پنالتي را چطور و كجا بايد زد؟
چيپ؛ فاصله پرواز تا كار اجباري در معدن
ترجمه: مرضيه حسينخاني
بعد از اينكه آگوئرو در بازي منچسترسيتي و چلسي پنالتياش را چيپ زد و مندي گرفت بحثهاي زيادي در مورد اين نوع پنالتي زدن كه به آن پاننكايي هم گفته ميشود، شكل گرفت. پاننكا بازيكن تيم چكسلواكي بود كه در سال ۱۹۷۶ در بازي تيمش مقابل آلمان غربي در فينال جام ملتهاي اروپا مقابل سپ ماير چيپ زد و تيمش قهرمان شد.
پاننكا در كتاب دوازده يارد نوشته، بت ليتلتون توضيحاتي در مورد ضربه چيپ داده است. او در مورد آن ضربه و شناختش از سپ ماير گفت: «من سريع دويدم زيرا در اين صورت خواندن زبان بدن شما براي دروازهبان دشوارتر است. وقتي يك يارد با توپ فاصله داشتم سپ ماير آماده پريدن به سمت چپ بود و اگر نميخواستم چيپ بزنم ميتوانستم به راحتي آن را در زاويه مخالف گل كنم.»
وقتي آگوئرو پنالتياش را از دست داد يكي از مفسران نزديك به باشگاه منچسترسيتي گفت: «او اين كار را تمرين انجام ميداد اما هرگز موفق عمل نميكرد. نميدانم چرا آن را در آن بازي حساس امتحان كرد.» آگوئرو بعد از آن اتفاق معذرتخواهي كرد. اما بحث آن پنالتي، فقط از دست رفتنش نبود بلكه بحث درست بودن چيپ زدن هم مطرح شد.
هيچ كس ترديد ندارد چيپ زدن يك اقدام پرهزينه است. زننده ضربه در نهايت يا شبيه نابغههاست يا احمقها. اما آيا ارزش خطر كردن دارد؟ اين تجزيه و تحليل نياز به رويكردهاي علمي، هنري و روانشناسي دارد كه يك ضربه پنالتي خوب چه ضربهاي است؟
استاد ايگناسيو هوئرتا متخصص كشف الگوهاي تكرارشونده در دروازهبانان است تا بتواند در ضربات پنالتي به تيمها كمك كند. اين استاد مشترياني نظير چلسي پيش از فينال ليگ قهرمانان ۲۰۰۸ و هلند پيش از فينال جام جهاني ۲۰۱۰ داشته است. او ميگويد: «چيپ زدن ايده وحشتناكي نيست. در مجموع دادههاي من ميزان امتيازدهي به يك ضربه پاننكايي از نظر آماري با ساير ضربات پنالتي مشابه است. اگرچه كمي پايينتر است. تعداد كم ضربه چيپ تخمين آن را آزمايشي ميكند اما با توجه به اينكه نرخ تبديل به گل شدن پنالتي ۸۰ درصد است، ميتوان گفت اين شكل ضربه ۴ تا ۵ درصد شانس كمتري دارد.»
اين بررسي با مطالعه ۱۷۱۶ ضربه پنالتي در چهار ليگ بزرگ اروپا بين سالهاي ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به دست آمده است. در اين آناليز همهچيز از جمله حساسيت مسابقه، جايي كه توپ قرار ميگيرد، محكم زدن يا نرم زدن و... مورد بررسي قرار گرفته. دكتر ميكاييل جميل نويسنده يك مقاله علمي در مورد پنالتي گفته «جاگذاري توپ و دنبال كردن استراتژيهاي قدرتمند بيشتر ممكن است به گل منجر شود تا يك ضربه چيپ.»
در كتاب ليتلتون اشاره شده كه اثرات روانشناختي يك ضربه چيپ به موقع به چه صورت است. در سال ۲۰۱۲ اسپانيا مقابل پرتغال با نتيجه دو-دو در ضربات پنالتي مساوي بود و سرخيو راموس با يك ضربه چيپ گلزني كرد. لحظاتي بعد برونو آلوز پنالتياش را براي تيم پرتغال از دست داد. در همان تورنمنت پيرلوي ايتاليايي مقابل انگليس در حالي كه تيمش ۳ بر ۲ عقب بود به جو هارت چيپ زد و نفر بعدي تيم انگليس يعني اشلي يانگ ضربهاش را از دست داد و ايتاليا درنهايت برنده شد.
در مورد ضربه آگوئرو يك نكته ديگر هم بايد در نظر گرفت. برخلاف تصور بسياري، پايين و وسط زدن پنالتي يك استراتژي هوشمندانه است. از فصل ۲۰۰6-۲۰۰7 پنالتيهاي ليگ برتر مورد بررسي قرار گرفته. كارشناسان ۶ ناحيه در دروازه مشخص كردند و دريافتند كه شوت زدن به سمت چپ پايين كه مورد علاقه بازيكنان است ۷۷.۲ درصد شانس گل شدن دارد در حالي كه اين عدد براي پايين راست ۸۰درصد است. اگر پنالتي وسط و با ارتفاع زده شود ۹۷.۸درصد شانس گل شدن دارد و اگر زميني و آرام باشد ۸۰.۲درصد.
پيتر چك، دروازهبان سابق چلسي توضيح قانعكنندهاي در مورد اينكه چرا پنالتيهاي وسط بيشتر گل ميشوند، دارد. او ميگويد: «هيچوقت دوست نداشتم براي يك پنالتي وسط بايستم. چون ممكن بود ديگران فكر كنند هيچ تلاشي نميكنم.» اين يك مطالعه علمي است كه ثابت كرده دروازهبانها در عكسالعملهايشان پيشداوري ميكنند و به شيرجه زدن تمايل دارند زيرا فكر ميكنند اگر هم موفق نشوند توپ را بگيرند سرزنش كمتري در انتظار آنهاست.
در همين حال همچنان اين سوال وجود دارد كه اگر ضربه چيپ ۴ تا ۵ درصد شانس كمتري براي گل شدن دارد چرا بازيكنان همچنان آن را امتحان ميكنند؟ هوئرتا معتقد است اين دليلي فراتر از گلزني دارد. او خاطرنشان كرد، شايد آگوئرو ميخواسته در يكي از بازيهاي آخر خود براي سيتي يك اثر جالب به يادگار بگذارد. خود پاننكا ميگويد: «من خودم را سرگرمكننده ميديدم. اين پنالتي را هم جزيي از بازتاب شخصيت خودم ميدانستم. من ميخواستم به هواداران چيز جديدي براي ديدن بدهم. چيزي ايجاد كنم كه باعث شود آنها در موردش با هم صحبت كنند.» پنالتي كه آگوئرو از دست داد چندان هزينهبر نشد. آنها باز هم قهرمان ليگ برتر شدند و اعتبار اين مهاجم سر جايش است. وضعيت براي پاننكا به اين راحتي نبود. بعد از بازي مقابل آلمان غربي به او گفته شد اگر پنالتي را از دست ميدادي مجازات ميشدي زيرا آن نوع ضربه زدن بياحترامي به سيستم كمونيست تلقي ميشد. ليتلتون از او پرسيد چه مجازاتي؟ و پاننكا جواب داد: «۳۰ سال كار در معدن.»
منبع: گاردين