كجا به دنبال ايده مي‌گرديد؟
در شروع فعاليتم خيلي براي رسيدن به ايده تلاش مي‌كردم. ولي الان پيدا كردن ايده ناخودآگاه و برخي مواقع خيلي سريع صورت مي‌گيرد. روش رسيدن به ايده براي هر هنرمندي مي‌تواند متفاوت باشد و مي‌دانيم كه از طرفي شخصيت آن هنرمند هم در آثارش ديده مي‌شود، چون به‌راحتي مي‌توانم بگويم كه هر مساله‌اي را با ديدگاه‌هاي خودم بررسي مي‌كنم. يعني هر مساله با ديدگاه خودم آميخته مي‌شود و سرانجام به يك خروجي تبديل مي‌شود. البته تلاش مي‌كنم كه از هيجانات بيروني به دور باشم و اين كار ناخودآگاه اتفاق بيفتد. براي اينكه بتوانيم ذهني خلاق و سرشار از ايده داشته باشيم، احتياج داريم كه اندوخته‌هاي ذهني‌مان را پر نگه داريم. با مطالعه تصويري و مكتوب به صورت هميشگي، توجه به پيرامون خودمان (ديدن) و تجربياتي كه در زندگاني داشته‌ايم، آن را هميشه پر نگه مي‌داريم.
از نظر حرفه‌اي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
كاريكاتور را با يك دروغ شروع كردم و اين دروغ را به كسي گفتم كه بيشترين تاثير را روي من گذاشت و آن همسرم هستند. قبل از ازدواج از من پرسيدند كه كاريكاتور هم كار مي‌كنم؟ و من براي اينكه دل‌شان را به دست بياورم، گفتم: بله. و علاقه‌مند شدند كه آثارم را ببينند كه من كاري نداشتم و از آنجايي‌كه تا آن موقع هيچ كاريكاتوري كار نكرده بودم، مجبور شدم شب همان روز بروم و كلي كاريكاتور كار كنم كه بگويم اينها آثار من هستند و گفتم اينها برخي آثارم هستند. متاسفانه ايشان خوش‌شان آمد و علاقه‌مند شدند و از من خواستند كه بقيه آثارم را هم ببينند. اين شد كه تا چشمم را باز كردم، ديدم كاريكاتوريست شده‌ام و بين طراحان كاريكاتور جايگاهي دارم و در فيلمسازي هم محمد رسول‌اف بيشترين تاثير را روي من گذاشتند و تشويقم كردند و امكانات در اختيارم گذاشتند تا فيلم بسازم.
بزرگ‌ترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
دوستي دارم كه چند سال است درگير سرطان و ام‌اس هستند. ايشان هميشه برايم يك الگو بودند. با اينكه درگير اين مسائلند، هميشه فعال هستند و كتاب مي‌نويسند و كار مي‌كنند. درس پايداري را از ايشان گرفتم که هيچ وقت كم نياورم، چراكه هميشه و در همه حال بايد فعال سازنده بود.
بزرگ‌ترين دستاورد شما در حرفه‌تان چيست؟
رسيدن به جايگاهي كه هنرمند بتواند آثارش را به مخاطبانش برساند و مورد اقبال مخاطبانش قرار بگيرد كه احساس مي‌كنم به اين جايگاه رسيده‌ام.
بزرگ‌ترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
انتخابم در ازدواج، چون هر چه كه الان دارم و هر چه كه الان هستم را از همسرم دارم: خانم شيرين شاهرخ‌شاهي.
فلسفه شما در حرفه‌تان چيست؟
روشن كردن حتي يك چراغ. همين. شايد اين چراغ جايي تاثير كمي داشته باشد و جايي تاثير بسيار. مهم روشن كردن چراغ است. معتقد هستم كه جامعه ما متكي به فرد است. احساس مي‌كنم در حيطه خودم توانسته‌ام اين مهم را انجام بدهم و چراغي را روشن كرده‌ام.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
واقعا اوقاتي به نام فراغت ندارم. مرتب و هميشه كار مي‌كنم. ولي اگر فرصتي باشد، گالري‌گردي را دوست دارم و خيلي دوست دارم با كساني كه خيلي دوست‌شان دارم وقت بگذرانم. به نظرم، هر كسي مسيري را براي زندگي‌اش، به‌طور كلي، طي مي‌كند و اوقات فراغت براي نشستن و كمي استراحت كردن براي طي دوباره و بهترِ آن مسير است؛ با انرژي بيشتري براي ادامه دادن راهي كه انتخاب كرده‌اي.
آيا موضوع مورد علاقه‌اي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكرده‌ايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
سال‌هاست به دنبال ساخت يك فيلم سينمايي هستم كه برايش فيلمنامه هم نوشته‌ام.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
نقاشي است؛ چيزي كه به آن پناه مي‌برم و برايش وقت مي‌گذارم.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
خيلي‌ها هستند و انتخاب برايم سخت است. ولي از نوازندگان، علي قمصري و از خوانندگان، همايون شجريان را مي‌توانم نام ببرم.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
محمدرضا شجريان، پرويز مشكاتيان، والت ديزني و فاطمه واعظي (پريسا) .
چه چيزي جمع‌آوري مي‌كنيد؟
يك موقع كاست موسيقي جمع مي‌كردم. الان سي‌دي و دي‌وي‌دي جمع‌آوري مي‌كنم، بيشتر در زمينه فيلم.
باارزش‌ترين دارايي شما چيست؟
خانواده‌ام.
بزرگ‌ترين ترس و نگراني شما چيست؟
شايد اين ترس همه مردهاي متاهل باشد كه زودتر از خانواده‌هاي‌شان بميرند. از اين مي‌ترسم كه قبل از اينكه به لحاظ مادي بتوانم از خانواده خودم مطمئن شوم، بروم.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام مي‌دهيد را نكنيد، چه حرفه‌اي را انتخاب خواهيد كرد؟
شيريني‌پزي، چون به پختن شيريني خيلي علاقه‌مند هستم؛ هر چند توانايي زيادي در اين زمينه ندارم.