رفتار جامعهيار، مزيت رقابتي جامعه ايران
نسرين ضميري
در كشوري كه روي كمربند زلزله قرار گرفته و از حدود 40 نوع حادثه طبيعي و غيرطبيعي بيش از 30 نوع آن در اين كشور روي ميدهد و حدود 90 درصد جمعيت ما در معرض خطرات ناشي از اين حوادث قرار دارد هرچه در اين خصوص گفته شود باز هم كم گفتهايم. در يك هفتهاي كه از رخداد زلزله در غرب كشور ميگذرد شاهد واكنشها و اقدامات همه نهادهاي مربوطه و همه آحاد مردم و دولت بودهايم و در اين ميان رفتار مردم ايران و ميزاني از همدلي و حضوري كه نشان دادند بسيار تحسينبرانگيز است.
طبيعيترين پرسشي كه به ذهن ميرسد اين است كه چرا به ديگران كمك ميكنيم؟ روانشناسان اجتماعي در تبيين اين چرايي، رفتاري را به نام «رفتار جامعهيار» مطرح كردهاند. «رفتار جامعهيار» رفتاري است كه در آن يك فرد به ديگران كمك ميكند يا ياري ميرساند بدون آنكه وظيفه او باشد يا براي او سودي آشكار داشته باشد و حتي چه بسا خطرناك يا زيانآور هم باشد. يك توضيح ساده براي اينكه چرا به ديگران كمك ميكنيم ميتواند اين باشد كه ما موجوداتي اجتماعي هستيم و ميخواهيم زماني كه نياز به كمك داريم ديگران نيز متقابلا به كمك ما بيايند. روانشناسان اجتماعي سالهاست كه به اهميت اين رفتار در جوامع بشري پي بردهاند و پژوهشهاي زيادي در اين خصوص انجام دادهاند و به دنبال راههايي هستند تا مردم را تشويق به انجام «رفتار جامعهيار» كنند. آنها پنج ويژگي افراد جامعهيار را به اين شرح توصيف كردهاند:
1- احساس همدلي دارند
2- اعتقاد دارند دنيا جاي خوبي است
3- احساس مسووليت بالايي دارند
4- اعتقاد دارند ميتوانند شرايط را به نحو مطلوبي تغيير دهند
5- خودخواهي كمتري دارند
همچنين روانشناسان بر اين باورند كه همه انسانها با توانايي شناختي و توانايي زيستي همدلي و همحسي متولد ميشوند اما تجارب زندگي باعث ميشود كه اين ويژگي كمرنگ شده يا به يكي از ويژگيهاي شخصيتي ما تبديل شود. خانواده، مدرسه و اجتماع نهادهاي اصلي ايجاد و گسترش اين احساسات هستند. همدلي و همحسي به اين معناست كه بتوانيم خود را به جاي ديگران بگذاريم و هر آنچه را يك فرد احساس ميكند بفهميم و احساس كنيم. همدلي يكي از مهارتهاي اصلي زندگي و يكي از مولفههاي هوش هيجاني يا هوش اجتماعي است.
همانطور كه در زلزله اخير شاهد بوديم واكنش مردم سراسر ايران در سطح بالايي از ياري رساندن و همدلي بود. از طرفي بسيار شنيديم كه كمك رساني نهادهاي رسمي و دولتي با كم و كاستيهايي همراه بوده است كه براي رخدادي در اين ابعاد كاملا طبيعي است. در كنار همه برنامههاي پيشگيري، كاهش خسارتها و آمادگيها كه براي پيشبيني و مقابله با انواع حوادث طبيعي و غيرطبيعي بايد داشته باشيم و در كنار همهگونه تجهيزاتي كه نهادهاي كمكرسان بايد از آن برخوردار باشند كه در جاي خود كارشناسان مربوطه بسيار سخن گفته و بسيار سخن خواهند گفت، ويژگي «رفتار جامعهيار» مردم ايران ميتواند مورد توجه جدي مسوولان قرار گيرد.
همه ما ميدانيم كه صرف حضور مردم اگرچه تحسينبرانگيز است اما بهتنهايي كافي نيست. حضور مردم بايد مفيد باشد و زماني اين حضور مفيد است كه آنها آموزشها و مهارتهاي لازم از قبيل كار با كپسول آتشنشاني، ماساژ قلبي، تنفس مصنوعي، پانسمان زخم و شكستهبندي، شيوه صحيح حمل مصدوم و غيره را ديده باشند.
گاهي عنوان ميشود كه در كشورهاي پيشرفته سازمانهاي مرتبط مانند آتشنشاني، اورژانس، مديريت بحران، شهرداريها و... . مهارت و تخصص لازم را دارند و به همين دليل انجام اين امور به عهده آنهاست و ديگر نيازي به مردم نيست، اما يادمان باشد كه اولا تا رسيدن كشورمان به اين حد از آمادگي زمان زيادي لازم است و در ثاني حتي پس از رسيدن به چنين حدي از آمادگي هميشه از لحظه وقوع حادثه تا رسيدن نيروهاي امدادي زماني حياتي وجود دارد كه توسط مردم حاضر در محل و حتي اعضاي خانواده ميتواند جبران شود.
همه ما با مواردي از قبيل تصادف جادهاي، حادثه در محل كار براي همكارمان، كودكآزاري، غرق شدن كسي در هنگام شنا، درخواست كمك از طرف همسايه و مواردي از اين قبيل مواجه شدهايم و چه بسيار حسرت خوردهايم كه اي كاش ميتوانستيم مفيد باشيم. «رفتار جامعهيار» در صورتي ميتواند به بهترين شكل خود مورد استفاده قرار گيرد كه افراد بتوانند مفيد باشند و زماني ميتوانند مفيد باشند كه مهارتهاي لازم را داشته باشند. ما بايد آموزش مهارتهاي كمكرساني يا به اصطلاح كمكهاي اوليه و آموزش مديريت بحران را به طور جدي از دوران آموزش ابتدايي و از مفاهيم ساده تا بالاترين سطح در دانشگاهها شروع كنيم.
چه مردم به نهادهاي رسمي كمك كرده باشند و چه به شخصيتهاي مذهبي، سياسي، هنري، ورزشي و... و چه خود شخصا اقدام كرده باشند و با هر انگيزهاي كمك كرده باشند مهم «رفتار جامعهيار» مردم است؛ «رفتار جامعهيار» مردم ايران مزيتي است كه همه به آن نيازمنديم و مديران جامعه نيازمندتر.
روانشناس