قحطي نگاه طالقاني در حكمراني ديني ايران امروز!
طالقاني، مطهري، بهشتي و شريعتي نقطه عطف و حلقه وصل نيروهاي متضاد در آن مقطع مهم بودند.
جريان مليگرايي و به ويژه مبارزات دكتر مصدق بسيار مورد توجه آيتالله طالقاني بود و همواره روشنفكراني چون بازرگان و شريعتي را مورد تمجيد قرار ميداد و البته كه مليگرايي آيتالله طالقاني براساس آنچه ذكر شد در پيوند با اسلام بود و با فهم كامل از ضرورت رابطه طرفيني فرهنگ غني و قوي ملي و ديني در پي برقراري اين موازنه بود.
در واقع آيتالله طالقاني اين جريان فكري را به سبب توانايياش در احياي اسلام و دين براي نسل جوان و جذب جوانان به دين مورد توجه قرار داد و همواره از روشهاي آنها براي احياي دين اصيل اسلام بهره برد. وي همواره در طول زمان حيات خود با بازرگان در حوزههاي مختلف همكاري كرد و در ارتباط با جوانان همواره با آگاهي از روشهاي شريعتي و نوع تبيين او از اسلام و بهرهگيري از علوم جديد در تبيين دين استفاده کرد.
جداي از نقش ديني و سياسي، طالقاني يكي از چهرههاي شاخص «اسلام اجتماعي» است. اسلامي كه دغدغهاش تحول اجتماعي و روشش، درآميختن با جامعه و توجه به جامعه اما مستقل از قدرت سياسي در كلام و كردار است .
نخست درك اجتماعي از دين، قرابت دين و جامعه و مبناي اجتماعي دين، تاكيد بر كار جمعي، همكاري اجتماعي، تعاون و فعاليت انجمني و همچنين تاكيد بر آغاز فعاليت از گروههاي كوچك جامعه و اصناف، دانشجويان، معلمان و مهندسان.
در طول تاريخ اسلام نيز هر گاه مدعيان دينداري با محوريت توجه به آحاد مردم و نفوذ اجتماعي فعاليت داشتهاند در تقويت دينداري موفقتر بودهاند.
اما چرا طالقاني مصداق اسلام اجتماعي است؟ به اين دليل كه در انديشه، موقعيت و مشي طالقاني عناصري است كه باعث ميشود پروژه اصلاحي وي با پروژه اجتماعي، قرابت ترجيحي يابد. انديشه و زندگي، بينش و مشي عملي طالقاني، همه عناصر آنچه ميتوان اسلام اجتماعي ناميد را داراست. درك طالقاني از سياست با درك مسلط كه معطوف به كسب قدرت سياسي است، متفاوت است. طالقاني همراه جريان اسلام سياسي بود و يكي از چهرههاي اين جريان محسوب ميشود اما به دليل دركي كه از سياست دارد، با اين جريان متمايز ميشود. آيتالله طالقاني بالصراحه ميگويد: «ما (روحانيت) داعيه حكومت نداريم.» بنابر اين باور، طالقاني از جريان مسلط اسلام سياسي متمايز ميشود و با جريان اسلام اجتماعي قرابت مييابد.
به هر صورت براي ما كه به وعدههاي روشن روحانيوني چون طالقاني چشم اميد داشتيم و پاي كار انقلاب و جمهوري اسلامي عمري را گذاشتيم و اينك در كژراههاي افتادهايم كه فكرش را نميكرديم، حرجي نيست كه در اين زمانه جاي امثال آيتالله طالقاني را خالي كنيم و يادش را گرامي بداريم.
روزنامهنگار