مورينيو با قرباني كردن بنيتز از خشم خداي فوتبال در امان ماند

رابطه مورينيو و بنيتز فراتر از دو رقيب در عرصه مربي‌گري است. بنيتز دو بار به شكل مستقيم و غيرمستقيم وارث مورينيو شده. يك بار او اينتري را از مورينيو تحويل گرفت كه توسط آقاي خاص به سه‌گانه اروپا دست پيدا كرده بود و بنيتز آن تيم را نابود كرد. همه بازيكنان از وضع تمرين‌دهي مرد اسپانيايي و نحوه بدنسازي‌اش شكايت داشتند و مصدوميت‌هاي خود را نتيجه كاري مي‌دانستند كه بنيتز انجام مي‌داد. ضمن اينكه بازيكنان مورد علاقه بنيتز نيز اصلا به كار اينتر نيامدند و در نهايت كار در ميانه فصل به جدايي كشيد. وراثت ديگر زماني رخ داد كه رئال بعد از آنجلوتي دنبال يك مربي مي‌گشت و كبوتر بخت و اقبال بر شانه‌هاي بنيتز نشست. بنيتز در حالي مربي پرافتخارترين تيم جهان شد كه رئالي‌ها با آنجلوتي دسيما را كسب كرده بودند و قبل از آن توسط مورينيو به قهرماني لاليگا و جام حذفي رسيده بودند. اما باز هم بنيتز نشان داد كه مرد هدايت تيم‌هاي بزرگ نيست و داستان او در مادريد، همانند دورانش در ميلان بسيار زود به اتمام رسيد.

از طرف ديگر بنيتز را بايد يكي از كساني دانست كه حسرت‌هاي زيادي به دل مرد پرتغالي گذاشته. چلسي در سال‌هاي اول هدايت مورينيو، زماني كه به راحتي ليگ جزيره را فتح مي‌كرد، دو بار در نيمه‌نهايي ليگ قهرمانان مغلوب ليورپول با هدايت بنيتز شد. بازي‌هايي كه جنجال‌هاي زيادي نيز بر پا كرد و مورينيو تا مدت‌ها در مورد آن گل مشكوك قرمزهاي آنفيلد صحبت مي‌كرد. خيلي‌ها معتقد بودند كه اگر در آن دو سال، ليورپول با سبك دفاعي وحشتناكش جلوي مورينيو را نمي‌گرفت، چلسي لااقل يك‌بار قهرمان چمپيونزليگ مي‌شد و مورينيو در حال حاضر شخصي به حساب مي‌آمد كه موفق شده بود با 3 تيم مختلف چمپيونزليگ را به دست آورد.

همه اينها باعث شد كه گهگاهي جنگ لفظي بين مورينيو و بنيتز شكل بگيرد. در معروف‌ترين اين درگيري‌ها آقاي خاص به همسر بنيتز گفته بود كه مواظب رژيم همسرش باشد! هرچند كه در اين اواخر، تنش‌ها بين اين دو نفر فروكش كرده بود و همه‌چيز به جنگي فوتبالي خلاصه مي‌شد؛ جنگي كه شنبه‌شب در ورزشگاه اولدترافورد به اوجش رسيد و يكي از جذاب‌ترين تقابل‌هاي اين دو مربي را رقم زد. منچستر در شرايطي ميزبان نيوكاسل بود كه مربيان دو تيم شرايط خوبي را تجربه نمي‌كردند. برعكس زماني كه اين دو نفر هدف‌شان از برد، صعود به فينال ليگ‌ قهرمانان بود. در هفته هشتم ليگ جزيره مورينيو هر لحظه خبر اخراجش را در يكي از خبرگزاري‌ها مي‌شنيد و بنيتز هم كه از 7 بازي تنها 2 امتياز كسب كرده بود، خودش را هر لحظه بيشتر و بيشتر در معرض بيكار شدن مي‌ديد. تقابل دو مربي به نجات يك نفر و نابودي شخص ديگر مي‌انجاميد. حالا عصر روز شنبه است. با توجه به حواشي چند وقت اخير اوضاع اما براي مورينيو وخيم‌تر به نظر مي‌رسد؛ چراكه او مربي منچستر است، خاص‌تر است و ادعايش بيشتر. او مربي تيمي است كه چند صد ميليون دلار صرف خريد بازيكن كرده. اينكه هر چند دقيقه كارگردان تلويزيوني چهره مورينيو را نشان مي‌دهد نشان‌دهنده همين نكته است. اينكه مورينيو بيشتر تحت فشار قرار دارد. بازي آغاز مي‌شود و تا شياطين سرخ به خودشان بيايند، تابلوي اسكوربرد ورزشگاه نتيجه‌اي باورنكردني را نشان مي‌دهد. 2بر هيچ به نفع نيوكاسل و تازه دقيقه 12 بازي است. بسياري تصور مي‌كنند در حال تماشاي آخرين دقايق حضور خوزه در اولدترافورد هستند و با اين شكست قطعا پرده‌هاي تئاتر روياها به نشانه اتمام خواهد افتاد. تئاتري كه با روزهاي درخشان آغاز شده بود و امروز همچون مراسمي آييني با تقديم يك قرباني در حال اتمام است. يك قرباني به نام خوزه مورينيو.

دقيقه 70 است كه اولين تعويضي مورينيو گل مي‌زند. ماتا روي يك ضربه كاشته منچستر را به ادامه مسابقه اميدوار مي‌كند. تماشاچيان سر ذوق آمده‌اند. تصوير بسته يك هوادار متعصب را مي‌بينيم كه مي‌گويد: كام‌آن خوزه! كام‌آن. چند دقيقه بعد مارسيال كه روز بدي را پشت سر گذاشته موفق مي‌شود بازي را به تساوي بكشاند. دوباره ولوله‌اي در اولدترافورد راه مي‌افتد. هوادار ديگري را مي‌بينيم كه روي يك تكه مقوا نوشته: خوزه برنده است و وودوارد بازنده! همه اينها نشان مي‌دهد كه سكوها هنوز به مورينيو اعتماد دارند. پس مورينيو هم آخرين فن‌اش را به كار مي‌گيرد و سانچز را به بازي مي‌فرستد. سانچز به بازي مي‌‌آيد و در نهايت دقيقه 90، درست سر بزنگاه كار را تمام مي‌كند. كسي كه چند روز قبل گفته بود از بودن در منچستر خوشحال نيست، خوشحالي را به شهر منچستر هديه مي‌كند. حالا مورينيو به بازي برگشته. جاي قرباني و قرباني‌كننده عوض شده. مورينيو وارثش در تيم‌هاي اينتر و رئال را براي نجات خودش قرباني مي‌كند تا خداي فوتبال راضي شود.

مورينيو كه تا آستانه شكست و احتمالا از دست دادن شغلش در همان شب بعد از بازي رفته بود، لااقل تا چند وقت از زير تيغ حملات رسانه‌ها در امان است. او مي‌داند كه طرفداران زيادي در منچستر دارد، اما اعلام مي‌كند كه هواداران تيم را تشويق كنند، نه من! اين جمله تاكيدي است بر حرف‌هاي سابق مربي منچستر كه گفته بود آرم روي پيراهن مهم‌تر از نام نوشته شده بر پشت لباس است. ادامه‌اي است بر انتقادات مورينيو به بعضي از بازيكنان. آن طرف جنگ اما مردي است كه بايد قرباني شده و بايد با شكستي ديگر سركند. بنيتزي كه شكستش دردناك‌تر از هميشه بود. او 2بر هيچ جلو بود و بعد 3 بر 2 بازنده شد. 8 بازي و 2 امتياز حاصل تلاش تيمي است كه فكر مي‌كرد بعد از مدت‌ها به ثبات رسيده. اما اوضاع اين روزها اصلا بر وفق مرادش نيست.