• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4173 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۱ شهريور

رواياتي از زندگي بدون آب در روستاهاي سيستان‌وبلوچستان

سرزمين قايق‌هاي به گل نشسته

«چرا مي‌آييد عكس مي‌گيريد؟ چرا فيلمبرداري مي‌كنيد؟ اينكه براي من كار نمي‌شود. مسوولان هم به اينجا آمدند ولي چه كاري كردند؟»

اين نقل‌قول يكي از اهالي روستاهاي سيستان است كه در گزارش خبرآنلاين از وضعيت اين منطقه آمده است. روزنامه اعتماد نيز چند روز قبل با عنوان «ملادادي» را روي نقشه پيدا كنيد، به مشكلات روستاي «ملادادي» كه اينك قلب بحران سيستان است، پرداخته بود. آنچه در ادامه مي‌خوانيد خلاصه‌اي از گزارش خبرآنلاين است و اين در حالي است كه جمعيت هلال‌احمر ايران نيز از چندي قبل با طراحي برنامه‌اي تحت عنوان «نذر آب» تلاشي را سامان داده تا روستاهاي در معرض خطر بي‌آبي را پوشش دهد.

 

استان سيستان و بلوچستان ساليان سال است كه به دلايل مختلف درگير كم‌آبي يا شايد ديگر بي‌آبي شده است. در سال گذشته صددرصد گستره اين استان دچار خشكسالي در درجات متوسط، شديد و بسيار شديد بود و از سويي افغانستان هم آب رودخانه هيرمند را روي هامون بست تا بخش شمالي اين استان‌ هم كاملا بي‌آب شود.

به‌طور كلي منبع اصلي آب در بخش جنوبي استان، يعني بلوچستان فقط آب‌هاي زيرزميني و بارندگي است و در بخش شمالي هم تمام نگاه‌هاي مردم به سمت هيرمند است، شايد افغانستان روزي آب را به سمت هامون باز كند.

 

گشنه، آواره و سرگردان در روستاهاي بلوچستان

حالا در بلوچستان، ديگر قطره‌اي آب در زيرزمين نيست، باراني نمي‌بارد و روستاها نه آب براي كشاورزي دارند نه آب براي خوردن. محمد، كشاورز 60 ساله روستاي كهنك بلوچستان يكي از صدها قرباني اين وضعيت است. مي‌گويد بي‌سواد است، از كودكي هيچ كاري به جز كشاورزي و دامداري نكرده و حالا ديگر آبي براي كار كردن ندارد. كف دستانش را نشان مي‌دهد...

- 3سال است كه آب ما آنقدر شده كه روزي يك قطره آب به ما مي‌رسد.

آرام‌آرام، به همراه نوه‌اش به سمت زمين‌هاي كشاورزي‌اش قدم زد، چيزي جز خاك و چند درخت ديده نمي‌شد. اما انگار براي او اين چند هكتار خاك معناي ديگري داشتند.

- باران بود، آب بود، كشاورزي بود، خوب بود. قبلا توليدات‌مان خوب بود و از كشاورزي خرج‌مان درمي‌آمد.

اما ناگهان دوباره وضعيت جديدش يادش افتاد، عصباني شد و از زمين‌ها روي برگرداند.

- رفتيم جهاد كشاورزي كه به ما كمك كنند، كمكي هم نكردند. قنات ما خشك شده، اما براي آن كمكي به ما نكردند، وقتي شما گشنه، آواره و سرگردانيد اينكه مي‌گويند در نوبت باشيد به چه دردي مي‌خورد؟

اين شرايط تنها وضعيت كهنك نيست، هزاران روستا، در هزاران استان سيستان و بلوچستان همين وضعيت را دارند. به گفته نصرالله چاري، سرپرست شركت آب و فاضلاب روستايي سيستان و بلوچستان اين استان ۵ هزار و ۵۹۴ روستا دارد ۲ هزارو ۵۷۰ روستا شبكه آب دارند و يك‌هزار و ۲۵۷ روستا فاقد اين سامانه هستند، بخش كمي هم تحت آب‌رساني سيال هستند.

 

وضعيت درست نشود، از روستاي‌مان مي‌رويم

رسول راشكي، مدير عامل جمعيت هلال‌احمر استان سيستان و بلوچستان در اين رابطه گفت: براي آب‌رساني به اين روستاها به يك‌هزار و ۲۶۰ تانكر
2 هزار و 5 هزار ليتري نياز است تا سرانه مصرفي آب شرب براي هر نفر به ميزان 15 الي 20 ليتر كه توسط ماشين‌هاي آب‌رسان به اين مناطق ارسال مي‌شد در اين تانكرها ذخيره شود. تاكنون يك‌هزار و ۵۳ تانكر به شبكه آب و فاضلاب روستايي تحويل داده شده و از اين تعداد يك هزار و ۲ تانكر نصب و 788 تانكر به بهره‌برداري رسيده است.

در نظر گرفتن سرانه مصرف آبي 15 تا 20 ليتري براي اين افراد در حالي است كه هر تهراني‌ روزانه 300 ليتر آب مصرف مي‌كند.

 

سيستان؛ زندگي بدون آب در غبار

يارمحمد، از اهالي كشاورز روستاي كرق شاجان در اطراف هيرمند است. او در شروع صحبتش نه از آب گفت، نه از كاهش محصولات و نه از گرد و خاك.

- همه كوچ كرده‌اند و رفته‌اند به سمت مازندران و مشهد. به آنجا براي كارگري مي‌رويم. آنجا كشاورزي، چغندركاري و گوجه‌كاري وجود دارد. قبلا ما اينجا گندم، خربزه، هندوانه و... مي‌كاشتيم و زندگي را مي‌گذرانديم ولي حالا شرايط تغيير كرده.

جمعيت اين روستا از 150 خانوار به 12 خانوار رسيده است.

 

هامون؛ سرزمين قايق‌هاي به گل نشسته

كمي دورتر از كرق شاجان در اسكله تخت عدالت در اطراف رودخانه هيرمند، در كوچه‌هاي روستاها ساكت روبه‌روي درب خانه‌هاي خالي از سكنه تنها قايق‌ و تورهاي ماهيگيري ديده مي‌شوند كه روي خشكي رها شده؛ با كاهش باران و سدسازي افغانستان درياچه هامون حالا ديگر كاملا خشك شده و نه تنها كشاورزي و دامپروري در آن اطرف از بين رفته بلكه ديگر خبري از ماهيگيري هم نيست. در مقابل توفان گرد و خاكي كه از روي هيرمند بلند مي‌شد، تيمور ايستاده بود و به محل قديمي كارش كه حالا ديگر محل عكاسي عكاسان شده بود، نگاه مي‌كرد. من وقتي آب و آبادي بود اينجا صيادي مي‌كردم و شرايط عالي بود. ما بيكاريم و هيچ كس باور نمي‌كند كه وقتي مي‌گوييم بيكاريم يعني هيچ كاري انجام نمي‌دهيم. فقط منتظريم كه روز 27 ماه برسد تا به ما يارانه بدهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون