شرق يا غرب؛ مساله اين است!
محمدياسين ساقي| ابتداي كار هر دولت جديدي معمولا فارغ از طرز فكرهاي گوناگون، جامعه اميدوارانه منتظر است تا حرفها و وعدههاي جريان سياسي روي كار آمده محقق شود و ققنوس معيشت از خاكستر كنوني برخيزد.
درست است كه مشكلات و سوءمديريتهاي داخلي تا حد زيادي در به وجود آمدن وضع اقتصادي كنوني نقش دارند اما سادهلوحانه است كه از تاثير تحريمها و عوامل خارجي چشمپوشي كنيم. حتي قويترين و پيشرفتهترين كشورها نيز بدون تعامل و تبادل با كشورهاي ديگر عملا صنعت و اقتصادي نخواهند داشت؛ پس طبيعي است كه با اوضاع تحريمي كنوني، كميت اقتصاد و كشور لنگ بزند و با سرباز كردن زخم ناشي از پيمانشكني طرفهاي غربي برجام، توافقي كه حتي در صداوسيما مورد انتقاد و نكوهش بود، غنيمت از دست رفته به شمار بيايد. همواره امنيت لازمه بقاي يك جامعه است و اين امنيت چهرههاي گوناگوني دارد كه يكي از مهمترين آنها امنيت اقتصادي است كه در سالهاي اخير كمبود آن، بيش از پيش ملموس بود؛ پس براي بهبود اوضاع و برونرفت از شرايط كنوني علاوه بر اصلاحات داخلي نياز به فضاسازي خارجي نيز هست با وجود فضاي شرقي يا غربي، چرخ اقتصاد كشور جا براي تحرك و پويايي از ركود كنوني را دارد ولي اطمينان و خوشبيني مطلق نسبت به غرب، اشتباهي بزرگ و نسبت به شرق اشتباهي بزرگتر است، چراكه تاريخ نشان داده قدرتهاي شرقي نيز قابل اعتماد نيستند و با ارتباط اقتصادي گسترده و منافعي كه از اقتصاد بينالمللي دارند، هرگز توافق سازندهاي با ايران نخواهند كرد، چراكه در اين صورت تحريمهاي احتمالي وضع شده عليه آنها منافع كلان اقتصاديشان را به خطر مياندازد. طرف مقابل، امريكا نيز بدون چشمداشت به مسائل نظامي و فرامرزي ايران، بعيد است به توافقي با دولت آتي ايران دست يابد. با وجود اينكه پس از رسانهاي شدن خبر غنيسازي 60 درصد ايران مقامات امريكايي اذعان كردند نياز به توافق ضروريتر از گذشته است اما شايد بتوان گفت آنچه مجددا روي به ظاهر خوش طرفهاي غربي را به سمت ايران جلب كرده، مساله همكاري و توافق احتمالي ايران و چين بود؛ چراكه نفود چين در منطقه حساس خاورميانه براي امريكا شكست تلقي شده و باعث تقويت رقيبِ سياسي و اقتصادياش ميشود. از طرفي پيوستن ايران به جبهه شرق يادآور رويارويي دو جبهه شرق و غرب در دوران جنگ سرد است و مسلما مساله ايران را براي امريكا پيچيدهتر ميكند. درنهايت با توجه به گرايش جريان سياسي حاكم بر دولت آتي ايران و اقدامات و رايزنيهاي انجام شده آشكار و پنهان با چين و روسيه و تقويت حس بياعتمادي به قدرتهاي غربي، ميتوان گفت كه توافق با قدرتهاي شرقي گزينه محبوبتري است، مشروط به اينكه راهكاري اتخاذ شود تا اقدامات بازدارنده امريكا و تحريمهاي احتمالي اعمال شده براي طرفين اين توافق منجر به ضرر و زيان و فسخ قرارداد بسته شده نشود.