ادامه از صفحه اول
چرا وزارت كار بنگاهدار شد
از سويي ديگر با توجه به اينكه در مجموعه وزارت كار و برخي وزارتخانههاي ديگر بنگاهداري و تصديگري دولتي وجود دارد، در سال 93 به ماده 6 قانون اصل 44 اصلاحيهاي اضافه شد تا بر اساس آن ظرف 5 سال شركتها بزرگ دولتي بيش از 40 درصد در مجموعههاي اقتصادي سهم نداشته باشند. بستر اين كار از نظر قانوني مهيا شده و بايد تا پايان سال 98 اين مهم انجام شده و نهادهايي به مانند شستا به جاي تصديگري در بنگاهها به پرتفوگرداني مشغول شوند و سياستگذار باشند نه بنگاهدار. با توجه به آنچه گفته شد وزارتخانههاي كار و اقتصاد آستينهاي خود را براي خروج دولت از بنگاهداري بالا زدهاند و به نظر ميرسد كه از سال آينده شاهد واگذاري سهام شركتهاي بزرگ به بخش خصوصي باشيم تا در اين ميان هم دولت صاحب منابع جديدي شود و هم اينكه با سپردن مديريت به بخش خصوصي بهرهوري بنگاهها افزايش يافته و توسعه و نوسازي در آنها آغاز شود.
معاون حقوقي سازمان خصوصيسازي
نتايج انحصار در فضاي مجازي
اگر رسانه ملي بتواند تنوعها و سلايق مختلف را در نظر بگيرد اعتماد بيشتري را جلب ميكند و آسيبهايي كه در جريان حوادث اخير شمرده ميشود، پيش نميآمد. رسانه ملي بايد با مهندسي جدي در كار خود بازبيني كند. بايد از عموم نخبگان بهره گيرد؛ نه فقط بخشي از نخبگان با سوگيريهاي خاص سياسي. وقتي رسانه نام ملي ميگيرد بايد سپهر خود را بالاي سر همه شهروندان گسترش دهد. اگر اين اتفاق نيفتد ميزان تاثيرگذارياش كم ميشود. در اين صورت جامعه مجبور ميشود نيازهايش را از طرق ديگري رفع كند.
فعال سياسي اصلاحطلب
گمانههاي غيرمسوولانه
ساده است اجازه ميدهد كشتي ايراني با پرچم پاناما وارد آبهاي كره شمالي شود و ناگهان تكاوران نيروي دريايي يا هر نيروي ديگري كشتي وارد شده به آبهاي كرهشمالي را تصرف كنند. هرچقدر آقاي ترامپ نامتعادل باشد و فرصت سوز اين فرصت طلايي احتمالي را تحت هيچ شرايطي از دست نخواهد داد، كساني كه اين شك و گمانه را در فضاي مجازي پخش كردند سوي ديگر واقعيت را در نظر نگرفتند صاحب محموله دولت كره جنوبي است، نوع معاملات نفتي روي درياها، قاعده و قانون خاص خود را دارد، محموله روي كشتي به مبلغ 60 ميليون دلار به دولت كره جنوبي قبل از حادثه فروخته شده است و كره جنوبي به عنوان مالك محموله شناخته ميشود بايد از پخشكنندگان شك و گمانه بالا پرسيد، آيا منطقي است رقيب اصلي كره شمالي يعني كره جنوبي، نقش كاتاليزور را بازي كند و ژوكربازي برد و باخت ايران و كره شمالي باشد ؟ كره جنوبي كه همين چند روز پيش بعد از مدتها درصدد اندك تنشزدايي با همسايه شمالي خود برآمد و هياتهاي كرهاي در مدار 36 درجهاي كه نقطه تلاقي و اختلاف است با هم مذاكره كردند چگونه است كه وجهالمصالحه سود و زيان فروش نفت و مشتقات آن به كره شمالي بشود، ميدانيم كه اخيرا قطعنامهاي در شوراي امنيت سازمان ملل به تصويب رسيد مبني بر محدوديت فروش نفت به كره شمالي و هر فروشندهاي كه معامله مخفيانه با كره شمالي داشته باشد برابر قطعنامه شوراي امنيت مورد مواخذه اين شورا قرار ميگيرد ازطرفي در ميانه اعتراضات چند روزه اخير كشورمان، نماينده امريكا درسازمان ملل خانم نيكي هيلي كه با خوشرقصيهاي خود ميخواهد دل ترامپ را به دست آورد و كرسي وزارت امورخارجه امريكا را نشانه رفته تا اولين امريكايي هنديتبار باشد كه بركرسي وزارت امورخارجه امريكا تكيه ميزند. اعمال و رفتارخانم نيكي هيلي و دشمني او با اعراب فلسطين و خصومت ذاتياش عليه ايران كه از هر فرصت استفاده ميكند تا بر شكاف موجود بين ايران و امريكا بيفزايد. خانم نيكي هيلي نبض رفتاري ترامپ را خوب رصد كرده است، ترامپ در ايام كارزار انتخاباتي وعده پاره كردن برجام و نيز انتقال سفارت امريكا از تلآويو به بيتالمقدس را به لابيهاي پرنفوذ يهودي وعده داد تا با احداث سفارتخانه امريكا در زمين بزرگي كه در بيتالمقدس خريداري شده، مقدمات انتقال سفارت امريكا به بيتالمقدس را فراهم آورد، نيكي هيلي بر طبل انتقال سفارت امريكا به بيتالمقدس ميكوبد و از هر فرصتي در سخنرانيهاي خود يا مسافرت به اسراييل اين موضوع را دامن ميزند تا در نظر لابي صهيونيستي خود را مناسبترين گزينه براي وزارت امورخارجه امريكا قلمداد كند. حال اگر چنين فرصتي به هر علت از طرف ايراني به امريكاييان داده شده باشد تا پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل مبني بر محدوديت فروش نفت به كره شمالي، چنين اشتباهي را مرتكب شده باشند خانم هيلي عرصه سازمان ملل و شوراي امنيت را به ميدان رسيدن به خواستههاي خود تبديل خواهد كرد، نخست شرايط بينالمللي صدور قطعنامههايي عليه ايران به لحاظ زير پاگذاشتن مصوبه شوراي امنيت را به ايشان خواهد داد و خواب آشفته ترامپ را كه اكثر وعدههاي انتخاباتي خود را عملي كرده و در موضوع برجام ناكام مانده است را به آرامش تبديل خواهد كرد و تا به گروه 1+5 ثابت كند كه اين ايران است كه به قواعد بينالمللي پايبند نيست حال اينكه برهمه جهان خصوصا اروپاييان ثابت شده است كه ترامپ بهانهجو درصدد است توپ عدم موفقيت برجام را به زمين ايران بيندازد. فضاي مجازي هرچند بيدروپيكراست و ميشود با شك و گمانه واقعيتها را قلب كرد تا جايي كه ديگر رسانهها كه ظاهرا داراي اعتبار و عقبه مردمپسندي هستند از آشفته بازار گمانهپراكنيها سود ببرند و عليه منافع ملي كشورمان قصه سركنند اما نميتوان واقعيتها را قلب كرد. جالب است كره جنوبي كه خريدار محموله بوده و قانونا و عملا بعد از خريد محموله كشتي روي دريا صاحب آن است و مقصد كشتي هم معين و امريكا كه در منطقه پر رفت و آمد دريايي اين نواحي حضوري پررنگ دارد و مهمتر از همه پوشش كامل راداري منطقه به لحاظ سوقالجيشي بودن آن بر همگان روشن است و امكان ندارد در چنين شرايطي محمولهاي ممنوع و تحريم شده به كره شمالي فروخته شود بازهم عدهاي با گمانهزنيهاي خود عليه كشورمان قصه سر ميدهند. سخن آخر اينكه چرا به اين مرحله رسيديم كه ذهن و زبان عدهاي به سوي مخالف و مخالفتخواني گرايش پيدا كرده است هرچند قلب واقعيت باشد.