• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3527 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۶ ارديبهشت

سفر به جنوب

صبوري و شكوري جنوب

نبض سرنوشت سياسي حال و آينده لبنان در جنوب اين كشور مي‌زند. خطه جنوب نه براي ناظران و گزارشگران خارجي بلكه براي مردم اين سامان دريچه جديدي به سوي جهان سياست گشوده كه لبنان را به يكي از چند نقطه كليدي نقشه خاورميانه تبديل كرده است. پيش از سفر به جنوب باور نمي‌كردم هنوز خاطره مقاومت رزمندگان اين كشور، پس از سال‌ها اشغال اينچنين ذهن و روح مردم اين كشور را تحت تاثير قرار داده باشد.
اين دومين باري بود كه به جنوب بيروت مي‌رفتم. بار نخست سال 1381. به نظر لبنان امروز به ويژه جنوب سازمان يافته‌تر و مدرن‌تر شده است. ترافيك بيروت و بزرگ‌راهي كه اين شهر را به جنوب وصل مي‌كند بسيار سنگين بود. ناحيه جنوب جايي است كه شيعياني كه به دليل تجاوز رژيم اشغالگر قدس مجبور به ترك خانه و كاشانه خود شده‌اند در آن سكني گزيده‌اند. تجاوز رژيم صهيونيستي به لبنان وسپس آغاز جنگ داخلي در بيروت، موجب شد دولت نتواند طبق برنامه منظم، آوارگان جنوب را اسكان دهد. در نتيجه، آپارتمان‌ها و خانه‌هايي بسيار اما بدون نقشه و امكانات در گستره جنوب بيروت برپا كرد. اگرچه دولت لبنان در سال‌هاي گذشته كار بازسازي و بهسازي شهر را آغاز كرده و درصدد خريد و تخريب خانه‌هاي مسير بزرگراه براي بهسازي منطقه است اما چون شيعيان بر اين اعتقادند كه فروش يكباره خانه‌هاي‌شان مشكلاتي چون پراكندگي و بلاتكليفي به همراه دارد، تاكنون بر سر عبور بزرگراه با دولت به توافق نرسيده‌اند. بزرگراهي كه گفته مي‌شود قرار است در آينده از فلسطين اشغالي، سوريه و چند كشور عربي عبور كرده و آنها را به يكديگر پيوند دهد. به هر حال وضعيت اجتماعي و مسكوني جنوب بيروت در خور شان شيعيان نيست. آن‌طور كه ساكنان جنوب گفتند، ‌در حومه جنوبي بيروت، آب آشاميدني لوله‌كشي و بهداشتي به مقدار كافي وجود ندارد و مردم محل روزانه با چندين ساعت قطع آب و برق مواجه مي‌شوند.
حدودا سه ساعت طول مي‌كشد تا از بيروت به جنوب برسيد. فاصله جنوب تا بيروت حدودا 130كيلومتر است. اين فاصله را بزرگراهي كليدي مي‌پوشاند؛ بزرگراهي كه درست در امتداد ساحل درياي مديترانه كشيده شده است و اسراييلي‌ها دقيقا از همين بزرگراه بود كه به سمت بيروت هجوم آوردند. در مسير اين بزرگراه شهر صيدا كه تقريبا همه ساكنانش مسلمان هستند قرار دارد. در مقطع ورودي اين شهر ورزشگاه زيباي فوتبال صيدا قرار دارد. وجود قلعه‌هاي تاريخي از هويت و قدمت ديرين صيدا حكايت مي‌كند. در مسير ورودي صيدا، وجود درختان انبوه نخل، درختان كوتاه موز و باغ‌هاي نارنگي، پرتقال و ليمو منظره‌اي بديع و دلنواز آفريده‌اند.
در اين شهر نيز همچون ديگر نقاط لبنان وجود عكس‌هايي از رهبران حزب‌الله لبنان و جمهوري اسلامي ايران نشانه‌هايي از پيوند معنوي- ايدئولوژيك ايران و لبنان به نمايش گذاشته است. آثار زندگي شهري، بافت و چهره روستاها و مناطق اطراف بيروت را دگرگون كرده است. صيدا نيز از حيث داشتن ماشين‌هاي مدل بالا و فروشگاه‌هاي لوكس و آدم‌هاي شيك‌پوش چيزي كم ندارد. صيدا شهري سني‌نشين كه زادگاه رفيق حريري نخست‌وزير لبنان است.  در اين مسير پس از گذر شهر‌هاي صور و صيدا و جيه (مزار حضرت يونس پيغمبر در ساحل شهر جيه است. پيامبري كه به علت رها كردن قومش به كام نهنگ رفت و به تعبيرقرآن‌كريم اگر تسبيحش نبود از ظلمات شكم نهنگ خلاصي نمي‌يافت؛ مزاري قديمي و متروك اما با فضايي بسيار معنوي.) به مناطق آزادشده جنوب لبنان مي‌رسيم. راهنماي لبناني‌ مي‌گويد: ورود فلسطيني‌ها به اين مناطق تقريبا ممنوع است. مي‌پرسم چرا؟ مي‌گويد: «يك مدت فلسطيني‌ها از اردوگاه‌هاي خود مي‌آمدند اينجا با سلاح‌هاي سنگين و سبك به شهرك‌هاي صهيونيست‌ها حمله مي‌كردند و اين باعث تشديد دامنه درگيري مي‌شد.»  قلعه باستاني «شقيف» از نقاط چشمگير در اين مسير است. اين قلعه در دوره اشغال به صورت پادگاني براي نظاميان ارتش صهيونيست درآمده بود كه اشغالگران زيان‌هاي فراواني به اين آثار باستاني وارد آوردند. اهميت سوق‌الجيشي قلعه به اين است كه در بالاترين ارتفاع جنوب لبنان قرار دارد لذا به تمام نقاط پيرامون اشراف دارد. «قلعه شقيف» روي كوه بلندي است، در كنار روستاي «ارنون»؛ قلعه‌اي تابستاني كه از دوران جنگ‌هاي صليبي بازمانده است. تا پيش از پيروزي مقاومت، مردم جنوب لبنان حق استفاده از اين رودخانه را نداشتند و صهيونيست‌ها مانع از نزديك شدن افراد لبناني به اين رودخانه مي‌شدند و در نتيجه آب گواراي اين رودخانه به فلسطين اشغالي مي‌رفت تا به مصرف شهرك‌نشينان صهيونيست برسد. از اين قلعه بخش وسيعي از جنوب لبنان تا فلسطين اشغالي و از سوي غرب تا عمق آب‌هاي مديترانه ديده مي‌شود. در بخش شرق كه شيب بسيار تند است، رودخانه معروف ليتاني و بستر مارپيچي آن جلب‌نظر مي‌كند. اين قلعه اهميت استراتژيك داشته و در طول تاريخ مورد استفاده ارتش‌ها و جنگاوران قرار گرفته است. در دهه هفتاد قرن گذشته ميلادي، اين قلعه در اختيار سازمان‌هاي مقاومت فلسطين بود و بارها توسط نيروي اسراييل بمباران شد. پس از حمله اسراييل به لبنان در سال 1982 و اشغال اين كشور، ارتش صهيونيستي، استحكامات مهمي در اين قلعه و ارتفاعات اطراف آن براي كنترل جنوب لبنان ايجاد كرد.
مليتا قله قدرت حزب‌الله
در طول مسير كه از كنار سيم‌هاي خاردار مرزي مي‌گذريم، شهرك‌هاي صهيونيست‌نشين در چند متري خط مرزي ديده مي‌شوند. پس ازآن منطقه منطقه سوق الجيشي مليتا بر فراز روستاي جرجوع قرار دارد. اين منطقه شامل روستاهاي «حبوش»، «عرب‌صاليم»، «جرجوج»، «مليخ»، «اللويزه»، «عين بوسوار» و «جباغ» است.
مليتا 82 كيلومتر از بيروت و 33 كيلومتر از شهر «صيدا»، مركز استان جنوب فاصله دارد و مسافت آن تا منطقه مرزي با سوريه به نام «المصنع» نيز 90 كيلومتر است، تا مرز فلسطين اشغالي نيز 45كيلومتر فاصله دارد و ارتفاع مليتا از سطح دريا به 1060متر مي‌رسد.
 مليتا، نخستين پايگاه توريستي بي‌نظير در نوع خود است كه مرحله‌اي از تاريخ لبنان را حكايت مي‌كند كه همچنان ادامه دارد، اينجا يك موزه طبيعي است كه طبيعت زيبا و كوه‌ها آن را احاطه كرده است. هدف از ايجاد اين پايگاه توريستي، حفظ اماكني است كه مجاهدان مقاومت در آن زندگي كرده‌اند تا مردم با تجربه بي‌نظير مقاومت اسلامي لبنان عليه دشمن صهيونيستي از زمان اشغال بيروت آشنا شوند.
مليتا در منطقه «جبل عامل» واقع در جنوب لبنان قرار گرفته و يكي از روستاهاي اقليم التفاح است كه ارتفاعات كوهستاني اطراف آن را فراگرفته و شامل آرامگاه پيامبران، اوليا و پادشاهان دوره‌هاي مختلف است.
مساحت اين پايگاه توريستي شامل 60 هزار مترمربع از باغ‌ها و جنگل‌ها و 5 هزار متر مربع زيربناست، مليتا ناهمواري‌ها و حفره‌هاي سنگي و غارها را دربرگرفته و پوشيده از درختان بلوط است، حفاري‌ها در اين منطقه گواه وجود آرامگاه‌هاي قديمي است و علاوه بر آن، برخي سفال‌ها و تابوت‌هاي باستاني در آن استخراج شده است.
منطقه مليتا در زمستان پوشيده از برف است و مه آن را در بر مي‌گيرد كه اين مضاف بر زيبايي طبيعي و آب و هواي معتدل آن است، از آنجا كه زندگي مجاهدان مقاومت، ساده و پر رمز و راز بود و در عين حال محتوايي عميق داشت، پايگاه توريستي مليتا نيز به‌گونه‌اي طراحي شده است كه با چنين زندگي‌ سازگاري و تشابه داشته باشد، از اين رو تاسيسات اين پايگاه توريستي شامل نمادها و نشانه‌هاي هنري بديعي است كه با هنرمندي مجاهدان مقاومت در ساختن سنگرهاي بتني نمايان شده است.
شكل هندسي اين پارك‌موزه، مربع انتخاب شده كه بيانگر قبله مسلمانان است و به چهار سمت اشاره دارد: شمال و جنوب كه نشان‌دهنده سفر پرندگاني است كه به دنبال ميهن هستند، شرق، رمز خورشيد مقاومت و جامعه مقاوم است و غرب به غروب ستاره اشغال و ستم اشاره مي‌كند.
مليتا از نام اصلي منطقه گرفته شده كه عبارت از كوهي است كه مجاهدان مقاومت در طول دوره اشغال جنوب لبنان توسط اشغال‌گران اسراييلي تا آزادسازي آن در سال 2000 ميلادي (1379 شمسي) در آن مستقر شده بودند. گمان مي‌رود كه مليتا واژه‌اي سرياني و به معناي «پرشده از آب» باشد.
لوگوي پايگاه توريستي مليتا برگرفته از رابطه طبيعي بين زمين و آسمان است كه با تركيبي از تايپوگرافي رسم‌شده نشان از زيبايي، قدرت، اعتماد و سرزندگي دارد. اين مفاهيم در كلمه مليتا به چشم مي‌خورد، به طوري كه دو نقطه آغازين حرف «يـ»، رمزي از زمين و دو نقطه دوم «تـ» نيز رمزي از آسمان است كه پرنده‌اي سرخ‌رنگ بر بالاي آن نشسته است. اين پرنده سرسخت و داراي اعتماد به نفس بسيار است، آرام نمي‌گيرد، شكست و عقب‌نشيني را نمي‌شناسد، گوشت آن تلخ بوده و قابل خوردن نيست، درست مثل ميوه درخت بلوط كه نشانه‌هاي آن در لوگوي مليتا وجود دارد. خط‌هاي منحني رو به بالا در نوشته عربي و انگليسي مليتا، اشاره به بلندي كوه دارد و رنگ‌هاي خاكي آن (سبز و قهوه‌اي) بازتابي از رنگ‌هاي زندگي و زمين است.
اين موزه با شعار «حكايت زمين براي آسمان» (به تعبير نصرالله، دبيركل حزب‌الله لبنان در فيلم مستند اين موزه) حاكي از نماد هويت اين طرح است، به طوري كه در آن به زمين اشاره شده كه داستان‌هاي زمينيان، قهرمانان و شهيدان را براي ساكنان آسمان نقل مي‌كند. اين لوگو را «مسعود نجابتي» هنرمند مبتكر ايراني طراحي كرده است. نمايشگاه: شامل نمونه‌هايي از غنايم جنگي است كه توسط رزمندگان مقاومت طي سال‌هاي درگيري با دشمن به غنيمت گرفته شده است. اين بخش شامل جنگ‌افزارهاي زرهي و سلاح‌هايي است كه از ارتش دشمن و مزدوران آن به جاي مانده و توسط نيروهاي مقاومت از سال 1982 ميلادي (1361 شمسي) تا جنگ 33 روزه سال 2006 ميلادي (1385 شمسي) به غنيمت گرفته شده است.
در ميان اين ابزارهاي جنگي، تانك «مركاوا» از نسل چهارم وجود دارد كه افتخار صنايع نظامي اسراييل به شمار مي‌رود و در دل خاك قرار گرفته است. لوله اين تانك توسط مردان مقاومت گره زده شده تا نشانه ويران‌شدن خودروي نظامي پيشرفته اسراييلي در برابر اراده و ايمان راسخ رزمندگان باشد. اين منطقه شامل منطقه‌اي جنگي و ناهموار است كه هزاران مبارز طي سال‌هاي اشغال در آن مستقر شده بودند و از آنجا به سوي پايگاه‌هاي دشمن براي اجراي عمليات‌هاي جهادي حركت مي‌كردند و به سمت مناطق اشغالي پيش مي‌رفتند. در اين مكان و در يك مسير شيب‌دار به طول 250 متر، صحنه‌هاي مختلف جنگي مجاهدان مقاومت در معرض ديد قرار گرفته است. يكي از نقاطي است كه رزمندگان مقاومت آن را به‌منظور سنگرگرفتن در برابر دشمن احداث كردند. بيش از هزار مبارز به مدت سه سال متوالي براي حفاري اين غار تلاش كردند. عمق اين غار 200 متر و شامل اتاق‌ها و تجهيزات مختلفي است و بيش از 7هزار رزمنده را در بر مي‌گرفته است.
منطقه‌اي است كه به روستاهاي اقليم التفاح، زهراني، صيدا و صور اشراف دارد كه در سال 1985 ميلادي (1364 شمسي) توسط مقاومت آزاد شده بود. مرتفع‌ترين نقطه از منطقه مليتا به ارتفاع 1060 متر است كه يادمان شهداي مقاومت در آنجا واقع شده است و بر مناطق اشغال‌شده در گذشته و بخش زيادي از مناطق آزاد‌شده در سال 2000ميلادي (1379 شمسي) مشرف است.
جاده‌اي همانند چالوس ايران
جاده‌هاي منتهي به جنوب از ميان جنگل‌ها و باغ‌هاي ميوه و رودخانه‌هاي مختلف از جمله رودخانه ليطاني عبور مي‌كند. اين جاده‌ها شباهت بسيار زيادي به جاده چالوس در ايران دارند و پر از تفرجگاه‌هايي هستند كه امروزه به محل استراحت و تفريح مسافران تبديل شده‌اند. انگشت اشاره راننده لبناني به سوي پايگاه «كفرتبنيت» مي‌رود. يعني آخرين نقطه‌اي كه اسراييلي‌ها پيشروي كرده بودند. معروف به «دروازه فاطمه» در روستاي كفركلا اكنون اين پايگاه يكي از مراكز مهم و حساس امنيتي جنوب است كه هركس قصد ورود به جنوب را داشته باشد، نامش آنجا ثبت مي‌شود. جاي‌جاي اين منطقه خاطره‌اي از دوران مبارزه فرزندان لبنان و تجاوز صهيونيست‌ها را بازگو  مي‌كند.
مارون‌الراس يكي از روستاهاي جنوبي لبنان است كه در بخش بنت جبيل و استان النبطيه قرار دارد، مارون الراس حدود يك كيلومتر با مرزهاي لبنان و فلسطين اشغالي فاصله دارد و اهميت نظامي آن از آنجاست كه در بلندي‌هاي مرتفعي قرار دارد كه به بخش‌هاي مهمي از جنوب لبنان و شمال سرزمين‌هاي اشغالي مشرف است، مارون الرأس بر 14 شهرك صهيونيست‌نشين اشراف دارد، اين روستا در 125 كيلومتري جنوب بيروت قرار دارد و كمتر از 1000 هكتار مساحت دارد. پس از پايان جنگ 33روزه سال 2006، جمهوري اسلامي ايران به پاس مقاومت‌هاي بي‌نظير مردم اين منطقه، اقدام به تاسيس پاركي به نام پارك ايران كرد. در قسمت ديگري از جنوب لبنان در منطقه مرزي «مارون الراس» به پارك ايران مي‌رسيم در مارون الراس مشرف بر فلسطين اشغالي مي‌رسيم؛ شهركي كه شاهد شكست هيبت ارتش اسراييل در جنگ سال 2006 بود.
پارك ايران كه مشرف بر شهرك‌هاي فلسطين اشغالي است، حال و هواي ديگري براي بازيد‌كنندگان دارد زيرا از آنجا تحرك رفت و آمد خودروهاي شهرك‌نشينان و گشتي‌هاي اسراييلي به ويژه در شهرك «اويميم» را مي‌توان ديد كه بر ويرانه‌هاي يكي از روستاهاي هفتگانه لبناني بنيان گذاشته شده است كه اسراييل آن را در سال 1948 اشغال كرد و ساكنان آن را كوچ داد.
در سرتاسر اين پارك همه نوع امكانات براي بازديدكنندگان وجود دارد و حتي با دوربين‌هاي نصب شده بر فراز برجي در وسط پارك، افراد مي‌توانند از آنجا مناطق داخل فلسطين اشغالي و شهرك‌هاي صهيونيست نشين را ببينند.
با ورود به پارك ايران، هر بازديدكننده‌اي تصور مي‌كند كه استان‌هاي ايران به مرز با فلسطين اشغالي منتقل شدند زيرا تابلوهاي با نام تهران، تبريز، شيراز، اصفهان، اردبيل، همدان، يزد و غيره نصب است كه هر كدام ويژگي‌هاي هر استان ايران و جمعيت آن را ذكر كرده‌اند.
مارون الراس به لحاظ موقعيت استراتژيك خود و نزديكي كه با مرزهاي فلسطين اشغالي دارد، نخستين منطقه‌اي بود كه در جنگ 33 روزه مورد طمع صهيونيست‌ها قرار گرفت اما حملات متعدد به اين روستاي كوچك با مقاومت جانانه حزب‌الله و ساكنان منطقه مواجه شد و كابوس‌هاي وحشتناكي را براي نظاميان صهيونيست رقم زد.
***
در ادامه سفر لبنان، پس از جنوب، رهسپار منطقه «بقاع» و شهر «بعلبك» در شرق لبنان شديم. منطقه بقاع كه جمعيت اصلي آن را عشاير شيعه تشكيل مي‌دهد، در مقايسه با جنوب لبنان، ويژگي‌هاي خاص خود را دارد. مردمي غيور كه در عين فقر بسيار، پيوسته در كنار مقاومت بوده‌اند. اينجا زندگي مردم بيشتر از طريق كشاورزي و دامداري مي‌گذرد، اما فقر و درآمد كم، برخي را وادار به كشت غيرقانوني شاهدانه و خشخاش مي‌كند. بعلبك در شرق كشور لبنان و بين دو سلسله كوه دره بقاع قرار دارد كه يكي از نادرترين آثار تاريخي جهان را در خود نگهداري مي‌كند شهر بعلبك در كنار خود يكي از عظيم‌ترين آثار باستاني را دارد كه مربوط به دوره رومي است. معمار عظيم در معبد زئوس خداي خدايان، و معبد باخوس، خداي شراب از هر نظر چشمگير است. اين آثار همه سال مورد بازديد هزاران نفر از گردشگران بين‌المللي قرار مي‌گيرد.
بعلبك به خاطر وجود آثار باستاني در آن از جمله نيايشگاهي از دوره رومي‌ها كه از آثار مهم رومي‌ها است، شهرت دارد. بعلبك در زمان رومي‌ها به نام «هليوپوليس» (شهر خورشيد) ناميده مي‌شد. ستون‌هاي سنگي بسيار عظيمي از زمان‌هاي قديم در اين شهر موجود است. قلعه بعلبك در واقع شهري با ريشه‌هاي تاريخي فنيقي است. بقاياي سه معبد ژوپيتر، ونوس و باخوس بازمانده از قرن اول ميلادي، مجموعه آثار باستاني بعلبك را تشكيل مي‌دهد. براي ساخت اين معابد چندگانه در طي 250 سال و انتقال سنگ‌هاي عظيم از فاصله 300 كيلومتري به بعلبك، حدود 100هزار برده كشته شدند.
علاوه بر اين مقام راس الحسين عليه السلام نيز در شهر بعلبك لبنان است زماني كه كاروان اسراي دشت نينوا به اين منطقه رسيدند سر مقدس اباعبدالله را آنجا قرار دادند. هم‌اكنون مسجدي بنام مسجد «راس‌الحسين (ع)» در بعلبك وجود دارد كه مربوط به همين واقعه است. محراب اين مسجد مكاني است كه امام زين العابدين (ع) در آن نماز خوانده و براي مردم سخنراني كرده‌اند. همچنين سنگي در اين مسجد وجود دارد كه معروف است، سر مبارك امام حسين (ع) بر روي آن گذاشته شده است. در كنار اين آثار عظيم، مقبره‌اي به چشم مي‌خورد كه به امامزاده «خوله» معروف است محلي براي زيارت شيعيان است. در توقف كاروان اسراي كربلا از اين شهر حضرت سيده خوله، دختر امام حسين (ع) در اثر جراحات سفر به شهادت رسيده و در همين شهر به خاك سپرده شده‌اند.
يكي از اماكن زيارتي در شهر بعلبك لبنان مزار حضرت شيث (عليه‌السلام) است كه مورد بازديد قرار گرفت. در اين آرامگاه يك محوطه به طول 33 متر نرده نسبتا كوتاه سبزرنگ دارد! درباره اين محدوده كه در واقع حكم ضريح  را  دارد دو تا قول هست: يكي اينكه گفته مي‌شود آدم‌هاي قديم درشت‌جثه‌تر از ما بوده‌اند و قد حضرت شيث 33متر بوده است! قول دوم اين است كه چون محل دقيق قبر مشخص نيست، محدوده‌اي كه احتمالا قبر در آن قرار دارد، اين طور مشخص شده است. در اين آرامگاه تميز و زيبا و البته بسيار خلوت، ديوارنوشته‌اي وجود داشت با حديثي از پيامبر اسلام(ص) كه فرموده بودند‌ اي علي در روز قيامت آدم (ع) به شيث افتخار مي‌كند و من به تو
براساس تورات، شيث سومين فرزند آدم و حوا پس از هابيل و قابيل است و تنها فرزند ديگر آدم و حوا كه نامش در كتاب پيدايش تورات ذكر شده است. با استناد به تورات، شيث پس از قتل هابيل توسط قابيل، متولد گشت و حوا او را جانشيني براي هابيل دانست. نام فرزند شيث در تورات، انوش است. در تورات عمر شيث ۹۱۲سال نوشته شده است. او صاحب فرزندان بسياري شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون