رفراندوم استقلال در كردستان دغدغهها و مسووليتها
بنيان همه كشورها و در نتيجه كل نظام جهاني تضعيف كرده و خطر جنگ و خونريزي را افزايش دهد.
گذشته از اين مواضع اصولي ايران به صورت طبيعي دغدغههاي سياسي و امنيتي هم دارد كه ميتوان به بعضي از آنها اشاره كرد:
يكي از دغدغههاي امنيتي ايران اين است كه چنين اقدامي منبع الهام تندروهاي نژادي و دشمنان خارجي شده تا تلاش كنند در ايران و ساير كشورهاي همسايه از احساسات قومي و نژادي سوءاستفاده كرده و ضد امنيت ملي و آرامش مردم از آن بهرهبرداري كنند.
دومين موضوع سوءاستفاده بعضي بازيگران بينالمللي است كه منفعت و سعادت خود را در تفرقه و ناآرامي منطقه ما ميبينند و از اين وضعيتها به دنبال نيات شيطاني خويش هستند. رژيم صهيونيستي در راس اين بازيگران قرار دارد.
سومين دغدغه ايران مسووليتي است كه ايران در رابطه با تماميت و آرامش كشور همسايه خود، عراق احساس ميكند.
و نهايتا ميتوان گفت كه ايران ناامني همسايگان خود را ناامني خود ميداند. خلأ قانوني ناشي از چنين وضعيتهايي يا عدم رضايت و واكنش سخت حكومت مركزي يا وجود فرق مختلف ممكن است باعث افزايش تنش، خونريزي و نفرت پايدار شود كه نه تنها ايران بلكه ساير كشورهاي منطقه ممكن است تا مدتهاي مديد از آن متضرر شوند. پس به نظر ميرسد ايران نه صرفا در ارتباط با يك كشور يا يك منطقه خاص بلكه مواضعي جهاني بر اساس اصول مشترك دارد.
سياستمداران كردستان با درايت سياسي كه دارند درك ميكنند كه نبايد اسير هيجانات ناشي از رفراندوم شوند. اين هيجانات امروز يا فردا فروكش ميكند و تازه مسووليت سياسي آنها آغاز ميشود. به نظر من اين مقامات مسووليتي خطيري دارند كه دغدغههاي كشورهاي همسايه عراق را برطرف كنند در غير اينصورت مسيري دشوار در پيش خواهند داشت. اولا از نظر داخلي، مسوولان كردستان بايد بتوانند مطابق قانون اساسي عراق تعهدات ناشي از قانون اساسي عراق را اجرا و سعي كنند رضايت دولت عراق را جلب كنند. عدم رضايت دولت عراق و اقدامات يكجانبه مشروعيت فعلي مقامات كردستان در سطح منطقه خودشان را نيز همواره زير سوال خواهد برد.
اما در سطح بينالمللي مقامات كردستان بايد به طور ملموسي چه در گفتار، در رفتار و در قوانين و مرامنامههاي سياسي خود به صورت روشن چند تعهد را بپذيرند از جمله:
آنها بايد به تعهد ابدي خود مبني بر احترام به مرزهاي بينالمللي، تماميت ارضي و امنيت همه كشورها تاكيد كنند. در اين راستا بايد متعهد باشند كه هيچگاه محلي براي ايجاد پايگاه نظامي يا اطلاعاتي و مانند اين عليه كشورهاي همسايه عراق نخواهند بود. آنها بايد بر تعهد خود مبني عدم پناه دادن به تروريستها و جداييطلبان تاكيد كنند. آنها بايد به روشني تعهد كنند تبليغات منفي، فعاليتهاي نژادي، قومگرايانه و جداييطلبانه عليه كشورهاي همسايه عراق را تحمل نخواهند كرد. همچنين بايد تعهد كنند كه مجرمين تحت تعقيب كشورهاي همسايه عراق را بلافاصله مسترد كنند.
اما در نهايت ميتوان توصيه كرد كه كشور ما نيز مطابق رويه هميشگي خود مبني بر گفتوگو و تعامل هنگام بروز مشكلات سياسي، ضمن حفاظت قاطعانه از منافع خود و بهكارگيري سياستهاي موثر در رابطه با وحدت همگاني داخلي، ضمن هماهنگي و تعامل با همه كشورهاي همسايه خصوصا دولت مركزي عراق با مقامات اقليم كردستان نيز تعامل سياسي خود را حفظ كرده و چنين تعاملي را به كلي منتفي نكند.
برگزاري آرام حج نشانه چيست؟
اكنون رفتار عربستان در حج را چگونه بايد تفسير كرد؟ يك حالت اين است كه اين رفتار را صرفا به مساله حج مربوط بدانيم و آن را نمادي از تغيير سياست عربستان در برابر ايران ندانست. يك احتمال هم اين است كه اين رفتار پيام روشني از سوي عربستان است كه از پي بهبود روابط يا حداقل كاهش تنش ميان دو طرف است. از آنجا كه ايران درصدد تشديد اين بحران نيست و ثبات و آرامش منطقه را به نفع خود ميداند و بيثباتي را هدف بيگانگان و اسراييل ميداند، لذا عقل سليم اقتضا ميكند كه حالت دوم را مبناي تعامل جديد با عربستان قرار داد و اگر رفتار عربستان به معناي دراز كردن دستي براي كاهش تنش است، حتما دست ايران نيز پاسخ مناسب بدهد. ايران در اين حالت هيچ چيزي از دست نخواهد داد، حتي اگر اين فرض نادرست باشد، در نهايت به جايي ميرسيم كه الان هستيم. اين امكان وجود دارد كه ابتدا وزراي خارجه دوطرف و ياحتي در سطوح پايينتر يعني در سطح معاون وزير خارجه ديدارهايي را تدارك ببينند و از منويات واقعي طرف مقابل به طور مستقيم اطلاع پيدا كنند. مبادا هدف آنان دراز كردن دست براي حل مشكلات و كاهش تنش باشد ولي ايران چنين برداشتي را متوجه نشود.