پرندگان خوشخرام آشيانه آبي بر ستيغ خوشبختي
روزهاي بهشت با «كيكاند راش»!
اميد مافي
روزگاري نه چندان دور منتقدان امير اردشير قلعهنويي در مذمت پلنهاي او كه منتج به پيروزيهاي مداوم ميشد به يك تاكتيك قديمي و منسوخ شده اما تاثيرگذار اشاره ميكردند و از پسر نازيآباد خرده ميگرفتند كه چگونه است تيمش به جاي نمايش چشمنواز و فانتزي در چمنزار به شكار امتيازات از طريق آسمان ميانديشد و به تاكتيكي نخنما شده متوسل ميشود. نقشه راهي كه فرنگيها سالهاست نام «كيكاند راش» را بر آن نهادهاند.
به عبارت كاملا سليس «كيكاند راش» به ارسال توپهاي هوايي بلند از سوي سنگربان يا مدافعان براي توپچيهاي خط آتش گفته ميشود كه در اين شيوه، توپ به سرعت از قلب كارزار گذر ميكند. به جاي اينكه توپ ارسالي روي پاي تفنگداران خط آتش فرود بيايد، معمولا يك درگيري هوايي بين فورواردهاي سرزن و سيم خاردارهاي قشون مقابل شكل ميگيرد و هر دو گروه تلاش ميكنند توپ ارسالي را مال خود كنند. اين راهكار ميتواند عصاي دست ارتشهايي باشد كه شكارچيان بالا بلندي دراختيار دارند.
در حالي كه بسياري از منتقدين اين تاكتيك را ملالانگيز و كسالتبار قلمداد ميكنند، هنوز هستند فرماندهاني كه روي به آن ميآورند و از مردان خود ميخواهند با اجراي آن در كمترين زمان و با صرف انرژي نه چندان زياد از ديوار بِتُني پيش روي خود رد شوند. اين تاكتيك تقريبا همان چيزي است كه استقلال مدل ۱۴۰۰ در دستور كار خويش قرار داده و با اتكا به آن حريفان نگونبخت را يكي پس از ديگري از پاي در ميآورد تا به دقيقه اكنون بر ستيغ خوشبختي بايستد. فرهاد مجيدي در قامت يك سكاندار بافراست و با تكيه بر پرندگاني كه نزد خود دارد به خوبي با اجراي «كيكاند راش» رقيبان را از گردونه خارج كرده و به آنچه در ذهن ميپروراند جامه عمل ميپوشاند. كم نيست. او نبض بلندقامتترين و درشت هيكلترين ارتش ليگ را در دست گرفته. ژستد فرانسوي با ۱۹۳ سانتيمتر قد، آرمان رمضاني با ۱۹۲ سانتيمتر، سياوش يزداني با ۱۹۱ سانتيمتر، يانگا با ۱۸۷ سانتيمتر و روزبه چشمي با ۱۹۰ سانتيمتر. كوتاهقامتترين عنصر تهاجمي آبيها ارسلان مطهري است كه ۱۸۰ سانتيمتر قد دارد. در چنين شرايطي به نظر ميرسد ديگر نيازي نباشد شاگردان فرهاد در مستطيلهاي باتلاقگونه غرق شوند و بيهوده توپ را در طول و عرض ميدان به حركت درآورند و از راه زمين به آتش زدن قفس حريفان بينديشند. آنها ديگر مهدي قايدي را هم ندارند كه يك تنه روي زمين جادو كند و با دريبلها و فرارهاي خود مهرههاي دفاعي را به ميان شمشادها بفرستد. پس با فرمان فرهاد توپ از خط دروازه و خط دفاعي به محوطه هجده قدم تيم مقابل ارسال ميگردد تا نيروي هوايي ارتش لاجوردي در جدال با سيمخاردارهاي پيش روي خود به پرواز درآيند و ديوار صوتي را بشكنند و درنهايت تور دروازه رقيب را بلرزانند تا بساط هلهله و هورا برپا شود و صدرنشين ليگ بياعتنا به زمينهايي كه به كار چوگان هم نميآيد، كلك تيمهاي پرادعا را بكند. كاملا منطقي است وقتي فرهاد مجيدي يك دو جين پرنده خوشخرام و رعنا دراختيار دارد قيد نمايش زميني متكي به دريبلينگ را خواهد زد و از مدافعان بيدار خود ميخواهد با ارسالهاي بلند، مهرههاي پيش تاخته را صاحب توپ كنند.
اينچنين ميشود كه بلندقامتان استقلال نقش اول را در به ثمر رسيدن گلها ايفا ميكنند و فرهاد تهييج ميشود هر هفته ضريب قدرت نيروي هوايي خود را بالاتر ببرد. او در اين مسير آرمان رمضاني را نيز از نيمكت آزاد ميكند تا يك سرزن قهار ديگر به جمع سرزناني كه در طرفـهالعـيني رقيب را محزون ميكنند اضافه شود. حتي اگر يك منتقد در صفحه شخصياش از تاكتيك سنتي «كيكاند راش» با عنوان بزن زيرش (!) نام ببرد و علامت سوالي به بلنداي قامت مجيدي پيش روي وي قرار دهد، بعيد است مرد شماره يك آبيها از اين شيوه امتيازآور دست بشويد و از بيم اتهام فوتبال علي اصغري كه روزگاري سلطان صاحبقران ديكته ميكرد دست از آن بكشد. ناخداي آبيها خواسته يا ناخواسته ابزار لازم را براي تسخير آشيانه تيمهاي حاضر در ليگ برتر در آستين خود دارد و با توسل به حربهاي كارساز فيالفور به خال ميزند و در صعبترين شرايط گرهها را باز ميكند تا تيمش هر هفته به جام نزديك و نزديكتر شود.
صد البته او مرداني چون مهدي مهديپور را نيز در اردوگاه خود دارد كه اگر نيروي هوايي تحت سيطرهاش ديوار صوتي را نشكند، يكي مثل پسر نصف جهان با شليكي مرگبار از دوردست قفلها را باز ميكند و ماه را در پهناي صورت سرمربي جواني كه ثابت كرده محال است بطالت روزهاي سرد را با تشويش تاخت بزند خواهد نشاند. «كيكاند راش» اين اسم رمز ارتش فاتحي است كه در جر جر توفان به سلامتي از خاكريز گردانهايي كه با دماغ باد كرده قدم در آوردگاه ميگذارند عبور ميكند.