بازي خير و شر
حسن لطفي
حتي اگر كارگردان كرهاي سريال بازي مركب (هوانگ دونگ هيوك) مثل هوارد هاوكز (سازنده فيلمهاي جاودانه ريوبراوو، داشتن و نداشتن، صورت زخمي و...) در مصاحبهاي به اين نكته اشاره نكرده باشد كه در سينما كاري نيست كه انجام نشده باشد و فيلمساز ناچار است در كارش تفاوتي پديد بياورد، سريال پربينندهاش نشان ميدهد در عمل تن به اين كار داده است. گلادياتورهايش به ميداني در روزگار خودمان آمدهاند. ميدان نبردشان زندان مخوفي است كه زندانيانش به اختيار و از سر فقر و استيصال پشت ديوارهاي بلندش جاي گرفتهاند.
بازهاي مرگبارش از دل بازيهاي لذتبخش و بيخطر دوران كودكي بيرون آمده است. رفاقت و گذشت (به تعبير يكي از شخصيتها گانبو هم شدن) همراه با ستيز هميشگي خير و شر شده است و... البته تغيير در مكان و شخصيت و داستان در همين حد نمانده و هيوك در بيان معضلات اجتماعي نيز بر مفاهيم قديمي جامهاي نو پوشانده است. نفرت از سرمايهداري و سرمايهداران اينبار فراتر از نقش آنها در فقر ديگران است.
سرمايهداران سريال بازي مركب اينبار از درماندگي و استيصال فقرا براي ايجاد لذت و فرار از زندگي كسالتبار يا به تعبير يكي از شخصيتها خستهكنندهشان، بهره ميبرند. برايشان مهم هم نيست كه اين لذت حاصل مرگ انسانهاي زيادي باشد، چراكه معتقدند اين افراد دير يا زود از سر بيكسي و نداري در سرماي سخت زمستان جان ميدهند. همه اين تفاوتها در كنار نقش موثر تهيهكننده فيلم (نت فيليكس) در پخش گسترده آن باعث شده تا بازي مركب همچون فيلم انگل (فيلم اسكاري بونگ جو هو) بار ديگر دنيا را متوجه فيلمسازان كرهاي كند. حالا ديگر سينماي اين كشور در فيلمسازاني خاص همچون كيم كي دوك خلاصه نميشود.
فيلمسازي كه فيلمهاي شاعرانه و متفاوتش نتوانست محبوبيتي عام پيدا كند. ناگفته پيدا است، گسترش امكانات و رشد تكنولوژي نيز در امكان دستيابي آسانتر بينندگان به آثار سينمايي و تلويزيوني هم در اين همهگيري بيتاثير نيست. امكاناتي كه انگار بيشتر از همه به كمك بينندگان علاقهمند سينما در ايران آمده است، چراكه به آنها حق انتخاب بيشتري داده است. حق انتخابي كه اگر تكنولوژي موجود نبود بهواسطه خواست برخي از تماميتخواهان از ايشان دريغ ميشد. در آن صورت بيننده ايراني به سختي ميتوانست در زماني كوتاه به نسخه كامل سريال بازي مركب دست يابد و در آن بار ديگر شاهد نزاع هميشگي خير و شر باشد؛ نزاعي كه در فيلم بازي مركب برندهاش خير است و ميتواند در زمانه نااميديها روزنه اميدي براي آدمهاي نا اميد باشد.