كدام خطرناكتر است؟
كيوان كثيريان
اين روزها ايجاد محدوديت براي اكران فيلمهاي بهدرد بخور سينماي ايران چيز جديدي نيست. فيلمها يا بايد در زمره فيلمهاي كمدي سبك و سطحي باشند كه اكران خوبي بگيرند يا بيسروصدا در چند سينماي محدود اكران شوند و بسوزند و تمام شوند. جداي از اين محدوديت، بعضي فيلمها البته بايد محدوديتهاي مضاعفي را هم تحمل كنند. نمونهاش فيلم خوب و ديدني «عرق سرد» كه هم بخشي از سينماهايش را از دست داده، هم تبليغ تلويزيوني موثر ندارد و هم برخي از اكرانهاي مردمياش در شهرستانها لغو ميشود. ظاهر ماجرا اين است كه وجود باران كوثري موجب بخشي از اين تحديدها شده است. باران كوثري البته پيش از اينها نيز ممنوعالفعاليتي را در برهههاي مختلف و بهدلايلي از جمله موضعگيريهاي اجتماعي و سياسي و همراهي با مردم در بزنگاههاي مهم، تجربه كرده و بابت آن، همچنان نيز مشكلات ناعادلانهاي براي او وجود دارد. به هرروي او هزينه و تاوان كنشمندياش را پس ميدهد و از اين حيث كاملا قابل احترام است. واقعا بايد پرسيد وقتي برخي مسوولان بلندپايه خراسان، آنقدر تسامح از خود نشان ميدهند كه ديدار با تتلو هم در برنامهشان قرار ميگيرد، نمايش فيلمي با حضور باران كوثري در مشهد چقدر ميتواند به آنها لطمه بزند؟ حضور باران كوثري ضررش بيشتر است يا امير تتلو؟همان سازمان صداوسيما كه سال به دوازده ماه از نشان دادن چهره باران كوثري امتناع ميكند، بهراحتي فلان مدل لباس عروس را روي آنتن زنده دعوت ميكند يا در برنامهاي، ماجراي مفتضح جمعآوري پول براي كودك بهبوديافته سرطاني را بهبارميآورد. كدام بيشتر براي صدا وسيما آبروريزي به همراه دارد؟ در زمانه حاكميت پول و سرمايه در سينماي ايران و ميدان يافتن ستارههاي بيريشه حقيقي و مجازي، وجود هنرمنداني كه به جامعه و مردم، احساس وظيفه ميكنند و متعهدند، غنيمت است. وجود آنها به نفع همه است. باور كنيد.