رئال مادريد خشم اسراييل را برانگيخت
دختر كهكشاني فلسطينيها
علي ولياللهي
در فيلم مونيخ به كارگرداني اسپيلبرگ، فيلمي كه به وقايع بعد از المپيك خونبار برلين ميپردازد، دو شخصيت كه يكي فلسطيني است و ديگري اسراييلي، به شكل دوستانهاي با هم به گفتوگو ميپردازند. مرد فلسطيني كه از مبارزان به حساب ميآيد نميداند شخص روبهرويش اسراييلي است، به همين خاطر با فراغ بال و آسودگي خاطر، مواضعش را در مورد اشغال فلسطين ميگويد. مرد اسراييلي هم در واقع يك افسر سري است كه وظيفهاش پيدا كردن تكتك اعضاي گروه «سپتامبر سياه» است كه در حمله به ورزشكاران اسراييلي دست داشتهاند. اما او هرچه تلاش ميكند نميتواند مرد فلسطيني را قانع كند و بعد در جايي از گفتوگو آشكارا از پاسخ دادن باز ميماند. آنجايي كه علي ميگويد اسراييليها ما را از خانههامان بيرون كردند و خانه همهچيز يك آدم است؛ همهچيز. فيلم مونيخ حواشي زيادي براي اسپيلبرگ يهودي به وجود آورد. او از هر دو طرف مناقشه مورد هجوم قرار گرفت. از طرف فلسطينيها براي مظلوم نشان دادن اسراييليها و از اسراييليها بابت تريبون دادن اسپيلبرگ به «علي» نماينده فلسطينيها براي بيان و دفاع از عقايدش. آن هم در تريبوني كه ميليونها ميليون بيننده داشت. آن هم با آن قابي كه علي را بالاتر از افسر اسراييلي يعني «آونر» نشان ميداد. يكي از دغدغههاي هميشگي اسراييل در چندين سال گذشته اين بوده كه تريبوني در اختيار مبارزان فلسطيني قرار نگيرد و به آنها رسميت داده نشود. آن هم به دست كساني كه عملا مواضع بيطرفانه دارند و البته پرطرفدار هستند.
يك روز قبل از دربي مادريد، زماني كه چشم تمام فوتبالدوستان جهان به شهر مادريد دوخته شده بود و فوتباليها هرگونه خبري كه در آن نامي از شهر مادريد و تيمهايش به چشم ميخورد را ميبلعيدند، خبري پخش شد كه ارتباطي با فوتبال و مخصوصا دربي نداشت اما مربوط به رئال مادريد ميشد. باشگاه رئال مادريد از «عهد تميمي» مبارز 17 ساله فلسطيني كه تازه از زندانهاي رژيم صهيونيستي آزاد شده بود و به همراه خانوادهاش در اسپانيا حضور داشت، تجليل كرد. با اهداي يك پيراهن افتخاري به او. پيراهني كه پشتش نوشته بود. AHED با شماره 9. شماره يك مهاجم. عهد تميمي همان دختربچهاي است كه بعد از ورود سرباز اسراييلي به حياط خانهشان با سيلي از او پذيرايي كرد و بعد بازداشت شد و به 8 ماه حبس محكوم. اما از همان زمان تبديل شد به نماد مقاومت. دختربچهاي كه در سنين كودكي نيز يك بار با سربازان مهاجم درگير شده بود. دختري كه از يك طرف نماد مقاومت شده بود و از طرف ديگر گفته بود به فوتبال خيلي علاقه دارد، توسط يكي از بزرگترين و محبوبترين باشگاههاي فوتبال دنيا مورد تجليل قرار گرفت و در واقع به رسميت شناخته شد. خودش و عملش. اتفاقي كه خشم سران اسراييل را به دنبال داشت و آنها با انتقاد از باشگاه رئال مادريد، عمل سران كهكشاني را «شرمآور» قلمداد كردند. همچنين سخنگوي وزارت امور خارجه اسراييل در توييتي اظهار داشت كه اين كار با ارزشهاي فوتبال چه خواهد كرد؟
اين سوال خوبي است. تجليل بزرگترين باشگاه جهان از يك دختر فلسطيني كه به سرباز مهاجم سيلي زده بود چه كاري با ارزشهاي فوتبال ميكند؟ اين سوال همچنين در مورد آوردن كودك فلسطيني به سانتياگوبرنابئو نيز مصداق دارد. همان كودكي كه خانهاش در حملات ارتش اسراييل در آتش سوخته بود و پدر و مادرش را از دست داده بود. همان كودكي كه رونالدو و بيل و مارسلو او را در آغوش گرفتند و به تمرين رئال بردند تا آرزويش برآورده شود. كودكي به نام احمد دعابشا كه 80% بدنش سوخته بود. سوال مهم اينجاست كه ارزشهاي فوتبال چيست؟ آيا ارزشهاي فوتبال صرفا مربوط ميشود به يك مستطيل سبز و يك توپ گرد و دو عدد به عنوان نتيجه؟ فوتبال همين است؟ فوتبال چطور خودش را به عنوان يك عنصر ايزوله در جهان امروز نگه دارد وقتي روي ميلياردها نفر از مردم جهان تاثيرگذار است. روي سياست. روي اقتصاد. روي كنشهاي اجتماعي. روي فرهنگ. هزاران هزار مثال از تاثير گذاشتن و تاثيرپذيرفتن متقابل فوتبال و جهان پيرامونش وجود دارد. اگر فوتبال چيزي وراي يك ورزش است به خاطر همين فراگير بودن آن است. اين ارزش فوتبال است كه تلاش ميكند براي نزديكي مردم دنيا به هم. براي صلح. براي مبارزه با نژادپرستي و جنسيتزدگي. براي مبارزه با جنگ و اشغالگري. اگر اين طور نباشد چرا فدراسيون فوتبال آرژانتين بازي دوستانهاش با اسراييل را بنا به خواست مردم لغو ميكند؟ به خاطر فشار هواداران مخالف اسراييل. به خاطر نزديك بودن ورزشگاه محل برگزاري مسابقه به روستايي تازه تخريب شده توسط شهركسازان. همان زمان هم نخستوزير اسراييل در تماسي تلفني با رييسجمهور آرژانتين تلاش كرد او را مجاب كند كه اين بازي دوستانه برگزار شود كه موفق نشد. همانطور كه الان سفراي اسراييل در اسپانيا نسبت به دعوت خانواده تميمي به دولت اين كشور اعتراض كردهاند.
اين قدرت فوتبال و جادوي سينماست كه ميتواند اينچنين نرم وارد مناقشات شود و بدون اينكه خون از دماغ كسي بريزد توازن قدرت را به هم بزند. آن كسي كه در كشور اسراييل به زندان محكوم شده بود، در نظر ديگران كار مجرمانهاي انجام نداده. در جنگ بين عهد و سرباز اسراييلي آن كسي كه به رسميت شناخته شده و از او تجليل به عمل آمده دختر 17ساله فلسطيني است. نيازي به گفتن اين حرف نيست. همين كه او در باشگاه رئال مادريد در حالي كه در پسزمينهاش جامهاي خوشرنگ اروپايي خودنمايي ميكنند ايستاده و مثل ستارههايي كه تازه به رئال پيوستهاند پيراهن جديدش را به دست گرفته و عكس به يادگار مياندازد، يعني دنيا او را به رسميت شناخته. درست مثل علي در فيلم مونيخ اسپيلبرگ. يعني تبليغات وسيع براي تروريست نشان دادن اين شخص به هيچ دردي نخورده. آن كسي كه از خانهاش محافظت ميكند. آن كسي كه از تنها دارايياش حفاظت ميكند، تروريست نيست. كسي كه با تمام شجاعتش و با علم بر احتمال عقوبتي سنگين اقدام به مبارزه كرده لياقت كهكشاني شدن را دارد.