حسين شهاب امروز تشييع ميشود
حسين شهاب، بازيگر سينما و تلويزيون روز جمعه 28 ارديبهشت به دليل مشكلات كليوي و نارسايي كبد در بيمارستان درگذشت. پيكر حسين شهاب ساعت 9:30 صبح امروز يكشنبه ۳۰ ارديبهشتماه از مقابل ساختمان شماره ۲ خانه سينما در خيابان وصال به سمت قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) تشييع ميشود. اين بازيگر در دوران جواني مدتي ورزش كشتي انجام ميداد و در باشگاههاي پولاد و فردوسي تمرين ميكرد و در مسابقات كشتي نيز حضور داشت. بعد از روي آوردن به هنر بازيگري، اولين فيلم او در سال ۱۳۴۷ در فيلم گردش روزگار ساخته قدرتالله بزرگي بود. وي همچنين در بعضي از فيلمها به عنوان بدلكار بازي كرده است. حسين شهاب كارهاي هنري را در تلويزيون از سال ۱۳۵۸ با مجموعه هزاردستان شروع كرد. اين بازيگر در فيلمهاي مختلفي چون «ماموريت»، «برزخيها»، «بازداشتگاه» و... به ايفاي نقش پرداخته بود.
خواننده ترانه «دايه دايه» درگذشت
حسين فرجي ـ خواننده ترانههاي ماندگار «باروبارو» و «دايه دايه» ـ صبح روز گذشته در سن ۶۸ سالگي درگذشت.
او يكي از خوانندگان اقوام زاگرسنشين بود كه صبح ۲۹ ارديبهشت ماه چشم از دنيا فرو بست. ترانه لري «بارو بارو» يكي از معروفترين آثار او است.
وي كه از دوران كودكي داراي صداي بسيار خوبي بود از همان دوران مدرسه كار خواندن ترانههاي محلي را شروع كرد تا اينكه جهت ارتقاي سطح كيفي كارش و همچنين براي شناساندن ترانههاي محلي لري به تهران آمد و زيرنظر استاد مهرتاش كه استاد اساتيد هنرمندان بود كار خود را آغاز كرد. اين هنرمند در سال ۱۳۴۶ و در حالي كه تنها ۱۷ سال سن داشت اولين ترانه خود را با نام «شو سال» كه شعر و آهنگش را هم خودش خلق كرده بود، اجرا و در همان سال ترانه معروف «شيپورچي» را هم كه خود حكايتي داشت را با شعر و آهنگي از خود وارد بازار كرد.
شيپورچي، دايه دايه، شو سال، كينه، مادر، مسافر كويت، مرغ اسير، تويي بهارم سوزه سوزه و... از ترانههاي بهيادماندني مرحوم فرجي محسوب ميشوند. ايرج رحمانپور ـ خواننده منطقه زاگرسنشين ـ درپي خبر درگذشت حسين فرجي، درباره ويژگي آثار اين هنرمند، به ايسنا گفت: «آثار موسيقايي او در حوزه بومي قابل فهم و ساده بود و خيلي زود همهگير ميشد؛ به عنوان مثال اثر «بارو بارو» او ورد زبان همه است. »
فرجي با اعتقاد به اينكه «آهنگهاي محلي را نبايد زياد تزريق كرد، اما بايد آن را تبليغ كرد»، از كمتوجهي تلويزيون به آهنگسازها و خوانندههاي اقوام گله كرده و در گفتوگويي كه سال ۱۳۸۲ با ايسنا داشت، گفته بود «با كمال تاسف، در برخي مواقع هم افرادي سر كار ميآيند كه تنها به منطقه خود توجه دارند؛ يعني متعلق به هر شهري كه هستند آهنگهاي آن منطقه را از صداوسيما پخش ميكنند؛ در حالي كه در يك شرايط عادلانه بايد آهنگهاي همه مناطق ملي پخش شود. »