عليرضا كيانپور| ساعاتي پس از اعلام سياست تثبيت قيمت ارز ازسوي اسحاق جهانگيري، مجلس در يك جلسه علني نامتعارف، التهابات بازار ارز را ارزيابي كرد. براي بررسي دقيقتر اين مسائل به سراغ روساي دو كميسيون برنامه و بودجه و اقتصادي مجلس رفته و نظرات غلامرضا تاجگردون اصلاحطلب و محمدرضا پورابراهيمي اصولگرا را جويا شديم كه ابتدا صحبتهاي تاجگردون و سپس پورابراهيمي را مي خوانيم.
آقاي تاجگردون، نظرتان درباره سياست تثبيت ارز دولت كه شامگاه دوشنبه اعلام شد، چيست؟
واقعيت اين است كه دقيقا متوجه نشدم تصميم دولت چه بوده است. اگر بحث يكسانسازي نرخ ارز مطرح باشد كه اين تصميم غلطي است و منطقي نيست. چرا كه وقتي دست به يكسانسازي ارز ميزنيم كه وفور ارز داشته باشيم و ضمنا منابع لازم براي تنظيم و كنترلهاي بعد از سياستهاي يكسانسازي ارز را نيز در اختيار داشته باشيم. مابهالتفاوت و غيره را بايد درنظر بگيريم. ما در دو مقطع زماني اين كار را انجام داديم و هر مرحله 6-5 ميليارد دلار هزينه كرديم اما بعد هم بازار از دستمان خارج شد آن هم در شرايطي كه وفور ارز داشتيم. در شرايط كنوني اين كار عملياتي نميشود و لااقل اجراي آن سخت خواهد بود.
عمده مشكل در اجراي اين سياست چيست؟
اگر بخواهند نرخ ارز را 4200 تومان اعلام كنند، به منزله اينكه نرخ دولتي 4200 تومان است كه موضوع ديگري است و بحث يكسانسازي نرخ ارز منتفي است. با اين حساب با دو بازار روبهرو خواهيم بود؛ يكي نرخ دولتي 4200 توماني و ديگري نرخ آزاد كه مبلغش معلوم نيست.
به نظر شما دولت نميتوان نرخ ارز را كنترل كند؟
سخت است. موضوع كاملا مشخص است. فارغ از هيجانات بازار يا هيجانات توهمي و توطئهاي يا هر اسم ديگري كه ميخواهيد بگذاريد كه متاسفانه برخي حتي در دولت هم به اين موضوع دامن ميزنند، مشكلات ديگري هم وجود دارد. شما شاهديد كه حتي مشاور ارشد رييسجمهور اعلام ميكند دولت با اين افزايش قيمت ارز موافق است و متوجه نيست كه در شرايط ركودي اين حرف بيمعني است و در شرايط رونق است كه با افزايش نرخ ارز ميتوانيم به صادرات رونق دهيم و در شرايط ركودي و زماني كه توليد تعطيل باشد، معلوم است اين افزايش قيمت به نفع چه كساني تمام ميشود. البته برخي هم به تئوري توطئه و توهم توطئه دامن ميزنند.
با اين تئوري توطئه موافق نيستيد؟تاثير مسائلي سياسي و مسائل اينچنيني را ناچيز ميدانيد؟
نميگويم موافق نيستم اما بازار تنش دارد و نبايد خودمان به آن دامن بزنيم. با اين همه، در واقعيت اقتصادي مشكل اصلي تفاوت فاحش بين تقاضا و عرضه ارز است. من در زمان تصويب بودجه نيز خدمت رييس كل بانك مركزي و دولت عرض كردم كه اين عددي كه ما داريم، حتما موجب افزايش قيمت ارز خواهد شد. وقتي 60 تا 65 ميليارد دلار واردات داريم، يعني بايد به هر روشي معادل آن ارز داشته باشيم. ازسويي درآمدتان يعني آنچه در دسترس قرار ميگيرد، شايد حدود 30 ميليارد دلار باشد، نبايد انتظار دو برابر شدن قيمت ارز را داشته باشيم و اگر قرار باشد با سطح سفارش كار كنيد، 50 درصد يا 60 درصد كاملا طبيعي است. به نظر من دولت بايد تلاش كند در يك سال پيشرو تقاضاي ارز را كنترل كند. كنترل تقاضاي ارز كمك خواهد كرد به اينكه در بلندمدت يا ميانمدت مشكل حل شود.
شيوههاي كنترل تقاضا ي ارز در دولت چيست؟
با شيوه كنترل واردات. روشهاي مختلفي براي كنترل واردات وجود دارد. درست است كه ما در قانون برنامه سياست تلفيقي داشتيم. سياست تلفيقي ميتواند خوب باشد اما برخي محدوديتهاي مصرفي را به همراه خواهد داشت. اگر بخواهيم منطقي و فارغ از اين تنشها موضوع را بررسي كنيم، آن هم در شرايطي كه بازار ارزمان مناسب نيست و منابع ارزي به راحتي در اختيارمان قرار نميگيرد و تبديل دلار به ريال هم به شرايط نامساعد و ايجاد تورم در جامعه دامن ميزند، بهترين روش، كنترل واردات است.
صحبتهاي ديروز جهانگيري با اظهارات شما مغايرت اساسي دارد. جهانگيري تاكيد داشت كه به ميزان كافي منابع ارزي داريم و مشكل مبادله نخواهيم داشت. واقعيت بازار چنين نيست.
به هر حال، آقاي جهانگيري به عنوان يك مقام سياسي طبيعي است كه اينگونه صحبت ميكند و شايد من هم اگر بخواهم به عنوان يك مقام سياسي صحبت كنم، همين حرفها را ميزدم اما چون جامعه در اين شرايط انتظار ندارد حرف غيركارشناسي بزنيم، بايد با اعدادي كه در بازار ارز و ترازهاي ارزي كشور است، صحبت كنيم.
مشابه تصميم دولت فعلي مبني بر تثبيت قيمت ارز در دولت احمدينژاد هم گرفته شد. باتوجه به وضعيت اقتصادي با قبل، اين مقايسه علمي است؟
بنده هم معتقدم وضعيت اقتصادي دولت روحاني قابلمقايسه با دولت خاتمي و احمدينژاد در زمينه يكسانسازي قيمت ارز نيست. اتفاقا احمدينژاد در بهترين مقطع آن تصميم را گرفت اما به بدترين روش عمل كرد. در شرايطي كه قيمت نفتمان بالا بود و درآمدهاي ارزي قابلتوجهي داشتيم، بهترين وقت براي اين تصميم بود اما روش احمدينژاد روش خوبي نبود و نتوانست به درستي عمل كند. اتفاقا شيوه يكسان است اما درست زماني كه قيمت نفت بالا بود، يعني در حدود يك يا دو سال كه وضعيت اقتصادي كمي رونق پيدا كرد، گفتيم كه الان زمان يكسانسازي نرخ ارز است ولي دوستان انجام ندادند اما الان اجراي اين سياست كار دشواري است.
پيشنهاد يكسانسازي نرخ ارز يكي، دو سال پيش منجر به افزايش قيمت ارز ميشد و تصميم فعلي دولت منجر به كاهش نرخ ارز شده است.
درواقع دولت اكنون نرخ ارز را تثبيت كرده است.
فارغ از اثر سياسي و فضاي رواني، قيمت واقعي دلار نسبت به ريال حدودا چه ميزان است؟
اكنون بعضي ميگويند ارز 3500 است و اما اينگونه نيست. ارز در بودجه امسال 4100 تومان است. اتفاقا اگر قيمت ارز همين عدد باشد، راحت وجوهات تامين ميشود. دليلش هم اين است كه 3500 تومان مبناي محاسباتي قيمت نفت بود و قرار بود مابهالتفاوت اين قيمت تا 4100 تومان به شكل ماليات سود سهام از بانك مركزي گرفته شود. چون بانك مركزي بالاتر ميفروخت، ما از بانك مركزي برميگردانديم و در بودجه خرج ميكرديم. در حال حاضر از نظر عملكردي، دلار 4200 تومان نسبت به قيمت 4100 تومان نرخ دلار در بودجه، هيچ تاثيري در بودجه كل دولت ندارد. اتفاقا مشكلي كه ايجاد ميشود مابهالتفاوتي است كه بايد براي درخواستكنندگان دولتي تامين كنيم، يعني ما براي دستگاه دولتي 3500 تومان پيشبيني كرديم ولي اگر همان دستگاه دولتي براي دارو و غيره دلار 4200 توماني بخواهد، ما بايد به آنها مابهالتفاوت بدهيم. نميدانم چرا دولت اين تصميم را گرفته و پيشبيني لازم را كرده است.
در مجلس تاكيد شد سياست تثبيت ارز دولت ضمن تعديل حمايت شود. نظرتان چيست؟
خير. اصل موضوع مطرح نشد كه قيمت محاسباتي 4100 تومان است، نه 3500 تومان. مجلس با اين ذهنيت كه الان 3500 تا 4100 تومان مابهالتفاوت زيادي است كه ميتوان خرج مسائل كنيم اما مابهالتفاوت زيادي نداريم.
پيشبيني شما از نرخ واقعي دلار چيست؟
قابل پيشبيني نيست. من كه علم غيب ندارم.
آيا اين قيمت 6000 توماني دلار در بازار را واقعي ميدانيد؟
خير. قطعا كمتر است اما با قيمت واقعي چندان فاصله ندارد.