نگاهي كوتاه به فيلم انيميشن «درون و بيرون 2»، ساخته كلسي مان 2024
لذت بردن از مسير يا رسيدن به مقصد؟
فاطمه رضايي
«كلسي مان» (Kelsey Mann) كارگردان فيلم و هنرمندي كه در كار طراحي فيلمهاي پويا نمايي در شركت فيلمسازي «پيكسار» (Pixar Animation Studios)، چهرهاي شناخته شده است و در توليد انيميشنهاي بسياري ازجمله: روح، لوكا، دانشگاه هيولاها، به پيش، دايناسور خوب و درون و بيرون 2 حضور داشته است، در فيلم پويا نمايي «درون و بيرون ۲» (2 Inside out) كار جذاب و پُرتحركي ارايه كرده است كه به لحاظ گونهشناسي، در رده فيلمهاي ماجراجويانه قرار ميگيرد. «رايلي» قهرمان فيلم درحالي كه صدايي در ذهنش مدام به او ميگويد: «تو به اندازه كافي خوب نيستي!» تمام سعياش را ميكند تا در يك بازي «هاكي»، گلي را به ثمر برساند. رايلي انگار پيوسته صداي تمام احساسات سركوب شده خودش را ميشنود. احساساتي چون: غم، شادي، ترس و خشم. همه احساساتي كه با شكوفايي نوجوانياش، جاي خود را تنها به «اضطراب» دادهاند. ترس و اضطراب از رانده شدن، تنها ماندن، مورد قبول واقع نشدن و هرگز بهترين نتيجه را نگرفتن! رويارويي رايلي با حس اضطراب، او را به چالشي جدي وا ميدارد. همين حس اضطراب، مدام به او ميگويد كه بايد به نتيجه برسد و او، حتي به بهاي آسيب رساندن به دوست قديمياش هم كه شده، موفق ميشود تا در بازي، گلي را به ثمر برساند. با اين حال، ترس از نتيجه و فرجام كار، مدام در دلِ او بيشتر و بيشتر ميشود. زماني كه در جريان بازي، جريمه ميشود، بازي هنوز جريان دارد. او در همان حال كه بازي را تماشا ميكند، هنوز هم احساس خوب نبودن و ناكافي بودن ميكند. درست در همين لحظههاست كه ناگهان اضطرابي عجيب سراسر وجودش را دربر ميگيرد. عرقي سرد بر تنش مينشيند و حتي نفس كشيدن برايش دشوار ميشود. گويي، زمان و مكان مفهومشان را از دست ميدهند. اينجاست كه همه احساساتش، با تمام قوا به كمكش ميشتابند. غم، شادي، ترس و خشم سعي ميكنند تا اضطراب را قانع كنند كه: «تو نميتواني به تنهايي، براي رايلي تصميم بگيري و هميشه از او محافظت كني. شخصيت رايلي با تمام احساساتش شكل ميگيرد.»
فيلم آشكارا ميكوشد تا به مخاطبان خود بگويد: رايلي ميتواند گاهي هم اشتباه كند، غمگين باشد، خشمگين شود يا از ته دل حسابي بخندد و شادماني كند. او ميتواند آدم خوبي باشد و احساس كافي بودن كند. حتي اگر گاهي هم خودخواه به نظر برسد، ايرادي ندارد. ميتواند شجاع باشد و در همان حال، گاهي هم بترسد.
به نظر ميرسد كه نقطه عطف داستان فيلم، زماني است كه شخصيت «شادي» (joy) با تمام لحظات و خاطرات خوب و بد رايلي رو به رو ميشود و ميپذيرد كه رايلي هميشه هم نميتواند فقط شاد و خوشحال باشد. وقتي پذيرفته باشيم كه تمامي ويژگيها و احساسات منفي و مثبت - حتي اضطرابي كه گاهي خودي نشان ميدهد- وجود رايلي را شكل ميدهند، زاويه نگاه ما به كلي تغيير ميكند.
درست بعد از همين چالشهاي ذهني است كه رايلي دوباره به زمين بازي برميگردد و با تغيير ديدگاهش، درمييابد كه ديگر، اين خود ِبازي «هاكي» است كه برايش لذتبخش است و ديگر به نتيجه فكر نميكند و ميكوشد تا تنها از جريان بازي لذت ببرد. قدردان همراهي دوستانش ميشود و در لحظه لحظه بازي
-با همه چالشهايش- به راستي زندگي ميكند.
اين كار جالب و جذاب كه در ايران نيز به زبان فارسي دوبله شده است، داستان درگيريهاي پنج احساس متفاوت در ذهن دختري به نام «رايلي» را بازگويي ميكند كه ميتواند براي مخاطبان كودك و نوجوان خود راهنماي خوبي در مسير تغيير رفتار و ديدگاه آنان براي اصلاح رفتارهاي نادرستشان باشد.