• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5963 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ بهمن

گزارش سياست‌هاي مهاجرتي سخت‌گيرانه از دوران رياست‌جمهوري ترامپ

مصايب ايراني‌ بودن در امريكاي ترامپ

شرايط اخذ ويزا نه‌تنها براي دانشجويان ايراني دشوارتر شد بلكه براي تمام ايرانيان، حتي متقاضيان ويزاي توريستي، با محدوديت‌هاي شديدتري همراه بود

موضوع مهاجرت و سياست‌هاي مربوط به مهاجران، امنيت مرزي و مسيرهاي مهاجرت يكي از نقاط افتراق اصلي بين دو حزب دموكرات‌ و جمهوري‌خواه است. دموكرات‌ها عموما از ايجاد مسيرهاي شهروندي براي مهاجران، به‌ويژه كساني كه در كودكي به امريكا آورده شده‌اند و فاقد مدارك اقامت هستند و از اصلاحات جامع مهاجرتي براي ساده‌سازي فرآيندهاي مهاجرت قانوني حمايت مي‌كنند، معمولا با اقداماتي مانند سياست‌هاي سخت‌گيرانه اخراج يا ساخت ديوارهاي مرزي مخالف هستند و رويكردهاي جايگزين مانند استفاده از فناوري و مديريت بهتر منابع در مرزها را ترجيح مي‌دهند. در مقابل، جمهوري‌خواهان بر اعمال قوانين مهاجرتي سختگيرانه‌تر و تامين امنيت مرزها تاكيد دارند. اقداماتي همچون: ايجاد موانع فيزيكي مانند ايجاد ديوار مرزي بين امريكا و اخراج سريع مهاجران فاقد مدرك مهاجرتي در اين راستاست. آنها همچنين اغلب طرفدار محدود كردن برخي انواع مهاجرت قانوني، مانند ويزاهاي خانوادگي، هستند و بر سيستم‌هاي مهاجرت مبتني بر شايستگي تاكيد مي‌كنند تا مسير مهاجرت به امريكا مسير غربالگري براي ورود سرمايه‌هاي علمي، صنعتي و مالي به امريكا شود.

با اين حال، رويكرد دونالد ترامپ به مهاجرت از سياست‌هاي سنتي جمهوري‌خواهان هم تا حدودي متمايز است، به دليل تاكيد او بر تشديد اعمال زور، لفاظي‌هاي مناقشه‌برانگيز و اقدامات نمادين كه اغلب فراتر از جريان اصلي جمهوري‌خواهان مي‌رود. صحبت‌هاي ترامپ در مورد مهاجرت به‌ طور قابل‌توجهي مناقشه‌برانگيز و تهاجمي است و اغلب مهاجرت را به عنوان يك تهديد بزرگ براي امنيت ملي و هويت فرهنگي مطرح مي‌كند. حالا ديگر اصرار ترامپ بر ساخت يك ديوار حائل در امتداد مرز ايالات‌متحده و مكزيك به يكي از عناصر تعريف‌كننده سياست‌هاي مهاجرتي او تبديل شد. ترامپ حتي در جريان انتخابات ۲۰۱۶ قول داد كه مكزيك را مجبور خواهد كرد تا هزينه ساخت اين ديوار را پرداخت كند؛ ادعايي كه توجه و انتقادات گسترده‌اي را برانگيخت و محقق هم نشد. در زمينه اقدامات اجرايي هم ترامپ به‌ طور تهاجمي از فرمان‌هاي اجرايي براي اجراي سياست‌هاي مهاجرتي خود استفاده كرد، از جمله: «منع سفر» (travel ban) كه شهروندان برخي كشورهاي مسلمان را هدف قرار داد و گسترش سياست‌هاي جداسازي خانوادگي به عنوان بخشي از رويكرد «تحمل صفر» براي عبور غيرقانوني از مرزها. اين اقدامات اغلب فرآيندهاي قانون‌گذاري سنتي را دور مي‌زد و رويكرد يك‌جانبه او را برجسته مي‌كرد. فلسفه «اول امريكا» ترامپ سياست مهاجرتي او را شكل مي‌دهد و بر آسيب‌هاي اقتصادي مهاجرت، از جمله رقابت مهاجران براي شغل‌هاي امريكايي تاكيد كرد. با اين حال، عموما با مسيرهاي مهاجرتي‌اي كه بتواند ثروتمندان و صاحبان كسب و كار و طبقه حرفه‌اي را وارد امريكا كند مشكلي ندارد.

هرگاه سياست‌هاي مهاجرتي در امريكا سخت‌تر مي‌شود، ايرانيان مقيم اين كشور به دليل انباشت چندلايه‌اي از قوانين محدودكننده كه هويت اجتماعي، فرهنگي و سياسي آنها را هدف قرار مي‌دهد، شرايط دشوارتري را تجربه مي‌كنند. اين قوانين از سه جنبه هويت ايرانيان را تحت تاثير قرار مي‌دهند: مهاجر بودن، ايراني بودن، و مسلمان بودن. تقاطع اين سه بعد هويتي موجب مي‌شود كه ايرانيان در دوره‌هايي كه سياست‌هاي مهاجرتي محدودتر مي‌شود، بيش از بسياري از مهاجران ديگر متحمل تبعات آن شوند. در گام نخست، ايرانيان به دليل هويت مهاجري خود، شامل قوانين سخت‌گيرانه مهاجرتي مي‌شوند. در لايه دوم، اين قوانين اغلب بخش‌هاي خاصي را به شهروندان كشورهاي عمدتا مسلمان اختصاص مي‌دهند و ايرانيان نيز به عنوان بخشي از جهان اسلام مشمول اين محدوديت‌ها مي‌شوند. در لايه سوم، به دليل تنش‌هاي چنددهه‌اي ميان ايران و امريكا، سياست‌هاي سختگيرانه‌اي به‌طور ويژه عليه شهروندان ايراني اعمال مي‌شود. اين سياست‌ها روندهايي مانند دريافت ويزا، ورود به كشور، تحصيل، كار و اقامت، و حتي گاهي بازكردن حساب بانكي را براي ايرانيان دشوارتر مي‌سازند.

در ايران گزارش براي درك مصايب ايراني بودن در امريكا، به خصوص در دوره رياست‌جمهوري دونالد ترامپ كه سياست‌هاي مهاجرتي و غيرمهاجرتي سختگيرانه‌تري عموما اعمال مي‌شود، با برخي ايرانيان گفت‌وگو كرده‌ام. به‌ طور خاص با دانشجويان ايراني صحبت كرده‌ام، كه اگرچه مهاجر تلقي نمي‌شوند، اما بيش از ساير گروه‌هاي اجتماعي قوانين سختگيرانه مهاجرتي براي ورود به امريكا زندگي آنها را تحت تاثير قرار داده است؛ قوانيني كه احتمالا در چهار سال آينده تشديد هم خواهد شد.

 

ايرانيان امريكا چه كساني هستند؟

طي بيش از يك قرن اخير روندي آرام اما مستمر از مهاجرت ايرانيان به امريكا را مي‌توان رديابي كرد، اما در مقاطعي اين روند شتاب بالايي گرفته است. در دهه ۱۳۳۰ مهاجرت به امريكا افزايش يافت و در دهه‌هاي ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ موج بزرگ‌تري از مهاجرت جوانان و متخصصان ايراني به امريكا قابل مشاهده است. بزرگ‌ترين موج مهاجران ايراني در زمان انقلاب رخ داد. همچنين در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوايل دهه ۲۰۱۰ افزايش‌هاي ديگري در مهاجرت ايرانيان ديده مي‌شود، اما اين روند در دوران رياست‌جمهوري ترامپ (۲۰۱۶-۲۰۲۰) به دليل ايجاد محدوديت‌هاي متعدد روندي كاهشي داشته.

بر سر تعداد ايرانيان در امريكا اتفاق نظر وجود ندارد. طبق آخرين سرشماري جمعيتي امريكا، جمعيت ايرانيان در ايالات‌متحده بين ۴۰۰,۰۰۰ تا ۶۲۰,۰۰۰ نفر تخمين زده مي‌شود. با اين حال، سرشماري امريكا لزوما منبع قابل اتكايي نيست، چراكه سوال قوميت يا نژاد در اين سرشماري دقيق نيست. باتوجه به تنش‌هاي سياسي موجود بين ايران و امريكا، بسياري از ايرانيان، نگران از تبعيض‌هاي احتمالي، ترجيح مي‌دهند در فرم‌هاي سرشماري‌هاي خود را سفيدپوست اعلام كنند بدون اينكه نامي از مليت ايراني خود ببرند. اما طبق آمار «دبيرخانه شوراي عالي امور ايرانيان خارج از كشور» در سال ۱۳۹۹ تعداد ايرانيان مقيم امريكا حدود يك ميليون و پانصد هزار نفر است. علي‌رغم اين اختلاف‌نظرها ايرانيان اكنون جزو ۲۵ گروه بزرگ مهاجران در ايالات‌متحده از نظر تعداد جمعيت هستند .

آمار تعداد دانشجويان ايراني در امريكا اما دقيق‌تر است. تعداد دانشجويان ايراني در ايالات‌متحده طي دهه‌هاي گذشته بسته به سياست‌هاي مهاجرتي در امريكا يا فضاي سياسي اقتصادي داخلي ايران در نوسان شديدي بوده است، به ‌طوري‌كه از بالاترين تعداد بيش از ۵۱ هزار نفر در سال تحصيلي
۱۳۵۷-۱۳۵۸ (زماني كه ايرانيان بزرگ‌ترين گروه دانشجويان بين‌المللي در موسسات آموزشي امريكا را شكل دادند) به كمترين ميزان حدود هزار و ۸۰۰ نفر در سال تحصيلي ۱۳۷۸-۱۳۷۹ كاهش يافت. طبق گزارش موسسه آموزش بين‌المللي، در سال تحصيلي ۱۳۹۵-۱۳۹۶ يعني اولين سال تحصيلي بعد از روي كارآمدن دونالد ترامپ در دور اول حدود ۱۲ هزار و ۸۰۰ دانشجوي ايراني در موسسات آموزشي امريكا ثبت‌نام كرده بودند. اين عدد نشان‌دهنده افزايشي حدود ۱۲۰ درصدي نسبت به سال تحصيلي
۱۳۷۸-۱۳۷۹ است. با اين حال، اين رقم در پايان اين دوره يعني در سال ۲۰۲۰ در نتيجه اعمال سياست‌هاي سختگيرانه‌تر مهاجرتي و غيرمهاجرتي براي ورود به امريكا به حدود ۹ هزار نفر كاهش يافت.

ايرانيان امريكا به خصوص دانشجويان ايراني كه بخش قابل توجهي از جمعيت اخيرا مهاجرت‌كرده ايراني به امريكا را تشكيل مي‌دهند با مسائل و مشكلات عديده‌اي دست و پنجه نرم مي‌كنند. سياست‌هاي مهاجرتي و غيرمهاجرتي براي ورود به امريكا در دوره قبل رياست‌جمهوري ترامپ به‌طور نامتناسبي بر مهاجران و دانشجويان ايراني فشار وارد كرد و وضعيت را به مراتب براي آنها سخت‌تر كرد، از جمله محدود كردن آزادي سفر، افزايش عدم قطعيت، و ايجاد موانع اضافي براي ورود و اقامت در ايالات‌متحده. اين سياست‌ها نه تنها برنامه‌هاي تحصيلي و حرفه‌اي بسياري از افراد را مختل كرد، بلكه به حس كلي انزوا و اضطراب در ميان ايرانيان مقيم ايالات‌متحده نيز دامن زد.

 

«فرمان مهاجرتی ترامپ، در واقع فرمان منع ورود ايرانيان است»

در ژانويه ۲۰۱۷، چند روز بعد از روي كار آمدن، دونالد ترامپ فرمان اجرايي «حفاظت از امريكا در مقابل حملات تروريستي» را صادر كرد كه يكي از بحث‌برانگيزترين اقدامات دولت وي بود. اين فرمان ورود شهروندان هفت كشور عمدتا مسلمان (ايران، عراق، سوريه، يمن، سودان، ليبي، و سومالي) را به مدت ۹۰ روز و پذيرش همه پناهجويان را به مدت ۱۲۰ روز به ايالات‌متحده تعليق مي‌كرد. اين اقدام با عنوان «منع سفر» شناخته شد و انتقادات گسترده‌اي از سوي گروه‌هاي حقوق بشري، مقامات سياسي، و عموم مردم به همراه داشت. پس از اينكه دادگاه‌هاي فدرال اجراي اين فرمان را متوقف كردند، دولت ترامپ نسخه اصلاح‌شده‌اي از اين فرمان را صادر كرد. اين فرمان عراق را از فهرست كشورهاي مشمول حذف كرد و ورود پناهجويان سوري را به‌جاي تعليق نامحدود، به ۱۲۰ روز محدود كرد. اين نسخه همچنين محدوديت‌هاي قبلي را با جزييات بيشتر توضيح داد تا به چالش‌هاي قانوني پاسخ دهد. نسخه سوم آن، فهرست كشورهاي مشمول را به‌روز كرد. در اين نسخه، چاد، كره‌شمالي و برخي مقامات دولتي ونزوئلا به فهرست اضافه شدند، درحالي كه سودان از آن حذف شد. اين نسخه مدعي بود كه ارزيابي امنيتي مبناي تصميم‌گيري بوده، و از اين طريق سعي داشت انتقادات مربوط به هدف‌گيري مسلمانان را كاهش دهد.

اين مجموعه فرمان‌ها موجب سردرگمي و مشكلات فراواني براي شهروندان كشورهاي مشمول شد، به‌ويژه ايرانيان شد. واشنگتن پست در گزارشي به زبان فارسي در سال ۲۰۱۸ نوشت: «اگر به آمارها نگاه كنيد، خواهيد ديد كه فرمان مهاجرتی ترامپ در واقع فرمان منع ورود ايرانيان است. ايرانيان اكثريت جمعيت افرادي را تشكيل مي‌دهند كه تحت تاثير اين فرمان واقع مي‌شوند.» در اين دوران عدم اطمينان از بازگشت به امريكا پس از سفر، بسياري از مهاجران ايراني و دانشجويان را از ديدار با خانواده منصرف مي‌كرد؛ چنانكه از ورود برخي دانشجويان و مهاجران در اين ايام جلوگيري شد. مريم، دانشجوي مقطع دكتري در يكي از دانشگاه‌هاي ايالت نيويورك، كه براي تعطيلات بين دو ترم در آن سال به ايران رفته بود تا بعد از دو سال خانواده و دوستانش را در ايران ببيند هنگام بازگشت در فرودگاه جي‌. اف. كي. نيويورك اجازه ورود پيدا نكرد. ماموران فرودگاه قصد بازگرداندن او را داشتند. وكلاي حقوق بشري مستقر در فرودگاه كه داوطلبانه در حال كمك به مسافران و مهاجراني بودند كه مشمول اين قانون شده بودند به او كمك كردند تا بعد از ساعت‌ها انتظار و اضطراب بازگردانده شدن توانست وارد امريكا شود.

يكي از پرونده‌هايي كه توجه بسياري را در اين دوره به خود جلب كرد مربوط به منع ورود يك دانشجوي ايراني بود كه از دانشگاه هاروارد پذيرش داشت. در سپتامبر ۲۰۲۰ با وجود داشتن ويزاي معتبر دانشجويي1- Fكه توسط وزارت امور خارجه ايالات‌متحده صادر شده بود، ورود اين دانشجو به ايالات‌متحده هنگام ورود به فرودگاه بين‌المللي بوستون رد شد. اين دانشجو پس از ورود، توسط ماموران اداره گمرك و حفاظت مرزي براي چندين ساعت بازداشت شد و بعد از بازجويي و بررسي دستگاه‌هاي الكترونيكي او، ماموران تصميم گرفتند كه او واجد شرايط ورود نيست و ويزاي او را باطل كردند.

همزمان با اين ممنوعيت‌ها، صدور انواع ويزاهاي مهاجرتي و غيرمهاجرتي (دانشجويي، توريستي) براي ايرانيان محدود شد، هر چند برخي استثنائات براي ويزاهاي دانشجويي و تبادلي اعمال شد. دانشجويان ايراني براي دريافت ويزاي دانشجويي (1-F) و تبادلي (1-J )با فرآيندهاي بررسي سختگيرانه‌تري مواجه شدند. افسران كنسولي اغلب مدارك اضافي درخواست مي‌كردند. سوالات مصاحبه ويزا بر خانواده، انگيزه‌هاي تحصيلي و برنامه‌هاي پس از تحصيل متقاضيان متمركز بود و فرض غالب بر اين بود كه متقاضي قصد مهاجرت دارد. بسياري از دانشجويان ايراني با تاخير يا رد شدن درخواست ويزا روبه‌رو شدند. زمان‌هاي بررسي پرونده‌ها به‌طور قابل‌توجهي افزايش يافت و گاهي ماه‌ها يا حتي بيش از يك سال طول مي‌كشيد. در نتيجه بسياري از دانشجويان ايراني نتوانستند به پذيرش‌هاي تحصيلي خود برسند.

هانيه، دانشجوي دكتري در يكي از دانشگاه‌هاي كانادا، داستاني پرچالش از مسير مهاجرت تحصيلي‌اش دارد. او پيش از اقدام براي دانشگاه‌هاي كانادايي، از يكي از دانشگاه‌هاي معتبر امريكا پذيرش دكتري با فاند كامل گرفته بود. اما فرآيند دريافت ويزا مانعي جدي بر سر راه او ايجاد كرد. پس از مصاحبه‌اي در سفارت امريكا در آنكارا، علي‌رغم ابراز هيجان افسر كنسولي از اينكه هانيه قرار بود با استادي برجسته همكاري كند كه از قضا او هم آن استاد را مي‌شناخت، درخواست ويزاي او به «پردازش اداري» (administrative processing) ارجاع داده شد. اين اصطلاح كه براي بسياري از ايرانيان متقاضي ويزاي امريكا آشناست، به بررسي امنيتي اضافي پس از مصاحبه ويزا اطلاق مي‌شود. چند ماه بعد، سفارت از هانيه خواست تا اطلاعات مفصلي مانند آدرس‌ها، سفرها، و سوابق كاري ۱۵ سال گذشته، نام و اطلاعات خواهر و برادرها و شناسه شبكه‌هاي اجتماعي پنج سال گذشته‌اش را ارايه دهد.

هانيه فرم‌هاي خواسته ‌شده را تكميل كرد و به سفارت بازگرداند. اما ماه‌ها گذشت و پاسخي دريافت نكرد. او مي‌گويد: «ترم پاييز گذشت و پرونده من همچنان در وضعيت بررسي باقي ماند. از دانشگاه خواستم پذيرشم را تمديد كند و آنها نيز موافقت كردند و فرم20-I جديدي برايم ارسال كردند.» چند ماه بعد، سفارت اطلاع داد كه ويزاي او تاييد شده و مي‌تواند گذرنامه‌اش را ارسال كند. اما با شروع ترم جديد، ويزاي او هنوز صادر نشده بود. اين‌بار، سفارت اعلام كرد كه درخواست او مشمول «پردازش اداري مضاعف» (AAP) شده است. مدتي بعد اگرچه ويزاي هانيه تاييد مي‌شود، اما همزمان بيماري همه‌گير كوويد-۱۹ آغاز، مرزها بسته، و پروازها لغو شدند. در نتيجه، ويزاي او كه مشمول گذر زمان شده بود باطل شد. هانيه كه مجبور بود سال بعد تمام اين فرآيند نامعلوم و استرس‌زا را از ابتدا طي كند، درنهايت پس از چهار بار تمديد پذيرش و عدم صدور ويزا، و مجموعا ۱۸ ماه تعليق، تصميم گرفت براي دانشگاه‌هاي كانادايي اقدام كند.

اگرچه با روي كار آمدن دولت جو بايدن در سال ۲۰۲۰، سختگيري‌هاي مهاجرتي در مقايسه با دولت پيشين كاهش يافت، اما ميراث برخي از اين محدوديت‌ها همچنان بر روند صدور ويزا براي ايرانيان سايه انداخته است. احسان، كه امسال تحصيلات دكتري خود را در يكي از دانشگاه‌هاي ايالت ماساچوست آغاز كرده، بيش از يك سال براي دريافت ويزا درگير فرآيندي پرچالش بوده است.

او ابتدا براي مصاحبه به سفارت امريكا در دوبي مراجعه كرد، اما درخواست ويزايش بدون ارايه هيچ توضيحي رد شد، با وجود اينكه نامه پذيرش با فاند كامل از يك دانشگاه معتبر امريكا داشت. يك ماه بعد، احسان براي مصاحبه ديگري به سفارت امريكا در ارمنستان رفت. اين‌بار درخواست او رد نشد، اما مشمول «پردازش اداري» يا بررسي‌هاي امنيتي بيشتر شد. احسان درباره اين تجربه مي‌گويد: «تابستان سال گذشته براي مصاحبه ويزا به سفارت امريكا در دوبي رفتم. پس از ۵-۶ دقيقه مصاحبه، افسر كنسولي گفت كه متأسف است و درخواست من رد شد. حدود يك ماه بعد براي مصاحبه به سفارت امريكا در ارمنستان رفتم. اين‌بار تنها يك سوال از من پرسيدند: «چرا مي‌خواهي به امريكا بروي؟» پس از پاسخ دادن، افسر گفت كه درخواست نياز به بررسي بيشتري دارد. اين بررسي حدود ۶-۷ ماه طول كشيد.» وقتي احسان متوجه شد كه ويزايش تا ترم پاييز آماده نخواهد شد، از دانشگاه درخواست تمديد پذيرش كرد و دانشگاه نيز موافقت كرد. با شروع ترم بهار و در حالي كه همچنان منتظر ويزا بود، او بار ديگر پذيرش خود را تمديد كرد. سرانجام، پس از يك سال تاخير، ويزاي احسان تاييد شد و او تحصيل خود را آغاز كرد.

علاوه بر مشكلات مربوط به رد درخواست ويزا، چيزي كه دانشجويان را بيش از همه آزار مي‌دهد، فضاي ابهام و تعليق در اين فرآيند است. افرادي كه درخواست‌شان رد مي‌شود، هيچ‌گاه دليل مشخص اين تصميم را نمي‌دانند. كساني هم كه درخواست‌شان به بررسي‌هاي بيشتر نياز دارد، از مدت‌زمان اين فرآيند بي‌اطلاع هستند و هيچ توضيحي در اين خصوص به آنها ارايه نمي‌شود. احسان در اين باره مي‌گويد: «فضاي پراسترسي بود و در كنار آن، اين تعليق و عدم اطمينان خيلي آزاردهنده است. هيچ‌وقت نمي‌فهمي چرا رد شدي. به شما توضيح نمي‌دهند. اين شرايط افراد را بسيار سردرگم مي‌كند.»

احسان مي‌گويد اتفاقي مشابه در حال حاضر براي يكي ديگر از دانشجويان ايراني پذيرش شده در دپارتمان‌شان افتاده است. اين دانشجو در حالي كه براي سال تحصيلي جديد پذيرش داشته اما همچنان بعد از گذشت چندين ماه منتظر ويزاي تحصيلي است و حالا كه ترم بهار هم در حال شروع شدن است احتمالا اگر ويزايش هم در ماه‌هاي آينده صادر شود بايد از سال آينده تحصيلش را شروع كند. سالي كه دولت جديد دونالد ترامپ برروي كار خواهد بود و احتمال هرگونه سياست‌هاي خلق‌الساعه و اعمال محدوديت‌هاي بيشتر در زمينه مهاجرت و صدور ويزا بيشتر خواهد شد.

اين تجربه ناخوشايند كه سرشار از استرس، تعليق و ابهام است، كاملا در تضاد با آن چيزي است كه دانشجويان بسياري از مليت‌هاي ديگر تجربه مي‌كنند. براي آنها، دريافت نامه پذيرش لحظه‌اي سرشار از شادي، هيجان و شايد احساس غرور است؛ غروري ناشي از موفقيت در يك رقابت جهاني دشوار كه تنها معدودي توانسته‌اند در آن پذيرش بگيرند؛ آن‌هم اغلب همراه با كمك‌هزينه تحصيلي و پوشش كامل شهريه. اما براي دانشجويان ايراني، اين لحظه آميزه‌اي از خوشحالي همراه با دلهره و اضطراب است. اضطراب ناشي از ورود به فرآيندي كه نه ‌تنها بر آن هيچ كنترلي ندارند، بلكه حتي از روند يا نتيجه آن نيز هيچ اطلاعي در دست نيست. آنها كه پيش‌تر در يك رقابت مبتني بر شايستگي و توانايي موفق شده‌اند، حالا وارد مسيري مي‌شوند كه بيشتر بر شانس استوار است. در بهترين حالت، پذيرش درخواست ويزا براي دانشجويان ايراني چيزي شبيه پرتاب سكه است؛ يك بازي شانس با نتيجه‌اي نامعلوم.

شرايط اخذ ويزا نه‌تنها براي دانشجويان ايراني دشوارتر شد، بلكه براي تمام ايرانيان، حتي متقاضيان ويزاي توريستي، با محدوديت‌هاي شديدتري همراه بود. بسياري از ايرانيان مقيم ايالات‌متحده، به دليل ممنوعيت ورود اعضاي خانواده‌شان، از ديدار دوباره با عزيزان خود محروم شدند. سارا، دانشجوي مقطع دكتري در دانشگاهي در ايالت تگزاس، خاطره تلخي را بازگو مي‌كند: پس از پنج سال دوري از خانواده، تصميم گرفت براي مادرش دعوت‌نامه بفرستد تا بتواند براي ديدار او به امريكا بيايد. با اينكه تمام مراحل اداري، نامه‌نگاري‌ها و وقت سفارت به‌درستي انجام شد، درخواست ويزاي مادرش رد شد. او مي‌گويد: «سفارت مدارك را نگاه كرد و بدون ارايه هيچ توضيحي، صرفا به مادرم گفت، «غيرقانوني است»»

عاطفه، دانشجوي دكتري در يكي از دانشگاه‌هاي ايالت نيويورك، به ياد مي‌آورد: «بعد از يك سال انجام مراحل اداري، گرفتن وقت سفارت امريكا و سفر به ارمنستان براي مصاحبه، مادرم موفق شد ويزا بگيرد. او چند روز قبل از صدور فرمان ممنوعيت سفر ترامپ وارد امريكا شد و قرار بود چند ماه پيش من بماند. اما به‌دليل اين فرمان، شركت‌هاي هواپيمايي شروع به لغو پروازهاي ايرانيان به امريكا كردند. ما خوشحال بوديم كه مادرم حداقل توانست قبل از اين اتفاق وارد شود، اما شركت هواپيمايي امارات كه او با آن پرواز كرده بود، ايميلي ارسال كرد و اطلاع داد كه به‌خاطر قوانين جديد مهاجرتي امريكا، پرواز برگشت او لغو شده است. كاملا سردرگم شده بوديم و نمي‌دانستيم چه كنيم. با تلاش و پيگيري‌هاي فراوان از طريق ايميل و تماس‌هاي تلفني، در نهايت تصميم گرفتيم سفر مادرم را كوتاه كنيم. يك بليت براي آخرين روزي كه هواپيمايي امارات پرواز برگشت به ايران داشت، تهيه كرديم كه حدود بيست روز پس از ورود مادرم بود.»

حتي ايرانياني كه سال‌ها در امريكا زندگي كرده بودند هم تحت تاثير اين قانون قرار گرفتند. ايرانيان مقيم امريكا كه براي دهه‌ها با تلاش فراوان موقعيت خود را به عنوان يكي از موفق‌ترين گروه‌هاي مهاجر، از نظر تحصيلات و درآمد، تثبيت كرده بودند، با يك فرمان مهاجرتی جديد بار ديگر با اين واقعيت مواجه شدند كه هرگونه افزايش تنش يا سياست سختگيرانه مهاجرتي مي‌تواند آنها را به راحتي به «غريبه‌» و «ديگري‌ غيرقابل اعتماد» تبديل كند. گزارش‌هاي متعددي منتشر شد از ايرانيان داراي گرين كارت كه در فرودگاه‌هاي امريكا با ساعت‌ها بازجويي مواجه شدند يا از سوارشدن به هواپيما و ورود به خاك امريكا بازماندند.

اين محدوديت‌ها در شرايطي اعمال شدند كه قوانين صدور ويزا براي ايرانيان پيشاپيش سخت‌تر و محدودكننده‌تر از بسياري از مليت‌ها بود. براي بيشتر دانشجويان بين‌المللي، ويزاي تحصيلي به‌طور معمول چندبار ورود (multiple entry) صادر مي‌شود و مدت اعتبار آن نيز با دوره تحصيلي‌شان تطابق دارد. به عنوان مثال، دانشجويان مقطع كارشناسي و دكتري معمولا ويزاي ۴ يا ۵ ساله دريافت مي‌كنند، و دانشجويان كارشناسي ارشد معمولا ويزاي دوساله دارند. اين شرايط به دانشجويان امكان مي‌دهد كه بدون نگراني از وضعيت ويزا، در طول تحصيل خود بين كشورشان و امريكا رفت‌وآمد كنند. بسياري از آنها تعطيلات ميان‌ترم، تابستان، يا حتي مناسبت‌هاي طولاني‌مدت مانند عيد شكرگزاري، كريسمس، يا سال نو را در كشور خود مي‌گذرانند.

اما اين وضعيت براي دانشجويان ايراني داستاني ناآشناست. ويزاي دانشجويان ايراني معمولا يك‌بار ورود (single entry) است و مدت اعتبار آن حداكثر ۶ ماه. اين يعني دانشجوي ايراني با اين ويزا فقط يك‌بار مي‌تواند وارد امريكا شود. پس از هر خروج از كشور، بايد تمام مراحل درخواست ويزا را از ابتدا طي كند، گويي كه براي اولين‌بار درخواست مي‌دهد چراكه فرآيند تمديد ويزا به شكل متعارف وجود ندارد. براي ورود مجدد، دانشجويان ايراني بايد به يكي از سفارت‌هاي امريكا در كشورهايي مانند ارمنستان، تركيه، امارات متحده عربي يا ساير كشورها مراجعه كنند و درخواست ويزاي جديد بدهند. در بهترين حالت، اگر دانشجوي ايراني خوش‌شانس باشد يا شرايط صدور ويزا در دوره‌اي تسهيل شود، ممكن است ويزاي چندبار ورود با مدت اعتبار دوساله دريافت كند.

 

كاهش پذيرش‌ دانشگاهي دانشجويان ايراني

تداوم سختگيري‌ها و نامشخص بودن روند صدور يا رد ويزاي تحصيلي دانشجويان ايراني توسط سفارت‌هاي امريكا، تاثير مستقيم و قابل‌توجهي بر كاهش پذيرش‌ و ثبت‌نام دانشجويان ايراني در دانشگاه‌هاي اين كشور داشته است. گزارش‌ها نشان مي‌دهند كه برخي از دپارتمان‌ها و اساتيد دانشگاه‌هاي امريكايي، علي‌رغم تمايل‌شان به پذيرش دانشجويان ايراني، ترجيح مي‌دهند به دليل عدم قطعيت در صدور ويزا، از پذيرش آنها صرف‌نظر كنند. اين نگراني به‌ويژه در رشته‌هاي فني، مهندسي، و علوم پايه كه پروژه‌هاي تحقيقاتي به بودجه و زمان‌بندي دقيق وابسته هستند، شدت بيشتري دارد. برخي اساتيد، حتي آنهايي كه پيش‌تر رويكردي همدلانه نسبت به دانشجويان ايراني داشتند، اكنون از پذيرش دانشجويان ايراني اجتناب مي‌كنند تا از ايجاد وقفه در پروژه‌هاي تحقيقاتي و آزمايشگاهي خود جلوگيري كنند. اين مساله به‌خصوص براي اساتيد ايراني مقيم امريكا نيز صدق مي‌كند. برخي از آنها با توجه به تجربه شخصي و آگاهي از چالش‌هاي دانشجويان ايراني، اكنون ترجيح مي‌دهند ريسك پذيرش چنين دانشجوياني را نپذيرند.

اين محدوديت‌ها تنها به رشته‌هاي فني و مهندسي محدود نمي‌شوند. در رشته‌هاي علوم انساني و اجتماعي نيز تمايل به دوري از پيامدهاي احتمالي مشكلات ويزا افزايش يافته است. يكي از دانشجويان مي‌گويد هنگام اپلاي به يكي از دانشگاه‌هاي كاليفرنيا با استادي ايراني كه تحقيقاتش بسيار مرتبط با پروژه او بود، تماس مي‌گيرد اما پاسخ استاد كوتاه و نااميدكننده بود: «من دانشجو نمي‌گيرم.» اگرچه اين استاد توضيح بيشتري نمي‌دهد، دليل اصلي را مي‌توان حدس زد: مشكلات صدور ويزا براي دانشجويان ايراني و تاخيرهاي ناشي از آن.

مشكلات ناشي از تحريم‌ها گاهي اين شرايط را پيچيده‌تر مي‌كند. در گذشته، بيشتر دانشجويان رشته‌هاي فني، مهندسي و علوم پايه در حوزه‌هاي حساس با خطر رد پذيرش دانشگاهي يا ويزا مواجه بودند، اما اكنون به نظر مي‌رسد كه اين محدوديت‌ها دامن دانشجويان رشته‌هاي علوم انساني و اجتماعي را نيز گرفته است. با يكي از فارغ‌التحصيلان رشته حقوق از دانشگاه شهيد بهشتي صحبت كردم كه براي مقطع دكتري در رشته مطالعات جنسيت از دانشگاه معتبر استنفورد پذيرش گرفته‌ است. در نامه پذيرش او آمده است: «با كمال خرسندي به اطلاع شما مي‌رسانم كه شما براي برنامه دكتري در رشته مطالعات فمينيستي، جنسيتي و جنسي در دانشگاه استنفورد براي سال تحصيلي كه از فوريه ۲۰۲۵ آغاز مي‌شود، پذيرفته شده‌ايد. درخواست شما به‌طور دقيق بررسي شد و اعضاي هيات علمي از صلاحيت‌ها و توانايي‌هاي بالقوه شما براي مشاركت در جامعه علمي ما تحت تاثير قرار گرفتند.» نامه پذيرش در ادامه توضيح مي‌دهد كه پذيرش او به عنوان يك دانشجوي بين‌المللي شامل پرداخت كمك هزينه زندگي و شهريه دانشگاه هم خواهد بود. اما شور و شوق او از اين دستاورد بزرگ ديري نپاييد و به سرعت تبديل به حيرت شد، چراكه اخيرا نامه‌اي ديگر از دانشگاه استنفورد دريافت كرد كه در آن آمده است به‌دليل قرارگيري دانشگاه شهيد بهشتي در فهرست تحريم‌هاي ايالات‌متحده، دانشگاه استنفورد قادر به ارايه كمك‌هزينه تحصيلي به او نخواهد بود و بنابراين، امكان ثبت‌نام در برنامه دكتري وجود ندارد. متن نامه چنين توضيح مي‌دهد: «با كمال تأسف به اطلاع شما مي‌رسانيم كه به دليل محدوديت‌هاي اعمال‌شده بر اساس قوانين فدرال ايالات متحده، شما براي دريافت كمك مالي تحصيلي واجد شرايط نيستيد. به‌طور خاص، دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي (OFAC) تحت نظارت وزارت خزانه‌داري ايالات‌متحده، دانشگاه شهيد بهشتي را به عنوان يك نهاد تحريم‌شده در نظر گرفته است.» اين نامه اضافه مي‌كند كه «به دليل اين مقررات فدرال، دانشگاه استنفورد قادر نيست كمك‌هزينه تحصيلي و هزينه‌هاي مربوط به ثبت‌نام شما را پردازش كند.» اين نامه به تحريم‌هايي اشاره دارد كه برخي موسسات آموزشي ايران، از جمله دانشگاه شهيد بهشتي، را تحت «فرمان اجرايي ۱۳۵۹۹» به عنوان نهادهاي تحريم‌شده معرفي كرده است.

او، اگرچه سرخورده و متاثر از اين تصميم، همچنان در حال پيگيري و مكاتبه با دانشگاه براي يافتن راه‌حل است. او همچنين مطلع شده است چندين دانشجوي ايراني ديگر نيز نامه‌هاي مشابه دريافت كرده‌اند و حتي برخي از دانشجويان ايراني كه در حال حاضر در دانشگاه استنفورد مشغول تحصيل هستند، با خطر قطع كمك‌هزينه‌هاي تحصيلي خود مواجه شده‌اند.

اين روند، كه در سال‌هاي اخير متاسفانه شدت گرفته است، با احتمال تصويب قوانين سختگيرانه‌تر مهاجرتي و غيرمهاجرتي ورود به امريكا توسط دولت جديد ترامپ، ممكن است تشديد شود. چنين شرايطي مي‌تواند منجر به حذف تعداد بيشتري از دانشجويان ايراني از چرخه توليد دانش و صنعت در دانشگاه‌ها و صنايع بزرگ امريكايي و از دست دادن فرصت‌هاي پيشرفت علمي و پژوهشي شود.

 

تاثيرات گسترده‌تر بر جامعه ايرانيان امريكا

ممنوعيت‌هاي اعمال‌شده و مشكلات ساختاري پيشين براي ورود ايرانيان به امريكا شرايط زندگي را براي اين جامعه مهاجري به‌شدت دشوارتر كرده است. ايرانياني كه بخش قابل توجهي از متقاضيان لاتاري ويزاي تنوع بودند، در دوران ممنوعيت سفر، عملا از اين برنامه حذف شدند يا پرونده‌هاي‌شان براي مدت طولاني در حالت تعليق باقي ماند. همچنين، كاهش شديد پذيرش پناهندگان توسط دولت ترامپ، تاثيرات منفي جدي بر ايرانياني گذاشت كه به دلايل سياسي يا مسائل ديگر به دنبال پناهندگي بودند و بسياري از آنان را براي سال‌ها در وضعيتي مبهم و نامشخص نگه داشت.

تحريم‌هاي امريكا عليه ايران نيز مشكلات تازه‌اي را براي ايرانيان در زمينه انتقال پول به وجود آورد. بسياري از مهاجران و دانشجويان ايراني ناچار هستند براي جابه‌جايي پول بين ايران و امريكا به روش‌هاي غيررسمي يا استفاده از واسطه‌ها روي بياورند. براي مثال، ايرانيان اغلب از مسافران ايراني درخواست مي‌كنند پول، كالا يا مداركي را به‌صورت دوستانه يا در قبال مبلغي منتقل كنند. اين شرايط اگرچه منجر به افزايش همدلي بين آنها شده است اما همزمان به افزايش كلاهبرداري و بي‌اعتمادي در جامعه ايرانيان نيز دامن زده است.

علاوه بر اين، بسته شدن حساب‌هاي بانكي ايرانيان مهاجر، به‌ويژه دانشجويان، به يكي از مشكلات رايج تبديل شد. بانك‌هاي بزرگ امريكا براي جلوگيري از چالش‌هاي حقوقي ناشي از مبادله با ايراني‌ها، گاهي از افتتاح حساب براي شهروندان ايراني خودداري مي‌كردند يا اغلب از آنان مدارك اضافي درخواست مي‌كنند. تراكنش‌هاي مالي ايرانيان تحت نظارت بيشتر است و در مواردي حساب‌هاي بانكي آنان بدون اطلاع قبلي و توضيح مشخص مسدود يا محدود مي‌شود.

اين مسائل نه‌تنها فشارهاي روزمره زندگي را افزايش داد، بلكه حس ناامني و بي‌اعتمادي را در ميان جامعه ايرانيان مهاجر تقويت كرد. براي بسياري از آنان، مديريت اين چالش‌ها به يك دغدغه دايمي تبديل شد و تأثيرات منفي عميقي بر كيفيت زندگي و توانايي تحصيلي يا حرفه‌اي آنان گذاشت.

 

تلاش‌هاي حمايتي جامعه و نهادهاي مدني امريكا

در مواجهه با اعمال محدوديت‌هاي بي‌سابقه عليه مهاجران، جامعه مدني امريكا البته سكوت نكرد. در سال ۲۰۱۷، گروه‌ها، سازمان‌هاي غيردولتي و فعالان مختلف براي حمايت از افرادي كه تحت تأثير فرمان ممنوعيت سفر ترامپ قرار گرفته بودند، وارد عمل شدند. اين تلاش‌ها شامل حمايت‌هاي حقوقي، لجستيكي و فعاليت‌هاي اجتماعي بود. اتحاديه آزادي‌هاي مدني امريكا (ACLU) با تنظيم دادخواست‌هايي عليه اين فرمان، پرونده‌هايي در دادگاه‌هاي فدرال به جريان انداخت كه منجر به توقف موقت برخي بخش‌هاي اين دستور اجرايي شد و همچنين كمك‌هاي حقوقي فوري به مسافران بازداشت‌شده در فرودگاه‌ها ارايه كرد. سازمان‌هايي مانند مركز ملي قانون مهاجرت (NILC) از حقوق مهاجران و پناهندگان دفاع كردند و با همكاري ساير نهادها منابع و نمايندگي قانوني لازم را فراهم آوردند. پروژه كمك به پناهندگان بين‌المللي (IRAP) با ارايه كمك‌هاي حقوقي و هماهنگي بين وكلاي داوطلب و خانواده‌هاي آسيب‌ديده، از پناهندگان و مهاجراني كه در فرودگاه‌ها يا خارج از كشور گرفتار شده بودند، حمايت كرد. شوراي روابط اسلامي-امريكايي (CAIR) نيز علاوه بر ارايه كمك‌هاي حقوقي، كمپين‌هايي براي آموزش حقوقي و افزايش آگاهي اجتماعي برگزار كرد.

در اين ميان، شوراي ملي ايرانيان امريكا (NIAC) به‌طور ويژه عليه ممنوعيت سفر فعاليت كرد، ماهيت تبعيض‌آميز آن را برجسته ساخت و به ايرانيان-امريكايي كمك كرد تا موانع قانوني را پشت سر بگذارند. اين شورا همچنين تلاش‌هايي براي لابي‌گري در كنگره جهت لغو اين ممنوعيت انجام داد. هزاران وكيل داوطلبانه در فرودگاه‌هاي سراسر كشور «كلينيك‌هاي حقوقي» ايجاد كردند و خدمات فوري ارايه دهند. در فرودگاه جي. اف. كي. نيويورك، وكلاي دفاتر حقوقي برجسته به‌صورت شيفتي و بدون دريافت هزينه، شبانه‌روزي وكالت مسافراني را كه تحت تاثير اين قانون بودند، به عهده گرفتند. اين وكلا تلاش كردند تا مانع از بازگرداندن اين افراد شوند و با تنظيم دادخواست‌هاي فوري آزادي آنها را تضمين كردند.

دانشگاه‌ها نيز، به‌ ويژه آنهايي كه تعداد زيادي دانشجوي بين‌المللي داشتند، نقش قابل توجهي ايفا كردند. دانشگاه‌هايي مانند نيويورك (NYU)، هاروارد، و بركلي با ارايه مشاوره‌هاي حقوقي، اسكان و منابع حمايتي، از دانشجويان و اساتيد كشورهاي آسيب‌ديده حمايت كردند. همزمان، كمپين‌هاي گسترده‌اي مانند جنبش (#NoBanNoWall) با همكاري فعالان و گروه‌هاي مدني، اعتراضاتي در شهرها و فرودگاه‌هاي بزرگ امريكا برگزار كردند. تجمعات، دادخواست‌ها و كمپين‌هاي آنلاين به تقويت صداي جوامع آسيب‌ديده كمك كردند.

نتيجه اين تلاش‌هاي گسترده، لغو يا اصلاح بخشي از اين ممنوعيت در دستورات اجرايي بعدي بود. هزاران نفر از افراد بازداشت‌شده يا گرفتار در خارج از كشور كمك دريافت كردند. فشارهاي عمومي نيز گفت‌وگويي ملي درباره مهاجرت و آزادي‌هاي مدني به راه انداخت. اگرچه اين اقدامات نشان‌دهنده قدرت و توان جامعه مدني امريكا در مقابله با سياست‌هاي تبعيض‌آميز بود، اما انتخاب مجدد دونالد ترامپ نشان داد كه بخش قابل توجهي از جامعه همچنان خواستار محدوديت‌هاي مهاجرتي است، موضوعي كه از تعميق شكاف‌هاي اجتماعي در امريكا حكايت دارد.اگرچه سياست‌هاي سخت‌گيرانه مهاجرتي و غيرمهاجرتي ايالات متحده در دوران رياست‌جمهوري دونالد ترامپ به اوج خود رسيد، اين سخت‌گيري‌ها نسبت به ايرانيان در دهه‌هاي گذشته نيز همواره وجود داشته و روندهاي اداري پيچيده‌اي را بر آنها تحميل كرده است. با توجه به تحولات سياسي اخير، احتمال مي‌رود كه در دوره جديد رياست‌جمهوري نيز برخي از اين سياست‌ها ادامه يافته يا تشديد شوند و شرايط را براي مهاجران ايراني، به‌ويژه دانشجويان، دشوارتر از گذشته كنند.مجموعه اين محدوديت‌ها و ممنوعيت‌ها حس عدم قطعيت، استرس، و تبعيض را براي ايرانيان مقيم ايالات‌متحده يا افرادي كه قصد تحصيل يا كار در اين كشور را داشته‌اند، به ‌شدت افزايش داده است. اين سياست‌ها همچنين تصور تبعيض براساس مليت و مذهب را تقويت كرده كه تأثيرات اجتماعي و رواني عميقي بر جامعه ايرانيان در امريكا بر جاي گذاشته است. اين مساله البته نيازمند مطالعات جامعه‌شناسانه، انسان‌شناسانه و روان‌شناسي اجتماعي مجزايي است تا پيامدهاي اين سياست‌ها بر جامعه ايرانيان امريكا را بررسي كنند.


واشنگتن پست در گزارشي به زبان فارسي در سال ۲۰۱۸ نوشت: «اگر به آمارها نگاه كنيد، خواهيد ديد كه فرمان مهاجرتي ترامپ در واقع فرمان منع ورود ايرانيان است. ايرانيان اكثريت جمعيت افرادي را تشكيل مي‌دهند كه تحت تاثير اين فرمان واقع مي‌شوند.» در اين دوران، عدم اطمينان از بازگشت به امريكا پس از سفر، بسياري از مهاجران ايراني و دانشجويان را از ديدار با خانواده منصرف مي‌كرد؛ چنان‌كه از ورود برخي دانشجويان و مهاجران در اين ايام جلوگيري شد.


دانشجويي كه از دانشگاه شهيد بهشتي فارغ‌التحصيل شده است، براي دكتري در رشته مطالعات جنسيت از دانشگاه استنفورد پذيرش گرفت. اما دانشگاه استنفورد در نامه‌اي ديگر اعلام كرد كه به دليل قرارگرفتن دانشگاه شهيد بهشتي در فهرست تحريم‌هاي ايالات‌متحده، قادر به ارايه كمك‌هزينه تحصيلي نيست و بنابراين، امكان ثبت‌نام وجود ندارد. اين نامه توضيح مي‌دهد: «دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي (OFAC) تحت نظارت وزارت خزانه‌داري ايالات‌متحده، دانشگاه شهيد بهشتي را به عنوان يك نهاد تحريم‌شده در نظر گرفته است.»


احسان، دانشجوي دكتري در يكي از دانشگاه‌هاي ايالت ماساچوست، بيش از يك سال درگير فرآيند پيچيده صدور ويزا بود. او ابتدا براي مصاحبه به سفارت امريكا در دوبي مراجعه كرد، اما درخواست ويزايش بدون ارايه هيچ توضيحي رد شد. يك ماه بعد به سفارت امريكا در ارمنستان رفت و اين‌بار درخواستش مشمول «پردازش اداري» شد كه حدود ۶ تا ۷ ماه طول كشيد. در نهايت، با يك سال تاخير، ويزاي او تاييد شد و توانست تحصيل خود را آغاز كند. او مي‌گويد: «اين تعليق و عدم اطمينان خيلي آزاردهنده است. هيچ‌وقت نمي‌فهمي چرا رد شدي. » 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون