• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4173 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۱ شهريور

توهين تلويزيون به مردم

علي كربلايي

به ‌نظر مي‌رسد كه صداوسيما هر روز بيش از پيش به سمت هيچ انگاشتن مخاطب پيش مي‌رود. نحوه پخش بازي‌هاي آسيايي توهيني آشكار به مخاطبان تلويزيون بود و متاسفانه همچنان مردم چاره‌اي جز تماشاي تنها رسانه تصويري كشور ندارند. شبكه ورزش روز گذشته گزارشي خياباني پخش كرد از رضايت مردم از نحوه پوشش بازي‌هاي آسيايي.‌ اي كاش حداقل سكوت مي‌كردند. ‌اي‌كاش از «خوب»، «عالي» و «رضايت‌بخش» بودن اين نحوه پخش بازي‌ها صحبت نمي‌كردند. دقايقي بعد از پخش اين گزارش، مجري برنامه بينندگان را دعوت كرد تا نظاره‌گر مسابقه حساس رده‌بندي واترپلو باشند. وقتي تصوير به سالن رفت متوجه شديم كه قرار است بازي را از طريق موبايل يكي از خبرنگاران خوش شانس صداوسيما ببينيم كه تا ديروز گير ماموران امنيتي مسابقات نيفتاده بود. فيلمبرداري از روي سكوهاي ورزشگاه و پخش آن از طريق تلويزيون يك كار غير اخلاقي محسوب مي‌شود و ماموران امنيتي مسابقات هم با اين نوع كارها برخورد مي‌كنند. چند ثانيه بعد از شروع گزارش يك مامور در حالي كه قطعا خودش هم باورش نمي‌شد تصويرش در حال پخش از رسانه ملي ايران باشد دوربين موبايل خبرنگار شبكه ورزش را گرفت و ما دوباره چهره مجري شبكه ورزش را ديديم كه با خونسردي گفت حالا كه نمي‌شود اين مسابقه را پخش كرد، برويم سراغ بازي فينال پينگ‌پنگ بين دو چيني!

صداوسيما كه طبق قوانين جديد قرار است ناظر بر توليد محتواي تمام رسانه‌هاي تصويري اينترنتي هم باشد، كوچك‌ترين نشاني از يك رسانه حرفه‌اي ندارد. سازماني عريض و طويل كه بودجه‌اي چند صد ميليارد توماني دارد و علاوه بر بودجه فوق‌العاده‌اش، به دليل اينكه رقيبي براي خود نمي‌بيند، يك درآمد هنگفت چند صد ميلياردي هم از تبليغات دارد. معلوم نيست آن بودجه و اين درآمد خرج چه چيزي مي‌شود كه براي خريد پخش هيچ يك از مسابقات ورزشي پولي نمي‌ماند؟

آبروي رسانه ملي تمام و كمال در اين مسابقات رفت. آنها حتي اقدامي براي تهيه آيدي كارت «رسانه تصويري» يا «رسانه شنيداري» نكرده بودند و متاسفانه خانم علاقه‌مند از مجريان و گزارشگران راديو ورزش توسط پليس حين گزارش يكي از بازي‌ها دستگير شد. بازي‌هاي آسيايي به‌صورت همزمان از دو شبكه تلويزيوني ورزش و سه سيما و همچنين راديو ورزش پخش مي‌شد. هر سه كانال داراي اسپانسر جداگانه بودند و در زمان پخش غيرقانوني بازي‌ها، مدام تكرار مي‌كردند كه فلان عدد را به فلان سامانه ارسال كنيد. در زمان بازي‌هاي مهم هم كه تبليغات آن‌قدر ادامه پيدا مي‌كرد كه ما معمولا ابتداي مسابقات را از دست مي‌داديم. شوراي نظارت بر صداوسيما بايد به اين مساله ورود كند و از مديران رسانه ملي بپرسد كه اين پول‌ها خرج چه مي‌شوند؟ بودجه خرج چه چيزي مي‌شود كه اين‌طور آبروي رسانه ملي رفته است؟

مردم به‌عنوان مصرف‌كنندگان اجباري اين خوراك، به چه نهادي مي‌توانند شكايت برند؟ سازمان حمايت از مصرف‌كنندگان آيا مي‌تواند به اين مساله ورود كند؟ مجلس شوراي اسلامي؟ وزارت فرهنگ و ارشاد؟ قوه قضاييه؟ صداوسيما دقيقا بايد به چه نهادي پاسخگو باشد؟ وزارت ورزش چرا از آبروي ورزش ايران دفاع نمي‌كند؟ ورزشكاران تلاش مي‌كنند تا ديده شوند، اما صداوسيما حداقل نصف مسابقات ورزشكاراني كه مدال طلا كسب كردند را براي ما را پخش زنده نكرد. تعدادي خبرنگار موبايل به دست به اين‌ور و آن‌ور سالن‌‌ها مي‌رفتند و سعي‌شان اين بود به دور از چشم مسوولان امنيتي مصاحبه‌هايي با قهرمانان ايراني و روساي فدراسيون‌ها داشته باشند. آنها هم بدون اينكه بپرسند چرا دوربين و صدابرداري وجود ندارد، هندزفري خبرنگار را مي‌گرفتند و در گوش‌شان مي‌كردند تا به سوالات كارشناسان حاضر در استوديو پاسخ بدهند. هندزفري خبرنگاران شبكه ورزش طي اين چند روز مسابقات آسيايي، حداقل در گوش صد نفر فرو رفت و اميدواريم مشكل بهداشتي براي كسي پيش نيامده باشد!

مساله آزاردهنده مهم ديگر كارشناسان و گزارشگران ضعيف و بدون دانش كافي مسابقات بود. گويي وظيفه آنها تنها اين بود كه روي شكست‌هاي كاروان ايران سرپوش بگذارند. از هيچ رييس فدراسيوني پرسيده نشد كه چرا كاروان شما در اين بازي‌ها مدال‌آوري نكرد. از هيچ رييسي نپرسيدند كه چرا ورزش ايران نسبت به دوره قبل افت كرده و با وجود افزايش تعداد مدال‌ها، ما تقريبا روي روند قبلي حركت كرديم و حتي مدال‌هاي كمتري به دست آورديم؟ مشخص نيست چرا از هيچ رييس فدراسيوني نپرسيدند كه آقاي فلاني! شما پيش از شروع مسابقات قول داده بوديد كه بهمان قدر مدال مي‌گيريم، مدال‌هاي‌تان كو؟ پرسشگري در شبكه ورزش معنايي ندارد. هيچ‌وقت نداشته. از بدو تاسيس اين كانال، فدراسيون‌ها فرصت رپرتاژ داشته‌اند و هيچ‌وقت هيچ فدراسيوني زير سوال نرفته است. گزارشگران و كارشناسان حتي گاهي براي سرپوش گذاشتن روي ناكامي‌هاي ورزش ايران، موفقيت‌هاي ورزش چين را به جمعيت‌شان ربط مي‌دادند، موفقيت ژاپن را به پيشرفت‌شان در تكنولوژي، موفقيت كره‌جنوبي را به فلان چيز و موفقيت اندونزي را صرفا به ميزبان بودن و رشته بومي‌شان. اما هيچ‌كدام نگفتند كه ازبكستان چرا از ما پيشي گرفت؟ آنها كه ديگر ورزش بومي، جمعيت ميلياردي، تكنولوژي پيشرفته و... نداشتند. از نظر كارشناسان شبكه ورزش موفقيت مي‌تواند هر دليلي داشته باشد غير از مديريت صحيح. اگر به جمعيت است كه كشور خودمان شانزدهمين كشور پرجمعيت جهان است، چرا هيچ‌وقت بين شانزده كشور اول المپيك تابستاني نبوده‌ايم؟

ادامه در صفحه 15

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون