تامل جامعهشناختي به تهديدات خارجي و تاثير آن بر هويت ملي
زخم «تفرقه» بر تن «ما» ايرانيان
صمد محمديزاده
چرا هيچ يك از نسخههايي كه براي برونرفت از شرايط اين روزهاي اقتصاد كشور پيچيده ميشود اثرگذار نيست و نتيجه مطلوب نداده است؟ تا به حال چند بسته ارزي توسط دولت پيشنهاد شده و به اجرا درآمده است. چرا هجوم براي خريد سكه، دلار و خودروهاي ثبتنامي از تب و تاب نيفتاده است؟ علت را كجا بايد جست و چگونه بايد درمان كرد؟ پاسخ به برخي از اين نوع پرسشها و سوالات را ميتوان در اين مقاله جست. در اين مقاله به بررسي چرايي اين پرسش پرداخته شده كه چرا تهديد خارجي به انسجام ما مردم و دولت منجر نشده است.
عرصه عمومي فقط صحنه شكل دادن به عقايد گفتاري نيست، بلكه علاوه بر آن صحنه صورتبندي وضع هويت اجتماعي نيز است. اين سخن «نانسي فريزر» است كه در مقالهاي تحت عنوان «بازانديشي عرصه عمومي؛ شركت در نقد دموكراسي واقعا موجود» نقل ميكند. «نيل ليچ» در مقالهاي تحت عنوان «يازدهم سپتامبر» تاثير اين واقعه را بر هويت ملي امريكا مورد بررسي قرار داد. او مينويسد: نابودي اين برجها تاثير راديكالي بر روان امريكاييها داشته و با تخريب آنها معناي جديدي از هويت امريكايي ساخته شده است. ساختمانهاي برج دوقلو نماينده مجموعهاي از ارزشهاي مشترك و تعريف معناي جمعي هويت امريكايي بوده است.
وي به نقل از اسلاوي ژيژك مينويسد: امر ملي مادامي وجود دارد كه اعضاي اجتماع به آن باور داشته باشند و عملا امر ملي نتيجه اين باور است. همچنين در تبيين هويت ملي به نقل از رانا سايكل، ملت را به معني هويتيابي ملي و ميهن را ساختاري خيالين و سناريوي ميشمارد كه جامعه از طريق آن خودش را همچون موجوديتي همگون ادراك ميكند. به زعم او براي درك هويت ملي، شكلي از تجلي مادي ضروري است؛ از اين رو اشيايي چون پرچمهاي ملي معناي ذاتي عمدهاي ندارند، بلكه به روش زندگي مردم يك ملت دلالت دارند. پرچم امريكا تجسم تمام مشتركات روش زندگي مردم و سبك زندگي امريكايي است. وي نيت اصلي حمله به برج دوقلو را نه صرفا حمله به اموال، بلكه نابودسازي نمادين اجتماع امريكايي ميداند و توضيح ميدهد، آثار دهشتناك اين حمله فراتر از رنج كساني بود كه مستقيم يا غير مستقيم از سقوط برجهاي دوقلو آسيب ديده و كشته و زخمي شدهاند. در واقع حمله درست به قلب روح امريكايي و به برجستهترين نشانههاي زندگي امريكايي و به هويت ملي امريكايي ضربه وارد ساخت. او البته در ادامه تبيين ميكند، چگونه حملات يازده سپتامبر به تقويت ناگهاني هويت ناسيوناليستي منجر شده و به عنصر سازنده هويت ملي امريكا بدل شده است و تاكيد ميكند، هيچ چيز حس هويت ملي را به اندازه خطر خارجي مفروض، خواه خيالين و خواه واقعي تقويت نميكند. حس هويت ملي حتي در دورههاي صلح با تهديد جديد در خيال پرورده ميشود.
نكتهاي كه حايز اهميت است اينكه چگونه در نگاه مردم امريكا انهدام برج دوقلوي مركز تجارت جهاني در يازده سپتامبر حمله به اجتماع، ميهن، ملت و نماد هويت ملي معنا شد و اين رخداد در تقويت هويت جمعي ملت امريكا و پيوند ملت با يكديگر بازتاب يافت؛ ملت را در مقابل تهديد خارجي دور هم جمع كرد و معناي جديدي از هويت ملي ساخته شد. اتفاقي مشابه به مثابه بازتوليد هويت ملي در ژاپن در دسامبر سال 1941 ميلادي رخ داد. حادثهاي كه به نبرد «پرل هاربر» موسوم شد. حمله مركز فرماندهي ژاپن به سوي مركز فرماندهي نظامي پايگاه دريايي امريكا كه طي آن 188 هواپيماي امريكايي روي زمين نابود شدند و 155 هواپيماي ديگر آسيب ديدند و در پايان آن روز ۲هزار و ۴۰۰ كشته و 1هزار و 240 مجروح بر دست ارتش امريكا ماند. اين عمليات نتيجه انسجام ملت ژاپن و تقويت حس ميهنپرستي در مقابل حملات «آن ديگري» به نام امريكا بود.
با اين اوصاف تهديدهاي رييسجمهوري امريكا و خروج او از برجام طبعا بايد به همگرايي ملي، انسجام و برساخته شدن هويت يكپارچه ملي منجر ميشد. اما نه تنها تهديد و تحت خطر قرار گرفتن ايران توسط يك عامل بيگانه به اتحاد و انسجام جمعي منتهي نشد و كشمكشهاي بين ايران و امريكا به تقويت حس مشترك ملي نينجاميد، بلكه كاهش اعتبار و ارزش پول ملي رقم خورد و احتكار كالا و ارزاق و مايحتاج عمومي به اميد گراني و تحصيل سود بيشتر به دست «ما» ايرانيها رو به فزوني نهاد. بسياري فشارها و تهديدات امريكا را به عنوان يك فرصت غنيمت شمردهاند و به قيمت استضعاف و استيصال هموطنان خود در پي سودهاي بادآورده شدند. فارغ از خبرهاي منتشر شده از طريق شبكههاي مجازي، خبرهاي رسمي رسانه ملي تقريبا هر روزه گزارشاتي را مبني بر احتكار و افزايش قيمت انواع كالا و خدمات، حتي توسط شركتهاي بزرگ توليدكننده داخلي نظير شركتهاي اتومبيلسازي ايران خودرو و سايپا مخابره ميكنند. بسياري از مردم پولهاي خود را از بانكها بيرون كشيدهاند و سراسيمه رهسپار بازارهاي ارز، طلا و سكه، اتومبيل، لوازم خانگي و غيره شدند و در تكاپوي تبديل پول ملي به كالاهاي سرمايهاي هستند و انصافا بايد گفت كه اين كار را به نحو احسن انجام دادهاند. تهديدهاي رييسجمهور يك كشور بيگانه كه عليالقاعده بايد باعث بازسازي و تقويت هويت ملي شود به عكس موجب تضعيف بيشتر احساسات ميهنپرستي و همذاتپنداري شده است. تهديدات بيگانه موجب شد تا گروههايي از اقشار ثروتمند، سرمايه خود را به دلار و ارزهاي خارجي تبديل كرده و درصدد تبديل آنها به ساختمان، ويلا و منازل مسكوني در اروپا، امريكا، كانادا و حتي تركيه برآيند. گويي رييسجمهور امريكا سوار بر موج حس مجروح هويت ملي و احساسات از نفس افتاده ميهنپرستي و اعتماد به نفس از دست رفته ملي شده و به اقصاد ايران شليك كرده است. جامعهاي كه هويت ملي آن منسجم و يكپارچه بوده و عزت نفس تقويت يافته باشد، تهديدهاي خارجي در يك دوره شش ماهه قادر نخواهد بود، اقتصاد آن را تا اين اندازه مضمحل سازد كه قيمت دلار در آن نزديك به چهار برابر شود. اگر چه سياسيون و كارگزاران دولتي دليل گرانيهاي سرسامآور ماههاي اخير را افزايش حجم نقدينگي اعلام ميكنند، گويي كه در سال جديد به يكباره پول در اختيار مردم چند برابر شده و روانه بازار شدهاند، اما اميدوارم از اين مهم غافل نباشند كه ملت در اين شرايط سخت حاضر نشدند با وجود درخواست شخصيتهاي مورد وثوق ملي با كم خريدن يا نخريدن به افزايش قيمتها نه بگويند و به كمك دولت بشتابند. هرچند ظاهرا دونالد ترامپ از طريق يك جنگ رواني تمامعيار اقتصاد ايران را سخت ملتهب ساخت اما در حقيقت او به واسطه خللهايي كه در روح جمعي ملت ايران نهفته بود، به اقتصاد ايران حمله كرد و حمله او كارساز شد. اينكه جان بولتون، مشاور امنيت ملي امريكا اظهار ميدارد اثر بازگشت تحريمها بيشتر از آن چيزي است كه پيشبيني شده بود به خاطر همين مساله است. كاهش اعتماد عمومي به دولت و شكاف بين دولت و ملت، كاهش تدريجي سرمايه اجتماعي و فروپاشي همبستگي ملي باعث شد تا تهديدات كاخ سفيد لرزه مهيب بر اندام اقتصاد ايران بيندازد. گويي نظريههاي هويت ملي به هنگام تهديدات خارجي، براي ايران در اين برهه حساس مصداق نيافته و وارونه عمل كرده است. بسياري از نظريهپردازان اجتماعي بر اين باورند كه گسترش تهديدهاي خارجي باعث شكلگيري گونههاي جديد هويت ملي در برابر «ديگري» ميشود و ايثار ملي، تعهد به ارزشهاي مشترك، عضويت در يك جامعه يكپارچه ايماني هويت ملي و ساختار ميهن را استعلا ميبخشد. رناتا سالكل مفهوم ميهن را ساختاري نمادين و سناريويي ميداند كه جامعه از طريق آن خودش را همچون موجوديتي همگون ادراك ميكند. بحث بر سر اين است اگر حمله به برجهاي دوقلوي مركز تجارت جهاني توسط بيگانگان در ايالات متحده امريكا نه تنها حمله به ساختمانها بلكه حمله به هويت ملي امريكا و انهدام برجستهترين نشانههاي روش زندگي امريكايي تلقي شد، چرا خوانش ملت ايران از حمله ترامپ به اقتصاد ملي و خروج تحقيرآميز او از برجام، حمله تاريك به روح جمعي ملت و شليك به هويت ناسيوناليستي ايران ادراك نشد؟ موج همبستگي ملي بر عليه آن شكل نگرفت و به بازتوليد هويت ملي منجر نشد. چرا حمله به نيويورك پيوند ملت امريكا به يكديگر را استعلا بخشيد و باعث شد كه مردم اين كشور در مقابل تهديد خارجي دور هم جمع شوند تا جايي كه اين حادثه موجب كمك بيسابقه يك كودك سياهپوست به پيرمرد يهودي در عبور از خيابان شد، اما در ايران خريداران و فروشندگان سكه و ارز، دلالان اتومبيل و حتي كارگزاران مسوول دولتي با انباركردن و گرانفروشي راه سودجويي و احتكار را پيشه ساختند. تجربه جمعي از دست دادن زندگي و اضطراب و پريشاني در امريكا و ويراني نمادين ساختمانها و حمله به نمادهاي اقتصاد سرمايهداري به باز ترسيم و مفصلبندي جديد هويت ملي انجاميد؛ اما برعكس در ايران رييسجمهور يك كشور بيگانه سوار بر موج روح ملي و هويت جمعي مضمحل جو تشويش و اضطراب عمومي نسبت به آيندهاي نامطمئن را دامن زد. كشف اين مهم مستلزم تحقيقات عميق و مفصل است، لكن در حد بضاعت و مختصرا پارهاي از ريشههاي اجتماعي اين پديده بيان ميشود.
بسياري از متخصصان علوم اجتماعي بر اين عقيدهاند كه عزتنفس و انگيزه عزتنفس جمعي يكي از منابع مهم هويت است كه افراد ميتوانند در مقابل رويدادهاي زندگي از آن استفاده كنند. عزت نفس به اين معناست كه ما در مجموع چگونه خود را ارزشيابي ميكنيم و در مورد خود چه احساسي داريم. هنري تاجفل معتقد است هويت اجتماعي وابسته به احساس تعلق و تعهد نسبت به جامعه است. به باور هيتريچ و كولسا هويت ملي قادر است از طريق ايجاد وفاداري ملي، شهروندان را به يك دولت- ملت تبديل كرده و در شكل دادن يك اجتماع ملي توفيق داشته باشد. صاحبنظران هويت ملي را بهترين پيونددهنده اجتماعي در جامعه مدرن ميدانند.
پارهاي از اتفاقات به خصوص در دو دهه اخير مفهوم «ماي ملي» را بهشدت سست و اعتماد به نفس جمعي را تضعيف كرد. كاهش تدريجي احساس با هم بودگي، تقليل همذات پنداري و تضعيف انسجام ملي روز به روز بر دامنه بحران بازار افزود؛ بستههاي اقتصادي دولت و بانك مركزي را ناكام گذاشت و افزايش غيرمنتظرانه قيمتها و نارضايتي قشر وسيعي از مردم را پديد آورد. حوادثي به افول اعتماد به نفس جمعي و تضعيف هويت ملي منجر شد. همچنين پيدايش پديدههايي چون شهرام جزايري، بابك زنجاني، محمودرضا خاوري و همچنين وقايعي نظير صدور مجوز واردات غيرقانوني شش هزار و چهارصد دستگاه اتومبيل خارجي، انبار كردن اتومبيل ساخت داخل توسط كمپانيهاي بزرگ اتومبيلسازي، حتي حادثهاي چون بريدن گوش يك كودك زبالهگرد و انتشار صدها خبر در مقياس خرد و كلان از انواع خيانتها و مفاسد اقتصادي و اجتماعي و سياسي كه وجدان جمعي و افكار عمومي را بمباران كردند، ضربه سهمگين به روح جمعي و هويت ملي وارد ساخته و اعتماد به نفس عمومي را در يك فرآيند تدريجي بهشدت مجروح و ناتوان ساخت. بخشهاي مهمي از بحران امروز بازار ايران و گردبادهايي كه هر بار بخشهايي از اقتصاد ايران را ويران ميكند، بيش از آنكه مرهون افزايش حجم نقدينگي در اختيار مردم يا قالتاق بازيهاي ترامپ باشد، تابع از دست رفتن تدريجي اعتماد عمومي نسبت به دولت، تضعيف احساس همبستگي ملي و احساس تعلق جمعي است. به عقيده نگارنده گفتمان تشويق همگاني به كوچ از كشور و همچنين شيوع پردامنه پستهاي غيراخلاقي در فضاهاي مجازي، نمونههايي از نشانههاي از بين رفتن عزت نفس جمعي و افول هويت ملي است. معالوصف يكي از راههاي مهم مبارزه بر عليه تهدايدات خارجي باززندهسازي و احياي هويت ملي و بازپيكربندي آن است. در همسايگي ما دولت تركيه با تكيه براعتماد عمومي و احساس هويت ملي تقويت يافته توانست در مقابل تحريم اقتصادي و جنگ رواني ترامپ بايستد و مبارزه كند. قطعه قطعه كردن نمادين دلارهاي امريكايي با ساطور و در معرض فروش گذاشتن زيوآلات زنان و دختران، نمايش همبستگي و تحكيم روح جمعي در تركيه است. سرمايهاي كه ما در اوايل انقلاب در طول دوره هشت ساله جنگ تحميلي به كمك آن توانستيم نقشههاي نظامي صدام حسين را بر هم زده و ماشين جنگي كشور متخاصم را متوقف سازيم.
اينك دولت و قواي سه گانه بايد تمام همت خود را به كار بندند تا غرور ملي تقويت شود، هويت ملي بازتوليد شود، انسجام و همبستگي اجتماعي قوت بگيرد. اعتماد ملت به دولت بازسازي شود، فساد شبكهاي و نهادينه شده به هر نحو ممكن برچيده شده و به حداقل كاهش يابد. هر اقدام تنبيهي در اين زمينه رواست و مشروعيت اجتماعي دارد. دولت بايد تا آنجايي اعتماد عمومي را برگرداند كه مردم پرچم ملي را بر سردر خانهها و محل كسب و كارشان نصب كنند و به ايراني بودن خود افتخار كنند، حب وطن تقويت شود. شكاف طبقاتي به حداقل ممكن كاهش يابد و خلاصه مردم احساس كنند كه حاكمان دلسوز آنها هستند. در اين صورت است كه كشور از گزند بيگانگان حفظ خواهد شد و سخنان خصومتآميز رييسجمهور امريكا نه تنها باعث متلاطم شدن بازار و اقتصاد نخواهد شد بلكه باعث تقويت هويت ملي، همبستگي و انسجام اجتماعي خواهد شد. تحمل فقر بنا به شرايط خاص توسط مردم پذيرفتني است اما تحمل فساد و چپاول اموال از جانب مردم غير قابل تحمل ميكند و باعث كينه و خصومت بر عليه حاكميت خواهد شد، تخم يأس و نااميدي را ميپراكند و جامعه در در قبال هر تهديدي آسيبپذير خواهد كرد.
كاهش تدريجي احساس با هم بودگي، تقليل همذات پنداري و تضعيف انسجام ملي روز به روز بر دامنه بحران بازار افزود؛ بستههاي اقتصادي دولت و بانك مركزي را ناكام گذاشت و افزايش غيرمنتظرانه قيمتها و نارضايتي قشر وسيعي از مردم را پديد آورد. حوادثي كه به افول اعتماد به نفس جمعي و تضعيف هويت ملي منجر شد.
كاهش اعتماد عمومي به دولت و شكاف بين دولت و ملت، كاهش تدريجي سرمايه اجتماعي و فروپاشي همبستگي ملي باعث شد تا تهديدات كاخ سفيد لرزه مهيب بر اندام اقتصاد ايران بيندازد. گويي نظريههاي هويت ملي به هنگام تهديدات خارجي، براي ايران در اين برهه حساس مصداق نيافته و وارونه عمل كرده است.