ماموريت مهم آقاي روحاني
علياكبر فرازي
آقاي روحاني، رييسجمهور كشور روز يكشنبه سفر خود را براي شركت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد آغاز ميكند. به نظر ميرسد اين سفر در شرايط ويژهاي انجام ميشود. در حال حاضر سوالي كه مطرح ميشود اين است كه آيا اصولا بايد در سطح رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل متحد شركت كرد يا خير و اگر پاسخ به اين سوال مثبت است چه مطالب مهم و عمدهاي بايد در اين نشست مطرح شود. قطعا شركت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد همواره مفيد خواهد بود و حضور ايران به دليل اينكه جزو كشورهاي تاثيرگذار منطقه است، ميتواند در مباحث مطرح شده در اين زمينه در سازمان ملل متحد مفيد باشد. بهشخصه معتقد هستم كه ايران بايد در همه مجامع عمومي و همه اجلاسهاي بينالمللي كه بهنحوي پاي منافع ملي كشور در ميان است، مشاركت كند. هيچگاه نبايد از سازمانهاي بينالمللي به حالت قهر كنار كشيد به اين دليل كه حداقل دستاورد در اين مجامع اين است كه از يك تريبون بينالمللي ميتوان سخنان و مواضع خود را به گوش مستمعين رساند و قطعا با ملاقاتهايي كه در حاشيه مجمع عمومي صورت ميگيرد، روابط دوجانبه ميان كشورها نيز مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت.
ايران همواره در ديپلماسي عمومي ضعيف عمل كرده است. زيرا با توجه به اينكه معتقد هستيم حرف ما بر حق است، ساير كشورهاي ديگر دنيا نيز با ما همنظر هستند، در حالي كه اصلا اينگونه نيست. جهان امروز دنياي لابيگري است و كشورهايي كه بيشتر لابي ميكنند و بيشتر در اينگونه مجامع حضور دارند، موفقتر عمل ميكنند. از همين رو ايران بايد از فرصتي كه سالي يكبار ايجاد ميشود به نحو احسن استفاده كند ضمن اينكه در اين نشست جمهوري اسلامي بيش از دورههاي ديگر حرف براي گفتن دارد. اكنون بحث خروج امريكا از برجام و ادامه آن مطرح است. بايد تاكيد شود برجام به عنوان يك توافق بينالمللي چگونه توسط امريكاييها نقض شده و ناديده گرفته شدهاست و اكنون همانهايي كه برجام را نقض و آن را ناديده گرفتهاند ايران را متهم به نقض معاهدات بينالمللي ميكنند. ازهمينرو مجمع عمومي امسال ويژگي خاص خودش و حساسيتي بيش از سالهاي ديگر دارد و در سطحي كه ايران در مجمع عمومي حاضر شده است بسيار مناسب است و اين اميدواري وجود دارد كه به مانند گذشته آقاي روحاني با صراحت مواضع جمهوري اسلامي ايران را پيرامون مسائل منطقه و مساله برجام بازگو كنند. نبايد فراموش كرد با واقعه تروريستي كه روز گذشته در اهواز رخ داد، لزوم بازگو كردن مواضع جمهوري اسلامي بيش از گذشته احساس ميشود. نبايد فراموش كرد كه ايران بيشترين هزينه را براي مبارزه با تروريسم در سطح منطقه پرداخت كرده است و اكنون نيز كه اهواز مورد حمله تروريستي قرار گرفته است، رسانههاي برخي كشورهاي منطقه و برخي كشورهاي اروپايي تا چه حد جانبدارانه از گروههاي تروريستي نام ميبرند. اين نشان ميدهد كه رييسجمهور براي اثبات مواضع ايران و مبارزاتي كه در اين مسير صورت گرفته بايد در مجمع عمومي حضور پيدا و سخنراني خود را نيز ايراد كند. ايران نهتنها براي تامين امنيت خود بلكه براي تامين امنيت اروپا با تروريستهاي داعش مبارزه كرد و در اين مسير نهتنها ما بهازاي تبليغاتي براي ايران به همراه نداشت، آسيبهايي نيز به ايران وارد شد. در دورهاي كه اروپاييها از حملات تروريستي به تنگ آمدهاند، به گروههاي تروريستي كه زنان، مردان و جوانان كشور را در داخل مورد آماج حملات خود قرار ميدهد، نهتنها جا و مكان به آنها داده ميشود، بلكه فرصت تبليغات نيز به آنها داده ميشود. براي كشوري كه خود قرباني تروريسم است و سعي كرد تا منطقه را از لوث وجود داعش پاك كند تا امنيت منطقه و امنيت اروپاييها تامين شود، چنين اقداماتي، خوشايند نيست. اروپاييها بايد بپذيرند كه در برخوردهاي دوگانه با تروريسم تجديدنظر كنند. اين وظيفه آقاي روحاني است كه در فرصت اندكي كه در اختيار ايشان قرار دارد اين صدا را به گوش جهانيان برسانند.با اين حال بيش از هرچيز آقاي روحاني بايد بحث ايران هراسي را خنثي كنند. محوريت عربي، عبري و امريكايي به دنبال القاي ايرانهراسي در سراسر جهان هستند. به اين معني كه ايران را بهعنوان عامل امنيت منطقه را عامل بيثباتي منطقه نشان دهند. بيش از هر چيز آقاي روحاني روي اين موضوع مانور و نشان دهند اين ايرانهراسي موجي است كه مثلث عربستان، امريكا و اسراييل به راه انداخته است و اين يك موج واقعي نيست. دنيا بايد بداند كه ايران مدافع امنيت در منطقه و خود قرباني تروريسم است، تاكيد روي اين مساله بيش از گذشته لازم به نظر ميرسد.
سفير پيشين ايران در روماني و مجارستان