اختلافات چين و ايالات متحده نگرانكننده ميشود
در انتظار
جنگ سردي جديد؟
ميثم سليماني
سالهاست كه جنگ سرد ميان امريكا و اتحاد جماهير شوروي به پايان رسيده است و شايد كمتر كسي پس از فروپاشي شوروي اين انتظار را داشت كه در جهان تكقطبي كه ايالات متحده براي خود ترسيم كرده بود، بار ديگر جهان شاهد يك جنگ سرد ديگر باشد. اما به نظر ميرسد كه اين اتفاق بار ديگر در حال رخ دادن است. جهان دوباره به نظاره نشسته است تا شاهد جنگ سردي ديگر باشد. هرچند كماكان يك طرف آن تغييري نكرده و ايالات متحده حضور دارد اما در طرف مقابل يك تغيير عمده به وجود آمده و اينبار چين است كه روبروي امريكا ايستاده است. هرچند كه چين علاقهاي ندارد كه اين جنگ را آغاز كند زيرا ميداند كه كماكان در موقعيتي نيست كه بتواند يك جنگ تمام عيار اقتصادي و سياسي را با امريكا انجام دهد، اما دونالد ترامپ راه چندان زيادي پيش روي آنها قرار نداده است. چينيها اكنون به اين دوراهي رسيدهاند كه يا بايد مقابل امريكا بايستند يا تسليم شوند و حالا به نظر ميرسد كه راه اول را انتخاب كنند. چينيها كه در طول ساليان گذشته به روابط خوب و متعادل با امريكا عادت كردهاند و همواره سعي ميكردند در راستاي تقويت روابط دوجانبه گام بردارند يا حداقل اينكه دچار چالش و تنش با امريكا نشوند و به نحوي در تلاش بودند تا اجازه بالاگرفتن تنشها را ندهند. اما حالا با وجود پافشاري دونالد ترامپ در بحث تعرفهها و به نتيجه نرسيدن مذاكرات تجاري موجب شده است كه طرفين وارد يك جنگ تجاري شوند. پكن حتي ميتواند نگرانتر باشد كه اگر سياستهاي برنامهريزي شده از سوي ايالات متحده فراتر از سياستهاي اعلامي باشد كه اين ميتواند تبديل به دردسري جدي براي چين باشد و يك شوك جدي را به اين كشور وارد كند.
به گزارش سيانان از ماه ژوئن روابط ديپلماتيك ايالات متحده و چين به سرعت رو به افول گذاشته است و اين كاهش سطح روابط نه فقط در بحث تجاري، بلكه در بحث نظامي و سياسي نيز شرايط بدتر شده است. شايد اين شرايط را نميتوان شروع يك جنگ سرد جدي دانست و هنوز ميتوان گفت كه زمان آن فرا نرسيده است اما روابط ميان دو طرف به سمت يك فرسايش جدي و بيسابقه سوق پيدا ميكند. در حال حاضر بناست شي جين پينگ، رييسجمهوري چين در ماه نوامبر و در حاشيه مجمع جهاني گروه20 كه در بوينوسآيرس برگزار ميشود با ترامپ ديدار كند تا شايد تبديل به تلاشي براي به پايان رساندن بحران در روابط ميان دو كشور تبديل شود. اما كارشناسان سياسي در دو كشور نگران آن هستند كه براي رسيدن به يك راهحل بسيار دير شود.
اورويل سشيل، مدير مركز ارتباطات آسيا كه مركز آن در نيويورك قرار دارد درگفتوگو با سيانان در خصوص روابط ايالات متحده و چين ميگويد: در امريكا تا اين حد تغييرات جزر و مدي نديدم و هيچگاه تصور چنين اتفاقاتي را نداشتم. وي افزود: من فكر ميكنم كه ما شاهد آخرين اقدامات و حركتها هستيم كه ميتواند موجب نجات روابط ميان دو كشور شود.
تهديد چين
شايد تا يك سال پيش تعداد محدودي ميتوانستند تصور كنند كه روابط دوجانبه ميان دو كشور ميتواند تبديل به مهمترين بحران ديپلماتيك حال حاضر جهان تبديل شود.
در دهههاي 1990و 2000 نقطههاي تضاد و اختلاف ميان چين و ايالات متحده به سه موضوع تايوان، تبت و قتلعام در ميدان تيانآنمن خلاصه ميشد. هرچند كه اختلافات سر اين موضوع كماكان باقي مانده است اما در طول اين سالها تبديل به پس زمينه مشكلات ميان دو كشور شده است. هرچند كه به نظر ميرسد كه كاخ سفيد در دوره ترامپ علاقه زيادي به نزديكي روابط با تايوان دارد اما اكنون دو موضوع ديگر اضافه شده است كه يكي از آنها تجارت و از همه مهمتر شخص ترامپ است.
در هفته گذشته مايك پنس معاون اول رييسجمهور امريكا در سخنان خود حمله گستردهاي به سياستهاي چينيها اعم از نقض حقوق بشر در چين اشاره كرد و همچنين مدعي شد كه چين در حال دخالت در انتخابات ميان دورهاي امريكا است و نميخواهد دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا باشد.
پنس در سخنراني خود گفت: همانطور كه ما ميگوييم، پكن قصد دارد با استفاده از ابزار سياسي، اقتصادي و نظامي و همچنين تبليغاتي در راستاي نفوذ و بهرهبرداري از منافع خود در ايالات متحده امريكا گام بردارد. بسياري از ناظران اين سخنان مايك پنس را به سخنراني معروف «پرده آهنين» وينستون چرچيل مقايسه كردند كه هنگام شروع جنگ سرد آن را ايراد كرد و بسياري نيز سخنان مايك پنس ورودي به جنگ سرد جديد دانستند.
كريستوفر وري، رييس افبيآي تنها چند روز پس از سخنراني مايك پنس گفت: چين براي ايالات متحده خطري به مراتب بزرگتر از روسيه است. وي افزود: چين به طرق مختلف نشان داده كه يك تهديد ضد اطلاعاتي گسترده و پيچيده است كه ايالات با آن مواجه است.
گفته ميشود كه اكنون در ايالات متحده چين تبديل به تنها موضوعي شده است كه جمهوريخواهان و دموكراتها بر سر آن متحد هستند. زيرا در دولت باراك اوباما نيز به نحوي دنبال محدود كردن چين بود اما شيوههاي ترامپ و اوباما در اين زمينه متفاوت بود.
اما مشخص نيست كه شيوه ترامپ بتواند در طولانيمدت جوابگوي خواستههاي امريكا باشد يا خير. چين به شكلي هدفمند در ايالات متحده مشغول خريد تبليغات و آگهيهاست و مقامهاي امريكايي مدعي هستند كه چين از اين طريق قصد نفوذ در افكار عمومي امريكا را دارد. اما دونالد ترامپ به نظر ميرسد كه نگراني از بحران تجاري ميان دو كشور ندارد و قصد دارد تا جايي كه ميتواند ضربه خود را وارد كند. كارشناسان معتقدند كه هرچه اين روند ادامه پيدا كند در بلندمدت به نفع چين تمام خواهد شد. شايد دونالد ترامپ اميدوار است بتواند در كوتاهمدت اين جريان را به يك سرانجام مناسب برساند ولي چين نيز به جاي ورود به مذاكره دنبال كنترل فضا و پيشگيري از اتفاقات است و سعي ميكند تا با استراتژيهاي امريكا گام به گام مقابله كند. از طرفي به نظر ميرسد در اين مسير چين بيش از امريكا در حال يارگيري است. دونالد ترامپ و تيم امريكا تنها روي يك چارچوب اقتصادي و آن هم جنگ تعرفههاي حساب ويژهاي باز كرده و عملا همه ابزارهاي بينالمللي را از خود جدا كرده است و در اين ميان چين به ابزارها و اقدامات بينالمللي روي آورده است؛ كاري كه باراك اوباما با اتحادسازي تلاش داشت به نحوي عليه چين انجام دهد، حال چين با همين شيوه عليه دونالد ترامپ اقدام ميكند.