در نكوهش تزوير
يوسف از راستي رسيد به تخت
شهرام وزيري
ميگويند صادق بودن نشانه شجاعت است و از آنجايي كه شجاعت يكي از دستاوردهاي مهم ورزش است، بنابراين انتظار ميرود صداقت و راستي و درستكرداري بيش از هر مقوله ديگر اجتماعي در بطن ورزش تجلي يابد. يوسف از راستي رسيد به تخت/ راستي كن كه راست گردد بخت.
آن روزي كه جناب افتخاري، مديرعامل وقت استقلال را چند روز پيش از تعويضش در پس توهين سكونشينان گريان و آزرده خاطر در قاب تلويزيون ديديم، دلمان از اين بيحرمتيها سخت گرفت، اما هنوز چند دقيقه از اين تصوير دردآور نگذشته بود كه ياد شادروان منصور پورحيدري عزيز افتاديم؛ ياد پدر واقعي استقلال كه تا دمدماي مرگش با پشت دوتا شده و عصا به دستكم براي استقلال پدري نكرد و سال به سال از عمرش را براي اعتبار و بزرگي و حشمت و جاه همين استقلال
كم صادقانه به حراج نگذاشت تا خود بميرد و برود زير خاك و استقلالِ خاكآلوده بماند روي خاك. بماند براي همين افتخاري و افتخاريها و وردستهايي چون توفيقيها در آلبوم استقلال!
پورحيدريها مردند و مظلوميها مردند و احديها نيز... يكي يكي در پس هم، بيآنكه دردي بر تن آقايان بماند و اشكي از چشمشان بر خاك غمبار استقلال ريخته شود. بيآنكه دستي به احترام و دستي به عطوفت بر سر بازماندگان اين بزرگان كشيده شود؛ كه نه تنها كشيده نشد كه دستهاي بدهكار به اين بزرگان، كم راه جيبشان را گم نكردند! آن زندههاي نكونام استقلال مردند و رفتند تا به دنبالش صداقت و معرفت هم در پس و پيش ميزهاي استقلال بميرد و آنچه زنده بماند و رونق بازارش شود، استراتژي بيمعرفتي براي دوام ميزها باشد و صدالبته آن زندههاي استقلال مردند و رفتند چه بسا رفتند كه بميرند! اما تو بخوان امروزه با زندههايش چه كرده و چه ميكنند. زندههايي مثل همين پادواني برزيلي زمينگير شده. زندههايي كه هنوز دارند نفس ميكشند اما... ! آن مديران همچون صدها مدير گذري ديگر اينك در اين تيم نيستند اما تا دلت بخواهد در پس خود عكسها و تصاوير قد و نيم قد در آلبوم استقلال جا گذاشتهاند؛ تصاويري به خودنمايي و تصاويري از خودگوييها وخودخنديها در پس هنرمنديشان در استقلال. اما آنچه كم است و كم گذاشتند و كملطفي كردند عنايت به بازماندگان آن رفتگان بود و بيتوجهي به زندههايي چون پادواني. تو بخوان زندهاي سخت درمانده بين بيتوجهي استقلال و دوري از وطنش پا در هوا كه نه در بيعنايتيهاي استقلال پاي ماندن دارد و نه پايي براي رفتن به وطن... ! توماس جفرسون ميگويد: «صداقت اولين فصل از كتاب خرد است.» اما تو گويي در ورزش ما كتاب خرد را سر و ته نوشته و سروته بايد خواند!