الياس حضرتي:
اولويتهاي روزمره، ثانيه به ثانيه و دغدغههاي مردم را درك ميكنيم
الياس حضرتي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و قائممقام دبيركل حزب اعتماد ملي در گفتوگويي تفصيلي با خبرگزاري ايلنا، به موضوعاتي مانند اتفاقات روز استيضاح وزير اقتصاد، استعفاي خود از فراكسيون اميد و از دغدغههايش در رابطه با جريان اصلاحات اشاره كرد. حضرتي در ابتدا به اتفاقات روز استيضاح وزير اقتصاد و نطق تاثيرگذار خود بر جلسه استيضاح اشاره كرد و گفت: «من براساس يك تحليل و يك نگاه اساسي به موضوعات اجتماعي و سياسي كشور تصميم به استيضاح وزير اقتصاد گرفتم.داستان استيضاح از اينجا شروع ميشود كه من به دنبال اين بودم و هستم كه اصلاحيهاي بر مباحث سياستها، نگرشها، اولويتها و توجه اصلاحطلبان انجام دهم. به مردم بگويم كه اصلاحطلبها فقط فريز شده در حصر، حقوق شهروندي و مباحث جامعه مدني نيستند، بلكه اولويتهاي روزمره، ثانيه به ثانيه و دغدغههاي مردم را هم درك ميكنند، توجه دارند و نسبت به آنها حساس هستند. اصلاحطلبها هم نسبت به آن ضربان قلب مردم كه فشارسنجش متاسفانه با بالا و پايين رفتن قيمت دلار، بالا و پايين ميرود و در اين نوسان از خانمهاي خانهدار گرفته تا دانشآموز دبستان، تا كارگر تراشكاري، همه اقشار ملت تحت تاثير قرار ميگيرند، حساس هستند. اصلاحطلبها هم ناله و هم جهت با اقشار ضعيف جامعه هستند؛ تمام استيضاح پيامش اين بود.» قائممقام دبيركل حزب اعتماد ملي در ادامه به فاصله برخي جوانان با جريان اصلاحطلب اشاره كرد و افزود: «الان اصلاحطلبها ديگر مثل سابق مورد اقبال بخشي از جوانها نيستند؛ علاوه بر جوانها مردم عادي و عامه جامعه هم ديگر مثل گذشته اقبالي به اصلاحطلبان ندارند. البته اين را هم متذكر شوم كه عدم اقبال به سمت اصلاحطلبان به معناي گرايش آنها به سمت اصولگرايان نيست، چون بهطور ريشهاي اصولگرايان مورد اقبال نيستند. انتظار اما بر اين بوده و هست كه اصلاحطلبان همچنان محبوب دل جوانها، تحولخواهان، مردم عادي، بخش كسبه و آنهايي كه زندگي روزمره عادي خود را طي ميكنند باشند؛ ولي در حال حاضر سطح محبوبيت اصلاحطلبان بهشدت پايين آمده و اين دليلي ندارد جز اينكه جريان اصلاحطلبي نتوانسته اولويتها را درك كند. اولويت دغدغههاي مردم را درك نكردند و همچنان ذهنشان در سال ۸۸ فريز شده است.»
نماينده مردم تهران در مجلس درادامه درباره موضوع استعفاي خود از فراكسيون اميد در حاشيه جلسه استيضاح كرباسيان گفت: «تلاش من اين بود كه در اين داستان پرچم را به دست فراكسيون اميد بدهم اما در يك فرآيند دموكراتيك و طي رايگيري به سمتي رفتيم كه اين موضوع در فراكسيون راي نياورد؛ من هم اعتراضي نكردم فقط استعفا دادم.اگر استعفا نميدادم نميتوانستم كارم را انجام دهم كما اينكه افرادي هم استعفا ندادند اما به نفع استيضاح صحبت كردند؛ ولي من آدمي تشكيلاتي و مقيد به تشكيلات هستم و نميتوانستم تصميم تشكيلات را زير پا بگذارم. در يك سطر به جناب دكتر عارف نوشتم جناب به اين علت كه فراكسيون تصميم گرفته به استيضاح راي ندهد و داخل پرانتز هم نوشتم كه اشتباه تاريخي مرتكب شده است؛ لذا به اين وسيله مراتب استعفاي خودم را از فراكسيون اعلام ميكنم. نامه را به ايشان دادم كه مجاز به صحبت كردن باشم. من كه نيامده بودم تنها يك امضاكننده باشم و از ۹۰ امضا يك امضا هم براي من باشد؛ من آمده بودم براي بيان يك راه جديد، براي اصلاح يك اشكال كه فعلا در استراتژي اصلاحطلبان وجود دارد و به مردم بگويم اصلاحطلبي تنها پيگير موضوع رفع حصر نيست، فقط پيگير موضوع دانشجوها نيست، در كنار همه اين كارها كه در حال انجامش هستيم؛ توجه به مسائل روزمره زندگي و معيشت و مشكلات و بيكاري و تورم هم در دستور كار ما قرار دارد.راهي جز استعفا نداشتم؛ بعد از استعفا هم تعدادي از دوستان آمدند و خواستند كه صحبت نكنم يا حتي در صورت صحبت، حرف تاثيرگذاري نزنم. من فقط اينها را شنيدم چون تصميمم را گرفته بودم و رفتم پشت تريبون و يكي از مواردي كه ايمان آوردم به اين موضوع كه هر آنچه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند همين مورد بود.»
حضرتي در اين مصاحبه به شائبههاي انتخاباتي بودن اقداماتش در مجلس اشاره كرد و افزود: «در سطح كشور از الان يا شايد هم از يكسال قبل تمام تصميمات، اتفاقات و مباحث، يك نيم نگاه و يك رگش به ۱۴۰۰ وصل است. امكان ندارد شما تصميمات و مسائل سياسي كشور، تندرويها، كندرويها و غيره را بررسي كنيد و در نهايت به آيتمي به نام ۱۴۰۰ نرسيد. امكان دارد در برخي مواقع وزنش خيلي كم و در برخي موارد ديگر وزنش خيلي زياد باشد. در مجلس هم اين موضوع تجلي دارد چرا كه انتخابات ۱۴۰۰ موضوع مهمي است. هميشه بحث رياستجمهوري موضوع مهمي بود. الان هم در داخل جريان اصلاحطلب گاهي بعضي از احزاب و روزنامهها حملاتي به فراكسيون اميد وارد ميكنند كه شما بايد ريشههايش را در موضوع انتخابات پيش رو ببينيد.همين بحث استيضاح وزير اقتصاد كه از نظر من اتفاقي بسيار طبيعي بود را خيليها به انتخابات رياستجمهوري ربط دادند. انتخابات رياستجمهوري را ميتوان در درون خيلي از اتفاقات و اظهارنظرها تحليل كرد.»
اعضاي جديد شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان محور ديگري از گفتوگوي حضرتي بود. قائممقام دبيركل اعتماد ملي با اشاره به شوكه شدن خود از ورود برخي از اعضاي جديد تحت عنوان چهرهاي ملي گفت: زماني كه اين اسامي كه تحت عنوان چهره ملي وارد شورا شدهاند را ديدم؛ فكر ميكنم بايد بگويم در يك شوك فرو رفتم. چهره ملي خصوصياتي دارد كه بايد در اين موارد آنها را مدنظر قرار دهيم. چهره ملي، چهرهاي است اثرگذار، با وجود يك عقبه فكري و جمعيتي كه پشت سرش باشد. وقتي دبيركل يك حزب وارد شورا ميشود به اين معني است كه حزبي حضور دارد كه جمعيتي را در كنگرهاش ديده، كه دفاتري دارد، پژواك صدايي در سراسر كشور دارد. حال زماني كه ما يك شخصيت حقيقي را دعوت ميكنيم، اين دعوت بايد منطق داشته باشد.