عرفان حكمتي
رمضان، ماهي كه در آن درهاي رحمت الهي گشوده ميشود و نسيم عرفان بر جانهاي تشنه ميوزد. رمضان نه تنها زماني براي روزهداري و پرهيز از خوراك جسم است، بلكه فرصتي است براي تغذيه روح و پرواز به سوي معبود. رمضان زماني است كه ما ميتوانيم خودمان را بيابيم و پيدا كنيم. آري ما كه در هزارتوي اين زندگي پر پيچ خم بارها و بارها گم ميشويم و در اغلب موارد حتي از گم شدگي خود نيز خبر نداريم. آنقدر از خودمان بيرون ميرويم و در هياهوهاي جهان و زندگي روزمره گم ميشويم كه اساسا ديگر به ياد نميآوريم براي چه به دنيا آمدهايم و اينجا بودنمان براي چه بود؟ چنانكه مولانا در ديوان شمس ميگويد: «از كجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود / به كجا ميروم آخر ننمايي وطنم». اين بيت، حكايت حال انسان در جستوجوي حقيقت است و ماه رمضان، بهانهاي براي يافتن پاسخ اين پرسشهاي عميق وجودي است.
روزهايي كه آدمي فرصتي مييابد از خوردن و آشاميدن فراغت حاصل كند و با جابهجايي معناداري از سبك زندگي، به خويشتن خويش بينديشد و فلسفه وجودياش. حال كه اين فرصت فراهم شده است و ما بار ديگر توفيق درك چنين ايامي را يافتهايم چه بهتر كه سعي كنيم فضيلتهاي اين ايام ماه مبارك را از افق آيات قرآن، روايات معصومين (ع) و همچنين آثار عرفاني مان در ادبيات فارسي بازخواني كنيم.
رمضان؛ ماه قرآن
رمضان را به حق «ماه قرآن» ناميدهاند، چراكه در آيه ۱۸۵ سوره بقره آمده است: «شهْرُ رمضان الّذِي أُنْزِل فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنّاسِ و بيناتٍ مِن الْهُدى والْفُرْقانِ؛ ماه رمضان، ماهي است كه در آن قرآن نازل شده است، هدايتي براي مردم و نشانههاي روشن از هدايت و جداسازي حق از باطل». اين آيه، رمضان را نه تنها زمان نزول كلام الهي، بلكه فرصتي براي تأمل در معاني بلند آن معرفي ميكند. عرفا گفتهاند كه قرآن در اين ماه، از مقام «لوح محفوظ» به قلب پيامبر (ص) نازل شد و اين نزول، بابي است براي اتصال انسان به عالم ملكوت و به تعبير خواجه همان سحري است كه ميتواند پاياندهنده به ظلمت و تاريكيهاي شب باشد.: «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند». آري در سحرهاي رمضان نيز انسان با تلاوت قرآن و دعا، خود را در چشمه آب حيات عرفاني شستوشو ميدهد.
سپري در برابر آتش و نردباني براي عروج
روزهداري در رمضان، تنها امساك از خوردن و آشاميدن نيست؛ بلكه تمريني است براي رهايي از بند تعلقات مادي و صعود به قلههاي معنويت. پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «الصّومُ جُنّةٌ مِن النّارِ؛ روزه سپري است در برابر آتش». اين سپر، نه تنها انسان را از عذاب آخرت محافظت ميكند، بلكه در دنيا نيز او را از آتش نفسانيات دور ميسازد. روزه، انسان را از خود تهي ميكند تا پر از نور الهي شود. در اين ماه، عارفان با گرسنگي جسم، به سيري روح ميرسند و اين همان راز عرفاني روزه است.
شبهاي قدر؛ قلب تپنده رمضان
شبهاي قدر، قلب تپنده ماه رمضاناند؛ شبهايي كه به فرموده قرآن در سوره قدر: «ليلةُ الْقدْرِ خيرٌ مِنْ ألْفِ شهْرٍ؛ شب قدر از هزار ماه برتر است».
اين شبها، زماني است كه انسان ميتواند در خلوت خود با معبود، پردههاي غفلت را كنار زند و به حقيقت وجودش پي ببرد. راستي مگر نفرمودهاند: «منْ عرف نفْسهُ فقدْ عرف ربّهُ؛ هر كه خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است». آري شايد از مهمترين فضائلي كه در شب قدر ميتوان كسب كرد، تلاش براي شناخت خويشتن است كه اگر خود را بشناسيم شناخت خالق و معبود نيز ميسر خواهد شد. شب قدر، فرصتي است براي خودشناسي و خداشناسي. سعدي در گلستان ميگويد: «گر شبها همه قدر بودي، شب قدر بيقدر بودي». آري قدر (ارزش) داشتن شب قدر، به يك شب بودن آن و تكراري نبودنش است. چنانكه اگر هر سنگي لعل بدخشان بود، ديگر لعل بدخشان قدر و قيمتي نداشت: «گر سنگ همه لعل بدخشان بودي / پس قيمت لعل و سنگ يكسان بودي». شب قدر است كه انسان را به ملاقاتي عاشقانه با معشوق ازلي و ابدي دعوت ميكند و عارفان در اين لحظات، خود را در آيينه الهي به تماشا مينشينند.
زبان عاشقي در رمضان
رمضان، ماه دعا و راز و نياز است. دعاي سحر، افتتاح و ابوحمزه ثمالي، آواهايي هستند كه از عمق جان عارفان به سوي آسمان بلند ميشوند. امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه ميفرمايند: «إِلهِي لمْ أكنْ أهْلاً لِأنْ أقْصِدك ولكنْ بِفضْلِك وكرمِك؛ خدايا! من شايسته آن نبودم كه به سوي توايم، اما به فضل و كرمت آمدم». اين دعاها، زبان حال عاشقي است كه خود را در برابر معبود، هيچ ميبيند. دعا در رمضان، پلي است كه انسان را از خاك به افلاك ميرساند و او را با حقيقت هستي پيوند ميدهد.
سفره رمضان و مهماني الهي
افطار و سحري در رمضان، تنها وعدههاي غذا نيستند؛ بلكه جلوههايي از ميهماني پروردگارند. چنانكه پيامبر (ص) فرمودند: «لِلصّائِمِ فرْحتانِ: فرْحةٌ عِنْد الْإِفْطارِ وفرْحةٌ عِنْد لِقاءِ ربِّهِ؛ براي روزهدار دو شادي است: شادي هنگام افطار و شادي هنگام ديدار پروردگارش».
اين شادي، نه فقط در رفع گرسنگي، بلكه در احساس نزديكي به خدا نيز نهفته است.
زكات فطره، پاكسازي جان و مال
زكات فطره، يكي ديگر از جلوههاي عرفاني رمضان است كه انسان را به سوي پاكي درون و بيرون هدايت ميكند. پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «زكاةُ الْفِطْرِ طُهْرةٌ لِلصّائِمِ مِن اللّغْوِ والرّفثِ؛ زكات فطره، پاككننده روزهدار از سخنان بيهوده و ناپسند است». اين عمل، نه تنها كمكي به نيازمندان است، بلكه تمريني براي دل كندن از مال دنيا و اتصال به عالم معنا محسوب ميشود. آري زكات فطره، قلب را از زنگار تعلقات پاك ميكند و انسان را آماده پرواز به سوي معبود ميسازد.
عيد فطر، پاداش عاشقي
عيد فطر، پايان ماه رمضان و آغاز جشن بندگي است. اين عيد، پاداش كساني است كه يك ماه در مهماني خدا حضور داشتند و با روزه، دعا و قرآن، خود را به او نزديك كردند. امام رضا (ع) ميفرمايند: «إِنّما جُعِل يوْمُ الْفِطْرِ عِيداً لِيكون لِلْمُسْلِمِين مجْمعاً يحْمدُونالله فِيهِ على ما منّ عليهِمْ؛ روز عيد فطر به اين دليل عيد قرار داده شده تا مسلمانان گرد هم آيند و خدا را براي نعمتهايش سپاس گويند». عيد فطر، زماني است كه عارفان پس از يك ماه سلوك، شادي ديدار معبود را با ديگران قسمت ميكنند.
رمضان و سلوك عرفاني: سفري از خود به خدا
رمضان، فرصتي است براي سلوك عرفاني؛ سفري كه از خود آغاز ميكنيم و در نهايت به خدا ختم ميشود. در اين ماه، انسان با رياضت روزه، تلاوت قرآن و شبزندهداري، گام در مسيري مينهد كه عارفان بزرگ آن را پيمودهاند. مولانا در مثنوي معنوي ميگويد: «اين جهان زندان و ما زندانيان / حفره كن زندان و خود را وارهان». رمضان، كليدي است براي گشودن قفلهاي اين زندان و رهايي روح از بند ماده. اين سلوك، انسان را به «فنا فيالله» ميرساند؛ حالتي كه عارف خود را در خدا محو ميبيند. ما چقدر در دنياي مدرن اسير اين زندانهاي مخوفي هستيم كه از هر سو ما را احاطه كردهاند. زندانهايي كه حتي بودن ما را از يادمان بردهاند چه برسد به از كجا آمدن ما و ايضا به كجا رفتنمان. ما سخت در اين جهان به اسارت گرفته شدهايم و راه گريزي هم ظاهرا از آن نداريم مگر رمضاني و ليلة القدري ما را به ياد خودمان بيندازد و به خاطر بياوريم جاي و جايگاهي كه معبودمان براي مان در نظر گرفته است.
رمضان، ماه بيداري دلها
آري رمضان موعد بيدار شدن است و برخاستن است. ماهي است كه دلهاي خفته را بيدار ميكند و انسان را به سوي حقيقت وجودش رهنمون ميسازد. از روزه و قرآن گرفته تا دعا و شبهاي قدر، همه و همه جلوههايي از عرفان اين ماه مباركاند. چنانكه قرآن در سوره اعلي (آيه ۱۴-۱۵) ميفرمايد: « قدْ أفْلح منْ تزكى٭ وذكر اسْم ربِّهِ فصلّ؛ به راستي كه رستگار شد كسي كه خود را پاك كرد و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گزارد». اين آيه را شايد بتوان چكيده عرفان رمضان دانست: تزكيه نفس، ذكر خدا و اتصال به او. در پايان، با بيتي از مولانا اين مقاله را به سرانجام ميرسانم: «ماه رمضان آمد اي يار قمر سيما / بربند سر سفره بگشاي ره بالا».