ورزش و فساد
شهرام وزيري/ جناب وزير ورزش و جوانان در ارتباط با فساد مالي و اداري در ورزش فرمودهاند «... زماني كه من در دانشگاه مسووليت داشتم در يك كار تحقيقي متوجه شديم كه در ورزش فساد مالي و اداري هست... بررسي كرديم ديديم بله. نه اينكه فساد وجود دارد بلكه عدم شفافيت وعدم پاسخگويي درباره مسائل هم مطرح است و...»
جناب حافظ ميفرمايند: هيچكس نيست كه در كوي تواش كاري نيست/ هركس آنجا به طريق هوسي ميآيد
نظرات تاملبرانگيز جناب وزيرمحترم جاي بحث ندارد، ندارد چراكه ما كه خود از موي سپيد كردههاي اين ورزشيم خيلي قبل از اينكه ايشان پي به وجود فساد ببرند رد پاي اين جرثومه را در جاي جاي اين ورزش با پوست و گوشتمان حس كرده و ايضا حس ميكنيم اما از سويي نظرات جناب وزير عزيز جاي بحث دارد كه ايشان فساد را ميبينند - بهتر بگوييم حس ميكنند - اما علت حضور اين معلول را يا ميدانند و نميتوانند شفاف بگويند يا آنكه نميدانند و در بدر ميخواهند در هزار توي اين ورزش دنبالش بگردند.
چنانچه ميفرمايند «عواملي كه باعث ايجاد فساد در ورزش ميشود اول ضعف قوانين روشن درباره اين فرآيندهاست كه از آنها براي جلوگيري از تخلفها استفاده كنيم و بعد توسعه فرهنگي و ورزشي است...... اكنون يك گروه حقوقي در حال كار روي اين موضوع هستند و...»
يعني به اعتقاد جناب وزير علت العلل اين معلول كه فساد باشد نبود قوانين بازدارنده و از سويي عدم توسعه فرهنگي ورزشي است.
سوال ما اين است فعلا كه قوانين بازدارنده در مورد خلافهاي اداري وجود ندارد و از سويي هم توسعه فرهنگي و ورزشي فرآيندي است دراز مدت كه يحتمل امروز و فردا افاقه نخواهد كرد. شما بفرماييد در كوتاهمدت چه بايد كرد كه از حضور همه سويه فساد در اين ورزش جلوگيري شود!؟
چه بايد كرد كه زمينه رشد فساد و تباهي در بستر ورزش خشك شود... آيا بهتر نيست قبل از آنكه هي مدام از فساد كه اظهرمنالشمس است بگوييم راههاي ورود و نفوذش را بست. بهتر نيست هر چه بيشتر و دقيقتر روابط نامشروع ميزنشينها وكشوهاي در بسته و در باز را زيرنظر داشت... بهتر نيست ابتدا از عوامل و ايادي اشاعهدهنده فساد آغاز كرد... بهتر نيست با دقت نظر بيشتر به بعضي از فدراسيونهاي ورزشي روابط حاكم بر آنها رامورد برسي قرار داد؟
جناب وزير، آيا بهتر نيست در مورد انتصابهاي همين دو باشگاه كذا بخوانيد تيم كه فعلا تا اطلاع ثانوي زير تيول آن وزارتخانه شده محل گذر رهگذران مالدار دقت و تامل بيشتري صورت بگيرد!؟
تا چنين كه رفته و ميرود كتابش هميشه بيكتاب نباشد و حسابش هميشه بيحساب!؟
جناب وزير نظرات و اقرار حضرتعالي در ارتباط با وجود فساد و خلاف در ورزش ميتواند نشانه شجاعت يك مدير باشد... شجاعترش آنكه تنها به اشارات و امارات گذرا بسنده نشود... شجاعترش آنكه تا روزي كه فرآيند دراز مدت رفع ضعف قوانين وعدم توسعه فرهنگي ورزشي شايد و نشايد به سرانجام برسد بهتر است دستور فرماييد نسبت به درهاي ورود وخروج مديراني چند بازبيني و دقت نظر بيشتري صورت بگيرد... همين درهايي كه به روي فساد باز و بسته ميشوند!
جناب وزير عزيز. هفتاد سال پيش در اين ديار يك دكتر اكرامي بود كه بخوانيد از بالا به پايين هم مالك و هم مدير باشگاه شاهين بود و هم سرمربي و هم تداركاتچي و هم توپ بيار و توپ جمعكن و ابرمردي با يك متر و پنجاه سانتيمتر قد كه كل امور باشگاه شاهين چه اداري و چه مالي را اداره ميكرد و ديناري هم نه از دولت ميگرفت و نه از جيب ملت ميزد و نه رانتخوار بود و نه زير بليت ديگران... ابرمردي كه با دست خالي صدها شاگرد، دكتر و مهندس پرورش داد!
جناب وزير 70 سال گذشت... از دل آن شاهين پركنده بعدها همين پرسپوليس شما زاده شد، دقت فرماييد همين پرسپوليسي كه تا امروز دهها مدير وصدها عضو هياتمديره كم بر سريرش ننشستند و كم حقيرش نكردند... همين پرسپوليسي كه چه بسيار مديران گذرياش كم نانش نخوردند وكم نامش را به يغما نبردند!
جناب وزير، آن خدا بيامرز دكتر اكرامي مرد و سالهاست كه مرده است.
حضرتعالي لطف كنيد از همكاران محترمتان سوال كنيد چي شد و چي شده است كه در اين همه سال در اين ورزش يك اكرامي ديگرزاده نشده!؟... چي شد كه همين پرسپوليس طي اين همه سال با بيدرايتي خيل مديران دولتي روز بهروز دريغ از ديروز بيحسابتر و بيكتابتر به جيرهخواري دولت بدل شد تا امروزه روز سر دل آن وزارتخانه بماند!؟