يك شروع درخشان يا مرثيهاي بر يك رويا؟
قمار بزرگ مجتبي جباري و جلال چراغپور در استقلال
علي ولياللهي
امروز استقلال در جام حذفي به مصاف پيكان ميرود. آن هم با كادر فني جديد. كادر فني جديدي كه در روزهاي چهارشنبه و پنجشنبه معرفي شدند. مجتبي جباري به عنوان سرمربي استقلال و جلال چراغپور به عنوان كمك اول او. اين هفتمين تغيير نيمكت استقلال از ابتداي اين فصل است.
به گزارش «اعتماد» تكراري است بحث در مورد تغييرات مداوم باشگاه استقلال در اين فصل و كاري كه مديران اين باشگاه با عشق ميليونها هوادار كردند. حتي در همين مورد آخر هم مديران باشگاه رفتار درستي از خود نشان ندادند. آنها بعد از تساوي مقابل تيم قعر جدولي هوادار ميتوانستند خيلي زودتر براي ابقا يا بركناري بوژوويچ كه مثلا قرار بود برانكوي آينده فوتبال ايران باشد تصميم بگيرند اما مدام امروز و فردا كردند تا بالاخره به جمعبندي نهايي رسيدند. انگار مديران باشگاه نميدانند اين گونه بيثباتيها چه صدمهاي به تيم ميزند. بازيكني كه نميداند مربي بالاي سرش، فردا هست يا نيست چطور قرار است به دستورات او در تمرينات گوش بدهد؟
هدف اين نوشته نقد مديران استقلال نيست كه در جاي خود انجام شده و باز هم بايد انجام شود. اين باشد طلب استقلاليها براي آخر فصل! نكته مهمي كه امروز بايد به آن پرداخت مجتبي جباري و جلال چراغپور هستند. دو چهره موجه و مورد احترام تمام جامعه فوتبال ايران كه امروز بعد از سالها كنار گود بودن و اظهارات جالب توجه در مورد شرايط فوتبال قرار است خودشان در معرض آزمايش قرار بگيرند.
مجتبي جباري نيازي به تعريف ندارد؛ او يكي از بهترين بازيكنان تاريخ باشگاه استقلال است و يكي از چهرههاي تاثيرگذار فوتبال ملي ايران در دو دهه گذشته. ستارهاي با هوش سرشار و توانايي فني بينظير كه او را در رديف اسطورههاي باشگاه بزرگ استقلال قرار داده است. با اين حال مجتبي در حوزه مربيگري سابقه قابل توجهي ندارد. دو، سه دوره دستياري و يك دوره حضور كوتاه روي نيمكت نيروي زميني رزومه مهندس استقلاليها در كسوت مربيگري است. چراغپور هم كه سالهاست به عنوان مفسر و كارشناس در فوتبال ايران شناخته ميشود. او يكي از تئوريسينهاي فوتبال كشور به حساب ميآيد؛ فردي كه هر بار رسانهاي دنبال «تحليل فني» ميگردد نه حواشي و مصاحبههاي تيتردار سراغ او ميرود. چراغپور سابقه كار باشگاهي و ملي طولاني دارد هرچند از آخرين حضورش روي نيمكت يك باشگاه مدت زيادي ميگذرد. جلال چراغپور به نوعي استاد مجتبي جباري به حساب ميآيد. خود جباري گفته در دوران تحصيل براي گرفتن مدرك مربيگري يك دوره طولاني كلاس خصوصي در شمال كشور با چراغپور داشته و در آن دوره درسهاي بزرگي فرا گرفته است. اين شاگرد و استاد حالا قرار است به استقلال كمك كنند تا از مردابي كه در آن گرفتار شده نجات پيدا كند.
اگر شرايط عادي بود اين متن نوشته نميشد؛ يعني تصور كنيد در فصل تابستان و تعطيلي بين دو ليگ قرار داريم و مديران استقلال رفتهاند سراغ مجتبي جباري و او را روي نيمكت تيم نشاندهاند. او هم رفته سراغ افراد مورد اعتماد خود و در حال بستن كادر فني است. در اين شرايط ميشد صبر كرد تا ثمره كار او و تفكراتش را در فصل فرضي پيش رو ببينيم. اين هم مستلزم گذشت زمان و دادن فرصت كافي بود. اما حالا شرايط كاملا متفاوت است.
استقلال امروز درگیر یک بیماری خطرناک است كه نه نياز به يك دوره درماني و مراقبت طولاني كه نياز به يك عمل اورژانسي دارد. آنها كه در حوزه پزشكي كار ميكنند، ميدانند چه تفاوت بزرگي است ميان اين دو و چقدر هر كدام به تخصصهاي خاص خود نياز دارند. ممكن است يك پزشك در صورت داشتن زمان مناسب با استفاده از رژيم مناسب دارويي و غذايي موجب بهبود يك بيمار با مريضي سخت شود اما همين پزشك نتواند در لحظه و به صورت اورژانسي كار خاصي انجام بدهد و از آن طرف ممكن است پزشكي داشته باشيم با قدرت فوقالعاده تصميمات آني كه در درازمدت ايدهاي براي بهبود شرايط ندارد.
مجتبي جباري و جلال چراغپور در سالهاي گذشته نشان دادند ايدههاي درخشاني براي بهبود شرايط فوتبال دارند. ديدگاه مجتبي جباري در مورد اهميت فوتبال پايه، نگاه به آكادمي، دوري از فضاي مجازي و جنجالهاي رسانهاي، بازي نكردن در زمين دلالان و بهبود زيرساختها بسيار قابل توجه است. همين طور جلال چراغپور كه در سالهاي گذشته به خوبي توانسته نقاط ضعف تيمها مخصوصا تيمهاي ملي را آناليز كند و ضعفهاي تكنيكي - تاكتيكي آنها را بشمرد. اين يعني هر دو به خوبي فوتبال را بلدند اما همان طور كه گفته شد وضعيت امروز استقلال وضعيت نرمالي نيست.
خيليها در دو، سه روز گذشته تحليلهايي در مورد تصميم مجتبي جباري در اين مقطع حساس از فصل ارائه كردند كه اغلب آنها بار منفي داشته است؛ به اين معنا كه بهتر بود جباري چنين ريسكي نميكرد. اين گروه معتقدند مديران استقلال خواستند با مخفي شدن پشت مجتبي جباري تبعات ناكامي احتمالي در جام حذفي را به گردن ديگري بيندازند. از آن طرف نبايد فراموش كرد كه فوتبال ورزش لحظههاست. مجتبي جباري در دوران بازي بارها نشان داده بود كه در لحظاتي بسيار سخت توانسته از شانسهاي نزديك به صفر فرصتهاي صد درصدي بسازد؛ اين تخصص اوست. جدا از اين خود جباري به خوبي ميداند با شرايطي كه باشگاه استقلال دارد احتمال اينكه در حالت نرمال مديران باشگاه بخواهند سراغ اويي كه نه اهل لابي و باندبازيهاي مرسوم فوتبال ايران است نه حاضر ميشود به خاطر موقعيتهاي بهتر امتياز بدهد بيايند، بسيار كم است. پس او تصميم گرفته در همين شرايط بحراني و در حالي كه ميداند به چه قمار بزرگي دست زده از محيط امن خود خارج و وارد گود شود. اين مساله براي جلال چراغپور هم صادق است.
امروز روز سرنوشتسازي براي استقلال، مجتبي جباري و جلال چراغپور است. پيروزي در اين ديدار مقابل يك رقيب ولو دسته يكي ميتواند مسير را براي ادامه كار جباري و چراغپور هموار سازد. حتي اگر آنها بدانند باشگاه از همين حالا دنبال جذب مربي بزرگ خارجي است. اما شكست احتمالي در ديدار امروز چيزي نيست جز مرثيهاي بر يك رويا.