضعيفي داشتند. از نظر مالي هم تلاش كردم، بچههاي كلاسم كمبودي از نظر لوازم تحرير، كتاب و جزوه نداشته باشند. ۷ ماه كامل با دو فرزند كوچك و كارهاي منزل به مدرسه رفتم، همزمان براي آزمون دبيري درس خواندم و با نمره كتبي بالا قبول شدم.مصاحبه را عالي گذراندم ولي با نمره ۷۸۰ كد۱۹شدم و تمام دين و دنيايم نابود شد.» او جلسه گزينش را اينطور توصيف ميكند: «نوبت من براي گزينش به علت شلوغي ساعت يك ظهر بود، گزينشگر خانم مسني بود كه حين سوال پرسيدن، نخودچي و كشمش ميخورد و مدام برگههايش روي زمين ميافتاد. مسوول مربوطه وقتي گفت؛ ۲نفر ديگه هم قبول كنيد، پاسخ داد كه خستهام و فقط ميخواهم زود به منزل بروم.اجازه توضيح به من نميداد و فقط ميگفت؛ حاشيه نرو اصل مطلب را بگو. چطور بدون توضيح من ميخواست در موردم قضاوت كند. سختترين سوالات احكام و سياسي را از من پرسيد درحالي كه ۳شب از شهرستان راه افتاده و پلك روي هم نگذاشته بودم ولي تمام تلاشم را كردم به بهترين نحو و با صبوري پاسخ دهم. بعد هم درباره علت كد خوردن من گفتند كه گفتي؛ در مسافرت و روي كوه زماني كه با بچه هستي چادر نداري پس نمره حجاب برتر نياوردي يا نماز جمعه كم شركت ميكني. همچنين با من دعوا كرد كه چرا در مدرسه پسرانه كلاس اول، چادر سر نكردي. اين رسم قضاوت آنهم در حكومت اسلامي نبود. هركسي كه دروغ گفت و ريا كرد روز گزينش قبول نهايي شد و هركسي مثل من بسيج عادي داشت و صادق بود كد خورد. من ديگر هيچ علاقه و اشتياقي نه به درس دارم و نه معلمي. قلبم شكسته و انتظار اين رويه را در حكومت اسلامي و به نام خدا و پيغمبر نداشتم.» يكي ديگر از داوطلبان در تحليلي كه اين چند روز پيدا كرده، مينويسند كه كد ۱۹ در برخي استانها مثل اصفهان بيشتر است، بازه سني متولد ۶۲ تا ۸۰ را در بر ميگيرد و رتبهها هم خوب است: « رتبههاي ۷۰۰ و ۸۰۰ هم داريم كه كد خوردند اما رتبه ۴۰۰ نهايي شده و بهطور كلي به اين دلايل به ما كد زدهاند؛ نداشتن چادر درروز آزمون كتبي، پيدا بودن ريشه مو در عكس كارت ملي، داشتن نماز قضا، حضور كمرنگ در نماز جمعه به ويژه براي بانوان بچهدار، ريش پروفسوري در عكس كارت ملي، بستن كراوات در عكس پروفايل، احساس گزينشگر مبني بر داشتن رژلب در روز گزينش، نپوشيدن چادر دركوه، عدم پاسخ صحيح به چند سوال احكام، بررسي چتهاي خصوصي درفضاي مجازي، عكس پروفايل چندين سال قبل و عدم صداقت، انتخابات و راهپيمايي و خيلي از دلايل ديگر. روز گزينش هم درباره احكام و سياست پرسيدند. نتايج كه آمد برخي از ما به خاطر صداقت كد شديم و براي برخي هم سليقه گزينشگر دخيل بود. مثلا براي برخي سوال احكام را سخت نگرفتند و براي برخي همان را كد زدند حتي براي روخواني قرآن. درباره تتوي ابرو هم اينطور بود؛ برخي به اين علت كد خوردند و برخي قبول شدند. چند تار موي بناگوش فرد بيرون آمده بود و گزينشگر برايش مينوشت؛ حجاب كامل نبوده و موي بناگوش بيرون بوده. براي برخي نوشتند روز آزمون ناخنكاشت داشتي درحالي كه داوطلب اصلا در عمرش لاك هم نزده. حتي يكي از روحانيون چون در روز گزينش بدون لباس روحانيت به جلسه آمده بود، كد خورده است. در تحقيقات محلي حرفهايي زده شده كه روح داوطلبها از آن خبر نداشته است. همسايهها و فاميل به خاطر حسادت گفته بودند چادري نيست و چون داوطلب در روز گزينش گفته بود؛ هميشه چادريم كد شد.» داوطلبي هم كه از خانوادهاي ايثارگر، فرهنگي و ساكن يكي از شهرستانهاي استان اصفهان است با وجود كسب رتبه اول شهرستان در اين آزمون به خاطر شركت نكردن در انتخابات سال ۱۴۰۰ كد خورده و ديگري فقط به خاطر اينكه سال گذشته در پروفايل خود عكسي با روسري از خود گذاشته است. مرضيه از داوطلبان تهراني و رتبه ۲۰ كنكور در دانشگاه تربيت مدرس است و امسال با نمره 770 كد ۱۹ خورده است. چرا؟ باز هم به دليل عكس، آنهم عكسي كه ۱۰ سال پيش داشته است. البته عجيب هم نيست، چراكه داوطلب ديگري، حتي به دليل عكس كارت ملي كد خورده است. سخنان اين داوطلبان درحالي است كه داوطلب ديگري با وجود داشتن نمره منفي براي فيزيك حالا به عنوان دبير فيزيك در اين آزمون قبول شده است. طاهري از ديگر داوطلباني است كه اين كد برايش اعمال شده بود اما در چند روز گذشته به او اطلاع دادهاند كه در بررسي دوباره مشكل برطرف شده است. «آزمون صلاحيت علمي و كيفي دبيران، هر سال انجام ميشد اما در دو سال گذشته رويهها تغيير كرد. قبلا افراد بعد از نتايج اوليه براي مصاحبه ميرفتند و بعد از قبولي نهايي گزينش ميشدند. گزينش هم اينقدر سختگيري نداشت و اغلب كسي در گزينش رد نميشد. آن زمان سوالات عمومي احكام پرسيده ميشد اما از دو سال پيش روال عوض شد. بحثهاي علمي مصاحبه، خيلي خوب بود اما گزينش حدود يك ساعت و نيم زمان برد و بيشتر عقيدتي، سياسي و احكام بود. بسياري از بچهها كه كد ۱۹ خوردهاند حتي نفر اول شدند اما آنها را رصد مجازي كردهاند. درباره خودم از چند تا چتهايم، پرينت گرفته بودند و حتي به عكس اينستاگرام من كه عكس خودم هم نبود و فقط صورت يك خانم بود، ايراد گرفتند و گفتند؛ ترويج فلان است. گفتند در چتها الفاظ ركيك به كار برديد در حالي كه در گروه عمومي نبوده و در گروه خصوصي هر كسي ممكن است شوخيهايي داشته باشد. همسرم هم حتي هميشه ميدانست اين گروه خصوصي من و دوستانم است و اصلا هيچ وقت سراغ آن نميرفت. متاسفانه وقتي بچهها براي اعتراض ميروند هم با برخوردهاي بدي مواجه ميشوند.»
۳۴ ساله و از ايرانشهر سيستان و بلوچستان است و اين مدت با وجود همسر و فرزند كوچكش درس خوانده و معدل الف هم آورده و ميگويد؛ «پس از اعتراضم در چند روز گذشته به من اعلام شد كه قبول شدهام. گويا تعدادي از داوطلباني كه كد مجازي، اجتماعات و احكام داشتند را قبول كردهاند. داوطلب ديگري هم كه از سبزوار و ۳۲ساله است ميگويد كه در اين ۲۹ روزي كه پاسخ آزمون آمده، خواب و خوراك نداشته و زندگياش به بنبست رسيده و اين روزها فشارهاي عصبي زيادي را تحمل ميكند درحالي كه نمره نهايياش در آزمون ۵۹۰ از ۶۰۰ است.« با وجود اينكه به صورت دوشيفت هم به عنوان كارگر جوشكاري و دفتردار و حسابدار كار ميكردم در اين آزمون شركت كردم و براي آن درس خواندم بنابراين روزهاي سختي را پشت سر گذاشتم اما به دليلي كه حتي معلوم نيست، كد خوردهام و الان هم پروندهام در مرحله تجديدنظر دوم آموزگاري قرار گرفته است. گزينش هم اصلا آدم را تفهيم نميكند، انگار اصلا جلسه دفاعيه نيست و بيشتر، جلسه اقرار به كاري است كه آن را انجام ندادهايد.» تعداد و متن پيامهاي صوتي و نوشتاري اين داوطلبان زياد است و البته اغلب مايل نيستند نام و مشخصات دقيقي در گزارش از آنها قيد شود تا نكند همين درد دلها مشكلاتشان را دوچندان كند بنابراين اسامي به كار برده شده در گزارش مستعار است.
تاكيد گزينش بايد بر صلاحيت علمي باشد
محمد رضا نيكنژاد، كارشناس آموزش و پرورش است كه سابقه فعاليتش دراين حرفه به سهدهه ميرسد و تقريبا از دهه ۷۰ در اين سيستم كار كرده است. او تجربه گزينشهاي دهه شصتي را در سال 70-69 داشته آنهم در شهر بروجرد اما حالا به «اعتماد» ميگويد: «آن گزينشهاي سفت و سخت اوايل انقلاب- كه شايد به خاطر شرايط خاص آن زمان كمي قابل درك بود- اگرچه در اين سهدهه از بين نرفته و كمرنگ شده بود اما در دولت سيزدهم شدت زيادي پيدا كرد. در اين دوره حتي احكام سنگيني كه به معلمها داده شد هم بيسابقه بود و برخورد با فرهنگياني كه در تجمعات شركت كردند و اعتراض داشتند هم شديد بود. در گذشته اگر كد ۱۹ وجود داشت بايد به سمت حرفهايتر شدن معلم ميرفت و در واقع تاكيد بندها اين است كه معلم انگيزه لازم براي اين كار را داشته باشد يا اينكه به لحاظ روحي، توان حضور در كلاس را داشته باشد اما در دولت سيزدهم مسائل عجيبي مطرح شد. گزينش در شغل حساسي چون معلمي در همه كشورها به شكلهاي ديگري وجود دارد مثلا در فنلاند افراد اعلامي براي مصاحبه ۵ برابر ظرفيت معلمان، هستند و در مصاحبه تمركزشان بر مسائل حرفهاي و روحي است و اينكه آيا فرد بهطور نسبي ويژگيهاي ظاهري معلم را دارد اما اين بحث در برخی سیستمها، طور ديگري است و حتي پروفايل دانشجومعلمها را چك ميكنند، ضمن اينكه در گزينشها بسته به افرادي كه در سيستم وجود دارد، سليقهاي عمل ميشود.»
بيمها و اميدها
دولت گذشته و گروههايي كه همچنان براي افزايش محدوديتها و پر رنگكردن سیاستهای رسمی ادامه میدهند و تصورشان اين است كه فشارها، از تكرار آنچه سال ۱۴۰۱ در مدارس گذشت، جلوگيري خواهد كرد اما نه تنها اين اتفاق نخواهد افتاد كه باوجود شهروندان جهاني امروز، محدوديتها در جهت عكس عمل خواهد كرد و به سيستم آموزشي كشور هم آسيبهايي را وارد خواهد كرد. نيكنژاد در اين باره توضيح ميدهد: «از لحاظ توسعهاي مهم است كه معلم و ساختار مدرسه بتواند شهروند خوبي را تربيت كند و اگر نتواند شكست خورده است. فردي با رتبه علمي پايين و حتي منفي در يك درس، براي تدريس همان درس پذيرفته شده است و اين حاصل همان گزينش است و البته دلايل ديگري هم دارد. در دو دهه گذشته تعداد معلم به دلايل اقتصادي روند كاهشي داشته است و اين موضوع در كنار اعمال كد ۱۹، باعث شده است كه آموزش و پرورش از نيروهاي توانمندتر و شايستهتر خالي شود و فضا در حال رفتن به سمتي است كه افرادي با شايستگي كمتر وارد آن شوند. اين موضوع در درازمدت به سيستم ضربه وارد ميكند درحالي كه مسير بايد براي جذب بهترينها هموار شود ضمن اينكه تضميني هم نيست؛ فردي با معيارهاي رسمی آمده باشد و دو سال ديگر تغيير نكند. بايد اين معيارها را كنار بگذاريم و به سمت حرفهايتر كردن فضا و پايش مداوم آن برويم. در بسياري از كشورها ازجمله فنلاند تقريبا ۲۰ درصد داوطلبانشان پذيرفته ميشوند و باوجود شايستگيهاي علمي و حرفهاي باز هم ضمن خدمت، تحت آموزشهاي رايگان هستند اما اين آموزشهاي ضمن خدمت در ايران بيفايده و ناكارآمد است و فرد حتي بايد براي آن هزينه پرداخت كند.» او اگرچه هنوز نسبت به تغييرات در دولت جديد نااميد نشده اما معتقد است كه رويكرد نظري مسوولان دولت جديد هم در اين باره خالي از اشكال نيست و البته هنوز هم هيچ تغييرات اساسي متناسب با تغييرات اجتماعي در سطح كلان به وجود نيامده است: «انتظار دارم كه دولت جديد مسير درستتري را پيگيري كند و تا اندازهاي هم اميدوارم اما چند ايراد در اين زمينه داريم مثلا به صورت نظري ميگويند ما خودمان خوب تربيت نكرديم؟ واقعا چه روشي را ميخواهيد به كار ببريد كه تا به حال به كار نبردهايد. اين سطح سختگيريها و روشها در گذشته -جز 10سال اول كه شرايط جامعه طور ديگري بود- به كار برده شده است و شرايط حال حاضر هم اين است. حتما روشها و بنيانهاي فكري اشتباه است كه جواب نميدهد. اخراج و تنبيه و زندان داشتيد. چه شد؟ نميخواهيد مشكلات بنيانهاي فكري را بازبيني كنيد. اين فشارها بر آموزش و پرورش البته فراسازماني هم هست و درواقع از سوي افرادي است كه بچهها را نميشناسند، نميدانند در جامعه چه ميگذرد و با چه لايههايي سر و كار دارند. من 5- 4 نسل با اين بچهها كار كردهام و تغييرات نسلي در اين باره، كاملا محسوس است. كسي كه انتظار اين سختگيريها را دارد و فكر ميكند آموزش و پرورش و تغيير نگرش بچهها به سمت خواستههاي دولتی چاره كار است، بچهها را نميشناسد. اين بچهها با وجود تمام محدوديتها در كشور ما، بچههاي اينترنت و فضاي مجازي و شهروند جهاني هستند و به اين راحتي نميتوانيد روي آنها تاثير بگذاريد چون در فضاي ملي زيست نميكنند و زيست آنها در فضاي جهاني است. اين نگاه حاكميت افزون بر اينكه تاثيري ندارد كه آنها را بيشتر دلزده ميكند و خلاف اهداف خودش عمل ميكند و چه بسا اگر دست از تربيت بر مبنای سیاستهای رسمی بردارند انگيزه ذاتي و تاثيرات خانوادگي، بچهها را به اين سمت ببرد اما روشهاي نادرست كار را خراب ميكند.»
در این چند روز گذشته هم قائمپناه، نماينده رييسجمهور در اداره امور گزينش كشور در جلسه بررسي مسائل و مشكلات گزينشي استخدام معلمان كشور باتوجه به درخواستهاي زياد داوطلبان به لزوم تساهل و تسامح هنگام گزينش افراد تاكيد كرد. او از لزوم بازنگري برخي قوانين اجرايي مثل قانون گزينش كشور سخن گفت و اينكه اگر در اجراي قانون گزينش كشور و تفسير به راي آن دقت لازم صورت پذيرد و تلاش شود تا تنگنظري و سليقههاي شخصي حذف شود به زودي خواهيم توانست بخشي از مشكل كمبود معلم در كشور را مرتفع سازيم. قائمپناه اظهار اميدواري كرد كه با تغييرات مديريتي در هسته گزينش آموزش و پرورش، اعتراضات گزينشي متقاضيان در اسرع وقت مورد تجديدنظر قرار گرفته، گره گزينشي داوطلبان معلمي در كشور باز شود.
داوطلبان آزمون استخدامي آموزش و پرورش طي چهار ماهه گذشته دو كارزار براي رفع كد ۱۹ آزمون استخدامي آموزگاري آموزش و پرورش و همچنين تعيين تكليف در اين باره را در كارزار نت به راه انداختهاند كه تاكنون جمعا ۷ هزار و ۵۰۰ بار امضا شده است اما هنوز هم مشكلات رفع نشده و در انتظار خبرهاي خوشي هستند.