گزارشي از نقد و بررسي دو اثر دكتر نصرالله پورجوادي
خوانشي نو از «عهد الست» نزد ايرانيان
نشست نقد و بررسي دو كتاب « آسمان جان» و « عهد الست» به قلم دكتر نصرالله پورجوادي، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه تهران، در تالار دكتر باستانيپاريزي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد. در آغاز اين نشست علي دهباشي از سوي انجمن علمي تاريخ دانشگاه تهران و نشر فرهنگ معاصر و مجله بخارا به حاضران خير مقدم گفت و افزود: «ما امروز براي بحث و گفتوگو درباره دو كتابي كه اخيرا به قلم دكتر نصرالله پورجوادي توسط نشر فرهنگ معاصر منتشر شده دور هم جمع شدهايم. آسمان جان پژوهشي است درباره يكي از مباحث عرفاني و در عين حال مذهبي از دو داستان مثنوي معنوي. هر دو داستان درباره عمر است و مولانا سعي ميكند از عمر چهرهيي معنوي بسازد كه ميتواند سالكان طريقت را ارشاد كند و راههاي آسمان جان را به ايشان بياموزد. همچنين عهد الست سرگذشت يك آيه از قرآن مجيد است كه بنا بر آن همه افراد انسان در ازل، در عالم ذرّ با خدا عهد بستهاند تا فقط بنده او باشند. اين كتاب در واقع تفسير قرآن است، نه تفسيري سنتي و قديمي بلكه تفسيري به روش جديد كه در آن تاريخ انديشه بررسي ميشود. يكي از موضوعاتي كه در اين كتاب مطرح شده است، تعريف تفسير صوفيانه و عرفاني است. در اين كتاب همچنين خواننده ملاحظه خواهد كرد كه ايرانيان بيش از عربها به ميثاق الست بها داده و درباره آن بحث كردهاند، به خصوص عرفا و شعراي ايراني. فصلهاي آخر كتاب درباره عهد الست از نظر شعراي پارسي گوست و كتاب با بحث درباره اشعار حافظ به پايان ميرسد.
عهد الست و خوانشي از آيات الهي
سخنران بعدي اين نشست محمد سوري بود. وي درباره كتاب عهد الست اظهار داشت: براي ما پارسيزبانان كتاب عهد الست نوشته استاد دكتر پورجوادي بشارتي است براي ورود به دورهيي تازه از تفسير قرآن كريم. ما با تفسيرهاي ترتيبي و موضوعي و تفسير آيههاي خاص (مانند تفسير آيه نور، يا آيه تطهير) آشنا هستيم و بارها براي فهم قرآن به آنها مراجعه كردهايم، ولي در اين تفسيرها نوعاً با نظرات يك شخص يا يك مذهب يا يك جريان فكري آشنا ميشويم و صاحب هر تفسيري نهايت كوشش خود را به خرج ميدهد تا با لطايفالحيل نظر خود را به كرسي بنشاند و نظر ديگران را رد كند. اينكه تفسيري داشته باشيم كه بدون قيل و قالِ اهل مدرسه و مذهبگويي»هاي متكلمان سير تاريخي فهم مسلمانان از متن قرآن را در اختيار ما بگذارد و زمينههاي تاريخي پيدايي هر فهم را تحليل كند و سهم هر متفكري را به رسميت بشناسد و همچون آينهيي همه فهمها و برداشتها در طول اين چهارده قرن را در پيش چشمان ما قرار دهد تا با عقل و ذوق خود آراء مختلف را بسنجيم و دست به گزينش بزنيم، امر فرخنده و نوبري است كه پيش از اين ـ در حد آگاهي ما ـ اتفاق نيفتاده، و اين دقيقا همان كاري است كه كتاب عهد الست بهخوبي از عهده آن برآمده است.
عهد الست نزد ايرانيان
سخنران بعدي پروانه عروج نيا بود كه نتوانست خود را به اين نشست برساند و علي دهباشي متن سخنان او را خواند. وي در بخشي از سخنانش درباره كتاب عهد الست اظهار داشت: درباره كتاب عهد الست نكتهيي كه به نظر بنده رسيد و استاد نيز به آن در مقدمه كتاب اشاره كردهاند اين است كه از سوي ايرانيان توجه بيشتري به موضوع «عهد الست» شده و احتمالا اين موضوع سابقهيي در فرهنگ يا دين ايرانيان داشته است اين بحث البته در كتاب دنبال نشده و ميشد با طرح و بسط آن اين موضوع را به ريشه اصلي رواج و گسترش آن وصل كرد. همانطور كه احتمالا برخي ميدانند در حكمت ايراني كه بخشي از آن در اوستا و نيز متون پهلوي باقي مانده است. شاكله اين عالم رنج و درد نيست و انسان به سبب گناهكاري و ناسپاسي و براي رنج بردن به اين جهان نيامده است، بلكه بر اساس آموزههاي اين حكمت، انسان خود زيستن در اين جهان را اختيار كرد و خواست تا در گسترش جهان، تكامل و رسايي آفرينش همراه و همگام اهورامزدا باشد. در بندهش آمده كه اهورامزدا از فروهر آدميان سوال كرد كه آيا ميخواهند در جهان فرهمند باقي بمانند يا ميخواهند به جهان آميخته با انگره مينو بيايند و با بدي و ناراستي بجنگند و خواست اهورا مزدا را برآورده سازند كه جهان را آباد و شاد ميخواهد. پس فروهرها اعلام كردند كه اين نبرد را ميخواهند و براي رفتن به جهان همداستان شدند تا با اين كار هم جهان آباد و خرمي بخش گردد و هم خود آنان به فرجامي نيك و جاودانگي دست يابند. به اين موضوع يكي ديگر از متون حكمي پهلوي يعني مينوي خرد اشاره كرده است. به نظر ميرسد اين نوعي عهد و پيمان همچون «عهد الست» است كه پيش از خلقت، خداوند از آدميان گرفته و از آنان خواسته تا براي آباداني و پيشرفت جهان بكوشند و روان آدميان به اين خواست اهورايي به اصطلاح لبيك گفته است.
عهد الست به مثابه يك اسطوره
سپس نوبت به دكتر سعيد كريمي رسيد و وي نيز درباره اثر دكتر پورجوادي گفت: عهد الست عنوان كتابي است كه نگارنده از آيه 172 سوره اعراف گرفته است. درواقع كتاب در بررسي تفاسير و تاويلاتي است كه علما و مفسران و صوفيان اسلام از اهل سنت و شيعه راجع به اين آيه از قرآن ارايه دادهاند. خداوند در روز الست، همچون فرمانده لشكري ذريه آدم را پيشاپيش خود به صف كرده و از آنها پرسيده است كه آيا من خداي شما نيستم و آنها گفتهاند: بله هستي. برخي از متفكران اسلامي اين واقعه را به عنوان واقعهيي در طول تاريخ ديدهاند. واقعهيي كه در گذشته بر روي زمين اتفاق افتاده است. اما برخي ديگر اين واقعه را از ظرف زمان و تاريخ بيرون برده و جنبهيي متافيزيكي به آن دادند كه با تفكر نوافلاطوني سازگاري داشت. بردن عهد الست به ساحت متافيزيك اغلب كار شاعران و صوفيان ايراني بوده است. صوفيان و شاعران ايراني عهد الست را به عنوان يك اسطوره بازپروري كرده و تصويري خيالانگيز از آن ترسيم كردند.
ميثاق انسان با خدا
آخرين سخنران اين نشست حسن سيد عرب بود و وي نيز در گفتاري مختصر به اين دو كتاب پرداخت: «آقاي دكتر نصرالله پور جوادي، براي نخستينبار عرفان سهروردي را وارد حوزهيي كاملا تحقيقي و پژوهشي كرد. او در دو كتاب اخير خود به دو مساله مهم در تصوف پرداخته كه از حيث اهميت قابل توجه است. در كتاب عهد الست به نظريه ميثاق انسان با خدا توجه كردهاند و آن را با توجه به متون و منابع باقي مانده از صوفيان نخستين بررسي كرده است. به نظر دكتر پورجوادي عهد الست در حقيقت زمينههاي ظهور فطرت انسان در نسبت انسان با خدا را تبيين كرده است. كتاب دوم ايشان به دو تحليل و بررسي دو داستان مثنوي اختصاص دارد كه در خلال آن به بحث در درباره حكمت قصه گويي مولانا در مثنوي پرداخته است. به نظر مولف محترم كتاب مثنوي به راحتي توانسته با تاسي از شيوه قصهگويي در بعضي از داستانهاي قرآن كريم به بررسي صوري و محتوايي قصههاي مورد نظر خود بپردازد. مولف در اين كتاب به بررسي عرفاني يكي از صحابه پرداخته است.»