• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۸ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5068 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ آبان

كيش تجربه يك زوال!

لاله علوي

جزيره زيباي كيش با آب و هواي فوق‌العاده دل‌انگيز، طبيعت بكر، درياي فيروزه‌اي با ساحل سفيدش در ميان بقيه جزاير جنوب ايران جواهري است كه بايد قدر آن را دانست. اما متاسفانه شواهد به ما مي‌گويد كه هر آنچه از دوران سازندگي يا همان دوران بازگشت به توسعه به بعد بر اين جزيره گذشته اضافه شدن تعداد زيادي ساختمان در نقش بازار، مجتمع‌هاي مسكوني، ساختمان‌هاي اداري و در بهترين و فرهنگي‌ترين شكل ساختمان‌هاي هتل‌ها روي خاك جزيره بوده است. متاسفانه فضاي شهري كيش به سبب نيازهاي شهروندي يا آنچه از ساز و كارهاي گسترش تمدن به شهرهاي متمدن مي‌رسد باز مانده است. 
به ‌طور مثال مراكز فرهنگي آن بسيار انگشت‌شمار، بدون انسجام و غيرمرتبط با يكديگر در سطح جزيره پخش‌اند و هيچ كدام به قدر كافي جذابيت و مركزيت فرهنگي به وجود نمي‌آورند. ساختار فرهنگي بوميان كيش هم كه مي‌توانست محل مناسبي براي رشد ديگر سويه‌هاي تمدن بومي منطقه باشد به جايي دور از مركزيت شهري كيش منتقل شده و عملا ارتباطي بين اين مناطق به وجود نيامده است، به جز مقادير زيادي اتوبان با نام‌هاي تكراري اتوبان‌هاي تهران و ديگر شهرهاي ايران! به راحتي مي‌توان ديد كه در كيش هويت بومي منطقه اصلا جدي گرفته نشده است حال آنكه اين جزيره حتي در زمان هخامنشيان داراي تاريخ است. مناطق باستاني‌اش، مثل شهر حريره با قدمت هزار ساله در گوشه‌اي رها شده و حتي از داخل آن جاده گذشته است و انگار كه سال‌هاست كاري در زمينه ميراث فرهنگي يا حتي برنامه‌اي براي حفظ دقيق از اين شهر باستاني انجام نشده و آنقدر بي‌اهميت بوده كه دقيقا در محل تاريخي بندر شهر تاريخي هزارساله حريره كه همان‌قدر رنگ مرمت و كاوش باستان‌شناسي را به خود ديده كه كوير باران را، آلاچيق براي گردشگري و منقل براي كباب درست كردن گردشگران نصب شده!! درست انگار اصلا شهري يا بندري تاريخي در آنجا وجود ندارد. 
در جزيره كيش با جنگ‌هاي شبانه‌اش هيچ ساختماني كه داراي سالن تئاتر باشد، وجود ندارد. مركز فرهنگي شهر كيش يك فرهنگسراي سنايي با تعداد محدودي اتاق و راهرو خلوت و سوت و كور است و به جز برنامه‌هاي تكراري بي‌مخاطب در آن اتفاق خاصي نمي‌افتد. سالن همايش‌ها كه در آن كنسرت، همايش و كنفرانس برگزار مي‌شود كمترين شباهتي به يك مركز فرهنگي شهري ندارد و از وضعيت و حتي ريخت و قيافه و سالن‌هايش مي‌توان به راحتي متوجه شد كه بيشتر براي گذران امور جلسات سازمان منطقه آزاد كيش و هفت هزار كارمندش در شهر سي هزار نفري كيش بنا شده است. كيش فقط يك سالن سينما دارد با كيفيت بسيار پايين نمايش و فيلم‌هاي تاريخ گذشته‌اي كه در شبكه آپارات هم مي‌شود آنها را ديد و نيازي به سينما رفتن و پول بليت دادن نيست، همين و بس! 
در حالي كه كيش براي درآمد بخش گردشگري خود در شب از كنسرت‌ها و جنگ‌هاي شبانه ارتزاق مي‌كند پرواضح است كه سطح يك كار تئاتر از اجراي جنگ‌هايي كه عملا نيازي به صحنه خاصي ندارند كمترين خرج و بيشترين سودها را براي متوليان اين برنامه‌ها دارد. اما وابستگي به يك لايه بسيار سطحي از هنر نمايش براي درآمدزايي مطلب مورد اشكال اين نقد نيست بلكه وابستگي دايم به اين تكرار مكررات بدون تحول كه امروز به راحتي مي‌توان نشانه‌هاي زوال را در اين روند و اثر مخربش بر روح فرهنگي ساكنين جزيره  ديد، مورد اشكال است. 
اما سوالي كه ممكن است براي مخاطب اين نوشته پيش بيايد اين است كه عامل اين زوال‌زدگي چيست؟ 
عامل اين زوال‌زدگي را مي‌شود در لابه‌لاي همين مناظر و وضعيت‌هايي كه بدون اغراق توصيف شد پيدا كرد. عامل اصلي اين وضعيت غيبت مناسبات تمدني بين ساكنين و مرجع مديريت جزيره كيش مي‌باشد. مديريت جزيره كيش برعهده سازمان مناطق آزاد است. سازمان منطقه آزاد همچون يك مالك بزرگ در عهد قديم صاحب همه زمين‌ها و همه منابع و... جزيره است. سازماني با حدود ۷ هزار حقوق‌بگير در يك جزيره ۳۰ هزار نفري! همين عدد براي تعداد وابستگان اين سازمان نسبت به جمعيت و ظرفيت طبيعي اين جزيره كافي است كه به عريض و طويل بودن عجيب و غريب اين سازمان پي برد. از آنجايي كه سازمان منطقه آزاد مالك همه‌ چيز و همه جا در جزيره كيش است مي‌توان حدس زد كه چه قدرت تام و موثري را مي‌تواند در زندگي ساكنين اين جزيره ايفا كند. 
اما شما هر قدر كه از زمان شروع دوباره برنامه توسعه جزيره كيش كه به دوران رياست‌جمهوري آقاي هاشمي‌رفسنجاني برمي‌گردد به برنامه‌هاي اين سازمان رجوع كنيد متوجه يك امر هميشگي خواهيد شد. هيچ برنامه منسجم و آينده‌اي براي كيش با اين همه سالي كه از شروع برنامه توسعه و ارتزاق اين سازمان به اين عريض و طويلي و ۷ هزار سر عائله‌اش گذشته، در نظر گرفته نشده است، حتي يك نگاه پايدار مديريتي در آن وجود ندارد. مانند نهالي كه روزي در خاك كاشته مي‌شود و هيچ رشدي را نمي‌بيند و امروز به زوال و پوسيدگي رسيده و فقط عمر بر او گذشته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون