به مناسبت سالروز درگذشت احمد عبادي
بدعتگذارِ سبكي نوين و يگانه
محمود صادق محمدي
پدربزرگش آقا علي اكبرخان فراهاني و پدرش ميرزا عبدالله بود؛ عمويش آقا حسينقلي. از نسلي كه تاجدار تاريخ موسيقي سنتي ايران بود. بدون حضور اين خاندان و آثارشان، گويي موسيقي ايراني توان بودن نداشت. هرآنچه اتفاق افتاد از اينها به بعد بود. حال فكر كنيد كه در چنين خانداني پسربچهاي خردسال شروع به يادگيري ساز كند. آن هم سهتار. با آن جثه كوچك و نحيف كودكي شش ساله. كودكي كه سهتارنوازي را به نحو احسن آموخت و به ثمر نشاند و پس از او شكل جديدي از نواختن اين ساز مهجور به گوش همگان رسيد. سازي مهجور كه پس از عبادي، ديگر مهجور نبود. ديگر صداي نحيف اين ساز با حالاتي از ضعف صدادهي و دست و پاگيري همراه نبود. حالا ديگر احمد عبادي سهتار مينواخت و خوش مينواخت. الحاني كه پيش از اين در سهتار با چنين ظرافتي شنيده نميشد. آري او استاد احمد عبادي بود. مبدع سبكي نوين و منحصر به فرد كه پس از او در صداي ساز اكثريت جامعه سهتارنوازان شنيده ميشود. تك سيمهاي شفاف، مضرابهاي كوبنده كه در اوج قدرت به لطافت رسيده بود و ملوديپردازيهايي از جنس خود عبادي كه ديگر نظيرش از كسي جز خود او شنيده نشد. سهتار و سهتار نوازي و سهتارسازي مرهون همان مضرابهاي لطيف اما قدرتمند است. مضرابهايي كه آدمي را ميبرد با خيال ابريشمگون به تكمضرابهايي از جنس لطافت؛ با پيچ و تابي برآمده از لغزش پنجههايي پر از ظرافت. تصويري ميسازد از جنس خيال، از جنس نواختههايي از حال محال؛ تصويري كه از پنجههاي عبادي ميبينم با نواختههايش در قالب صداي موسيقي، چيزي است شبيه به شعر حافظ. در طول تاريخ معدود بودهاند نوازندگاني كه شيوه نواختن آنها به سبكي در نوازندگي تبديل شده است. عبادي از جمله آناني بود كه به راستي سبك و مكتبي را در نوازندگي سهتار به جا گذاشت. افزون بر اين از اين هم معدودتر بودهاند كساني كه ساز نواختن آنان موجب شده باشد كه در شيوه ساخت آن ساز، مكتبي ايجاد كنند؛ يعني موجب آن شوند كه براي نمونه بگويند فلان ساز ساخته شده «عبادي خوان» است اين بدان معناست كه شيوه نوازندگي آن فرد نه تنها موجب ايجاد مكتبي در نوازندگي شده است، بلكه مكتبي در سازسازي نيز پديد آورده است. امروزه چه بسيارند سازندگاني كه در پي آن هستند كه ساز ساخته آنان صداي ساز عبادي بدهد، گويي سهتار به معناي سهتار عبادي است تنها. در زماني كه سهتار آهسته آهسته به دست فراموشي سپرده ميشد و از يادها ميرفت عبادي كوشيد تا اين ساز را با تغييراتي چند عرضه كند و اين دقيقا در زماني است كه افراد اندكي به نواختن سهتار ميپرداختند. عبادي سبب شد كه دوره گذار سهتار از شيوههاي كهن به شيوههاي نوين، به خوبي سپري شود و امروزه اين ساز تقريبا از پراقبالترين سازهاي ايراني محسوب ميشود. راز اين كار آن بود كه عبادي كوشيد تا شيوه يكنواخت صداگيري از سهتار را با نظر به ضبطهاي استوديويي و امكانات جديد به شيوهاي بدل كند كه در آن نوازنده ميتواند نوآنس ايجاد كند و با اين زير و بمي و تكسيمي و چندسيمي نواختن، صدايي عرضه كند كه ديگر يكنواخت و زمخت نباشد، لطافتي دوچندان داشته باشد و خيال انگيزتر شود.
ياد و نامش گرامي باد.