يادي از سيدحسن مدرس
و جمهوريخواهي او
محمود فاضلي
شعار جمهوريخواهي از راههايي بود كه رضاخان براي ساقط كردن حكومت قاجار و تصاحب كامل قدرت در پيش گرفته بود. در آن زمان رضاخان كه به تازگي رييسالوزرا شده بود؛ از يكسو قصد حذف احمدشاه و باقيمانده وفاداران به آخرين پادشاه قاجار را داشت تا از اين طريق پايههاي قدرت خود را در كشور تحكيم كند و از جانب ديگر براي برقراري يك حكومت جمهوري شبيه آنچه آتاتورك در تركيه تشكيل داده بود، علاقهمند بود. طرح اعلام حكومت جمهوري در تركيه و ايران از جمله برنامههاي استعمار انگليس بود. ايده استقرار رژيم جمهوري در ايران در نيمه دوم اسفند 1302 مطرح شد و طرفداران رضاخان براي تهيه زمينه اجراي اين نقشه، تلگرافهاي متعددي از سراسر كشور براي برقراري جمهوري در ايران به تهران فرستاده و با دامن زدن به تظاهرات روزمره، اين طرح را به موج بزرگ اجتماعي- سياسي تبديل كردند. رضاخان مصمم بود تا طرح خود را به تصويب نمايندگان مجلس رسانده و آن را قانوني جلوه دهد. اما مشكل او اين بود كه عمر مجلس چهارم به سر آمده بود. رضاخان به سرعت انتخابات دوره پنجم را برگزار و تمام تلاش خود را براي اعمال نفوذ در انتخاب نمايندگان موافق با خود به كار گرفت. انتخابات با سرعت انجام شد و 22 بهمن 1302 مجلس پنجم رسما افتتاح شد. تعدادي از مخالفان قدرتمند رضاخان ازجمله آيتالله مدرس به مجلس راه يافتند.
در هفتمين جلسه دوره پنجم مجلس شوراي ملي كه در اول فروردين 1303 تشكيل شد، طرحي مشتمل بر سه ماده به مجلس تقديم شد كه در ماده اول آن تبديل رژيم مشروطه به جمهوري آمده بود، در اين مجلس بهرغم خواست مدرس، موافقان رضاخان در اكثريت بودند، فراكسيون تجدد به رهبري «سيدمحمد تدين»، حدود 44 نفر عضو داشت و سوسياليستها به سركردگي «سليمان ميرزا» حدود پانزده نفر بودند و همگي از رضاخان حمايت ميكردند. عنوان جمهوري خود موضوع چشمگيري بود و براي مردمي كه ستم شاهان را ديده و به تازگي از كشورهاي ديگر خبر خوشي درباره اين نوع رژيم شنيده بودند، طرح مزبور تقديم مجلس شد، با اين وضع تصور ميشد جمهوري پيشنهادي در مجلس به تصويب برسد. در مقابل اين گروه، عدهاي از نمايندگان براي خنثيكردن اين توطئه در مقابل هواداران جمهوري صفآرايي كردند كه در راس آنان مدرس بود. در مجلس مدرس و يارانش كوشيدند تا از تصويب اعتبارنامههاي عدهاي نماينده كه به دستور سردار سپه انتخاب شده يا با او تباني داشتند، جلوگيري به عمل آورند. در طول بررسي اعتبارنامهها، نمايندگان واقعي سعي كردند وقت مجلس را چنان بگيرند براي روزي كه حاميان رضاخان در نظر گرفته بودند تا اين طرح را مورد بحث و تصويب قرار دهند. مدرس، عليه جمهوري در مجلس به سخنراني پرداخت. سيدمحمد تدين كه از طرفداران رضاخان بود، سعي كرد نمايندگان حامي خويش را هنگام سخنراني مدرس از جلسه خارج كند، ولي بيانات پرجاذبه مدرس آنان را تحتتاثير قرار ميداد. مدرس در اتاق تنفس بيانات خود را پي گرفت. در اين ميان دكتر حسين بهرامي معروف به احياءالسلطنه پس از يك مشاجره لفظي به تحريك تدين سيلي بر صورت مدرس نواخت. سيلي به مجتهدي آگاه و فقيهي مبارز انفجاري عظيم پديد آورد و سيلي از مردم مسلمان در خيابانها به راه انداخته شد و طبقات مختلف مردم در مساجد و ساير اجتماعات نفرت خويش را از اين حركت توهينآميز اعلام داشتند. مردم هر روز در مسجد شاه تهران اجتماع كرده و به سخنان مهيج خالصيزاده كه عليه رضاخان و جمهوري و شخص تدين ايراد ميشد گوش فرا ميدادند و آماده فداكاري ميشدند. تظاهرات دوم فروردين 1303 نيز در مقابل ساختمان مجلس و در شرايطي كه نمايندگان آماده بررسي و تصويب طرح جمهوري رضاخاني بودند، تكرار شد.
مدرس براي خنثيكردن اين خيانت حدود پانزده نفر از نمايندگان مجلس را براي زيارت به قم فرستاد و همين كار موجب شد جلسه هفتم مجلس كه در آخرين روز سال 1302 تشكيل شد، بدون اخذ نتيجه خاتمه يابد. سيلي خوردن مدرس در مجلس تغييراتي پديد آورد و موجب شد عدهاي به حاميان مدرس پيوسته يا جزو گروه منفردين قرار گيرند. افراد اقليت به مدرس نزديكتر شده و با او هماهنگ شدند. خالصيزاده پس از نماز جماعت در بازار از مردم خواست به حمايت از مدرس به سوي مجلس حركت كنند. مردم كه از نقاط ديگر به اين امواج خروشان افزوده ميشدند وارد حياط مجلس شدند. رضاخان كه اوضاع را دگرگون ديد عدهاي از سربازان و چماقداران را اجير كرد تا در مقابل مردم شعار مرده باد مدرس/زنده باد جمهوري سر دهند. دوم فروردين 1303 صحن مجلس و ميدان بهارستان مملو از جمعيت شد. وحشت طرفداران رضاخان را فراگرفت. مدرس از مجلس بيرون آمد و مردم او را بر سر دست گرفتند و با فريادهاي زنده باد اسلام/زنده باد مدرس او را به منزل بردند. رضاخان كه با شكستي مفتضحانه روبهرو شده بود در هجدهم فروردين به حالت قهر به بومهن رفت. بعد از آن افراد نظامي و مزدورانش به مجلس فشار آوردند كه بايد سردار سپه را برگردانند و مجلس استعفاي او را قبول نكند. افزايش روزافزون مخالفين جمهوري و درگيريهاي گوناگون، پديدهاي بود كه سرانجام زمينه عقبنشيني رضاخان را از اين طرح فراهم كرد. رضاخان در 6 فروردين 1303 در ملاقات با تعدادي از علما، قول لغو طرح جمهوري را داد و در 12 فروردين طي اعلاميهاي لغو اين طرح را اعلام كرد. طرح «جمهوري» اگرچه با هوشياري روحانيت و همراهي مردم خنثي شد، اما توفيق رضاخان در گرفتن راي اعتماد از مجلس براي كابينه خود در 22 فروردين 1303 عاملي بود كه به رضاخان در پيگيري اهدافش كمك شاياني كرد و عملا تمام اختيارات حكومتي را به دست گرفت.