شهررا از «خودروها» پس بگيريم
شينا انصاري
٢٢ سپتامبر «روز جهاني بدون خودرو»، يك روز نمادين براي توجه به همه مزيتهايي است كه خودروها از شهرهاي ما گرفتهاند و به جاي آن آلودگي، ترافيك، سروصدا، كم تحركي و كاهش تعاملات انساني را جايگزين كردهاند. در حال حاضر كشورهاي توسعهيافتهاي كه جهان را به عصر اتومبيل كشاندهاند، خود ميكوشند از وابستگي به اتومبيل رها شوند و اتفاقا از بانيان اصلي اين مناسبت جهاني محسوب ميشوند.
طي دهههاي گذشته خودرومحوري به نحوي در شهرهاي ما گسترش يافته كه فضاهاي شهري به عنوان مهمترين مراكز حضور و تعامل اجتماعي فرهنگي شهروندان به سيطره خودروها در آمده است، گويي هيچ حضور و رويداد ديگري مهمتر از عبور و مرور خودروها در فضاهاي شهري وجود ندارد! اين تصور به گونهاي در اذهان ما جاي گرفته كه اصولا تلقي ما از زندگي كلانشهري، انسانِ سواره است نه پياده، و به همين دليل اولويت را در برنامهريزيهاي شهري به سواره با خودروي شخصي دادهايم. دغدغه روان كردن ترافيك را داريم، پيادهها را از ياد بردهايم و فراموش ميكنيم كه اين احجام بزرگ و آهنين بيشتر فضاهاي شهري ما را اشغال كردهاند!
تغييرات شهرهاي ما نيز اغلب معطوف به حركت سواره و تسهيل ترافيك وسائط نقليه خصوصي است، تا جايي كه بر پيكر شهرهاي ما مستمرا خراشهاي عميقي به نام اتوبان، بزرگراه، پل و تقاطعهاي همسطح و غير همسطح ايجاد ميشود تا با گسترش بيرويه اتومبيلهاي شخصي، به غلبه هر چه بيشتر خودرو در شهرها بينجامد. نكته اينجاست كه هر چقدر بر تعداد بزرگراهها افزوده ميشود، تنها مدت كوتاهي وضعيت ترافيك بهبود يافته و اندك زماني بعد، امواج ورودي خودرو اين بزرگراهها را نيز در مينوردد. مثال ملموس اين وضعيت آن است كه براي راحتي فردي چاق، كمربند او را شل كنيم، مشكل اينجاست كه مدت كوتاهي بعد شكم وي جلوتر خواهد آمد و باز هم كمربند براي او تنگ خواهد شد، بديهي است كه تنها راهحل مشكل او جلوگيري از اضافه وزن است. در مورد معضل ترافيك و كثرت خودروهاي شخصي نيز راهكار، كاهش استفاده از اين خودروها، گسترش حمل و نقل عمومي و ايجاد زيرساختهاي مناسب براي حمل و نقلهاي پايدار و پاك است.
امسال نوزدهمين سالي است كه روز بدون خودرو در جهان گرامي داشته ميشود، ارتقاي حمل و نقل عمومي، ترويج دوچرخهسواري و پيادهروي از اهداف اجرايي اين مناسبت جهاني است. در كشور ما نيز طي دو، سه سال اخير پويشهاي مردمي خوبي براي توجه بيشتر به سفرهاي شهري سازگار با محيط زيست شكل گرفته است كه بيشك فراگير شدن آن زماني محقق ميشود كه هم براي مديران شهري، توسعه پايدار حمل و نقل بر ساخت اتوبان، تعريض خيابان و ايجاد فضاي بيشتر براي ماشينهاي آهني ارجحيت يابد و هم شهروندان با احساس مسووليت بيشتر و مشاركت وسيعتر در تغيير سبك سفرهاي شهري به حفظ محيط زيست كمك كرده و به حكومت مطلقه خودروها در شهرها پايان دهند.