درمان بيماري مزمن ديپلماسي ايران
سيدعلي خرم
ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران، چه بخواهيم چه نخواهيم، چه رسما پذيرفته شده باشد يا نشده باشد با نوعي خلأهايي در روابط دوجانبه بينالمللي مواجه است. طي چهار دهه گذشته، ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران هنوز نتوانسته است روابط پايدار و گفتوگوهاي مستمري با شركاي خارجي در سطح بينالمللي ايجاد كند. اين به معناي فقدان گفتوگو با مقامهاي خارجي نيست، بلكه به معناي فقدان استمرار و پايداري در روابط است. گهگاه، جسته و گريخته گفتوگوهايي با كشورهاي مختلف در زمينههاي متفاوت آغاز ميشود، اما زمينهسازي براي پايداري اين رايزنيها و گفتوگوها به درستي انجام نشده و هنوز ساختارهاي مستحكمي در روابط خارجي جمهوري اسلامي ايران با جهان خارج ايجاد نشده است كه بتوان انتظار داشت منافع ثابت مشترك با كشورهاي مختلف باعث استمرار دائم گفتوگوها و مذاكرات، فارغ از شرايط جهاني شود. براي مثال در شرايطي كه گفتوگوها با اروپا در مورد برجام ادامه دارد، ناگهان حادثهاي مبهم در مورد يكي از ديپلماتهاي ايراني در يك كشور اروپايي باعث ميشود تا كشور قدرتمندي مانند فرانسه، يك گام از روابط خود با ايران به عقب بردارد و اعلام كند كه براي معرفي سفير جديد در ايران شروطي گذاشته است. چنين دستاندازهايي در رابطه ايران با كشورهاي جهان طي دهههاي گذشته بارها تكرار شده است و شاهد كاهش روابط، قطع گفتوگوها و توقف رايزنيها با كشورهاي مختلف در مقاطع مختلف بوديم. اين خلأها و دستاندازها به صورت مقطعي و موقتي باعث شده است تا دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران از فرصت ارتباط مستمر و گفتوگوهاي دائمي با بسياري از كشورهاي خارجي محروم باشد. اين مشكل مزمن غيرقابل حل نيست، قاعدتا با بسترسازيهاي بيشتر، اعتمادسازي و تغيير برخي رفتارها در درازمدت قابل درمان است، اما در كوتاهمدت بايد وجود آن را پذيرفت و براي درمان آن برنامهريزي بلندمدتي انجام داد.
نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد، يك درمان موقتي و مسكن سالانه براي پركردن اين خلأ مزمن در روابط خارجي كشور است. نشست سالانه سازمان ملل متحد يك تالار گفتوگوي آزاد براي مقامهاي بلندپايه همه كشورهاي جهان است كه روساي هيچ يك از دولتهاي جهان براي حضور در آن نيازي به دعوت شدن ندارند. بسياري از گفتوگوهايي كه ايران مايل به انجام آن است، اما به دليل فقدان روابط پايدار و مستمر و گفتوگوهاي دائمي با كشورهاي خارجي امكان انجام آنها در شرايط عادي وجود ندارد، در حاشيه نشست مجمع عمومي قابل انجام هستند. در اين شرايط پروتكلهاي تشريفاتي رايج در سفرهاي رسمي رهبران خارجي وجود ندارد و با هماهنگيهاي سريع ميتوان ديدارهاي مهمي را با سران كشورهاي مختلف انجام داد. ديدار رييسجمهور اسلامي ايران با صدراعظم آلمان، نخستوزير بريتانيا يا رييسجمهور فرانسه در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل به راحتي قابل برنامهريزي است، در حالي كه سفرهاي اين مقامها به تهران يا سفر رييسجمهور اسلامي ايران به كشورهاي متبوع آنان، با پروتكلهاي دست و پاگير و رايزنيهاي طولاني مدت ممكن است ماهها و سالها زمان ببرد، بگذريم كه صدها دست، چه از طرف خود ما، چه از طرف كشورهاي مقابل و چه از طرف دشمنان ايران در كار است كه با مانعتراشي و بهانهجوييهاي مختلف چنين ديدارهاي رسمي را غيرممكن كنند. مجمع عمومي اين فرصت را ايجاد ميكند كه فارغ از هر يك از اين مشكلات، گفتوگوهاي مستقيمي ميان مقامهاي بلندپايه ايران با كشورهاي مختلف جهان شكل بگيرد.گفتوگوهاي امسال حسن روحاني، رييسجمهور اسلامي ايران در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد با همتايان خارجياش بسيار مهم و سرنوشتساز خواهند بود. روحاني در ديدارهايش با برخي از سران گروه 1+4ميتواند آنها را از سياستهاي آينده ايران در مورد برجام آگاه كند و از جايگاه بلندپايهترين مقام اجرايي جمهوري اسلامي ايران در مورد همكاريهاي آينده با آنها اطمينان دهد، تا اين مقامهاي تصميمساز، از اعتماد و اطمينان كافي در استمرار حمايت از برجام برخوردار باشند. همچنين اين ديدارها و مشورتها باعث ميشود تا ايران هم از سياستهاي كلي كشورهاي شريك ايران در برجام با خبر شود و بتواند در ادامه سياستهاي خود را با آن هماهنگ كند و در عين حال در بالاترين سطح حاكميتي از آنها بخواهد تا اقدامهاي امريكا را در ترك برجام و فشار به ايران شديدتر از گذشته محكوم كنند. اما اين مسائل محدود به كشورهاي اروپايي و اعضاي 1+4 نيست، استمرار روابط تجاري و اقتصادي ايران با شرق و غرب جهان در حين تحريمهاي يكجانبه امريكا، مسائل منطقهاي و برطرف كردن سوءتفاهمها يا گسترش همكاريها با همسايگان و برخي كشورهاي عربي منطقه كه ممكن است تحت تاثير همكاري با عربستان يا حتي اسراييل مواضعي عليه ايران اتخاذ كنند، از جمله موضوعهايي است كه در شرايط حاضر از اهميت بسياري برخوردارند. جمهوري اسلامي ايران ممكن است كه با گروههاي سياسي و موثر در بسياري از كشورهاي منطقه روابط منظم، مستمر و خوبي داشته باشد، اما لازم است كه اين ارتباطهاي مستمر با دولتهاي همه كشورهاي جهان نيز همواره ادامه يابد. به هر حال اين اشتياق در ميان مقامهاي كشورهاي مختلف وجود دارد تا از ديدگاه ايران در برخي مسائل باخبر شوند، موضع ايران در مورد مسائل جاري سوريه، نتيجه گفتوگوهاي سه جانبه سران ايران، تركيه و روسيه در مورد آينده سوريه و سياستهاي آينده ايران در منطقه و در مورد توافق هستهاي از جمله مسائلي است كه بسياري از كشورهاي اروپايي خواهان باخبر شدن از آن هستند. همانگونه كه در مقدمه نوشتم، ديپلماسي ايران دچار يكخلأ مزمن در روابط با دولتهاي خارجي است. هر ديداري با مقامهاي خارجي ميتواند گامي در جهت بهبود اين خلأ مزمن باشد. مقامهاي جمهوري اسلامي ايران در نشست امسال مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ضمن رايزني در مورد مشكلات حاد و فوري ايران و منطقه، ميتوانند هدف بلندمدتتر بسترسازي براي ايجاد روابط دائم و پايدار با جهان را نيز دنبال كنند. هر ديداري ميتواند گام اول بسترسازي براي روابط بلندمدت باشد. امروز ايران علاقهمند است كه روابط تجاري خود را با اروپا گسترش دهد و از
10 ميليارد دلار كنوني با بالاتر از 35 ميليارد دلار در چند دهه قبل برگرداند. چنين هدفي شايد در كوتاهمدت و با فشارهاي كنوني امريكا امكانپذير نباشد، اما در بلندمدت امكانپذير است، به شرط اينكه گفتوگوهاي مستمر، رايزنيها، هماهنگيهاي دائمي و مشورتها در سطوح مختلف ميان ايران و اروپا برقرار باشد و گفتوگوهاي دو جانبه و چندجانبه ميان مقامهاي كشورهاي اروپايي و ايران دچار سكتههاي گاه و بيگاه نشود.
نماينده پيشين ايران در مقر اروپايي سازمان ملل متحد