مقاومت از درون: بازخواني يك راهبرد
در جهان پُر مخاطره امروز، هيچ ديوار بلندي براي مصون ماندن وجود ندارد. آنچه كشورها را از سقوط باز ميدارد، نه زرادخانهها كه حضور مردم پشت سر حكومتهاست و اين حضور، نه با اجبار كه تنها با اعتماد شكل ميگيرد.
اگر به دنبال امنيت پايدار، قدرت واقعي و مقاومت ملي هستيم، راه از دل مردم ميگذرد، نه از راهروهاي بسته و محصور قدرت. اين نه شعار كه تجربه تاريخي ملتهاست. واقعيت اين است كه ديگر دوره «زور بزن تا مردم دوستت داشته باشند» گذشته است! مردم امروز نه با بلندگو قانع ميشوند، نه با نصيحت دلسوزانه از بالاي تريبون. آنها با يك سرچ ساده، صد من حرف پيدا ميكنند، پس اگر قرار باشد دلشان قرص شود، بايد اول دلشان گرم شود. تاريخ هم ثابت كرده است كه هيچ ديواري بلندتر از بياعتمادي نيست و هيچ سلاحي قويتر از «مردمي بودن» نيست. چكيده كلام اينكه اگر ميخواهيم كشتيمان در درياي پُرتلاطم جهاني سوراخ نشود، لابد بهتر است اول اطمينان حاصل كنيم كه ملوانها هنوز در كشتياند... نه در قايقهاي نجات! مردم را دريابيم، چون بيآنها، حتي قويترين سلاحها هم كارساز نيست.