• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3991 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۲ دي

كاظم كوكرم، سردبير مجله نجوم:

منجمان بشقاب‌پرنده را تاييد نمي‌كنند

گروه علم| نورهاي مشكوكي كه اخيرا در آسمان ايران مشاهده شد، بار ديگر اين سوال را مطرح كرد كه علت و منشأ اين پديده چيست. متن زير گفت‌وگويي است با كاظم كوكرم، سردبير مجله نجوم، درباره چند و چون اين پديده سوال‌انگيز و خيال‌انگيز.

 

نورهاي مشكوك در آسمان ايران كه اخيرا مشاهده شدند در اوايل دهه 1380 هم مشاهده شده بودند. در واقع پس از جنگ جهاني دوم گاهي در آسمان كشورهاي ديگر هم اين نورها يا اشياي مشكوك ديده شده‌اند. براي اين پديده توضيح علمي وجود دارد؟

بخشي از اين ماجرا به رويدادهاي نجومي بازمي‌گردد؛ رويدادهايي كه براي اهل فن معنا و مفهوم مشخصي دارد اما از آنجايي كه مردم عادي با اين پديده آشنا نيستند، ممكن است تصورات ديگري نسبت به آن داشته باشند. مثلا وقتي كه سياره زهره در موقعيتي تحت عنوان «بيشترين كشيدگي غربي يا بيشترين كشيدگي شرقي» در آسمان قرار مي‌گيرد از آنجايي كه اين سياره بسيار درخشان است، معمولا توجه عموم را به خودش جلب مي‌كند. نمونه‌هاي ديگري را در كشورهاي ديگر هم داشته‌ايم كه مردم درخشش پرفروغ سياره زهره را با يك هواپيما يا يك بشقاب پرنده و اشياي غيرعادي اشتباه گرفته‌اند. اين اصلا مساله عجيبي نيست. نورهايي كه ما مي‌بينيم، به خصوص مواردي كه در سال‌هاي اخير رخ داده، ناشي از تخليه سوخت موشك‌هايي است كه حامل ماهواره‌هايي هستند كه قرار است در جو زمين قرار بگيرند. اين موشك‌ها در ارتفاعات بالاي جو، سوخت‌شان را تخليه مي‌كنند و ما نتيجه بازتابش نور خورشيد از سوخت پخش‌شده در جو را به شكل يك قيف نوراني مي‌بينيم. عمده مواردي كه اخيرا مشاهده شده از اين دست بوده‌اند؛ مثلا نورهايي كه در سال‌هاي اخير در كرج، تبريز و اروميه ديده شدند. عمده اين موارد شكل مشخص و معيني دارند كه مثل يك قيف در آسمان است. وقتي ما اين پديده را مي‌بينيم كافي است به وب‌سايت‌هايي مراجعه كنيم كه اطلاعات مربوط به پرتاب موشك‌ها را منتشر مي‌كنند. گاهي هم ممكن است به پرتاپ موشك‌هاي جاسوسي مربوط باشد كه البته اطلاعاتي در اين سايت‌ها منتشر نمي‌شود. اما مساله «اشياي پرنده ناشناس» كه اطلاعاتي از آن در دست نيست، در ايران مطرح نيست. اشياي پرنده ناشناس به معناي بشقاب‌پرنده يا حمله فرازميني‌ها به زمين نيست. وقتي مي‌گوييم يوفو (‌UFO) در واقع به عبارت Unidentified Flying Objects اشاره داريم و منظورمان اشياي ناشناخته است. ما نمي‌دانيم اين اشيا منشا زميني دارند يا فرازميني. بنابراين اين شيء تا زماني كه هويتش براي ما مشخص شود و از حالت ناشناس بودن خارج شود، مي‌تواند هر چيزي قلمداد شود؛ اما مردم يوفو را مترادف با بشقاب‌پرنده يا موجودات هوشمند فرازميني در نظر مي‌گيرند. در حالي كه منظور از يوفو شيء ناشناخته‌اي است كه با پيگيري مي‌توانيم متوجه شويم منشأ آن چه بوده. مثلا شايد همان سياره زهره باشد يا پهپاد جاسوسي كه با ردگيري، منشأ آن مشخص مي‌شود.

مواردي هم بوده كه با پيگيري، منشأ و ماهيت اين اشيا مشخص نشده باشد؟

بله؛ براي 10 درصد از يوفوهايي كه مشاهده شده‌اند توجيه و توضيح مشخصي وجود ندارد. در ويكي‌پديا صفحه‌اي هست كه كاربران سراسر جهان به تكميل شدن آن كمك كرده‌اند و درباره يوفوهايي صحبت كرده‌اند كه هيچ توضيحي برايشان وجود ندارد.

فرضيه‌اي هم وجود دارد كه اينها با پيشرفت نظامي ابرقدرت‌ها مرتبط است و چون آنها اطلاع‌رساني نمي‌كنند اين اشيا ناشناخته مي‌مانند.

دقيقا؛ معمولا آزمايش‌هايي كه به تغييرات نظامي مربوط مي‌شود و هدف‌شان جاسوسي است اطلاع‌رساني نمي‌شوند. يكي از معروف‌ترين نمونه‌هاي اين يوفوها را سال 1355 در تهران داشتيم و ماجراي معروفي هم دارد كه هواپيماهاي ايراني براي شناسايي آن فرستاده شدند اما هيچ‌وقت ماهيت و منشأ آنها مشخص نشد و هميشه به عنوان يك راز سربه‌مهر باقي ماند.

حدس غالب اين بود كه با جاسوسي امريكا از شوروي در ارتباط است.

ولي اين حدس در حد يك فرضيه بود و تاييد نشد. علت اينكه نام اين پديده هنوز يوفو باقي مانده، همين ناشناخته بودنش است.

فارغ از يوفو، اصلا چيزي به نام بشقاب‌پرنده وجود دارد؟

وقتي با مفاهيم نجوم و ابعاد عالم و كهكشان آشنا باشيد، مي‌دانيد كه فاصله زمين تا نزديك‌ترين ستاره پس از خورشيد، كه ستاره‌اي به نام پروكسيما قنطورس است، چيزي حدود 3/4 سال نوري است. محيط زمين تقريبا 40هزار كيلومتر است و سرعت نور 300هزار كيلومتر. بنابراين اگر ماشيني با سرعت نور حركت كند، مي‌تواند در يك ثانيه هفت‌ونيم دور، دور زمين بچرخد. اگر با اين سرعت به سمت نزديك‌ترين ستاره پس از خورشيد حركت كنيم، چهارسال و سه‌ماه در راه هستيم. اگر قرار باشد پيشرفته‌ترين فضاپيماهاي امروزي با اين سرعت حركت كنند، بايد بيشتر از 40‌‌هزار سال در راه باشيم و اين تازه نزديك‌ترين ستاره در نزديك‌ترين مسافت و در كهكشان راه شيري است. در صورتي كه به نظر مي‌رسد 200 ميليارد ستاره شبيه به خورشيد در كهكشان وجود دارد؛ ما وقتي اين اعداد را مي‌شنويم مي‌توانيم به اين نتيجه برسيم كه اگر موجودات هوشمند فرازميني وجود داشته باشند، كه احتمالش هم اصلا كم نيست، قاعدتا چنين موجوداتي كه مي‌توانند با نوعي فناوري پيشرفته‌ چنين فواصل عظيمي را طي كنند و به زمين برسند، با ما قايم‌باشك بازي نخواهند كرد. يعني اين همه راه را نمي‌آيند تا مثلا آدم‌ربايي كنند يا آزمايشي انجام دهند و بروند. يعني بايد حضور مشخصي از اين موجودات را حالا چه دوستانه چه دشمنانه، روي كره زمين ببينيم.

بعضي هم مي‌گويند بشقاب‌پرنده‌ها نيز توليدات نظامي- جاسوسي بشر هستند.

اگر بخواهيم بشقاب پرنده‌ها را گونه‌اي از پهپادها ببينيم كه براي جاسوسي به كار مي‌روند، ديگر فاقد آن معنايي خواهد بود كه در ذهن عموم مردم وجود دارد. مفهوم بشقاب‌پرنده دلالت دارد بر يك شيء فضايي كه موجودات هوشمند فرازميني در آن حضور دارند. اشياي پرنده نظامي و جاسوسي ساخته دست بشر، تقريبا همين معناي پهپاد را دارند.

انگار توليدات جاسوسي در دوران جنگ سرد در تقويت اين تصور كه چيزي به نام بشقاب‌پرنده وجود دارد موثر بوده.

با توجه به حادثه رازول و حوادث مشابه، مي‌توان اين فرضيه را متصور شد كه سرمايه‌گذاري‌هاي امريكا و شوروي در دوران جنگ سرد براي رسيدن به برتري نظامي و فضايي، در شكل‌گيري اين تصور موثر بوده. اين حوادث ممكن است آزمايش دستگاه‌هاي پيشرفته‌اي بوده باشد كه مردم وقتي آنها را مي‌ديدند از آنها سر درنمي‌آورند و با توجه به اينكه سفر به ماه و مريخ هم در افكار توده‌هاي مردم قوي بود، آنها فكر مي‌كردند اينها يك موجودات هوشمندي هستند كه به زمين آمدند و ناسا با آنها در ارتباط است. اما امروزه تكليف اين مساله تقريبا روشن شده‌ است؛ چراكه مدتي پيش سيا مجموعه‌اي از اسناد قديمي مربوط به آن زمان را منتشر كرد و چيز خاصي در آنها نبود جز اينكه منطقه رازول پايگاه نظامي بوده و فعاليت‌هايي در آن در جريان بوده است. احتمالا مردم كشاورزي كه در نوادا بودند، آن پروازها را مي‌ديدند و براي‌شان عجيب و غريب بوده. آن ماموريت‌ها محرمانه بودند و اطلاعات‌شان هرگز فاش نمي‌شد. اما تا امروز در ميان اسنادي كه منتشر شده هيچ مدركي دال بر اينكه موجوداتي فضايي در كار بودند اعلام نشده است. ضمنا با وجود فواصلي كه موجودات فضايي بايد طي بكنند تا به زمين برسند و با وجود جمعيت پرشماري كه روي زمين زندگي مي‌كنند و رسانه‌هاي آزادي كه در كشورهاي غربي فعاليت مي‌كنند، اين فرض كه پنهان كردن اصل وجود موجودات فضايي ممكن است، بسيار هاليوودي به نظر مي‌رسد.

به نظر مي‌رسد تخيل همان‌طور كه در پيشرفت علم نقش مهمي داشته، در شكل‌گيري شايعات علمي هم بسيار موثر است.

بله، درست است اما ما نبايد تخيل را با علم اشتباه بگيريم. چون محاسبات ما نشان مي‌دهد كه در كهكشان راه شيري دويست ميليارد ستاره و قريب به چهل ميليارد سياره شبيه به زمين وجود دارد كه به طور پراكنده به دور ستاره‌ها در حركت هستند. وقتي به اين اعداد نگاه مي‌كنيم، اين سوال براي‌مان پيش مي‌آيد كه چرا حيات و موجودات هوشمند فقط روي زمين پديد آمده باشد؟ شايد حيات در جاي ديگري از كهكشان راه شيري هم به وجود آمده باشد ولي ما به علت بُعد مسافت نتوانسته‌ايم با ساير موجودات هوشمند اين كهكشان ارتباط برقرار كنيم. به هر حال مطالعات كه دانشمندان تا به امروز، هيچ نشانه‌اي از حيات ولو در حد يك باكتري را در هيچ جاي منظومه شمسي پيدا نكرده است. اين شايعه هم كه ناسا با موجودات فضايي در ارتباط است ولي اين موضوع را علني نمي‌كند، ناشي از توطئه‌انديشي رايج در كشورهاي استبدادي است. اگر چنين چيزي وجود داشته باشد، رسانه‌هاي جهان غرب كه آزادي چشمگيري هم دارند، قطعا به سراغ اين سوژه جذاب مي‌روند. يعني چنين چيزي براي سال‌هاي متمادي نمي‌تواند پنهان بماند.

برگرديم به بحث نورها. اين نورهايي كه اخيرا در آسمان ايران ديده شد، علتش چه بود؟

علتش همان تخليه سوخت موشك‌هاي ماهواره‌بر بود.

كدام كشور پرتاب‌كننده اين موشك‌ها بود؟

عمدتا روسيه و كشورهاي اروپايي و اسراييل و چند كشور ديگر بودند.

و مطابق توضيح شما، اين نورها در آسمان ساير كشورها هم بايد ديده شده باشد.

بله، در عراق و كشورهاي ديگر هم ديده شد.

نوري كه در اروميه و تهران ديده مي‌شود در پيونگ‌يانگ و سئول هم ديده مي‌شود؟

مكانيسم ديدن آن نور به اين ترتيب است كه در شرايطي كه آفتاب در تهران تازه غروب كرده، آفتاب براي آن موشك كه در ارتفاع چند‌صد كيلومتري قرار دارد، هنوز غروب نكرده. در نتيجه آفتاب به دود موشك مي‌تابد و دودش را در آسمان روشن مي‌كند. يعني معمولا يكي دو ساعت بعد از غروب يا يكي دو ساعت قبل از طلوع آفتاب، امكان مشاهده چنين پديده‌اي بيشتر است. وقتي آفتاب در ايران تازه غروب كرده، همه كشورهايي كه در محدوده جغرافيايي ايران هستند مي‌توانند چنين نوري را ببينند. اما فاصله تهران و پيونگ‌يانگ بيشتر از آن است كه افق مشترك داشته باشند. اگر آفتاب در تهران تازه غروب كرده باشد ولي پيونگ‌يانگ به نيمه‌شب رسيده باشد، مردم پيونگ‌يانگ نوري را كه مردم تهران مي‌بينند، نمي‌بينند.

پس نورهاي مشكوك در آسمان شهرها و كشورهاي تقريبا هم‌افق ديده مي‌شود ولي اشياي شبيه به بشقاب‌پرنده، فقط در آسمان همان شهر خاص.

بستگي دارد آن شيء در چه ارتفاعي باشد. اگر سوژه مورد نظر ما سياره زهره باشد كه مردم آن را با چيز ديگري اشتباه گرفته‌اند، افراد بسياري در همه جاي كره زمين ممكن است آن را ببينند. اما اگر هواپيمايي ناشناس در ارتفاعي پايين باشد، فقط مردم يك شهر يا منطقه خاص آن را مي‌بينند. هر چه ارتفاع بيشتر شود، ديد عمومي‌تر مي‌شود. اين نكته را هم در پايان بايد بگويم كه معمولا اشياي پرنده ناشناس را، اگر ريشه نجومي نداشته باشند، آدم‌هايي گزارش مي‌دهند كه خيلي با نجوم آشنا نيستند. مثلا در سال‌هاي اخير گزارش‌هاي زيادي در مجله نجوم به دست ما رسيده دال بر مشاهده فلان پديده مشكوك؛ در حالي كه ما مي‌دانستيم كه اين پديده مشكوك از نظر اين افراد ناآشنا به علم نجوم، چيزي جز سياره زهره نيست. ما الان در ايران جامعه‌اي 20هزار نفره داريم كه با مفاهيم اوليه علم نجوم آشنا هستند. چنين گزارش‌هاي نادرستي، هيچ‌وقت از سوي اين افراد به دست ما نرسيده است. هميشه مردم عادي به اشتباه اين گزارش‌ها را ارسال كرده‌اند. اگر از آن جامعه 20هزار نفره گزارشي به دست ما برسد، جدي‌تر بررسي‌اش مي‌كنيم. نهايتا اين نكته را بايد با قاطعيت گفت كه منجمين جهان وجود شيئي به نام بشقاب‌پرنده را تاييد نمي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون