فرصت هستهاي همسايگان
حسن بهشتيپور
برنامه هستهاي ايران، نه تنها با همه دستاندازها و مشكلاتش توانست به فرصتي براي گفتوگو و همكاري بينالمللي براي جمهوري اسلامي ايران بدل شود، اين پتانسيل را هم دارد كه به يك سنگبنا براي ايجاد همكاريها و گفتوگوهاي منطقهاي تبديل شود. پيشنهاد علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان براي ايجاد يك مجمع امنيتي هستهاي در منطقه خاورميانه...
يك ابتكار بسيار قابل توجه و گامي مثبت و اعتمادساز از سوي ايران محسوب ميشود. اما صرف شعار و بيان پيشنهاد، نميتواند به يك همكاري منطقهاي يا سازمان چندجانبه امنيت هستهاي تبديل شود. براي تبديل اين شعار و پيشنهاد به يك توافق چندجانبه منطقه، يك ديپلماسي منسجم شامل گفتوگوهاي علمي، فني، سياسي و حقوقي ميان همه كشورهاي منطقه لازم است. عملي كردن چنين پيشنهادهايي نيازمند تشكيل سمينارهاي توجيهي با حضور كارشناسان كشورهاي منطقه و مهمتر از آن ايجاد اعتماد سياسي و ديپلماتيك ميان كشورهاي منطقه است.
كشورهاي منطقه، به ويژه كشورهاي عربي جنوب خليج فارس، حساسيتهاي زيادي نسبت به برنامه هستهاي ايران نشان دادهاند. جمهوري اسلامي ايران ميتواند از اين حساسيت براي افزايش همكاريها ميان كشورهاي منطقه و همسايگان بهرهبرداري كند، چنين اقدامي هر چند خود نيازمند اعتمادسازي و ايجاد روابط ديپلماتيك فعال با كشورهاي منطقه است، اما در نهايت سطح اعتماد و پيوند دروني (Interconnectivity) ميان كشورهاي منطقه تا حد زيادي افزايش پيدا خواهد كرد.
درست است كه روابط تهران با برخي كشورهاي منطقه به خصوص در جنوب خليج فارس در شرايط خوبي قرار ندارد، اما بايد از همين فرصتها و همين روابط موجود براي افزايش سطح اعتماد و همبستگي در منطقه استفاده كرد. شايد لازم باشد كه ايران از روابط موجود خود با كشورهايي مانند عمان و قطر و تا حدودي كويت استفاده كند و كميتههاي تخصصي براي همكاريهاي منطقه در امنيت هستهاي تشكيل دهد. ميتوان با عمان، قطر و كويت كار را شروع كرد نهايتا امارات متحده عربي و عربستان سعودي را كه موضع بسيار تندي در برابر برنامه هستهاي اتخاذ كردهاند به اين ساز و كارها اضافه كرد. اين مجمع منطقهاي ميتواند در نهايت به يك پيمان منطقهاي منجر شود. تشكيل چنين سازماني ميتواند يك الگوي بسيار خوب بينالمللي براي همكاريهاي هستهاي باشد و همزمان ميتواند ميزان اعتماد متقابل ميان كشورهاي منطقه را بهشدت تقويت كند. به اضافه اينكه اين اقدام ميتواند عامل نزديك كردن ديدگاه كشورهاي عربي جنوب خليج فارس به ديدگاه ايران در مورد تبديل منطقه خاورميانه به يك منطقه عاري از سلاحهاي هستهاي باشد.
طي سالهاي گذشته، كشورهايي مانند عربستان سعودي و امارات متحده عربي به دلايل مختلف از جمله فريبكاريها و بمباران تبليغاتي رسانههاي گروهي امريكا و دولت رژيم صهيونيستي عليه برنامه صلحآميز هستهاي ايران ايجاد كردند، با اين باور كه هدف برنامه هستهاي ايران دستيابي به سلاح اتمي است، مواضع تندي در برابر برنامه هستهاي ايران گرفتند. مضاف بر اين نبايد فراموش كرد كه عربستان سعودي خود را رقيب جمهوري اسلامي ايران در منطقه خاورميانه و غرب آسيا ميداند و به همين دليل در آستانه توافق هستهاي ايران با 1+5 دچار اين احساس شد كه ممكن است دالان جديد گفتوگو و رابطه ميان ايران و امريكا، باعث تضعيف جايگاه عربستان سعودي در سياست خارجي ابرقدرت غرب خواهد شد و نهايتا قدرت رياض را كاهش ميدهد. در عمل دو عامل فريب و طمع، باعث شده تا گروهي از كشورهاي همسايه ايران بهشدت با فناوري هستهاي ايران از يك سو و برجام از سوي ديگر مخالفت كنند. چه فريب وحشت از سلاح هستهاي و چه طمع هژموني منطقهاي بر مبناي تحليلهاي غلط شكل گرفتهاند و شوربختانه همين تصميمهاي غلط باعث شده است كه اين دولتها با تمام توان با برجام و فناوري هستهاي ايران مخالفت كنند.
واقعيت اين است كه مخالفت وسواسي برخي كشورهاي عربي منطقه با برنامه هستهاي ايران، باعث شده است كه نه تنها منطقه از يك همكاري چندجانبه هستهاي محروم شود، بلكه آرمان تبديل خاورميانه به منطقه عاري از سلاحهاي هستهاي به دليل همسويي اين كشورها با اسراييل به عنوان يك رژيم داراي سلاح هستهاي و غيرعضو در انپيتي به خطر بيفتد. ايران و مصر دو قدرت منطقهاي بودند كه دههها از برنامه ايجاد خاورميانه عاري از سلاح هستهاي حمايت كردهاند، اما دام فريب و طمع در جنوب خليج فارس باعث شده است كه برخي دولتهاي منطقه با موضعگيري در برابر برنامه صلحآميز هستهاي ايران، در تيم صاحبان سلاحهاي هستهاي و تهديدهاي اصلي اتمي خاورميانه قرار بگيرند.
به نظر ميرسد نهتنها به نفع ايران است كه اين مباني روشن براي كشورهاي منطقه تشريح شود، بلكه امنيت منطقه و آينده كشورهاي منطقه هم به ايجاد ساز و كارهاي امنيتي براي مبارزه با اشاعه سلاحهاي هستهاي، گسترش دسترسي به فناوريهاي صلحآميز هسته اي و تضمين امنيت هستهاي تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي و سازوكارهاي منطقهاي وابسته است. همانگونه كه در ابتداي اين مطلب تاكيد كردم، ايجاد چنين ساز و كارها و توافقهايي در منطقه، نيازمند ديپلماسي فعال، پيگيري مستمر، تلاش منسجم و فرابخشي با استفاده از تمامي ظرفيتهاي سياست خارجي كشور است. محض پيشنهاد تا زماني كه به گامهاي عملي موثر تبديل شود، تغيير در شرايط موجود ايجاد نخواهد كرد.