چرا نقش قطر در جنگ اسرايیل و غزه کمرنگ شد؟
هراس دوحه از بازگشت ترامپ!
امواج مدیا در تحلیلی به نقش میانجیگری قطر در بحران غزه پرداخته است. سعود الاشراق، تحلیلگر مسائل منطقه در این پایگاه خبری-تحلیلی مینویسد که قطر از زمان شروع جنگ غزه در اکتبر سال گذشته، نقش اساسی را در مقام میانجی بین حماس و اسرايیل ایفا کرده است. اما دوحه تهدید کرده است اگر نتواند حماس را متقاعد کند که اسرای اسرايیلی را در هفتههای آتی آزاد کند، ممکن است مجبور شود در میزبانی دفتر سیاسی این گروه فلسطینی تجدیدنظر کند. در نوامبر 2023، تلاشهای میانجیگری قطر، در کنار تلاشهای دیگر کشورها، منجر به آزادی بیش از 100 اسیر اسرايیلی در غزه شد. بلافاصله پس از آن یک آتشبس هفت روزه برقرار شد. متعاقبا، دوحه در ژانویه سال جاری با هماهنگی فرانسه برای تحویل داروهای حیاتی برای برخی اسرای باقیمانده اسرايیلی در ازای کمکهای بشردوستانه برای غیرنظامیان غزه، پیشرفت دیگری را تسهیل کرد. با این حال، از آن زمان تاکنون هیچ پیشرفت چشمگیری، چه در مورد آزادی اسرا و چه در مورد وضعیت کلی غزه، صورت نگرفته است. در واقع، با شروع حمله نیروهای اسرايیلی به رفح، جایی که بیش از یک میلیون غیرنظامی در آن مستقر هستند، وضعیت فاجعهبار در منطقه محصور ساحلی ممکن است چرخشی حتی تاریکتر ایجاد کند. به عقیده سعودالاشراق، درحالی که بحران غزه همچنان در حال گسترش است، قطر به طور مداوم تاکید کرده است که موفقیت هر توافق احتمالی به آمادگی و تعهد حماس و کابینه بنیامین نتانیاهو برای مصالحه بستگی دارد. دوحه همچنین مدعی است که اعتبار میانجیگری این کشور به آن اهرم فشاری بر گروه فلسطینی اعطا نمیکند. درعوض، قطر شریک معتبر و قابل اعتمادی است که با همه طرفهای مربوطه ارتباط دارد. نکته قابلتوجه این است که کشور ثروتمند عرب خلیجفارس به تنهایی عمل نمیکند، بلکه فعالیت قطر به عنوان بخشی از تلاش میانجیگری قابلتوجهتر با همکاری کشورهایی مانند مصر، بریتانیا و ایالاتمتحده است. با این حال، قطر به طور مداوم بیشترین انتقاد را ازسوی سران اسرايیل دریافت کرده است. درحالی که این واکنشها به دلیل میزبانی دوحه از دفتر سیاسی حماس از سال 2012 است، منتقدان قطر این امر را نادیده میگیرند که دفتر سیاسی حماس براساس درخواست واشنگتن در دوحه برپا شده است. سیاستمداران امریکایی نیز از قطر انتقاد کردهاند. سناتور جمهوریخواه تد باد ماه گذشته لایحهای را ارائه کرد که بهطور بالقوه میتواند منجر به خاتمه وضعیت قطر به عنوان متحد اصلی ایالاتمتحده در کشورهای غیر ناتو شود. در همین حال، استنی هویر، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان، مدعی است که دوحه به بهانه نقش میانجیگرانهاش به دنبال امتیازهای بیشتری از امریکا و اسرايیل است. قطر در 12 سال گذشته چنین انتقاداتی را متحمل شده است و آن را محصول جانبی اجتنابناپذیر موقعیت خود به عنوان میانجی میداند. با این حال، کاسه صبر دوحه در حال لبریز شدن است و عواقب قابلتوجهی برای همه طرفهای درگیر در پی خواهد داشت. نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر در نشست مطبوعاتی با دیپلمات ارشد ترکیه در ماه گذشته اعلام کردند که این کشور در پی یکسری اتهامات نادرست، نقش میانجی خود را مورد ارزیابی مجدد قرار داده است. درحالی که بعید به نظر میرسد که قطر به طور کامل از جایگاه خود دست بکشد، این هشدار برای به حداقل رساندن فشارهای بیشتر با طولانی شدن بحران غزه تنظیم شده است. با نگاهی به آینده، دو عامل اصلی به تفکر قطر در مورد تلاشهای میانجیگری این کشور شکل میدهند؛ هزینههای سیاسی و چشمانداز پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۲۰۲۴ ایالاتمتحده. الاشراق میافزاید که تصمیم قطر برای میزبانی از حماس مبتنی بر این ایده است که ایالاتمتحده این کشور را بازیگری ضروری در یکی از پایدارترین درگیریهای منطقه میبیند و چنین نقشی موقعیت گستردهتر قطر را به عنوان یک میانجی تاثیرگذار برجستهتر میکند. اگرچه تنشهای قبلی میان اسرايیل و حماس در مقیاسی کوچکتر از وقایع 7 اکتبر بود، در بسیاری از آن حوادث، قطر نقش مهمی در کاهش تنش از طریق میزبانی گفتوگو و همچنین کمک به بازسازی و تلاشهای بشردوستانه ایفا کرد. حتی با وجود اینکه کابینههای اسرايیلی و سیاستمداران امریکایی از دوحه انتقاد میکردند، اما این اتهامات کوتاهمدت بود، زیرا جاهطلبیهای سیاسی بلندمدت قطر بر آنها غلبه داشت.
ترامپ در ژانویه 2025 به کاخ سفید بازمیگردد. در دوره قبلی ریاستجمهوری 2021-2017 وی، برنامه سیاست خارجیاش بر عادیسازی روابط اعراب با اسرايیل متمرکز بود. در همین راستا، ترامپ 2020 میزبان امضای پيمان ابراهیم بود که براساس آن بحرین و امارات متحده عربی روابط خود را با تلآویو عادیسازی کردند. قطر در این فرآیند نقشآفرینی نداشت. با شروع جنگ غزه در اکتبر گذشته، امضاکنندگان پیمان ابراهیم خود را در موقعیت آسیبپذیرتری دیدند و سعی کردند تصمیمات خود را برای مردمی که از رفتار اسرايیل خشمگین شدهاند، توجیه کنند. اگر ترامپ در انتخابات آتی نوامبر 2024 پیروز شود، احتمالا پیمان ابراهیم را به عنوان مبنای رویکرد ایالاتمتحده درقبال مساله فلسطین قرار خواهد داد. این رویکرد به نفع امضاکنندگان عرب توافق خواهد بود و در عین حال قطر را درمعرض انتقاد قرار میدهد. حتی اگر جو بایدن در سمت خود باقی بماند، احتمالا اتهامات فعلی سیاستمداران امریکایی علیه قطر ادامه خواهد داشت. یکی از بازیگران کلیدی که پویاییهای سیاسی-داخلی ایالاتمتحده در رابطه با موضوع فلسطین را به رسمیت میشناسد، عربستانسعودی است. پادشاهی به طور فزایندهای آمادگی خود را برای عادیسازی روابط با اسرايیل اعلام کرده است، اما تنها به عنوان بخشی از یک طرح بزرگتر که شامل امتیازات امنیتی و هستهای قابلتوجه ازسوی ایالاتمتحده همراه با پیشرفت در جهت ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی است. چه عربستانسعودی به دنبال عادیسازی با اسرايیل در زمان بایدن باشد و چه ترامپ، نقش فعالتر عربستان در غزه احتمالا قطر را به هدف آسانتری برای سیاستمداران امریکایی تبدیل خواهد کرد، به ویژه اگر پادشاهی مایل به ایفای نقشی حیاتی در بازسازی سیاسی غزه در «روز پس از جنگ» باشد. در مجموع، از نظر تصمیمگیرندگان قطری، میزبانی دفتر سیاسی حماس ممکن است پیشنیاز حیاتی برای ایفای نقش اساسی در مناقشه اسرايیل و فلسطین نباشد. به این ترتیب، دوحه به احتمال زیاد در حال بررسی انتقال چنین دفتری به کشور ثالث است، به ویژه باتوجه به اینکه حماس، حداقل در شکل فعلی، بعید است که پس از پایان جنگ نقش مهمی در غزه ایفا کند.