سيگنال منفي پلمب دفتر تركيش ايرلاين
سيدطهحسين مدني
پرواز يكي از آرزوهاي ديرين بشر بوده كه امروز با توسعه فناوري و گسترش خدمات هوايي در اختيار عموم مردم دنيا قرار دارد. اما داستان پرواز در ايران با ديگر كشورهاي جهان فرق دارد و شرايط مختلف دست به دست هم داده تا همچنان بخش زيادي از مردم قادر به پرواز با هواپيما نباشند و براي بسياري از آنها در حد آرزو باقي بماند.
يكي از اين شرايط كه منجر به محروميت 96 درصد مردم از خدمات هوايي شده رفتار ايرلاينهاي داخلي است كه مانند ديگر صنايع انحصاري، همهچيز را براي خود و به نفع خود ميخواهند.
اين شركتها با وجود اينكه از سوخت جت با قيمت بسياربسيار پايين (هر ليتر شش هزار ريال) برخوردار هستند اما دايما به دنبال افزايش قيمت بليت بودهاند و هر روز بخش بيشتري از اقشار جامعه را از پرواز محروم كردهاند. اخيرا نيز رأي ديوان عدالت اداري را براي آزادسازي كامل قيمت بليت گرفتهاند. اقدامي كه با وجود استفاده شركتهاي هوايي از سوخت يارانهاي و خدمات فرودگاهي با تعرفه دولتي چندان عادلانه به نظر نميرسد.
ادامه سياست حمايت تمام و كمال دولتي از صنعت هوايي در طول اين سالها ما را با ناوگاني فرسوده و ارايه خدماتي معيوب آن هم فقط به چهار درصد افراد جامعه مواجه كرده است. نبود رقابت چه در ميان ايرلاينهاي داخلي و چه بين داخليها با خارجيها باعث شده شركتهاي داخلي هيچگاه به فكر بهبود كيفيت خدمات، دسترسي بيشتر مردم به سفر هوايي و متناسب كردن قيمتها با درآمد عموم مردم نباشند.
جدا از داستان پرغصه پروازهاي داخلي، در شرايطي كه صنعت هوايي كشور براي پروازهاي خارجي با مشكلاتي مواجه شده و به فعاليت برخي شركتهاي خارجي براي پروازهاي برونمرزي نياز دارد اما به شركتهاي خارجي كه عليرغم تحريم حاضر به همكاري با ما شدهاند هم كملطفيهايي ميشود.
نمونه اين كملطفيها پلمب دفتر تركيش ايرلاين بود كه اگرچه بعد از دو روز مشكل حل شد اما پالس و سيگنالي منفي به دنبال داشت. اين سيگنال منفي به بازار آن هم در زماني كه در آستانه پروازهاي اربعين قرار داريم چنين اقدامي به وضعيت نابسامان بليت دامن زد. نكته اينجاست كه اگر خطايي در دفتر اين ايرلاين رخ داده حتما بايد به اين شكل در كش و قوس آزادسازي قيمت بليت هواپيما به آن رسيدگي شود؟
در اين شرايط زمزمههايي از توقف پروازهاي هواپيمايي قطر به ايران هم به گوش ميرسد و گويا قرار است اين شركت هوايي كه همكاري نزديكي با ايران در طول اين سالها داشته دفاتر خود را از آخر شهريور امسال در ايران تعطيل كند.
در چنين وضعيتي بايد از ايرلاينهاي داخلي پرسيد كه با اين همه انحصار و حمايت ميخواهند چه كار كنند؟ همچنان قرار است براي قيمتگذاري بليت بر طبل اقتصاد آزاد بكوبند اما از سوخت و خدمات فرودگاهي يارانهاي و دولتي استفاده كنند؟ با ناوگان فرسوده بالاي 26 سال چطور ميخواهند به صنعت هوايي كشور خدمت كنند؟ قرار نيست بخشي از درآمد هنگفت خود را صرف خريد هواپيماي نو كنند؟
ناگفته نماند كه در حال حاضر شركتهاي خارجي زيادي هستند كه ميتوانند با شرايط مشابه ايرلاينهاي ايراني پروازهاي داخلي را با قيمتهايي به مراتب كمتر از بليتهاي ميليوني كنوني انجام دهند اما قانون حضور شركتهاي خارجي را منع كرده است به همين دليل شركتهاي داخلي هر طور كه بخواهند استدلال كرده و از ارايه خدمات بهتر و ارزانتر خودداري ميكنند. نياز است اين خودتحريمي با اصلاح اين قانون برداشته شود.
بهرهمندي از اين حمايتها، انحصار، عدم شفافيت و نوع تعامل با شركتهاي خارجي فعال در ايران وضعيت نامساعدي را پيش روي صنعت هوايي كشور قرار داده است.
رييس انديشكده حكمراني هوشمند