زنان ميتوانند با بومگردي اقتصاد را متحول كنند
سپيده سعيدي
تغييرات اقليمي و خشكساليهاي پيدرپي طبيعت ايران را بيش از گذشته رنجور كرده است و مشخص نيست بيش از زمان كنوني بتوان در برنامهريزيهاي توسعه بر بخش كشاورزي بارگذاري كرد.
«گروه خدمات» كمخطرترين و كمريسكترين گروه موجود در اقتصاد كشور است. جايي كه نه خشكسالي و نه تحريمها و تنگناهاي مالي تاثير عميق بر آن نميگذارد.
«گروه خدمات» سالهاست كه با يك نوسان بسيار اندك توانسته جاي درآمدهاي نفتي را در رتبه اول توليدات ناخالص داخلي به خود اختصاص دهد. توجه ويژه به بخشهاي حملونقل، ارتباطات، رستوران و هتلداري و استقبال از آنها باعث شده تا با رشد آرام اما ثابت سهم خود را از 48.9 درصد در سال ۹۰ به 57.3 در سال ۹۴ برساند. چنين وضعيتي در اقتصاد چشماندازي بسيار مهم براي زنان و اشتغال آنان ترسيم ميكند. سرفصل «گردشگري» در بخش خدمات ميتواند علاوه برآنكه براي زنان فرصتهاي اقتصادي مهمي رقم بزند و اشتغال مفيدي براي دختران فارغالتحصيل ايجاد كند. اين بخش وراي نگاههاي جنسيتي در كار نظير بخش صنعت براي زنان فرصتآفرين است. اما خود بخش گردشگري زيرشاخههاي تخصصي نظير رستوران و هتل يا تورگرداني دارد. در اين ميان فرصتي كه در كشور ما كمتر به آن توجه شده مقوله «بومگردي» است. برخلاف آنكه عرصه گردشگري نظير هتل و رستوران يا حملونقل خود براي حركت نيازمند سرمايهگذاري قابل توجه «بومگردي» به حداقلها و بيشتر به مديريت و هماهنگي نيازمند است. براي همين سفارش بسياري از كارشناسان براي توسعه و رونق در مناطق محروم و مناطق مرزي رواج «بومگردي» است. از ابتداي سال نيز همين موضوع «بومگردي» به عنوان راهكار جايگزيني براي معيشت مرزنشينان در استانهاي كردستان و كرمانشاه و آذربايجانغربي به جاي «كولبري» معرفي شد.
در «بومگردي» برخلاف ديگر شاخههاي صنعت توريسم، گردشگر بهراحتي و خدمات لوكس نميانديشد و انتظار دارد با فرهنگ، آداب و رسوم و آيينهاي محلي و همينطور خوراك و پوشاك مردم مقصد آشنا شود. تجربه سفر در بومگردي با تجربه سفر به جايي نظير جزيره زيباي كيش متفاوت است.
اگر به محورهاي «بومگردي» يعني آداب و رسوم و آيينها، غذا و پوشاك يا حتي موسيقي توجه كنيم به وضوح خواهيم ديد كه منابع انساني موثر در اين محورها را زنان تشكيل ميدهند. اين زنان هستند كه بسياري از آداب و رسوم محلي را به جا ميآورند يا براي اجراي آن نقش ايفا ميكنند. زنان هستند كه بسياري شعرهاي محلي را در قالب لالايي براي فرزندان خود ميخوانند يا بسياري از ضربالمثلها را براي كودكانشان نقل ميكنند و آموزش ميدهند. غذاهاي محلي را زنان طبخ ميكنند و با هنر آشپزي خود سحر و جادوي طعمها را به رخ ميكشند. پوشش زنان است كه در بسياري از مناطق تعيينكننده و تمايزبخش است. نمونههايش را بسيار ديدهايد. براي مثال لباس زنان ابيانه به الماني جذاب براي مسافران اين منطقه تبديل شده است و بسياري از زنان و دختران علاقهمندند با اين لباس در ابيانه عكس بگيرند. لباس زنان كرد، بلوچ يا بختياري علاوه بر استفاده از رنگهاي شاد با خود فرهنگ و سنت را معرفي ميكند.
كسي كه براي بومگردي به مقصد و منطقهاي ميرود به دنبال صرف غذا در رستوران نيست. بنابراين اگر زنان مناطقي كه استعداد بومگردي در آنها هست آموزش ببينند و بتوانند غذاي محلي را براي طبيعتگردان و بومگردان آماده كنند ميتوانند در كنار زندگي خود درآمدي از طريق فروش غذاي محلي داشته و كسب كنند. تجارت و اقتصاد غذا در دنيا عرصهاي مثال زدني است و دستكم دهها شبكه ماهوارهاي معرفي غذا و برنامههاي مختلف آشپزي خود گوياي اين جذابيت است.
در مبحث لباس و پوشش زنان ميتوانند با تكيه بر پوشش سنتي و محلي فرصتهاي اقتصادي براي خود رقم بزنند. از عكس گرفتن با لباس محلي گرفته تا دوخت و فروش لباس و پوشش محلي به بومگردان. تجربه زنان بلوچ در سالهاي اخير نشان داده كه آنها توانستهاند با نزديككردن كار خود با سليقه كنوني بازار كارهاي دستدوز خود را در پايتخت به فروش برسانند. حال تصور كنيد علاقهمندان به سوزندوزيهاي بلوچي در عين حال كه از محل زندگي زنان بلوچ ديدن ميكنند و با فرهنگ و زندگي آنها آشنا ميشوند اين كارهاي زيبا را خريداري كنند.
چندي پيش شهيندخت مولاوردي از تفاهمنامهاي ياد كرد كه در زمان مسووليت او در معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري با سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري منعقد شده ولي هنوز به اجرا درنيامده بود.
در اين تفاهمنامه تأكيد بر توليدات صنايعدستي زنان و حمايت از آن بوده است. بسياري از محصولات دستساز و به اصطلاح صنايع دستي در مناطق مختلف توسط زنان تهيه ميشود. بنابراين در شرايط كنوني و تحريمها و در حالي كه مسوولان ارشد كشور بر رونق سفرهاي داخلي تاكيد كرده و ميكنند معرفي و رواج «بومگردي» علاوه بر آنكه سرمايه اوليه اندكي ميخواهد براي اشتغال زنان به ويژه در مناطق غيرشهري كمك موثري به خانوادهها خواهد كرد. علاوه بر آن از راه پتانسيلهاي تورگرداني نيز شغل ايجاد ميشود و بيش از گذشته ميتوان به ارتقاي شاخصهاي توليد ناخالص داخلي از سوي بخش خدمات گردشگري اميد بست.