29 شهيد، 57 مجروح
اهواز در خون
زهير موسوي
31 شهريور سال 1359 براي مردمي كه در قلب خاورميانه زندگي ميكنند همواره بوي خون و باروت ميدهد. 38 سال پيش رژيم بعث عراق به رهبري صدامحسين در اين تاريخ با لشكركشي نظامي به خاك ايران تجاوز كرد و روز گذشته دست گروههاي جداييطلب در جنوب ايران به خون مردم و سربازان بيگناه آلوده شد. حوالي ساعت 9:20 صبح روز شنبه خبري درباره حمله يك گروهك تروريستي به سرعت ميان كاربران فضاي مجازي دست به دست شد. پس از لحظاتي نخستين تصاوير از اين حمله تروريستي بر روي خروجي كانالهاي خبري قرار گرفت كه خبر از وقوع يك فاجعه در جنوب كشور ميداد. در اين تصاوير تعدادي از سربازان كه در مراسم رژه به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ايران و عراق حضور پيدا كرده بودند به همراه مردم عادي روي زمين دراز كشيده و صداي تيراندازي ممتد شنيده ميشد. لحظاتي پس از انتشار اين تصاوير كه جامعه را در شوك فرو برده بود، شبكه خبر سيماي جمهوري اسلامي ايران با قطع پخش زنده مراسم رژه به پوشش خبري اين حادثه تروريستي پرداخت و با برقراري ارتباط تلفني با اهواز ضمن تاييد اين خبر، اعلام كرد تا اين لحظه (ساعت 9:40) نميتوان آماري از تعداد شهدا و مجروحان ارايه كرد.
حضور كودك 4ساله تا جانباز 70 درصد درميان شهدا
ماجرا از آن قرار بود كه دو تروريست از پارك شهيد سبحاني كه پشت جايگاه رژه قرار داشت با به رگبار بستن مردم قصد حمله به جايگاه رژه را داشتند كه نيروهاي مسلح مستقر در محل رژه با آنها درگير شدند. اين تروريستها به دليل آنكه موفق به نزديكي به جايگاه رژه نشدند، به شليك كور به سمت مردم عادي كه براي تماشاي رژه آمده بودند اقدام كرده و تعدادي از سربازان را نيز به شهادت رساندند. مردم حاضر در محل رژه ابتدا گمان ميكردند كه تيراندازي سهوي بوده اما با زخمي شدن چند نفر از شهروندان متوجه حمله تروريستي شدند. اما اين پايان عمليات تروريستي نبود. پس از اين حمله تروريستي، نيروهاي ارتشي حاضر در محل رژه، برخي از مردم را در پادگان لشكر 92 زرهي اهواز كه در نزديكي محل رژه بود، پناه دادند اما اين پايان ماجرا نبود. فاز دوم حمله دقايقي بعد آغاز شد. 20دقيقه پس از تيراندازي اول، از ساختمان مجاور ساختمان تالار آفتاب مجددا به سوي مردم و نيروهاي مسلح تيراندازي شد كه اين اقدام بر تعداد شهدا و مجروحان اين حادثه افزود. انتشار تصاويري از كمك سربازان و پاسداران به مردم براي فرار ، خاطره حمله تروريستي به مجلس شوراي اسلامي و فداكاري سربازان را بار ديگر براي مردم تداعي كرد. در يكي از اين تصاوير، يك سرباز، نوزادي را به آغوش گرفته بود كه گره دست كودك بر روي لوله اسلحه سبب محبوبيت اين عكس در فضاي مجازي شد. عكس ديگر، مربوط به در آغوش گرفتن يك كودك چهارساله توسط يك پاسدار بود كه به سبب اصابت گلوله به پاي اين كودك، دچار مجروحيت شده بود. ساعاتي پس از انتشار اين تصوير، خبر شهادت اين كودك چهارساله منتشر شد. كودكي كه تنها جرم او تماشاي رژه اقتدار نيرويهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران بود و نه چيز ديگر. تصوير دلخراش ديگر مربوط به شهادت يك جانباز 70درصد بود. شهيد حسين منجزي جانباز 70درصد جنگ تحميلي از روستاي بديل شهرستان گتوند روزگذشته در حمله مسلحانه تروريستها به جمع دوستان شهيدش پيوست تا پس از سالها غم فراق، به آرزوي ديرينه خود برسد. شهيد منجزي دست و پاي راست خود را در 8 سال دفاع مقدس از دست داده بود.
4 تروريست به هلاكت رسيدند
نخستين واكنش به حمله تروريستي در ميان مقامات رسمي را فرمانده سپاه خوزستان نشان داد. فرمانده سپاه خوزستان با انتشار يك ويديو از تعداد دقيق اعضاي تيم تروريستي خبر داد و عنوان كرد مهاجمين 4 نفر بودند كه با لباس مبدل قصد نزديكي به جايگاه رژه را داشتند اما با هوشياري تيمهاي حفاظت حاضر در محل از اين مهم بازماندند. او در ادامه از هلاكت 3 تروريست و دستگيري نفر چهارم خبر داد و افزود: 2 تروريست را درجا به هلاكت رساندند، نفر سوم در بيمارستان به هلاكت رسيد و يك نفر نيز دستگير شد. خبري كه ساعاتي بعد توسط سرتيپ پاسدار ابوالفضل شكارچي سخنگوي ارشد نيروهاي مسلح تكميل و اعلام شد كه هر 4 تروريست به هلاكت رسيدند. وي با بيان اينكه سلاح اين تروريستها كلاشينكف بوده ادامه داد: «اين 4 تروريست با سلاح خود به سمت جايگاه رژه تيراندازي كردند و مردم را به رگبار بستند كه تعدادي از اين تيرها به رژه روندگان و تماشاچيان حاضر در محل برگزاري رژه اصابت كرد و منجر به شهادت و مجروح شدن عدهاي از اين افراد شد كه در ميان اين افراد دختري خردسال و يك جانباز ديده ميشود.»
مسابقه گروههاي تروريستي براي پذيرفتن مسووليت
پس از وقوع هر حمله تروريستي معمولا همگان منتظر قبول مسووليت از جانب گروههاي مختلف تروريستي هستند و در حمله تروريستي اهواز اين موضوع مستثني نبود. نخستين گروهي كه مسووليت اين اقدام را متقبل شد، گروه تجزيه طلب و تروريست الاحواز بود. يعقوب حر شوشتري سخنگوي اين گروهك تروريستي در گفتوگو با شبكه تلويزيوني ايران اينترنشنال ضمن پذيرش مسووليت حمله تروريستي اهواز گفت: «مقاومت ملي الاحواز، كه نهاد عامتر و شامل چند گروه است، مسووليت را قبول ميكند. اين عمليات جزيي از مقاومت مشروع ما است و هيچ شهروند عادي هدف قرار نگرفت.» سخنگوي اين گروهك تروريستي درحالي مدعي است هيچ شهروند عادي هدف قرار نگرفته است كه در ميان شهدا بيش از آنكه سرباز، پاسدار و درجهدار نظامي باشد، مردم عادي حضور دارند تا جايي كه يك كودك چهارساله در اين حمله وحشيانه و كور به شهادت رسيده است. نكته قابل توجه ديگر آن است كه اسلحه هيچ يك از سربازان حاضر در اين رژه در اصطلاح پُر نبوده و اين سربازان تنها مشغول رژه بودند كه تروريستها حملهور شدند به همين دليل اظهارات سخنگوي گروهك تروريستي الاحواز شبيه به شوخي است تا واقعيت زيرا در حادثه روز گذشته تمامي شهدا از مردم عادي بودهاند. ساعاتي پس از پذيرش اين حمله تروريستي توسط الاحواز، گروه تروريستي داعش نيز مسووليت اين اقدام را بر عهده گرفت. گروه رسانهاي موسوم به «اعماق» وابسته به گروه تروريستي داعش در پيامي كه در كانال تلگرامي خود منتشر كرد، مسووليت حمله تروريستي اهواز را بر عهده گرفت و در كانال تلگرامي خود نوشت: «يك منبع امنيتي گفت، «انغماسيهاي» دولت اسلامي [نيروهاي ويژه داعش] به تجمع نيروهاي ايراني در شهر اهواز در جنوب ايران حمله كردند. نكته جالب توجه در خبر «اعماق» اين است كه مدعي شده حسن روحاني رييسجمهور ايران در تجمع نظاميان ايراني حضور داشته است. اعماق نوشت: انغماسيهاي دولت اسلامي به يك تجمع نيروهاي ايراني در اهواز در جنوب ايران هنگام حضور رييسجمهوري ايران حمله كردند و اين در حالي است كه همزمان با اين اتفاق، حسن روحاني در مراسم مشابه در تهران در حال سخنراني بود. دقايقي بعد «اعماق» گاف خود را تصحيح كرد و با انتشار پيامي اعلام كرد كه «رييسجمهور ايران در مراسم نظامي در شهر اهواز در جنوب ايران، حضور نداشت». تلاش گروههاي تروريستي مختلف براي پذيرفتن اين حمله تروريستي نشان از اقتدار سيستم امنيتي و اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران دارد زيرا اين گروهها در سالهاي گذشته تلاش بسياري براي آسيبرساني به امنيت ايران انجام دادهاند و هربار با سيلي محكمي از سوي نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي روبهرو شدند. به همين دليل حال كه بر اثر اتفاق توانستهاند خون مردم بيگناه ايران از جمله يك كودك چهارساله را بر زمين جاري كنند، از اين جنايت سرمست شده و تلاش دارند تا روغن ريختهشده را نذر امامزاده كنند. هرچند با توجه به مصاحبههاي مختلفي كه سخنگوي گروه تروريستي الاحواز با رسانههاي مختلف داشته، بعيد است كه گروه تكفيري داعش نقشي در اين حمله تروريستي داشته باشد. نكته قابل تامل حمله تروريستي ديروز، نحوه پرداختن رسانههاي خارجي و فارسي زبان بود. در كنار رسانههاي فارسي زبان كه موضعشان در مقابل جمهوري اسلامي ايران مشخص است، برخي رسانههاي غربي و عربي مثل «شبكه بي.بي.سي»، خبرگزاري «آسوشيتدپرس»، رويترز و فرانسپرس و شبكههاي العربيه و اسكاينيوز عربي نيز در گزارش خود از اين حادثه، از ذكر توصيف «تروريستي» براي حمله اهواز خودداري كردند و اين مهم در حالي رخ داد كه اين رسانهها حمله با سلاح سرد به مردم ساكن اروپا را همواره با لفظ حمله تروريستي پوشش ميدهند اما هنگام پوشش خبري شهادت شماري از ايرانيان، از به كار بردن كلمه تروريستي امتناع كرده و تنها به لفظ حمله مسلحانه بسنده كردند.
گروه تروريستي «الاحواز»
جنبش الاحوازيه، آنطور كه ديدبان مبارزه با تروريسم ميگويد، در سال 1376 براي اولينبار اعلام موجوديت كرده است. اين گروه كه مدعي استقلال خوزستان از ايران و تعلق جزاير سهگانه خليج فارس به «خوزستان» و همچنين «عربي» بودن «خليج فارس» است، به تبليغات ضد ايراني و تجزيهطلبانه ميپردازد و در چند سال گذشته بارها مسووليت حملات تروريستي كه در استان خوزستان رخ داده را پذيرفته است. براساس آنچه برخي سايتهاي خبري منتشر كردهاند، حزب «تضامن الديمقراطي الاهواز» يا همان «الاحوازيه» در انگلستان و براي مقابله با جمهوري اسلامي اعلام موجوديت كرده است. «منصور عبدويس» معروف به «منصور سيلاوي» مسووليت اين گروهك را برعهده ميگيرد و فردي به نام «دانيل برت» عضو حزب كارگر انگلستان را نيز با عنوان مسوول انجمن دوستي عربهاي ايران و انگليس در كنار الاحوازيه» قرار ميدهد. پس از مرگ عبدويس، «عدنان سلمان» كه زماني در ايران زندگي ميكرد، با كنار زدن نيروهاي قديمي گروهك از جمله جليل شرهاني، موسي شريفي، وجدان عفراوي، كريم عبديان، ناهي ساعدي، ياسين غبيشي و ... مسووليت گروهك را به عهده گرفت. شاخه نظامي گروهك «الاحوازيه» به نام محيالدين آلناصر، بازوي نظامي جبههالتحرير - جنبشي نظامي در عراق - بوده است. افراد اين گروهك معتقدند كه بايد مبارزه مسلحانه تا نابودي فارسها و آزادي عربستان شامل استانهاي خوزستان، بوشهر، هرمزگان و جزاير خليجفارس ادامه يابد. آنها در نقشههاي خود عنوان خليج عربي را به جاي خليج فارس برگزيدهاند. رهبر معنوي و نظامي اين گروهك در حال حاضر «حبيب نبگان» است كه در شهر كپنهاگن دانمارك سكونت دارد و با توجه به اقدامات تروريستي اين گروه در داخل ايران، همچنان مصونيت قضايي داشته و از سوي دولتهاي غربي تحت پيگرد قرار نميگيرد. گفته ميشود «طاهر آلنعمه» در كانادا، «موسوي» در حزبالنهضه، «ابوبشار» و «محمود احمد» رييس جبهه دموكراتيك خلق عرب در انگليس و كشورهاي هلند، دانمارك و سوئد و همچنين سازمان سيا از اين گروهك حمايت معنوي ميكنند. براساس اسناد منتشره ويكيليكس حبيب نبگان و احمد نيسي در سال 1384 بعد از فرار از كشور به اتفاق فردي به نام «فريد» مقيم امارات متحده عربي با سفير امريكا ملاقات داشتهاند و ضمن توضيح در مورد چگونگي بمبگذاريهاي خود در اهواز از وي درخواست پناهندگي و ملاقات با اعضاي سازمان سيا را كردهاند. بمبگذاري در مجموعهاي از ساختمانهاي دولتي از جمله ساختمان اداره منابع طبيعي، ساختمان فرمانداري و ساختمان سازمان برنامه و بودجه، بمبگذاري در خيابانهاي اهواز و زنجيره بمبگذاريها در چاه نفت شماره 179 اهواز، از جمله اولين عمليات اين گروهك در سال 1384 است. در مجموع در سال 84، هشت انفجار در اهواز، يك انفجار در تهران و دو انفجار در شهرهاي آبادان و دزفول رخ داد كه منجر به كشتهشدن حداقل 26 نفر و زخميشدن حداقل 283 نفر شد. در بهمن 84، يك مقام مسوول در استانداري خوزستان اعلام كرد تعدادي از عوامل بمبگذاريهاي اهواز دستگير شدهاند. 10 نفر در ارتباط با اين انفجارها به اعدام محكوم شدند و سر و صداهاي اين گروهك براي مدتي فروكش كرد. ارديبهشتماه سال 96، حمله ديگري در اهواز اينبار به يك كلانتري رخ داد كه در نتيجه آن دو نفر از كاركنان كلانتري كشته شدند. گرچه مقامات در اخبار اوليه مسووليت اين عمليات را مستقيما متوجه گروه «الاحوازيه» نكردند اما آن را اقدام تروريستي ديگري از طرف «گروههاي جداييطلب» ناميدند. در هفتههاي گذشته، سايت خبري «الاحوازيه» بارها فيلم آتشافروزي عوامل اين گروه در شعب مختلف بانكها در اهواز و شهرهاي اطرافش را منتشر كرده و مسووليت آنها را به عهده گرفته است.
تسويه حساب سياسي
همزمان با حمله تروريستي به رژه اهواز، حسن روحاني رييسجمهور در تهران مشغول سخنراني بود. در لحظات پاياني سخنراني رييسجمهور، خبر اين حمله تروريستي به رييسجمهور رسيد اما از آنجا كه فرصت به اتمام رسيده بود، روحاني تريبون سخنراني را ترك كرد. اين اتفاق موجب شد تا جريان تندرو بارديگر با سوءاستفاده از احساسات مردم و جو حاكم بر كشور تصميم به تسويه حساب سياسي گرفته و با استفاده از تعابيري چون «فرار روحاني» نحوه ترك تريبون سخنراني روحاني را وارونه جلوه دهند. اما واقعيت چيست؟ واقعيت آن است وقتي در يك مراسمي كه ابعاد كشوري دارد، در يك نقطه حمله تروريستي رخ ميدهد احتمال وقوع اتفاق مشابه در ساير نقاط نيز وجود دارد و حسن روحاني حتي اگر به اين دليل تريبون را ترك كرده باشد، طبق پروتكل حفاظتي عمل كرده ايرادي بر او وارد نيست هرچند روحاني به دليل اتمام سخنراني تريبون را ترك كرد و خبري از به قول تندروها «فرار» نبود. كشور اكنون در شرايط حساسي قرار گرفته و دشمن به دنبال وارد كردن ضربه كاري به نظام است، اگر روز گذشته اتفاقي براي حسن روحاني رخ ميداد معلوم نبود كه كشور به كدام سمت حركت ميكرد و جريان تند رو بهتر است هنگام پمپاژ اخبار نادرست ابتدا منافع و امنيت ملي را مدنظر قرار دهد. اتهام فرار به روحاني واكنش پرويز اسماعيلي معاون اطلاعرساني دفتر رييسجمهور و حسامالدين آشنا مشاور رييسجمهور را به همراه داشت. حسامالدين آشنا كه توييتهايش همواره مجهول و سرشار از كنايه است، با انتشار توييتي كنايهآميز در واكنش به اين خبرپراكني نوشت: «اهواز ميايستد و تسليم تروريستها نميشود. خوزستان پاسخ خواهد داد ولي نه فقط با گلوله!» پرويز اسماعيلي با استفاده از توييتر شخصي خود در برابر موج فرار روحاني ايستاد و نوشت: «عزيزانمان به دست تروريستها در اهواز شهيد و زخمي شدند رسانههايي درصدد خبرسازي از اين جنايت عليه رييسجمهور برآمدند. برخي هم بازنشر كردند. ترور ايجاد ناامني است و اينگونه دروغها القاي ناامني. اولي كار دشمن است، دومي بازي درزمين دشمن.نتيجه هردو يكيست؛ لطمه به امنيت ملي.»
بانگ اتحاد در سپهر سياسي ايران
برخلاف تعداد قليلي كه سعي در ايجاد اختلاف و تسويه حساب سياسي از اين اقدام تروريستي داشتند، قاطبه فعالان و كنشگران سياسي كشور از هر دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا بارديگر با نمايش اتحاد و همدلي خود در راستاي حفظ منافع ملي تجلي وحدت را به رخ جهانيان كشيده و نشان دادند كه حفظ تماميت ارضي و امنيت ملي بر تمامي اختلافات سياسي اولي است. اختلاف در ميان جريانات مختلف هرمقدار كه باشد صرفا بر سر روشها است و هيچ جريان سياسي بر سر اصول با ديگري اختلاف ندارد. شاهد اين مدعا موضعگيريهايي است كه پس از هرگونه تعرض به جان و مال مردم از سوي بيگانگان يا حملات تروريستي در كشور از سوي جريانات مختلف سياسي شاهد بودهايم. هرچند در اين ميان برخي قصد ماهيگيري از آب گلآلود را دارند اما همواره با تشكيل صف اتحاد، نقشه تفرقه و اختلافافكني دشمنان نقش برآب شده است. در كنار موضعگيريهاي قاطعانه از سوي جريانات مختلف سياسي، تعدادي از كشورهاي همسايه و متحدان ايران با ارسال پيامي حمله تروريستي روز گذشته اهواز را محكوم كردند. وزارت امور خارجه كشورهاي تركيه، سوريه و پاكستان دركنار سفراي انگليس و اتريش در تهران با ارسال پيامهاي جداگانه ضمن همدردي با داغديدگان، اين حمله تروريستي را محكوم كردند. ولاديمير پوتين رييسجمهور روسيه، وزير كشور عراق و وزير دفاع آذربايجان از ديگر چهرههايي بودند كه حمله تروريستي اهواز را محكوم كردند.
تا لحظه نگارش اين گزارش، در حمله تروريستي روز گذشته اهواز 29 تن شهيد و 57 تن مجروح شدند كه حال تعدادي از مجروحين وخيم گزارش شده است.