ادبيات دفاع مقدس، كه جرقههايش از همان ابتداي جنگ توسط گروهي از نويسندگان زده شد، حالا داراي جايگاهي مشخص و قابل قبول است و چهرههايي موثر كه در اين زمينه قلم زدهاند، به خوبي براي علاقهمندان اين گونه آثار شناختهشده هستند. نكته جالب توجه درباره ادبيات دفاع مقدس اين است كه نويسندگاني مختلف با گرايشهاي گوناگون، در اين رابطه به خلق اثر پرداختهاند. مسالهاي كه نشاندهنده عمق اهميت اين رويداد تاريخي براي هر ايراني با هر طرز تفكر است. گرچه آثاري كه در بدو امر توليد ميشدند، ريشه در نوعي احساساتيگري داشتند اما نوشتن از جنگ، آن هم جنگي كه بر يك كشور تحميل شدهبود، آرامآرام به چنان رشدي رسيد كه هماكنون به عنوان يك ژانر بيچون و چرا به رسميت شناخته ميشود. نوشتن نظاممند درباره جنگ تاكنون از سوي بسياري از پژوهشگران ادبي ارزيابي شده و ضعف و قوتهايش از منظرهاي گوناگون مورد كنكاش قرار گرفته است. از نگاه اين دسته از پژوهشگران ادبي، آثاري كه به شكل خودجوش در اين زمينه توليد شدهاند، به لحاظ رعايت اصول فني در داستاننويسي، چندين گام از آثار سفارشي جلوترند و در اينجا با تكيه بر همين نظريه تلاش شده است كه از دل آثار خودجوش، نمونههايي براي خواندن مجدد معرفي شوند.
زمين سوخته- احمد محمود
هرگاه كه حرف از ادبيات جنگ پيش ميآيد، خودبهخود نامهايي چون احمدمحمود با رمان «زمينسوخته» و قاسمعليفراست با رمان«نخلهاي بيسر» به يادمان ميآيد. دليل اين يادآوري ذهني هم به آن خاطر است كه نويسندگان مزبور از نگاه منتقدان و پژوهشگران ادبيات دفاع مقدس، به عنوان نويسندگان نسلاول شناخته شدهاند. احمد محمود در زمين سوخته، نوعي مستندنگاري جنگي را امتحان كرده كه البته بهخوبي توانسته از عهده به سرانجامرساندنش بربيايد. فضاي قابل باور اين رمان به همراه شناخت عمقي نويسنده از منطقهاي آرام كه حالا دچار جنگ شده، خواننده را به نوعي از حسباور دعوت ميكند؛ حسي كه نويسندهاي چون احمد محمود با آن پشتوانه بزرگ ادبي از قبل مهيا كرده است. احمد محمود در اين رمان علاوه بر نوشتن مستندگونه از جنگ، به نوعي تاريخنويسي از جنس ادبيات هم نزديك شده كه بهشدت تكاندهنده است. شيوهاي از نوشتن كه بعدها از سوي بخش ديگري از نويسندگان نيز دنبال شد.
نخلهاي بيسر- قاسمعلي فراست
اثر ديگري كه در دوران دور بودن جنگ از ادبيات توليد شد و خيلي زود از سوي خوانندگان موردتوجه قرار گرفت، رمان« نخلهاي بيسر» اثر قاسمعلي فراست است. نخلهاي بيسر، روايتي از نخستين روزهاي جنگ است؛ روزهايي كه كمتر كسي سعي داشته دربارهاش اثري ادبي توليد كند. اين اثر كه پيش از هر مورد ديگر به دليل استفاده از ديالوگهاي قدرتمند و تصويرسازيهاي منحصربهفرد معروف است، روايت مهاجرت پس از جنگ و شوق حضور در صحنههاي نبرد را دنبال ميكند. ماجراي كلي داستان، حول و حوش اشغال خرمشهر تا لحظه آزادسازي اين شهر دور ميزند. فراست در اين رمان علاوه بر به تصوير كشيدن لحظههايي ناب از جنگ، به وجه رواني اين اتفاق هم توجه نشان داده است، به اين معنا كه تلاش كرده است فقط و فقط از منظر نوعي نگاه يكطرفه با جنگ مواجه نشود و ويرانيهاي دروني شخصيتها را همراه با ويراني خانه هركدام به تصوير بكشد.
سفر به گراي 270درجه- احمد دهقان
همانگونه كه گفته شد، ادبيات دفاع مقدس، در روند رشد قابل چشمگيرش، خيلي زود به وجه تكنيكي در داستان مجهز شد و بر همين اساس در نسل دوم از نويسندگي در اين رابطه، چهرههايي ظهور كردند كه نگاهشان به ادبيات جنگ، نگاهي كاملا فني و همراه با سليقه روز ادبي جامعه بود. نويسندهاي كه بر اساس جدولبنديهاي ادبي در جنگ، امتياز بالايي دارد، احمد دهقان است. نويسندهاي كه با نوشتن رمان «سفر به گراي 270درجه» توانست نام خود را در اين گونه نوشتن سر زبانها بيندازد. اين رمان كه داراي تكنيكي عالي در نوع روايت و شخصيتپردازي است، به خوبي توانسته لحظههاي حضور در گيرودار جنگ را تصوير كند. سفر به.... يك رمان كاملا تكنيكال است كه هرگونه برخورد احساسي با موضوع جنگ را كنار زده و براي نخستينبار خواننده را به دل معركه ميكشاند. اين اثر احمد دهقان كه تاكنون به چند زبان زنده دنيا ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته، هنوز هم در زمره بهترينهاي ادبيات جنگ است.
هلال پنهان- علي اصغر شيرزادي
نويسنده ديگري كه اثري متفاوت در زمينه جنگ نوشته، علياصغر شيرزادي با رماني به نام «هلال پنهان» است. شيرزادي نيز در رمان خود، به نوعي وقايعنگاري جنگ ميپردازد كه هم صحنههاي نبرد و هم تاثيرات آن در شهرها را روايت ميكند. شيرزادي رمانش را از صحنه بمباران يك مكان در شهري دور از جنگ آغاز ميكند و از دل همين تصوير، نقبي به اعماق جنگ ميزند. شيوه نوشتن اين اثر، كاملا ريشه در تكنيكهاي متداول در داستاننويسي روز دارد. بهگونهاي كه بسياري از منتقدان اين اثر را در زمان انتشار، در زمره آثار سختخوان قرار داده بودند اما با اين حال توانست جايگاهش را به عنوان يكي از آثار مربوط به ادبيات دفاع مقدس حفظ كند و به چاپهاي بالا برسد.نكته ديگر كه هلال پنهان را به يكي از كارهاي مهم در اين حوزه تبديل كرده، پرداختن به شخصيت يك رزمنده ارتشي با درجه سرهنگي است؛ شخصيتي كه با ازخودگذشتگي، زندگي تعداد زيادي از همسنگرانش را نجات ميدهد.
درشعلههاي آب- مرتضي مرديها
يكي از آثاري كه پيرامون دفاع مقدس نوشته شده و در زمان انتشار آنگونه كه بايد و شايد موردتوجه قرار نگرفت، رمان«در شعلههاي آب» نوشته مرتضي مرديها بود. گرچه نگاه نويسنده در اين اثر، نگاهي منحصر به فرد نيست و بخشهايي از اين كار خواننده را به ياد رمان زمين سوخته احمدمحمود مياندازد اما حساسيت مرديها در نوشتن پيرامون يك اتفاق بزرگ در تاريخ معاصر كشور را نميتوان ناديده گرفت. مرديها ادعاي رماننويسي نداشت اما به باور بسياري از منتقدين توانسته بود اثري در اين حوزه خلق كند كه نياز روز جامعه در نگاه به جنگ بود. روايت نويسنده در اين رمان توامان به جنگ و وجه روانشناختي آن معطوف است. نگاهي كه آغشته به نوعي نگاه از جنس فلسفه است. آنچه رمان در شعلههاي آب را به رماني خواندني بدل ميكند، روايت بيطرفانه راوي از موقعيتهاي جنگ است. اين راوي كه در مرزي از مرگ و زندگي دست و پا ميزند، چنان تصويري بديع از خشونتهاي جنگي ارايه ميدهد كه گويي خواننده را به سفري در اعماق وجود خود دعوت كرده است.
عقابهاي تپه شصت- محمدرضا بايرامي
نويسنده ديگري كه در زمينه ادبيات دفاع مقدس، چندين اثر ارزنده توليد كرده، محمدرضا بايرامياست. بايرامي عمده توان نويسندگي خود را صرف نوشتن از جنگ كرده است اما در ميان آثار متعدد او، رمان«عقابهاي تپه شصت» حال وهواي ديگري دارد. اين رمان كه بر اساس حال و هواي امروزي ادبيات داستاني نوشته شده، روايت شخصيتهايي است كه كيلومترها جلوتر از خط مقدم حضور دارند و با شجاعت هرچه تمامتر به حراست از مرزها مشغول هستند. اين رمان با محوريت شخصيتي به نام احمد، ذهنيت خواننده را به اعماق جنگ ميكشاند به گونهاي كه مخاطب در خلال خواندن اين اثر بارها خود را همسنگر احمد فرض ميكند. رمان عقابهاي تپهشصت از آن جهت اثري قابل توجه است كه نويسنده سعي كرده وجوه رواني يك رزمنده در جنگ را با وجوه رواني شخصيتهايي كه دور از اين ماجرا هستند در هم تلاقي كند و از اين رهگذر به روايتي مخصوص به ذهنيت خود برسد كه البته رسيده است.
شطرنج با ماشين قيامت- حبيب احمدزاده
نويسنده ديگري كه توانسته نام خود را به عنوان يكي از نويسندگان دفاع مقدس تثبيت كند، حبيب احمدزاده است. نگاه احمدزاده به جنگ، نگاهي از نزديك است چون خود او ضربههاي ناشي از اين ماجرا را به عنوان يك مهاجر اجباري درك و دريافت كرده است. درميان آثار متعدد اين نويسنده درباره جنگ، رمان «شطرنج با ماشين قيامت» جايگاه ويژهاي دارد. اثري شستهرفته و برخوردار از تكنيكهاي ناب در عالم نويسندگي جنگ. شطرنج با ماشين قيامت، كنكاشي فلسفي در اعماق وجودي يك نوجوان رزمنده در محاصره نيروهاي دشمن است؛ شخصيتي كه با پرداختي دقيق ساخته شده و همذاتپنداري عميقي در مخاطب ايجاد ميكند. اين رمان ازآن جهت حائزاهميت است كه سمت و سوي نوشتن درباره جنگ را تغيير داده و مباني فلسفي نزديك كرده است. نگاه نويسنده در اين اثر، پيش از نگاه صرف به جنگ، نگاهي از سر مسووليتهاي ادبي است. نگاهي كه قرار است به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و محصولي ارائه دهد كه ريشه در دوبارهگويي و تكرار نداشته باشد. گفتني است كه اين اثر تاكنون به چندين زبان زنده دنيا ترجمه شده و بهشدت مورد استقبال قرار گرفته است.
عقرب روي پلههاي قطار انديمشك- حسين مرتضاييان آبكنار
رمان «عقرب روي پلههاي قطار انديمشك» نوشته حسين مرتضاييان آبكنار هم يكي از آثاري است كه نگاهي غيرمستقيم به جنگ دارد. آبكنار در اين رمان تلاش كرده است كه وجوه مختلف حضور يك شخصيت درجنگ را، از خلال رفتار و كردار او در خارج از محيطهاي جنگي مورد ارزيابي قرار دهد. اين رمان كه ميتوان ازآن بهعنوان اثري جنگي- روانشناسي نام برد، از آن جهت از سوي خوانندگان مورد استقبال قرار گرفته كه گونهاي ديگر از نوشتن پيرامون جنگ را پيشنهاد ميكند. آبكنار در اثر تكنيكي خود، عمده تلاشش را معطوف بر حضور افراد موثر در جنگ كرده، افرادي كه كمتر نامي از آنها برده شده است. بسياري از منتقدان ادبيات داستاني اين اثر را فنيترين كار نوشته شده پيرامون جنگ معرفي كردهاند.
فال خون- داوود غفارزادگان
داوود غفارزادگان به عنوان يكي ديگر از نويسندگاني كه از دفاع مقدس نوشته است، در رمان «فالخون» يكبار ديگر قدرت نويسندگي خود را به رخ كشيده. فال خون روايتي ديگرگونه از حضور يك شخصيت در جنگ است. غفارزادگان در اين كار، علاوه بر ايجاد حس و حالي متفاوت در زمينه جنگ، به نوعي نگاه خاص در داستان هم توجه نشان داده است. غفارزادگان نيز مانند بسياري ديگر از نويسندگان همعصر خود، عمده نگاهش را معطوف به وقايع پس از جنگ يعني يافتن اجساد شهداي گمنام كرده و با استفاده از اين نگاه، ذهنيت خواننده را به سوي جنگ واقعي معطوف كرده است. شخصيت سربازي كه در اين رمان ساخته و پرداخته شده گرچه در ابتدا با هراسي شبانهروزي درگير است اما به مرور زمان خود را با موقعيتهاي واقعي جنگ تطبيق ميدهد و تلاش ميكند لحظههاي جنگ را در ذهن خود مرور كند. نويسنده برخلاف ديگر نويسندگان كه عمدتا فضاهاي جبهههاي جنوب را به عنوان مكان اصلي حوادث جنگ برگزيدهاند، خوانندهاش را به فضاي جبهههاي غرب دعوت كرده است. فال خون اثري حسابشده در گونه ادبيات جنگ است كه بيش از نگاه جنگي، نگاهي همسو با رشد ادبيات داستاني دارد. فال خون نيز تاكنون به چندين زبان زنده دنيا ترجمه و عرضه شده است.
هرگاه كه حرف از ادبيات جنگ پيش ميآيد، خودبهخود نامهايي چون احمدمحمود با رمان «زمينسوخته» و قاسمعليفراست با رمان«نخلهاي بيسر» به يادمان ميآيد. دليل اين يادآوري ذهني هم به آن خاطر است كه نويسندگان مزبور از نگاه منتقدان و پژوهشگران ادبيات دفاع مقدس، به عنوان نويسندگان نسلاول شناخته شدهاند.
يكي از آثاري كه پيرامون دفاع مقدس نوشته شده و در زمان انتشار آنگونه كه بايد و شايد موردتوجه قرار نگرفت، رمان«در شعلههاي آب» نوشته مرتضي مرديها بود. گرچه نگاه نويسنده در اين اثر، نگاهي منحصر به فرد نيست و بخشهايي از اين كار خواننده را به ياد رمان زمين سوخته احمدمحمود مياندازد اما حساسيت مرديها در نوشتن پيرامون يك اتفاق بزرگ در تاريخ معاصر كشور را نميتوان ناديده گرفت.
نويسنده ديگري كه توانسته نام خود را به عنوان يكي از نويسندگان دفاع مقدس تثبيت كند، حبيب احمدزاده است. نگاه احمدزاده به جنگ، نگاهي از نزديك است چون خود او ضربههاي ناشي از اين ماجرا را به عنوان يك مهاجر اجباري درك و دريافت كرده است.